⚠️آیا « قانون جذب » در آموزههای اسلامی وجود دارد ⁉️
♦️ طرفداران این قانون در بسیاری از مباحث صورت گرفته مدعی هستند که قانون جذب موجود در آموزههای اسلامی نیز وجود داشته و در روایات معصومین قانون جذب مورد تاکید قرار گرفته است.
🔷 آنان از آیاتی چون (62 یونس، 38 بقره، 62 بقره، 153 آلعمران و176 آل عمران) و روایاتی همچون روایت «اذا دعوت فظن ان حاجتک بالباب[1]؛ هنگامی که خدا را میخوانی چنان بیندیش که دعایت برآورده شده و خواستهات آماده است.» برای اثبات قانون جذب مورد استناد قرار میدهند.
🔶 مدعیان قانون جذب بدون در نظر گرفتن سخنان و ادعاهای بزرگان و لیدرهای قانون جذب، که در حال حاضر کتابهای آنان در بازار موجود است، صرفاً با استناد به معنی عمومی برخی آیات به دنبال اثبات قانون جذب هستند.
🔷 غافل از اینکه آیات و روایات اسلامی، به هیچ وجه تایید کننده ادعاها و سفارشات مروجان اصلی قانون جذب نبوده، بلکه در نهایت ایمان به خدا و عقلانیت الهی است.
🔶 (قانون جذب) یا (قانون راز) که در حال حاضر برخی به ترویج آن میپردازند، برخواستهی از تفکرات اومانیستی و مادیگرایانه برخی رهبران به اصطلاح معنوی غرب است.
🔷 در کشور ایران نیز این فرضیه، در قالب گفتوگوهایی مانند (کارگاههای موفقیت)، (خانواده خلاق) و ... مطرح شده و طرفدارانی نیز پیدا کرده است.
🔶 آنچه مشخص است اینکه در قانون جذب تنها تأثیر ذهن بر انسان و یا حتی تأثیر عادی ذهن بر نحوه به وجود آمدن سایرپدیدهها مطرح نیست:
🔷 بلکه بالاتر از آن، مروجان این قانون ادعای خَلق و آفرینندگی ذهن نسبت به وقایع دنیای خارج را مطرح میکنند؛ و تنها ابزاری که برای خلق و به وجود آوردن به شدت بر آن تاکید میکنند، عملی ذهنی به نام تمرکز و تجسم ذهنی است[2]، که برخواسته از خواستهها و ارادههای انسان است.
♦️ یعنی انسان این قدرت را دارد که خالق خواستههای خود بوده و به تنهایی حوائج خود را برآورده کند.
🔷 در این قانون گفته میشود: «عمل تجسم، تو را به هر چه بخواهی، متصل میکند. تجسم خواستهات، نیروی مغناطیسی ایجاد میکند و این نیرو، خواستهات را به سوی تو جذب میکند.»[3]
🔶 یا همین طور در آثار مدعیان قانون جذب آمده است: «تو همه چیز را به طرف خود جذب میکنی: مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که بر آن سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی.
🔷 مثل آهنربا همه اینها را به طرف خویش جذب میکنی. به هر چه فکر کنی، همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.»[4]
🔶 تمام ادعای قانون جذب را میتوان در این جمله خلاصه کرد، تمام چیزهایی که انسان میتواند تصور کند، به سوی او جذب خواهند شد؛ و این جذب صرفاً توسط انسان و به صورت مستقل صورت میگیرد.
🔷 جالب اینجاست که مدعیان قانون جذب در کشور ما، بیشترین تمرکز خود را بر خلق ثروت و و رسیدن به لذات و آرزوهای مادی انسان آنهم در حد فوق تصور گذاشته و غالب مخاطبان خود را از این طریق به سمت کارگاهها و سمینارهای خود میکشانند.
♦️ سوالی که در اینجا ذهن انسان را درگیر میکند اینکه، این همه کتاب و سمینارهایی که برگزار شده است، صرفاً سرکردگان و برگزار کنندگان آن را به نان و نوایی رسانده است.
🔷 آیا این قبیل افراد بدون اخذ مبالغ هنگفت، میتوانند به ثروتهای کلانی که فقط خودشان از وجود آن لذت میبرند برسند❓ آیا آنان به آرزوهای خود، فقط با خلق ذهنی و بدون تلاش رسیدهاند❓
🔶 البته مباحثی از قبیل امید داشتن در راه رسیدن به هدف، اصرار بر خواستهی مشروع و عقلانی خود، (منظور از عقلانی سنجیدن زمینهها و وضعیت موجود است)، دارای شعور دانستن کائنات، در قرآن و روایات اسلامی مورد اشاره و حتی تاکید هم قرار گرفته است.
🔷 ولی موضوع اصلی این است که تفکرات و دیدگاه بزرگان قانون جذب این قبیل مباحث نیست، بلکه در سخنان آنان به صراحت، خلق آرزوها و خواستهها صرفاً توسط ذهن انسان بوده و رسیدن به خواستهها بدون کمترین تلاش و کوششی قابلیت تحقق دارد.
♦️بنابراین قانون جذبی که مدعیان و برخی پیروان از آن سخن میگویند، هرگز مورد تایید قرآن و آموزههای دینی نبوده، بلکه در تناقض و تضاد با آنها قرار دارد.
🔻پینوشت:
[1]. محمدی ری شهری، میزانالاحکمة، جلد2، ص857
[2]. شریفی دوست، حمزه، قانون جذب، مجله مطالعات معنوی، بهار 1391 - شماره 3، ص 151.
[3]. راندا برن، قدرت، ترجمه نفیسه معتکف، ص 68.
[4]. راندا برن، راز، ترجمه نفیسه معتکف ،ص 32.
#قانون_جذب
#عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
🕉حقیقت یوگا چیست ⁉️
♦️ یوگا هرچند دارای سابقه هزاران ساله است، به جهت رویکرد جدید و بازتولید نوین آن، میتواند مورد مداقه قرار گیرد.
