eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.5هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
222 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخورد هندوها افراطی با دختر دانشجوی مسلمان و مقاومت و شجاعت دختر مسلمان در برابر این رفتار زشت افراطی👏👏👏 https://eitaa.com/antihalghe
🔺ادعای « خدا » بودن استاد در فرقهِ اکنکار قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ پیامبران الهی از عصمت برخوردار بوده‌‌اند و هرگونه عمل شنیع و خلاف شرع و اخلاق هرگز از آن‌‏ها صادر نشده است. البته ناگفته پیداست برای ادعایی به بزرگی پیام‌‏آور بودنِ خداوند، لازم است چنین ویژگی­‌ای در مدعی وجود داشته باشد. 🔷 اگر پیامبران دارای پیشینۀ سالم و بدون عیب نباشند و یا این‌‌که به راحتی دچار اشتباه و گمراهی و عصیان شوند، چگونه می‌‏توان به صحّت پیام‌‏های ادعایی آنان ایمان آورد❓ 🔶 پس عصمت و دوری از گناه نیز از لوازم عقلی و عقلایی پیام‌‏آور بودن است که باید هر پیام‏‌آور الهی از آن برخوردار باشد. 🔷 مثلاً پیامبر اسلام را همگان، حتی دشمنانش «محمد امین» می‌‌خواندند؛ چون همه به صداقت در گفتار و امانت در رفتار او ایمان داشتند و هرگز در زندگی قبل از نبوت و یا بعد از نبوت از وی گناه، ظلم و یا نقض پیمانی مشاهده نشده است. 🔶 درحالی‌‏که پال‏ توئیچل خود دورانی از زندگی‌‌اش را در حاشیه‌‏نشینی به‏‌سر برده و داروین گراس به اتهام غرق بودن در نفسانیات از مقامش خلع می‌‌شود. هارولد کلمپ نیز دورانی را با سرکشی در برابر خداوند پشت سر گذاشته است. 🔷 پیامبران الهی هیچ اجر و مزدی را در مقابل رسالتشان طلب نکرده‌‌اند، کما این‌‌که پیامبر اسلام نیز دریافت هرگونه اجر و مزد را نفی کرده است. اما پیامبران ادعاییِ اکنکار با فرم و ثبت رسمی به دریافت اجر و مزد می‌‌پردازند. 🔶 پیامبران الهی همگان را به سوی خدا فرا می‌‌خواندند و هر کس را که به آن‌‏ها بیش از حد علاقه نشان می‌‌داد از این عمل باز می‌‌داشتند. هم‏‌چنین آنانی را که پیامبران را در جایگاه خدایی قرار می‌‌دادند، تکفیر کرده، به مجازات می‌‌رساندند. ♦️ اما در اکنکار، ماهانتا همان خداست که برای راحتی بشر به زمین آمده است تا پرستیده شود! 🔷 گاهی نیز اکنکار سعی دارد ماهانتا را انسانی کامل معرفی کند. اما آیا واقعاً می‏‌توان استاد اکنکار را انسان کامل نامید❓ ♦️ اکنکار هیچ‌‏گونه ویژگی‏ و مراتبی را برای انسان کامل خود معرفی نمی‌‌کند و صرف استادِ حقِّ در قید حیات بودن را کافی می‌‌داند. این درحالی است که در ویژگی‌‏های استاد نیز دچار ضعف شدیدی هستند. 