⛔️سرکرده فرقه حلقه در دلیل طراحی جهنم مطالبی بیان می کند که خلاف مفاهیم دینی و نص صریح قرآن است،او ادعا دارد همه انسان ها قبل از ورود به جهنم بخشیده شده و فقط برای از بین رفتن سوء سابقه ها وحجاب بین من ثابت(روح الله) و من متحرک وارد جهنم می شوند و به آگاهی هایی دست می یابند لذا طاهری جهنم را کانال آگاهی و تالار ازدواج و تزویج دو من وجودی انسان معرفی می کند:
🔸«جهنم ، جايگاه سوختن است (تا امکان ادغام «من ثابت » و «من متحرک » فراهم شود) و هيچکس نيست که به آن وارد نشود و از آن عبور نکند. اين که بعضي از افراد (با ويژگيهاي مشخص خود) جهنمي و يا بهشتي معرفي ميشوند، به اين دليل است که معلوم شود چه صفتي ارزشمند و چه خصوصيتي زيانآفرين است . يعني اين توصيف ، نشانهي آن نيست که کساني به جهنم و يا به بهشت وارد نميشوند."(انسان و معرفت ص 260)‼️
🔸«درجهنم، هرکسي نسبت به رسالت بندگي که بايد انجام ميداده است ، آگاه ميشود و در حالي که به وجود ساحت مقدس صفات الهي (روحالله ) در خود پي ميبرد و هدف از آفرينش خود را درمييابد، با نتيجهي اعمالش نيز مواجه ميشود. آتشي که فرد، بهشدت از آن ميسوزد، ازقياس ميان اين دو (آنچه بوده است و آنچه بايد ميبود) ناشي ميشود.به عبارت ديگر، آتش جهنم ، آتش حسرت است که با احساس تنهايي درهم ميآميزد. اين احساس تنهايي به دليل دوري از وحدت نفس واحد است و تا خروج از جهنم ادامه دارد."(انسان و معرفت ص 261) ‼️
🔸«جهنم کانال آگاهی است و سوختنی در کار نیست و بعد از عبور از جهنم خلیفه الله می شویم"(جزوه ترم 3،ص 94 و100 )‼️
#نقد_عرفان_های_کاذب
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TXKisZ0dUm4fQ
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
همچنانکه توضیح داده شد هر عمل عبادی صورت درونی و بیرونی خاصی دارد که منجر به رسیدن انسان به هدف درونی خاصی است که نهایتا منجر به بندگی خداوند و عبد واقعی شدن، می شود و این رمز حذف اعمال عبادی در عرفان حلقه است،چون قرار است در عرفان حلقه بندگی انسان در برابر خدا مورد هجمه قرار گرفته و یوغ بندگی نفس و شیطان به گردنش آویخته شود.
#نقد_عرفان_های_کاذب
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TXKisZ0dUm4fQ
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
🔻قانون جذب🔻
یکی از بزرگترین خرافه های موجود در جهان که از آموزه ها و مبانی مهم در عرفان های نوظهور، به خصوص عرفان های سکولار و اومانیستی و جنبش عصر جدید، می باشد"فرضیه جذب" است که از آن به "قانون #جذب" تعبیر می شود و سالهاست توسط سخنرانان و نویسندگان، مطابق فرهنگ و مذهب مخاطبان، تبلیغ و ترویج می گردد.
خلاصه ادعای معتقدین به "فرضیه #جذب" این است :
🔺افکار و اندیشه انسان، بر پدیده های خارجی اثرگذارند از نوع تاثیر علت تامه برمعلولش.
یعنی انسان تنها کافی است به گوشه ذهن خود چسبیده و به تصاویر ذهنی متمرکز شود، تا آن تصاویر در دنیای خارج، به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شوند. مثلا اگر کسی به ماشین خاصی علاقه دارد کافی است تمام فکر و ذهنش آن ماشین شود تا بالاخره بتوان صاحب ماشینی که می خواهد بشود و آن را به سوی خود جذب نماید.
🔻یکی از مروجین غربی فرضیه جذب می گوید:
عمل تجسّم، تو را به هر چه بخواهی متصل می کند. تجسم خواسته ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می کند و این نیرو، خواسته ات را به سوی تو جذب می کند. (قدرت، راندا برن.ص 68)
🔻یکی دیگر از مروجین ایرانی فرضیه جذب می گوید:
هميشه به ثروت هاي بيكراني كه در آينده به دست خواهيد آورد، بينديشيد... همواره بگوييد من ثروتمندم ...كاري كنيد كه واقعا كودك دورن شما، يعني ضمير نا خواگاه شما ثروت را احساس كند و همان شرايط را براي شما فراهم نمايد. احساس كنيد، ثروت خود را و احساس كنيد رفاه خود را ... به نمادهايي از ثروت، مثل اسكناس، چك، و تصاوير شمش هاي طلا خيره شويد و با آن معاشقه كنيد.