🔷 مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی میشناسد که از همهی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد.
🔶 یوگا در لغت به معنای کار و عمل معنوی و در اصطلاح، به معنای ایستادن یا متوقف ساختن دخل و تصرفها و معلومسازی ذهنی است.
♦️ بنابراین، برخلاف تصور عامه، واژهی مزبور به معنای ارتباط و پیوند نفس انسان با یک واقعیت متعالی دیگر، همچون خدا و حقایق مطلق نیست.[1]
♦️ بنیانگذار این مکتب شخصی به نام «پَتَنجَلی»[2] میباشد که هدف یوگا را چنین بیان میکند: «یوگا، حذف مراتب ذهنی و نفسانی و عقلانی است.»[3]
🔷 مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی میشناسد که از همهی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد. این مکتب مانند دیگر مکتبهای هند معتقد است: «راه نیل به رهایی و آزادی، کسب معرفت مستقیم و بیواسطه دربارهی ماهیت نفس است.»[4]
🔶 این معرفت خاص به ما میآموزد که ماهیت نفس از تمام چیزهای دیگر جهان متمایز و مستقل است و چیزی غیر از عالم ماده، از جمله بدن، ذهن و نفس میباشد.
🔷 اما رسیدن به این دانش مستلزم این است که کارهای ویژه بدن، حواس، ذهن و عقل و همچنین نفس، محدود و سرکوب گردد و نادیده انگاشته شود.[5]
🔻 سیستم معنوی یوگا دارای انواع گوناگونی است:
1️⃣ مِنترِه یوگا مربوط به راهبههایی است که در معبدهای تبتی به خواندن اوراد مشغول هستند. اساس این شبهآیین، بر بصیرت و آگاهی درونی است که با بیان اصوات و کلمات به دست میآید.
2️⃣ کِرمه یوگا بر اساس تفکر شکل گرفته است. بر اساس این تفکر آرامش و سکوت و نیز بیبرنامگی و بینظمی، مهمترین راههای کسب معنویّت است.
3️⃣ بهکتی یوگا به تمرکز بر مفهوم ماورایی تکیه دارد و برخی به اشتباه آن را یوگای عبادت میخوانند درحالی که از عبادت در آن خبری نیست.
4️⃣ در یوگای پاتانچلی(پتنجلی) هشت مرحله شمرده شده است که یوگیست باید یک به یک آنها را طی کند.
5️⃣ در سیستم یوگا برای کالبد انسان، بدنها، نادیها و چاکراهایی ترسیم میشود که میتواند انرژیزایی کرده، معنویّت را بارور سازد.[6]
🔶 بنابر تفاسیر و مبانی گفته شده در بالا یوگا یک طریقت معنوی و عرفانی میباشد و آنچه که در اذهان مردم نسبت به یوگا وجود دارد که یوگا یک ورزش است، درست نیست.
🔷 پس قبول اینکه یوگا فقط یک ورزش بدنی است که بهکار چاقی و لاغری یا بدنسازی میخورد کوتهنظری میباشد.
♦️ درست است که یوگا در وهله اول ورزش بهنظر میرسد، ولی در حقیقت مقدمه ورود به موضوعات دیگری است که هدف اصلی یوگا را باید در آنجا جستجو کرد.
🔻 پینوشت:
[1]. معرفی مکتبهای فلسفی هند، موهانداتا دریندرا، ساتیشچاندرا چاترچی، فرناز ناظرزادهکرمانی، چاپ 1، 1384 ، انتشارات مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، ص 556.
[2]. فرهنگ ادیان جهان، جانراسل هینلز، عسکری پاشایی، 1389، انتشارات ادیان و مذاهب، ص 692.
[3]. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، 1394 ، انتشارات امیرکبیر، ج2، ص 652.
[4]. معرفی مکتبهای فلسفی هند، ساتیش چاندرا چاترجی، ترجمه فرناز ناظرزاده کرمانی، ص 547.
[5]. نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت، علی محمدی، نشر ذکری، قم، ص 135.
[6]. آفتاب و سایهها، محمد تقی فعالی، نگرشی بر جریانهای نوظهور معنویّتگرا، تهران، انتشارات نجمالهدی، 1388، ص 84- 111.
#عرفان_های_کاذب
#مدعیان_دروغین
#یوگا
#هندوئیسم
https://eitaa.com/antihalghe
https://eitaa.com/ferghe_mavara
⛔️اختلالات شخصیتی مدعیان دروغین معنویت
♦️ همه انسانها دچار مشکلاتی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و خود سازی به زندگی معنوی دست می یابند اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند.
🔷 آن ها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است.
🔶 برای تشخیص اساتید معنوی واقعی از مدعیان دروغین ملاک هایی وجود دارد. یکی از این ملاک ها بررسی شخصیت این افراد و سلوک اجتماعی آنان است.
♦️ فردی که صفات بارز شخصیت او نابهنجار باشد و یا آسیب های روحی و روانی داشته باشد قطعاً فرد مناسبی برای الگو قرار دادن و تبعیت نخواهد بود.
♦️ یکی از ملاک های سنجش صحت یک مکتب، توجه به شخصیت پدیدآورنده آن است.
🔷 مانند اینکه پدیدآورنده دین مسیحیت، شخصیتی فداکار، مردم دوست، زاهد و معنوی بود.
🔶 یا اگر شخصیت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) را بررسی کنیم می بینیم شخصیتی متواضع، بی توجه به ثروت و مقام های دنیوی، راستگو(مُلقب به محمد امین)، امانت دار و... داشته است. با اینکه فردی «اُمی» بود مکتبش را مکتب دانش و علم معرفی کرده است. زندگی فردی و اجتماعی کاملاً متعادل داشته است تا بدانجا که الگوی رفتاری بسیاری از مردم شده است.
🔷 در عرفان های نوظهور که مدعی ارائه راهکارهای معنوی و جایگزین ادیان هستند نکته بارزی که قابل توجه است، شخصیت خاص پدید آورنده آنان می باشد.