🔻 پی‌نوشت: [1]. دندان ببر، توئیچل، پال، ترجمه هوشنگ اهرپور،چ پنجم، تهران، نگارستان کتاب و زرین، 1381، ص 226. [2]. همان، ص 239. [3]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‏جا، بی‏تا، ج1، ص 296. [4]. همان، ج1، ص 57. [5]. همان، ج 1، ص 352. [6]. همان، ج 1، ص 189. [7]. همان، ج 1، ص 75. [8]. همان، ج1، ص 64. برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به: سودای دین داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، قم، نشر صهبای یقین، ص 163. https://eitaa.com/antihalghe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻فراماسونری و شیطان‌ پرستی دو روی یک سکه 🔹سازمان فراماسونری از جمله سازمان‌هایی است که برخی از اعضای آن از سیاستمداران بوده و از جمله آنها سیاستمدران آمریکایی هستند. این سازمان در تبلیغ و ترویج تفکرات شیطان پرستی در کل جهان نقش پر رنگ و قابل توجهی دارد. 🔹دست شیطان یا دست شاخدار، که نماد شیطان پرستان است ناشی از تفکرات ماسونی است. در تفکر ماسون ها و شیطان پرستان، شیطان شاخدار (Cornuto) بوده و با حرکت دست، اشاره به شیطان و قدرت او می کنند. https://eitaa.com/antihalghe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻با قربانیان فرقه حلقه بیشتر آشنا شویم 🔹یکی از قربانیان فرقه حلقه، دختری با نام آیسان علی بابایی بود. آیسان علی بابایی، دختر دانش آموز پانزده ساله توسط مادر یکی از دوستان هم مدرسه ای خود دعوت به کلاس حلقه می شود و بعد توسط معلمی که خود جزو مسترهای عرفان حلقه بود، به جلسات فرقه حلقه معرفی می شود. 🔹این فرد در اثر القاء تفکرات غلط و توهمات ناشی از ارتباط با فرقه حلقه، بعد از اتصال، دست به خودکشی زده و خود را از طبقه هفتم ساختمان محل زندگی به پایین پرت می کند. آیسان علی بابایی تنها فرزند خانواده بوده و بعد از ورود به فرقه انحرافی حلقه، دچار مشکلات روحی و افسردگی شدید شده بود. https://eitaa.com/antihalghe
♦️ قطع یا محدود سازی روابط با بیرون از فرقه 🔷 تقریبا همه روابط قبلی اعضای فرقه حتی با پدر و مادر باید به صورت تعلیق درآید یا به شدت محدود گردد. این مقوله عبارت از کنترل کامل ارتباطات در درون گروه است. 🔶 مطالعه کتاب در برخی از فرقه‌ها هدفمند و با نظارت دقیق رهبر فرقه و یا منتصبان او باید صورت گیرد و مطالعه کتاب‌هایی که علیه تعالیم فرقه نوشته شده باشد ممنوع است. 🔷 ارتباطات دوستانه در داخل گروه نیز نباید از حد مشخصی فراتر رود. به عبارت دیگر، ارتباط میان دو نفر نباید به حدی برسد که یکی از آن دو بتواند بر دیگری اثرگذار باشد. این کار موجب پیشگیری از خارج شدن افراد از حوزه نفوذ رهبر گروه است. 🔶 رهبر گروه همواره افراد را کف دست خویش می‌خواهد و باید همه چیز برایش روشن و آسان و در دسترس باشد. بنابراین ارتباطات دوستانه باید فقط حول محور فرمان های فرقه و شخص اول گروه باشد. 🔷 در بسیاری از گروه‌ها ، قانونِ «هرگونه شایعه پراکنی ممنوع» که افراد را از بیان تردید‌هایشان یا ایراداتشان نسبت به آنچه اتفاق می‌افتد باز می دارد، اعمال می‌گردد. 🔶 این قانون را معمولاً به این صورت توجیه می‌کنند که گفته می‌شود شایعه‌پراکنی بافت گروه را از هم می‌درد یا اتحاد را تخریب می‌کند، در واقع این قانون مکانیسمی برای بازداشتن اعضا از ارتباط با یکدیگر درباره هر چیزی غیر از اظهار تائیدات مثبت است. 