با تصور و افکار شما، تمام دنيا يک کاتالوگ در دست شما مي شود. انگار شما داريد به جهان سفارش مي دهيد. هر انتخابي که بکنيد درست است. قدرت تماماً در اختيار شماست.
(تكنولوژي فكر ص 238)
🔷فعالیت های مروجین این آموزه :
چندی پیش مستندی به نام "راز" از شبکه چهار در ترویج و تبلیغ قانون جذب پخش شد.
برخی از روانشناس های مشهور ایرانی با برگزاری کلاس در تالار های بزرگ کشور، به حمایت و تبلیغ از این نظریه می پردازند. همچنین کتاب های فراوانی در این موضوع به رشته تحریر در آمده است.
🚫مهمترین نقد و اشکالات فرضیه جذب :
1_وحیانی نبودن این آموزه
2- باقی ماندن این قانون در حد یک فرضیه و عدم رسمیت آن در مجامع علمی
3- جایگزین کردن مراقبه ذهنی در عوض عبادات شرعی
4- اصالت داشتن ذهن و انسان مداری، زیرا در این نظریه، انسان ها، مدار و کانون عالم هستی بوده و تمام اشیاء را به سمت خود جذب می کنند درحالیکه در ادیان الهی کانون جهان هستی خدا و اراده و قضا و قدر الهی می باشد .
5_فرو بردن انسان در گرداب آرزوها و افسردگی شدید بعد از نا امیدی از رسیدن به آنها
6_از آن جایی که هیچ زمان بندی برای رسیدن به شیء مورد نظر بیان نمی شود، شخص تا واپسین لحظات زندگی اش باید منتظر بماند.
7_ مشابهت تعالیم این فرضیه با تعالیم سحر و جادوگری
لازم به تذکر است که :
🔻در آموزه ها و تعالیم دین اسلام، چیزی که اهمیت دارد، تفکر و تعقل در آیات الهی برای معرفت بیشتر و در نتیجه وصول به سعادت است و نباید این موضوع را با تمرکز و توهم و تخیل که در مکاتب دیگر سفارش شده است یکی دانست زیرا دامنه فعالیت هر کدام با یکدیگر متفاوت است، تفکر انسان در محدوده عقل و تمرکز او در محدوده "وهم" می باشد.
✔️نکته :
عبور از حیطه و دامنه عقل گرایی و ورود به عالم خیال و توهم، نقطه مشترک تمامی عرفان های دنیاست. در تصوف نیز، تقویت قوه خیال سبب ورود به عالمی دیگر می شود که آن را عالم مثال (عالم جن و شیاطین) می نامند. در این عالم انسان هرچه تصور کند را به وضوح در پیش چشم خود مشاهده می کند. آنها تمرکز فراوان همراه با تلقین را کلید ورود به این عالم می دانند. در این عالم است که شخص، توانایی دیدن امور مخفی را پیدا کرده و با دیگر موجودات ارتباط بر قرار می کنند.
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
#نقد_عرفان_های_کاذب
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TXKisZ0dUm4fQ
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
💠 مکتب کابالا خاستگاه فرقههای رازآمیز ‼️
1⃣ #کابالا نامی است که بر #تصوف_یهودی اطلاق میشود. پیروان آئین کابالا یا همان کابالیستها این مکتب را دانش سری و پنهان حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، #مادام_بلاواتسکی رهبر فرقه #تئوسوفی مدعی است که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم #بنی_اسرائیل بود.
2⃣ به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیتهای مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان #آئین_کابالا میداند.
3⃣ این ادعا نه تنها نپذیرفتنی است بلکه برای #تصوف_یهودی (به عنوان یک مکتب مستقل فکری) نیز پیشینه جدی نمیتوان یافت. مشارکت #یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به #فیلو_اسکندرانی در اوایل سده اول میلادی میرسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشههای دینی #یهود در قالب #فلسفه_یونانی و #فرهنگ_هلنی محدود دانست.
4⃣ اوج تولید فکری #یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله #سفر_یصیرا (آفرینشنامه) و #سفر_بهیرا (روشنایینامه) است. این دو رساله را باید تلاشی دانست برای ارائه عقاید دینی/ سیاسی #یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام.
5⃣ این میراث نه چندان غنی، که #قباله (کابالا) خوانده میشد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش #تصوف_یهودی (کابالا) انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدی از #عرفان_یهودی . از زمان تدوین #کتاب_ظهر [ زهر / زوهر] در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه قباله (کابالا) بطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید #کابالیست نام گرفتند.