🔶 بدین بیان که خیلی از اوقات، این افراد تعادل روحی و روانی نداشته اند. مثلا «پائولوکوئلیو» یکی از افرادی است که شبه معنویت جدیدی را در قالب رمان ترویج می کند و در بیمارستان روانی بستری شده است:
🔷 «او(کوئلیو) زمانی در یک آسایشگاه یا بهتر بگوئیم در یک بیمارستان روانی بستری بود. و این مسئله نه فقط یک بار بلکه سه بار در سال های 1965، 1966 و 1967 میلادی اتفاق افتاده بود. محل بستری شدنش، آسایشگاه دکتر ایراس در (شهر) «ریو دوژانیرو» بود.»[1]
🔶 یا اینکه این مدعیان دروغین معنویت دنبال ثروت و جایگاه های دنیایی هستند. مثلا «اوشو» یکی دیگر از سردمداران شبه معنویت های جدید در کودکی اوضاع نابسامانی از لحاظ خانوادگی و روانی داشت و در دوران کودکی زندگی فقیرانه ای را طی کرده است .
🔷 اوشو بعد از اینکه فرقه خود را تأسیس می کند و اقبال به او پیدا می شود ثروت زیادی جمع می کند و زندگی اشرافی برای خود مهیا می کند.
🔶 خلأ روحی و شخصیتی که بخاطر بی پولی و فقر ایام کودکی و جوانی در او شکل گرفته بود را با زندگی اشرافی می خواست جبران کند.
🔷 «دبی فورد» یکی دیگر از مدعیان و نویسندگان کسب موفقیت و زندگی معنوی است که در سیزده سالگی بخاطر طلاق پدر و مادر ضربه روحی شدیدی به او وارد می شود و ده سال طول می کشد که این رنج را فراموش کند؛ آنگاه بعد از سال ها ازدواج می کند و سپس طلاق می گیرد.
🔶 وی همچنین سیزده سال به مصرف دارو و مواد مخدر پرداخته است.(link is external)همه انسانها دچار مشکلات و سختی هایی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و ایثار به خودسازی و زندگی معنوی دست می یابند.
🔷 اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. آنها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند.
🔶 ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است.
🔷 بعضی به مواد مخدر و مشروبات الکلی و روابط نامشروع پناه برده اند و حتی به خودکشی دست زده اند(محمد علی طاهری در هنگامی که زندان بود، دست به خودکشی ناموفق زد)
🔶 مسئله اینجا است که بعداً همین افراد، این سبک زندگی ناموجه را به عنوان بخشی از زندگی هر فردی به رسمیت می شناسند و آن را نه تنها قبیح نمی دانند بلکه بعضی اوقات، رفتارهای نابهنجار را مقدس می شمارند.
🔷 آیا کسی که شخصیت نامتعادل و ناهنجار داشته است و الان رفتارهای گذشته را رد نمی کند و آموزه هایش بر همان شخصیت غلط است، قابل تأیید است❓
🔶 اگر بپذیریم که اشتباهات گذشته را هم کنار گذاشته اند، نمی شود تاثیر این سبک زندگی غلط را بر روح و اندیشه و آموزه های فعلی آنان منکر شد.قطعاً انسان عاقل چنین افرادی را به عنوان الگو نمی پذیرد.
♦️ در حالی که افراد دیگری که شخصیتی سالم و نمونه دارند آموزه های عقلانی و اخلاقی برای مردم ارایه می دهند و ترجیح با این افراد است.
🔻پینوشت:1. پائولو کوئلیو، ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد، ترجمه میترا میر شکار سیاهکل، انتشارات افراز، تهران، ص 25
#عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
https://eitaa.com/ferghe_mavara
⚠️ پائولو کوئیلیو نویسنده روان پریش ✍️
🔶 پائولو کوئلیو (paulo coelho) در سال 1947، به دنیا آمد. کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته است، و سبک خاصی دارد و قلم خوب، که کتاب هایش به زبان های مختلف ترجمه شده است وی در کتاب اعترافات یک سالک کتاب هایش را بازتاب افکار و زندگیش می شمارد .
🔹 اما بخوانید برخی از ابعاد زندگی وی را که تا 17 سالگی، سه بار در بیمارستان روانی بستری شده و اذعان می کند که کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را در بیمارستان روانی به نگارش در آورده است. وی که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده در این کتاب نسخه خود کشی کردن را به خوانندگانش تجویز می کند.
🔸 وی تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است.
🔹 در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود.
🔸 به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد.
🔹 پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی وی بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد.
🔻یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود.
🔸 کوئیلو برای جهان های تشنه ی معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. و سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. و خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند.
🔹 وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد.
🔸حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.(پائولو كوئیلو، افتتاحیه نمایشگاه كتاب فرانكفورت)
🔹 کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است.
🔻منابع جهت مطالعه ی بیشتر و نقد پائولو ؛
جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور/ حمید رضا مظاهری سیف/ پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی.
پائولو کوئیلیو - حمید رضا مظاهری سیف
بررسی افکار پائولو-دکتر فعالی
عرفان حقیقی و کاذب - احمد حسین شریفی
نقد اندیشه های معنوی کوئیلیو - حمزه شریفی دوست
نگاهی متفاوت به پائولو -شریفی دوست، مظاهری
#عرفان_های_کاذب
#پائولو_کوئیلیو
https://eitaa.com/antihalghe
♦️ اعتقادات به تناسخ نیز در بین ین عرفانها به عنوان یک حرکت مهم جلوهگر است و بر این امر دلالت دارد که همانطور که روح دیگران در ما حلول کرده، ما نیز باید با ساختن روح خود و پرورش آن نگذاریم این روح مثلا به حیوانات یا افراد بد حلول کند.
🔷 این گروهها یا به صورت فردی حرکت میکنند یا به نحو تشکیلاتی، سازندۀ عرفانهای نوظهور دهههای اخیر هستند البته برای مثال عرفان پائولو کوئلیو که مربوط به عرفان آمریکای جنوبی است، سنخ فردی این عرفانهاست و عرفانی است که اصالت را به فواحش میدهد و راه رسیدن به معنویت را در آن میجوید.