🔷 به اعضا آموخته می‌شود کسانی را که این قانون را می‌شکنند، لو بدهند. روشی که همچنین باعث می‌شود میان اعضا جدایی روی دهد و وابستگی آنها به رهبر افزایش یابد. ♦️ محدود‌سازی دریافت اطلاعات از خارج از فرقه 🔷 هیچ اطلاعاتی خارج از فرقه نباید به اعضا برسد خصوصاً آنکه این اطلاعات بر ضد فرقه باشد. پس غالب کانال‌های ارتباطی با بیرون از فرقه باید قطع شود یا به صورت خیلی محدود و مدیریت شده اطلاعات به صورت قطره‌ای به اعضا داده شود. 🔶 برای کنترل کردن اعضای فرقه، رهبر فرقه مجبور است که محیط اطراف اعضا را نیز کنترل کند. گام نخست برای کنترل محیط پیرامون افراد این است که باید ورودی اطلاعات را کنترل کرد زیرا اگر ذهن افراد بتواند هرگونه اطلاعات تازه‌ای بگیرد، دنیایی که رهبران فرقه در اطراف افراد ساخته‌اند صدمه می‌بیند. 🔷 از نظر رهبران فرقه، حقیقت تنها همان است که خودشان می‌گویند. اگر گروهی به شما آموزش می‌دهد که اطلاعات انتقادی درباره گروه را نخوانید، پس نشانی از فرقه بودن دارد. ♦️ تقسیم دنیا به «ما» و «آنها» 🔷 اصلی‌ترین چیزی که اعضای فرقه باید بیاموزند این است که آنها با افراد بیرون از فرقه فرق دارند و لذا پررنگ ترین خط‌کشی در ذهن هر عضو فرقه خطی فرضی است که بین خود و دیگران رسم می‌کند و به این ترتیب دنیای فرقه‌ها به ما و آنها تقسیم می‌شود. 🔶 در اصلِ گروهیِ « ما در برابر آنها» از نظام اعتقادی « همه چیز یا هیچ چیز» استخراج می‌شود: حق با ماست، آنها (بیرونی‌ها، غیر عضوها) اشتباه می‌کنند. آنها شیطانی، ارشاد نشده و ... هستند. هر عقیده یا عملی خوب است یا بد است، خالص است یا شیطانی است. 🔷 کسانی که عضو می‌شوند به تدریج در جوهره محیط نقادانه و غیرواقعی فرقه – که تولید کننده ی احساس گناه و شرمساری است - حل می‌شوند. 🔶 بسیاری از گروه ها مطرح می‌کنند که تنها یک شیوه ی فکر کردن، واکنش نشان دادن یا عمل کردن در هر وضعیت به خصوصی وجود دارد و جایی در وسط یافت نمی‌شود. 🔷 بنابراین از اعضا انتظار می‌رود که در مورد خودشان و سایرین به توسط همین معیار «همه چیز یا هیچ‌ چیز» قضاوت کنند. 🔶 باید افزود تمامی این مباحث تنها بخشی از سبک زندگی عضو فرقه است که پس از ورود به یک فرقه انحرافی تغییراتی در آن به وجود می‌آید. اما به نظر می‌رسد مهم‌ترین آن‌تحول در شخصیت عضو است که با عنوان تشخص‌سازی مورد بحث قرار گرفت. ♦️ در این مرحله شخص دارای یک شخصیت کاذب شده و به واسطه همین شخصیت که غالبا توسط قطب فرقه به او تحمیل می‌شود قربانی مطامع درون فرقه‌ای شده و با پیروی کامل از قطب به تمامی دستورات او عمل می‌کند که گاه با زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاقی و انسانی همراه است. https://eitaa.com/antihalghe