🔻 او میگوید خود را آزاد بگذارید، شهوت خود را سرکوب نکنید و آزادانه به هرکار که میخواهید دست بزنید تا بتوانید خوب فکر کنید.
🔷 عرفان «پال توئیچل» نیز افراد را به انزوای خاص میکشاند و بیشتر به سفر روح میاندیشد. در حال حاضر این عرفان که ملقب «اکنکار» نیز هست و افراد آن به عنوان «اکیست» شناخته میشوند، خطرناکترین عرفانی است که ظهور یافته و تا به حال در جامعه ما آثار نامطلوبی را هم برجای گذاشته است.
♦️ اکیستها با دورههایی که طی میکنند گاه به مباحثی مانند شیطانپرستی میغلطند.
ق
🔷 یا عرفان «TSM» که در دههی اخیر بروز یافته، دورههایی در این عرفان وجود دارد به نام دورۀ «آینه» که در این دورهها رهسپاران آینهی یکدیگر شده، به طوری که به «ازدواجهای معنوی» گرایش پیدا میکنند.
🔶 ازدواج معنوی و داشتن زوج معرفتی یکی از خطراتی است که جوانان را به ورطۀ سقوط میکشاند، آنها این توجیه را هم ساختهاند که اگر کسی زوج معرفتی نداشته باشد، فردی عقدهای است و آمادهی زندگی نیست و از روح و روان خود و دیگران درکی ندارد و جهان را نمیفهمد.
🔷 در بررسی علل شیوع این فرقهها کارشناسان، سرخوردگی از امور سیاسی و رویگردانی از سیاست را نیز از دیگر عوامل گسترش چنین گروههایی برشمردهاند.
🔶 یکی از راههای تهاجم بیگانه برای گرفتن نیروی جوان جوامعی مانند جامعه دینی ما، جذب افراد به این گروهها و فرقههاست که این امر آنها را از پرداختن به امور مهم اجتماعیشان باز میدارد.
🔷 از سویی تعداد این فرقهها میتواند موجب اختلاف و نزاع و درگیری میان فرقهها شده و آنها را از پرداختن به امور سیاسی باز دارد.
♦️ سرگرم شدن بخشی از نیروی جوان جامعه به امور غیرسیاسی و حتی تولید انزجار از سیاست در آنان فرصت مغتنمی برای سیاستمداران سکولار و امپریالیسم فراهم میآورد، تا برای انحراف سیاسی جامعه و فاصله گرفتن مردم از مشارکت سیاسی، و در نتیجه آماده شدن زمینه برای کسانی که شایسته نیستند، تصمیمگیری نمایند.[2]
🔻 پینوشت:
[1]. آفتاب سایهها، محمد تقی فعالی، نشر نجم الهدی، چاپ سوم، 1386.
[2]. برای اطلاع بیشتر: قبیله حیله، محمد مهدی کافی، نشر علیون، تهران، 1389، ص 84.
#عرفان_های_کاذب
#تناسخ
https://eitaa.com/antihalghe
♦️ از این سخنان لی هنگجی برمیآید که برای اینکه تقوا یا مادهی سفید را به دست آورید، باید رنج بکشید. پس اگر به شما اهانت یا ظلم شد، مثل احمقها لبخند بزنید و شادی کنید؛ زیرا بهترین چیز عالم را به شما داده است.
🔷 این توصیهها با وجدان انسان سازگار نیست. ما میخواهیم حرمت و احتراممان حفظ شود، در برابر تعرضات از خود دفاع میکنیم. البته اگر کسی از روی نادانی رفتار نادرستی انجام دهد، باید کریمانه از او گذشت؛ چنانکه قرآن کریم در توصیف بندگان خدا میفرماید:
🔶 «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.[سوره فرقان، آیه 63] بندگان خدا با فروتنی روی زمین راه میروند و اگر جاهلان به آنان چیزی بگویند، با روی خوش سلام میکنند.
🔷 اما این برخورد در جای خود نیکوست. اگر کسی ظالم بود چه باید کرد؟ اگر ما در برابرش سکوت کنیم، باز هم ظلم میکند؛ ظلمی بزرگتر و دستش را به روی دیگران هم میگشاید. در این موارد قرآن کریم نهیب میزند که:
🔶 «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا» [سوره نساء، آیه 75]. چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمى کنید؟! همان افراد (ستمدیده اى) که مى گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکّه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده; و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما»!
🔻 اما لی هنگجی میگوید: «یک تمرین کننده بودن امری است فوق طبیعی. پس به عنوان فردی فوق طبیعی باید با خودتان بر طبق اصول فوق طبیعی رفتار کنید؛ به جای اینکه خود را با اصول و منطق مردم عادی بسنجید.
🔷 وقتی رابطهی کارمایی موضوعی را نمیدانید، احتمال آن وجود دارد که آن را بهطور نادرستی اداره کنید... بعضی اشخاص میگویند: «اما من فقط میخواهم مطمئن شوم که عدالت رعایت شود.»
🔶 خیلی خوب، پس همگی باید در دانشکدهی پلیس ثبتنام کنیم؟... وقتی مردم دعوا میکنند و شاید یکی به دیگری لگد بزند، یا یکی از آنها ضربهی محکمی به دیگری بزند، ممکن است آن شخص به فرد دیگر چیزی بدهکار بوده و حالا آنها در حال تصفیه کردن بدهی هستند. بنابراین، اگر پادرمیانی کنید، نمیتوانند آن را تصفیه کنند و مجبورند آن را دوباره دفعه بعد انجام دهند...
🔷 اگر حتی در مورد چیزهایی مثل قتل یا آتشسوزی کاری انجام ندهید، پس در مورد چه چیزی کاری انجام خواهید داد؟ اما یک چیز هست، این چیزها زیاد ربطی به ما تزکیه کنندگان ندارند».[2]
🔶 پادرمیانی در حل اختلافهای مردم، برقراری صلح و آشتی و ترویج مهربانی و نیکی، برترین مهرورزی و نیکخواهی است. مبارزه و جهاد با ظلم هم رنج است و بردباری میخواهد و هم تلاش برای برطرف کردن ستم و جور از مردمی که دست به دعا برداشته و راه نجاتی میجویند و از خودشان کاری برنمیآید.
♦️ برترین نیکوکاری و شفقت و مهربانی است که معنویت اسلامی بر آن تأکید دارد و فالون دافا، به بیتفاوتی در برابر مردم ستمپذیری دربارهی خود و دیگران دعوت میکند و نام آن را تزکیه، حفظ تقوا و به دست آوردن کونگ میگذارد.[3]
🔻پینوشت:
[1] . لی هنگجی، شوآن فالون، تهران: نشر درسا، ۱۳۸۱، ص ۳۹۷.
[2] . همان، ص ۴۱۲.
[3] . حمیدرضا مظاهریسیف، جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۳۵۳.
#عرفان_های_نوظهور
#مدعیان_دروغین
#عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
⚠️ پائولو کوئیلیو نویسنده روان پریش ✍️
🔶 پائولو کوئلیو (paulo coelho) در سال 1947، به دنیا آمد. کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته است، و سبک خاصی دارد و قلم خوب، که کتاب هایش به زبان های مختلف ترجمه شده است وی در کتاب اعترافات یک سالک کتاب هایش را بازتاب افکار و زندگیش می شمارد .
🔹 اما بخوانید برخی از ابعاد زندگی وی را که تا 17 سالگی، سه بار در بیمارستان روانی بستری شده و اذعان می کند که کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را در بیمارستان روانی به نگارش در آورده است. وی که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده در این کتاب نسخه خود کشی کردن را به خوانندگانش تجویز می کند.
🔸 وی تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است.
🔹 در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود.
🔸 به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد.
🔹 پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی وی بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد.
🔻یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود.
🔸 کوئیلو برای جهان های تشنه ی معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. و سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. و خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند.
🔹 وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد.
🔸حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.(پائولو كوئیلو، افتتاحیه نمایشگاه كتاب فرانكفورت)
🔹 کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است.
🔻منابع جهت مطالعه ی بیشتر و نقد پائولو ؛
جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور/ حمید رضا مظاهری سیف/ پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی.
پائولو کوئیلیو - حمید رضا مظاهری سیف
بررسی افکار پائولو-دکتر فعالی
عرفان حقیقی و کاذب - احمد حسین شریفی
نقد اندیشه های معنوی کوئیلیو - حمزه شریفی دوسته
نگاهی متفاوت به پائولو -شریفی دوست، مظاهری
#عرفان_های_کاذب
#پائولو_کوئلیو
https://eitaa.com/antihalghe
♦️از آنجا که در این پایگاه رویکرد علمی وجود نداشت و به منتقدین عرفان حلقه فحاشی میشد، مورد اقبال قرار نگرفت و در جستوجوهای اینترنتی، نام آن در رتبههای آخر بالا میآید.
🔷 پارهای از فرقهها که امکان رسمی فعالیت در ایران ندارند، به مدد نرم افزارهای فیلتر شکن توانستهاند با بخشی از کاربران حرفهای، همچنان ارتباط گرفته و در فضای مجازی به حیات خویش ادامه دهند.
🔶 البته با مظلومنمایی از محدودیتی که برای چنین جریاناتی ایجاد شده، تلاش میکنند قیافههای حق به جانبی از خویش به نمایش بگذارند. جریان « شیطانگرایی » و جریان « تی.اس.ام » و فرقه « رام الله » در کشور، چنین رویهای داشتهاند.
🔷 از آنجا که در فضای مجازی امکان تعقیب متخلفین به صورت عادی وجود ندارد، مکاتب انحرافی نیز در این فضا امکان فعالیت گستردهتری پیدا میکنند. راهاندازی یک وبلاگ با نامی جعلی و غیر واقعی، کاری است آسان؛ چرا که نه زمانبر است و نه هزینه بردار.
🔶 از این روست که گاهی یک فرد اقدام به راهاندازی چندین وبلاگ با نامهای متعدد و ساختار متفاوت مینماید و هویت جدیدی برای خویش تعریف میکند. عرفان حلقه در سالهای اخیر چنین رویهای را در پیش گرفت.
🔷 نکته مهم در باب تبلیغات اینترنتی معنویتهای نوظهور در کشور، این است که بسیاری از این مکاتب خود را بیش از آنچه هستند نشان داده و طرفداران و علاقهمندان خود را چند برابر نشان میدهند.
🔶 بطور مثال هواداران عرفان حلقه ادعا کردند در حال جمعآوری طومار حمایتی از رهبر عرفان حلقه، در فضای مجازی، با امضای یک ملیون نفر هستند؛ در حالیکه که هیچ فیلتری برای جلوگیری از تکرار امضا در اینترنت تعبیه نکردند. بماند که با اینهمه، چنین طوماری هیچگاه محقق نشد و این ادعا در حد شعار و آرزو باقی ماند.
🔷 معنویتهای جدید از ظرفیت مجازی برای پاسخگویی به سؤالات هواداران خویش سود جستهاند. حتی مترجمین کتابهای وارداتی، بخشی از وقت خود را پای اینترنت میگذرانند که به ابهامات دیگران دربارۀ خویش خاتمه دهند و از نظر ذهنی ایشان را به اقناع برسانند.
🔶 موسوی نسب که به پدر یوگای ایران مشهور بود، در سایت خویش به سؤالات پرتوجویان یوگا جواب میداد و پاسخها را بعد از ارسال در پایگاهش منتشر میکرد. پارهای از علاقهمندان به یوگا هم مطالب موجود در بانک پرسش و پاسخ وی را منعکس میکردند.