🔴 قضاوت با شما.... در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت کمتر از 50 هزار نفر در دنیا عضو فرقه حلقه هستند و هنوز در این جریان انحرافی فعالیت دارند... توهم کثرت یکی از فریب های فرقه ها و عرفان های کاذب برای فریب افراد است. https://eitaa.com/antihalghe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ مراسم آتش زدن مُرده در آئین هندو‼️ [حاوی صحنه های تهوع آور] 👈🏻 ، یکی از ادیان است. حتی به نظر من می‌توان گفت که هندوئیزم، پدر دین است و دین زرتشتی، فرزندی است که از هندوئیزم جدا شده است. بسیاری از مفاهیم و آموزه های هندوئیسم در عرفان های کاذب دیگر هم وارد شده و تبلیغ می شود مانند تناسخ، کارما، خدای درون، همه خدایی و... اوشو، سای بابا، کربشنا مورتی و... شاخه هایی از هندوئیسم هستند. https://eitaa.com/antihalghe
♦️ در بینش عرفان‌های نوظهور ، عدم‌جویی معنی ندارد. نباید دنبال چیزی رفت که نیست. آدمی کمبودی ندارد. چون هر چه هست همین است که می‌بینی. پس همه چیز داری. دنبال چه می‌گردی؟! 🔷 این حرف یعنی مرگ تکامل و تعالی، محصور شدن در آن‌چه که هستی. به همین جهت مردم را از گرایش به ادیان الهی منع می‌کنند. چون ادیان الهی وعدۀ آخرت و بهشت و جهنم را داده‌اند. چون آخرت نقد نیست لذا نباید دنبالش رفت. 🔶 فقط دنبال آن‌چه الان هست باید رفت و نهایت استفاده را از آن برد. آن‌چه الان هست رقص، خوراک، پوشاک، گردش و... می‌باشد. در تعالیم اُشو، کریشنا مورتی و... شدیدا به دین حمله می‌شود؛ چون دین مردم را به آخرت دعوت می‌کند. 🔷 ب) عرفان‌های نوظهور عرفان شیطانی‌اند؛ زیرا دقیقا راه شیطان را می‌روند. بدین معنی که برخوردی که شیطان با آدم و حوا داشت؛ اینان نیز با بنی‌آدم همان برخورد را دارند. شیطان در ماجرای اغوای آدم از را عرفان و حکمت وارد شد. به آن‌ها گفت: 🔶 اگر از این درخت استفاده کرده و از میوه‌اش تناول کنید، حیات جاودان خواهید یافت! از آن‌جایی که میل به جاودانگی در فطرت آدم نهفته است از این‌رو برای پاسخ مثبت دادن به میل باطنی‌اش به سوی شجرۀ ممنوعه تمایل حاصل کرد. 🔻 عرفان‌های امروزی نیز از این راه وارد می‌شوند. چند مسأله فطری و غریزی آدمی را مطرح کرده و با شعار پرورش فطرت به نابودی فطرت، قیام می‌کنند. اینان با شعارهای همسوی با غریزه و فطرت وارد شده و می‌گویند: 🔷 انسان باید آزاد باشد. 🔶 هیچ ممنوعیتی نباشد. 🔷 برخودت سخت مگیر. 🔶 خدا همه جا هست و درهمه هست. تو نیز خدایی. 🔷 به گذشته فکر نکنید. 🔶 هرگز احساس پشیمانی نکنید. 🔷 خوش باشید. 🔶 احساس گناه نکنید. 🔷 اینان خود می‌دانند که چه می‌گویند، همان‌گونه که شیطان می‌دانست که چه می‌گفت. او می‌دانست که در این درخت هیچ جاودانگی وجود ندارد ولی از همین راه وارد شد و بعد از آن کلی به آدم و حوا خندید. 🔶 ج) عرفان ناب بدون این‌که چیزی بستاند، هزاران چیز می‌دهد اما عرفان‌های نوظهور می‌گوید اول هرچه داری بده، شاید چیزی بدهم. ولی از آن‌جا که فاقد شیء معطی شیء نمی‌شود، فقط می‌ستاند. 