🔷 مترجم آثار اشو در ایران به سؤالات و درخواستهای خوانندگان آثار اشو در باب ایدههای اشو پاسخ میداد و حتی قرار ملاقات توریستهای « اشوپارک » در هند را از همینطریق هماهنگ میکرد. راهاندازی سامانههای پاسخگویی بخشی از تشکیلات عرفانهای جدید است.
🔶 بسیاری از سایتها اقدام به تبلیغ سایتهای همسو با خود کرده و همفکران خویش را با نامهایی مانند لینکستان و لینک دوستان معرفی میکنند. گروه « رام الله » اقدام به تهیه مجموعه سایتهای شاگردان و طرفداران « ایلیا رام الله » نمود و مریدان « سای بابا » مجموع لینک دوستان سای بابا را طراحی و اجرا کردند.
🔷 یکیاز امکانات اینترنت امکان « گپ » است امروزه ابزار چت به شکلهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد، مانند « ام اس ان مسنجر، گوگل تاک، ام آی آر سی، یاهو مسنجر ». همینطور نرم افزارهای چت برای استفاده کاربران از طریق موبایل ....
🔶 امروزه کاربران زیادی از طریق اتاقهای گفتوگو یا چت روم با همدیگر ارتباط گرفته و به تبادل نظر میپردازند. جریانات معنویتگرا اگر چه همگی این ظرفیت را به شکل رسمی و گسترده مورد استفاده قرار نمیدهند، اما در حد توان خویش از آن غفلت نکرده و دست کم برای مشتریان ویژه آن را به کار میگیرند.
🔷 یکیاز قابلیتهای اینترنت امکان بازی به صورت آنلاین است. در بعضیاز این بازیها آموزههای دیگر ادیان و مکاتب وارد شده است.
🔶 بخشیاز مکاتب جدید، محصولاتی را برای معرفی رهبران تولید کرده و به فضای اینترنت فرستادهاند.
🔷 این دسته از محصولات که جذاب و هنرمندانه ساخته شدهاند، جهت دانلود در پایگاههای الکترونیک قرار داده شده و در مواردی به صورت لینک در سایتهای مختلف قابل دریافتاند. [1]
♦️پینوشت: [1]. حمزه شریفی دوست، عرفانهای کاذب؛ راههای نفوذ و راهکارهای مقابله، ص 111 - 116.
#عرفان_های_کاذب
#عرفان_حلقه
https://eitaa.com/antihalghe
♦️ حرف اوشو این است که؛ بخور، بنوش، شادباش، ولی این، تمامکار نیست.
🔷 وقتیکه بهاندازه کافی، خوردی و نوشیدی و شادبودی، آنوقت، چیزی والاتر در انتظار توست و تنها در این زمان است که چیزی بیشتر و والاتر، ممکن خواهد بود.
🔶 «وقتیکه بخش زمینی، راضی و ارضا شد، آنگاه آسمان، تو را میخواند. ناشناختهها تو را میخوانند…». [4] «و خوش باش! لذایذ را دریاب! خداوند شیء نیست، موضِع است، موضع جشن و سرور، غُصه را دور بریز. او به تو خیلی نزدیک است؛ به پایکوبی برخیز، این چهره ماتمزده را کنار بگذار.» [5]
🔷 اوشو خود را لذت پرست و افکار و نظرات خود را لذتگرایی میداند: «من، لذت پرستم و تا آنجا که میدانم، همه آنهایی که شناخت پیداکردهاند، هر چه هم بگویند، همواره لذت پرست بودهاند. بودا، عیسی مسیح (علیهالسلام) کریشنا… هم لذت پرستاند. خداوند، غایت لذت پرستی است. او اوج شادمانگی است.»[6]
🔶 بنابراین میتوان گفت: «عرفان اوشو عرفانی کاملاً لذتگراست که انسان را به بهرهوری افراطی از لذتهای دنیوی سفارش میکند و بر اساس آن، رقص، پایکوبی، شادی، سرور، خندههای مستانه، تخلیه هیجانات، بدون رعایت هیچ قانونی، ماهیت و چیستی کمال انسان شمرده میشود .
🔷 اگر انسان با این امیال و خوشگذرانیها به مبارزه برخیزد، سدی بلند در برابر کمال خود، کشیده و به خود و انسانیت، خیانت کرده است و ارضای لذتهای آنی و لحظهای است که انسان را بالا میبرد و آنگاه، چیزی والاتر را انتظار میکشد.»[7]
🔶 در کلام اوشو یک ناسازگاری درونی و همچنین یک نوع ناسازگاری بیرونی مشاهده میشود. ناسازگاری درونی را میتوان اینگونه بیان کرد؛
🔷 اولاً: تعدیل غرایز و رعایت تعادل در رفتار، تنها راه رسیدن به کمال است. چون دنیا و تمام نعمتهای آن اگرچه برای آسایش انسان آفریده شده، ولی غرق شدن زیاد در آن مانع کمال است، و فرورفتن در لذتهای آنی و زودگذر مانند:
🔶 شادی، رقص، پایکوبی و خندههای مستانه، انسان را به لبه پرتگاه و سقوط نزدیک خواهد کرد درحالی که اوشو در تمامی سخنان خود همه را دعوت به لذت پرستی و دنیاگرایی افراطی میکند.
🔷 ثانیاً: غرق شدن در رفاه و سکس، مساوی است با احساس پوچی: اوشو در سخنان خود رفتار غربیها را نقد کرده، و میگوید: «علت خودکشیهای فراوان در غرب، غرق شدن غربیها در آسایش است؛ زیرا همهچیز دارند ولی بازهم در اعماق وجود خود احساس تُهی بودن و پوچی میکنند.
🔶 اوشو در حالی به نقد غربیها میپردازد که بیخبر از آنکه عرفان او انسان را سریعتر از همهچیز بهسوی پوچی پیش میبرد؛ زیرا هرچه انسان در سکس، افراطی عمل کند، غریزه حیوانی او زودتر، اشباعشده و از بُعد معنوی، غافلتر میشود و با ارضای این غریزه بازهم حیران و سرگردان، به دنبال معنویت خواهد گشت.»[8]
🔷 اما ناسازگاری بیرونی را میتوان چنین گفت که؛ کمالجویی و سعادت خواهی، یکی از گرایشهای فطری در هر انسانی است و همه تلاش انسان برای پاسخگویی به این گرایش و زدودن نقصها و دستیابی به کمالها و رسیدن به چنین سعادتی است؛ هرچند ممکن است که در بیشتر موارد، در تعیین مصادیق کمال، به خطا برود.
♦️ ولی از دیدگاه اوشو، کمالخواهی و سعادتطلبی، همان بهرهوری کامل از لذت جنسی و هواهای نفسانی زودگذر است که نتیجهای جز هلاکت بشریت را در پی نخواهد داشت.[9]
🔻 پینوشت:
[1]. اوشو، الماسهای اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص ۱۱۸.
[2]. اوشو، تائوئیسم و عرفان شرق دور، ج ۲، ترجمه فرشته جنیدی، تهران، نشر هدایت الهی، ص ۲۰۵.
[3]. اوشو، الماسهای اوشو، ص ۱۱۸
[4]. اوشو، راز، ج ۲، ترجمه محسن خاتمی، تهران، نشر فرا روان، ص ۱۰۴.
[5]. الماسهای اوشو، ص ۱۳۷.
[6]. همان، ص ۲۴۶
[7]. سایبان خودساخته عرفان مدرن، محمد اسماعیل عبداللهی، انتشارات باقرالعلوم ع، ص ۱۳۸.
[8]. سایت موسسه بهداشت معنوی، 7845.
[9]. سایبان خودساخته عرفان مدرن، محمد اسماعیل عبداللهی، انتشارات باقرالعلوم ع، ص ۱۳۸.
#عرفان_های_کاذب
#اوشو
https://eitaa.com/antihalghe
⚠️« طب آیورودا » یا عرفان درمان گرا چیست⁉️
♦️ « آیین آیورودا » به عقیدۀ پیروانش مجموعهای از آگاهی باطنی در عرصه درمان است که دانشمندان و سالکان هندی در طول سالیان سال به تدریج از طریق مراقبه فکری و دروننگری کشف کردهاند.
🔷 طب آیورودا که از نظر گرایشهای باطن گرایانه، به خواهر یوگا لقب یافته، نوعی طب کلنگر و کلیّتگرا است.
🔶 پیروان این روشِ پزشکی در یک اصل اتفاق نظر دارند که اساس موجودیت انسان نوعی انرژی کیهانی بوده که به دلیل هوشمندی و برخورداری از شعور درونی قادر است ضمن تحول درونی و باطنی، انسان را به شفا و بهبودی برساند. که به این شعور همگانی، آگاهی کیهانی نیز گفته میشود.
🔷 بزرگان آیوردوا معتقدند که این دانش از کتب « وداها » برخاسته که منبعی نسخ ناشدنی است [1] چرا که بر روحانیون هند الهام شده است. آیوردوا تنها به عنوان درمان بر سر زبانها نیست، بلکه از آنجا که دانشی اشراقی است، دانش و شیوۀ درست زندگانی محسوب میگردد که اصولش کاربرد جهانی و همگانی دارد. [2]
🔶 طبق وداها تمام اشکال در حالت اولیه خود دارای سه اصل « گانا » که در تعادل کامل قرار دارند ( ساتورا، راجاس، تاماس ). تأثیر متقابل گاناها بر همدیگر موجب اختلال در تعادل آنها شده و به منظور بازیابی و برگشت این تعادل، فعالیت آغاز شده که نتیجه آن خلق جریان انرژی « واتر و یا آکاش » است.
🔷 از آکاش، هوا و از هوا، آتش و سپس از آتش، آب و زمین به وجود میآید. همزمان در طول فرایند خلقت، سه حوزه در حال شکلگیری است، مشتمل بر حوزه روحی ( آگاهی ) که توسط ساتوا خلق میشود.
🔶 حوزه قدرت که توسط راجاس خلق میشود و حوزه ماده که توسط تاماس بوجود میآید. این پنچ عنصر به حوزه ماده تعلق دارد و مواد سازنده بدن انسان هستند.
🔷 گفته میشود نظریۀ مربوط به سه دوشا؛ واتا ( باد )، پیتا ( صفرا )، و کافا ( بلغم ) از ابداعات آیورودا است. این سه دوشا تشکیل دهندۀ طبیعت شیمیایی هر موجود زنده است که توسط پنج عنصر ساخته شدهاند. [3]
🔶 هدف طب آیورودا تطبیق انرژیهای درونی بدن انسان با تغییرات انرژیهای محیطی و حفظ تعادل انرژیایی طبیعی کلّیت وجود انسان است.
🔷 طب آیورودا باور دارد که بدن انرژیایی یا کوانتومی انسان به واقع کالبد آگاهی و شعور کامل است و این شعور چنان کامل و ظریف ساز و ظریف پرداز است که همه چیز را میفهمد و به همه چیز محیط حتی اندکترین افکار و عواطف دیگران واکنش نشان میدهد. علت بیماری در آیورودا افزایش یا کاهش این انرژیهاست.
🔶 آیورودا معتقد است عامل اولیه، تغییرات ذهن است. ذهن، بدن را به سوی بیماری یا سلامتی سوق میدهد و موجب عدم تعادل انرژیهای درونی میشود. روشهای بالا دستی در درمان دارد و دستی دیگر در معناگرایی و حقیقتجویی.
🔷 نکته قابل ذکر درباره این فنون این که هیچکدام ادعای کارآمدی تام و کامل ندارند. بعضی از رهبران این آیینها در گفتههایشان به نارسایی و ناکارامدی این مسلکها اعتراف کردهاند.
🔶 چنانکه یکی از افرادی که انتظار درمان از این طریق داشته و البته خود از بزرگان یکی از همین آیینهاست، در کتابش مینویسد:
🔷 « من ماهها وقت خود را صرف انجام تمرینات مختلف چاکرایی میکردم، به کمک کریستالها با انرژی دادن، با ایجاد حالتهای روحی خاص.