🔷 مولانا آن‌را به دزدی تشبیه کرده است که گوسفند طرف را دزدید. وقتی صاحب گوسفند او را دنبال کرد، دزد بر سر چاهی ایستاد و ناله و فریاد می‌کرد و می‌گفت: من کیسه زرم به چاه افتاده است. صد دینار در آن داشتم، اگر کسی بتواند طلاهای مرا از چاه درآورد (یک پنجم) آن‌را به وی خواهم داد. 🔶 صاحب گوسفند دید ده برابر قیمت گوسفندش را به او وعده می‌دهد. زود لباس‌هایش را درآورد و به درون چاه رفت ولی وقتی بیرون آمد دید دزد لباس‌هایش را نیز به سرقت برده است.[2] 🔷 عرفان‌های نوظهور به اندکی از مال و جان آدمی اکتفا نمی‌کنند. آن‌ها انسان را عریان کرده و در ته چاه ظلمت به حال خود رها می‌کنند. هویت و شخصیت و وجدان را می‌گیرند و یک انسان بی‌همه چیز به جامعه تحویل می‌دهند. 🔶 د) از بررسی همۀ عرفان‌ها تازه به دوران رسیدۀ مغشوش، تنها نتیجه‌ای که به دست می‌آید این است که، همه این‌ها از یک چشمه آب می‌خورند و از یک اتاق فکر فرمان می‌برند. 🔷 ده‌ها بلندگو هستند که یک پیام را به شیوه‌های گوناگون ترویج می‌کنند و آن پیام لاابالی‌گری و هویت‌زدایی است. با ده‌ها بیان می‌خواهند معنویت و قداست را از جامعه انسانی بزدایند. 🔶 گاهی با پیام دین، دین‌زدایی کرده و گاهی با پیام سکس عفت زدایی کرده و بعضی با پیام آزادی، انسانیت، عشق ، زندگی و... مردم را از ریشه‌های ملی و فرهنگی و دینی خود جدا می‌سازند. ♦️ پشتوانۀ همه این‌ها قدرت استعماری و استبدادی و سرمایه‌داری جهان معاصر است. به همین جهت نوک پیکانشان به طرف ادیان الهی نشانه گرفته است. پیام ادیان زنده دنیا، هویت، شخصیت، وجدان، عبادت، انقلاب علیه ظالمان، عفت و پاکدامنی و... هست. ولی پیام عرفان‌های نوظهور، دوری از این امور است . 🔻 پی‌نوشت: [1]. الماس‌های اشو، ص 282-298. [2]. مثنوی مولوی، دفتر ششم، ص 298. https://eitaa.com/antihalghe
⛔️خطرناکتر از بیماریهای مسری وحشتناک⛔️ #💬 شهید مطهری: 🔹گاهی یک فکر غلط در مغز یک نفر پیدا می‌شود که به قیمت از بین رفتن هستی و سعادت دنیا و آخرتش تمام می‌شود و خدا نکند که این گونه افکار شیوع پیدا کند و عده‌ای را گرفتار کند و به صورت یک مرض عمومی در آید. در این وقت است که ضرر آن فکر از وبا و طاعون بالاتر است. https://eitaa.com/antihalghe
♦️ کریشنا مورتی توانست با درهم آمیختن اندیشه‏‌های هندویی با رشته روان‏شناسی به گونه‌‏ای نوین اندیشه‏‌های هندویی را زنده نموده، ارائه کند. 🔷 اساس باورهای کریشنا را تناسخ، کرمه، یوگا و اندیشه‌‏های روان‏شناختی تشکیل می‌‏دهد. او بر این باور است که درون یکایک عالمیان، رستاخیزی بزرگ همراه با صلح برپاست. وی خود‏شناسی را موجب کم‏شدن آلام و رنج‌‏های روحی می‏‌دانست.[1] 🔶 زندگی کریشنا فراز و نشیب‌‏های فراوانی داشته است. این فراز و نشیب‌‏ها کشتی افکار و اندیشه‌‏های او را به هر سو شناور کرده است. 🔷 او که با ورود به جامعه تئوزوفی هلنا بلاواتسکی مقامی درخور یافته بود، با درگذشت برادرش افکارش از هم پاشید و بلکه اندیشیدن را کناری نهاد. 