🔶 تجربیات شخصی من این بوده که ضرر این گونه تمرینها بیشتر از منافع آن بوده است، چنین مداخله نا آگاهانهای در طبیعت بدن، تنها سبب ناتوان ساختن بدن میشود.
🔷 پس بهتر است انسان جانب احتیاط را رعایت کند، در طی کار کردن با چاکراها تجربیات فراوانی رخ میدهند، اما هیچ یک نتوانستند به گونهای پایدار زندگی مرا متحوّل کنند، در واقع در برابر حقیقت زندگی ارزش چندانی نداشتند ». [4]
🔶 آنچه در باب عرفانهای درمانگرا قابل توجه است این نکته مشترک است که اساسا این روشها اگر هم در ادعای درمان که سنگ آن را بر سینه میزنند، به شکل کامل توفیق یابند، باید پرسید اساسا درمان چه نسبتی با عرفان دارد❓
🔷 عرفان به معنای راهی است که به معرفت الهی و رضایت ذات مقدسش منتهی میشود، چرا باید درمان جسمی مترادف معرفت الهی قلمداد شود❓
♦️ چه تضمینی وجود دارد که اگر انسانها در یک مرام به ظاهر معنوی، سلامت جسمی خویش را بازیابند به رضایت الهی هم دست یافتهاند؟ [5]
🔻 پینوشت:
[1]. ساتیشچاندراچاترجی و داتا، معرفی مکتبهای فلسفی هند، ص 52 به بعد.
[2] و [3]. جواهری، هریش؛ ماساژ آیورودیک، ص 19.ص20
[4]. پرانا، اتریا، ص79.
[5]. عرفانهای کاذب؛ راههای نفوذ و راهکارهای مقابله، ص 62.
#مدعیان_دروغین
#عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
♦️ بنابراین، آنچه از برخی فلاسفه غربی نقلشده که جهان طبیعت مانند ساعتی است که یکبار و برای همیشه کوک شده و دیگر کار کردنش نیاز به خدا ندارد، دور از حقیقت است.
🔷 بلکه جهان هستی در همه شئون و اطوارش نیازمند خدای متعال میباشد و اگر لحظهای از افاده هستی خودداری کند، هیچچیزی باقی نخواهد ماند.[1]
🔶 خدا بعد از خلقت، دیگر در عالم دخالتی ندارد؛ نه دخالت تکوینی و نه دخالت تشریعی. منظور از تکوین این است که مسیر و سرنوشت عالم را قوانین طبیعت تأمین میکند و منظور از تشریع این است که قانون و وظیفهی انسان نیز به انسانها واگذار شده است. پس طبیعت کار خود را انجام میدهد و انسانها هم، چون عقل دارند، تکلیف خود را مشخص کنند.
🔷 به این دئیسم میگویند؛ یعنی اعتقاد به خدا بدون اعتقاد به دخالت خداوند در این عالم، چه دخالت تکوینی و چه دخالت تشریعی. یکی از دئیستهای معروف، ولتر است. میتوان نظریهی تفویض معتزلی را نوعی دئیسم در تکوین محسوب نمود.
🔶 این تفکر در غرب رواج زیادی دارد و یکی از زمینههایی که باعث پیدایش این تفکر شده، ادیان تحریف شده و انحرافی است. وقتی به ادیانی مثل مسیحیت، یهود و... برخورد میکنند، متوجه میشوند که تعالیم آنها منطقی نیست و برخی از آنها خلاف عقل است؛ بنابراین نتیجه میگیرند که این سخنان نمیتواند سخن خدا باشد.
🔷 از طرفی به خدا اعتقاد داشته، و از طرفی میبینند این سخنان نمیتواند سخن خدا باشد و خودمان بهتر میفهمیم. وقتی عقل خود را کنار چنین دینی میگذاریم و میبینیم که عقل، بهتر از دین واقعیات را درک میکند، دلیلی ندارد از انجیل تبعیت کنیم.
🔶 این خداپرستی بدون دین، مذهب و شریعت است. گاهی با عناوین زیبا و مقدسی از آن تعبیر میشود، مانند دین فطری و طبیعی.[2]
🔷 دئیستها عقاید یکسانی ندارند. امروز بسیاری از متفکران در غرب، مسیحیت را نمیپذیرند؛ اما به خدا اعتقاد دارند. در کشور ما نیز گاهی چنین سخنانی شنیده میشود. آنها در این جهت مشترکاند که به دین پایبند نیستند.
🔶 در برخی از نوشتهها سخن از معنویت بدون دین گفته میشود. از نوعی معنویت سخن گفته میشود که در آن دین وجود ندارد. معنویتی ورای ادیان است.
🔷 عناصری را برای معنویت برمیشمارند که پایبندی به دین در آنها وجود ندارد. معنویت و عرفان شیعی چنین عرفانی را نمیپذیرد. در نگاه قرآنی، خدا همه کارهی این عالم است: «ألاَ لَهُ الخَلقُ وَ الأَمرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ العَالَمِینَ».[3]
🔶 پروردگار همهی عالم یکی است، و تدبیر همه امور به دست اوست. بنابراین، شکر او و خضوع در برابرش بر همه واجب است .
♦️ یکی از راههای تأکید بر یگانگی خداوند این است که خداوند کسی است که آسمانها و زمین را آفرید و امور آن را به نظام احسنی که جمیع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط میسازد تدبیر مینماید، پس او به تنهایی ربالعالمین است.[4]
🔻پینوشت:
[1] . محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۱۹.
[2] . فنائی اشکوری، شاخصههای عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء، ص ۱۹۱ .
[3] . سوره اعراف، آیه ۵۴ .
[4] . تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، انتشارات اسلامی ۱۳۷۴، ج ۸، ص ۱۸۴
#عرفان_های_کاذب
#خداناباوری
#دئیسم
@antihalghe
@antihalghe