🔶 درون تشکیلات تئوزوفی او را معلّم جهانی نام نهادند. این معلّم جهانی در نظر ایشان، تناسخِ مسیحِ مغرب زمین و بودای مشرق زمین بود.[2] 🔷 به سال 1927 عنوان The Order به The order Of Star تغییر یافت. این تغییر نام بدان جهت بود که اعضای بنیان‏‌گذار مؤسسه تشخیص دادند و دریافتند که روزهای انتظار به سرآمده و کریشنا مورتی همان معلّم موعود جهانی است.[3] 🔶 او پس از عبور از این تشکیلات، باورهای پیچیده‏‌ای یافت که خودش نیز نمی‏‌دانست چیست: «از من می‌‏پرسید تعالیم من چیست؟ خودم هم نمی‏دانم.»[4] 🔷 از این روی سخنانش درباره تناسخ نیز دگرگون است. گاهی به‏‌گونه‌‏ای تناسخ را خرافه می‏‌نامد که جرأت باور بدان ‏را در مخاطبانش می‌‏خشکاند و دیگر بار از آن به گونه‌‏ای سخن می‏‌راند که نا‏باوری به‌‏آن ‏را تحمل نتوان کرد: 🔶 او میگوید «تناسخ وجود ندارد؛ این حرف‌‏ها خرافات است؛ یک باور خشک و تعصب‌‏آمیز است. هر چیز روی زمین، روی این زمین زیبا زندگی می‏‌کند، می‌‏میرد؛ به وجود می‌‏آید و از بین می‏‌رود.»[5] 🔷 در جای دیگری می‌‏گوید: «هندوها خرافات زیادی در این باره دارند که تو می‏مانی و جسم می‏‌رود و از این نوع مهملات ... می‌‏گویند... این‌‏ها خرافات است.» [6] 🔺تا این‌‏جای سخن، نفی تناسخ از سخنان کریشنا می‌‏تراود. ♦️ اما روی دیگر سکه اثبات تناسخ است: «من همیشه در این زندگی و شاید در زندگی‏‌های گذشته خود، این آرزو را داشته‌‏ام که فارغ از اندوه باشم؛ به ورای محدودیت‏‌های هستی خود بروم.»[7] 🔷 بار دیگر با استفهام انکاری درباره تمام زیست هستی سخن می‌‏گوید و آن‏‌را در دامان زیست‌‏های متعدد و یا همان تناسخ شرح می‌‏دهد.[8] 🔶 هم‌‏چنین باور وی به کارما و توضیح و اثبات آن، نشان‏‌دهنده اعتقاد به تناسخ است. 🔷 وی درباره کارما چنین می‌‏نگارد: «Karma یا تقدیر، کلمه‌‏ای سانسکریت است به معنای انجام دادن، بودن، عمل کردن و غیره. 🔶 کارما یعنی عمل و عمل نتیجه گذشته است. عمل نمی‌‏تواند بدون شرطی بودن براساس چیزها و زمینه‌‏های قبلی وجود داشته باشد. ♦️ کارما از طریق یک سری تجربه‌‏ها، شرطی شدن‏‌ها و دانش‏‌ها، زمینه‌‏ای به صورت عرف‌‏ها و سنّت‌‏ها ساخته می‌‏شود و این زمینه تنها در دوره حیات فعلی فرد یا گروه ساخته نمی‌‏شود و مربوط به این دوره محدود نیست، بلکه در جریان تناسخ‏‌های مکرر شکل می‌‏گیرد.[9] 🔻 پی‌نوشت: [1]. نگرشی بر جریان‌‏های نوظهور معنویت‏گرا، فعالی، محمد تقی، آفتاب و سایه ها، تهران، نجم الهدی، 1388، ص 168-169. [2]. نگرشی بر آرا و اندیشه‏های کریشنا مورتی، محمد تقی فعالی، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 50-20. [3]. تعالیم کریشنا مورتی، مورتی، كريشنا، نشر قطره، تهران، 1384، ص 40. [4]. همان، ص 223. [5]. همان، ص 327. [6]. همان، ص 357. [7]. همان، ص 26. [8]. همان، ص 263. [9]. شادمانی خلاق، مورتی، كريشنا، نشر صفی علی‌شاه، تهران، 1385، ص 111. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 92. https://eitaa.com/antihalghe