6⃣ کابالا، تصوف جدید یهودی نیز به شدت متاثر از #فرهنگ_اسلامی است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. درواقع، اندیشهپردازان #مکتب_کابالا به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل #عرفان_اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغه #یهودی دادند. این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش، از فلسفه مشائی که به وسیله ابنمیمون یهودی شد تا پزشکی و نجوم و غیره، انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم هوخمه (حکمت)، کدِش (قدس)، نفش (نفس)، نِفِش مدبرت (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت (نفس عاقله)، نِفِش حی (نفس حیاتبخش)، روح و غیره در کابالا اشاره کرد.
آیین یهود بر اساس ملاحظات تاریخی و نیز ظرفیتهای درونی خود عرفانی مستقل ندارد و آنچه به نام قبالا (کابالا) در عرفان یهود نام برده میشود، به تعبیر جان ناس چیزی جز این نیست که:
از طریق قبالا یک نوع افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد … از این احکام حروفی عجیب و غریب که وقتی در اروپا رواج فراوان پیدا کرد، شیادان زمان استفاده کردند و به دعوی مسیحیت کاذب برخاستند و به این ادلهی قبالایی متصل شدند و موجب زحمت اهل ایمان گشتند. (تاریخ جامع ادیان، ص565)
تحلیل و بررسی
تنها چیزی که در باب عرفان یهود یا آیین قبالا میتوان گفت این است که یهود اساساً عرفان ندارد و اگر هم چیزی به نام آیین قبالا مطرح است در واقع ترکیب و اختلاطی از کیشهای عرفانی دیگر است. کیشهایی مثل عرفان مسیحیت، یوگا و آیینهای عرفانی هند، تفکر نوافلاطونی، آیین زرتشتی و تصوف اسلامی. لذا یهود از این افتخار بیبهره است و نتوانسته چیز جدیدی در این حوزه ارائه دهد.
#نقد_عرفان_های_کاذب
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شنشناسی
تلگرام
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TXZ8MSGMvVd1w
ایتا
https://eitaa.com/antihalghe
🔸توهین به پیامبر ص و ادعای تناقض در قرآن توسط سرکرده فرقه انحرافی عرفان حلقه👆
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی:
طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید»
در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند.
نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️
طاهری پاسخ می دهد:
« بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید:
«مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳
ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است.
در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید:
«مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...»
و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد.
سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟
آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟
بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟
💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟
چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟
#نقد_عرفان_های_کاذب
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
#یادداشت
⚠️تناقضات آموزه های حلقه با مفاهیم دینی‼️
♻️چهره دنیوی اعمال
در دین مبین اسلام برای خودسازی و پیمودن راه کمال علاوه بر بازسازی اعتقادات و تفکر بر پایه توحید،دستورات و عبادات عملی تشریع شده که انسان برای رسیدن به کمال و جایگاه اصلی خود باید به آن پایبند باشد و بطور مستمر خود را به آن ملزم کند تا به بندگی واقعی برسد و جز در برابر خدا سر تسلیم فرود نیاورد.
عمل را نباید به حرکات خارجی که انسان انجام می دهد محدود کرد،چرا که ریشه اعمال،اراده و تصمیم است که آن نیز از یک سلسله عقاید سرچشمه می گیرد و در واقع صورت اصلی عمل ریشه در باطن انسان دارد، همان عقیده و انگیزه ای که موجب اشتیاق شخص در عمل می گردد در برزخ ظاهر می گردد.
پس در واقع وقتی ما عملی را در بیرون انجام می دهیم،عملا در درون خود حرکت می کنیم و مطلوب ما در انجام آن عمل،رسیدن به آن هدف درونی است و صورت دنیوی عمل همان حالتی است که در درون انسان در دنیا موجب انجام عمل شده است. از طرفی هر عمل همچنان که ظاهرش با عمل دیگر متفاوت است ،صورت درونی آن نیز با عمل دیگر متفاوت است و به همین جهت برای هر عملِ عبادی، ظاهر خاصی توسط شریعت توصیه می شود تا حرکت باطنی و صورت باطنیِ مخصوص به خود را در درون انسان ایجاد نماید و لذا کسی که صورت نماز را انجام نمی دهد،حرکت درونی نماز را در خود ایجاد نخواهد کرد و نماز در شخصیّت او تحقق نمی یابد،و از طرف دیگر به اندازه ای که در نمازش حضور قلب داشته باشد صورت آن نماز را به عنوان سرمایه در درون خود دارد و برایش به عنوان صورت معنوی باقی می ماند و در قیامت با آن روبه رو می شود و از آن کمک می گیرد،و چه بسا که انسان نصف یاکمتر از نصف عباداتش برایش می ماند، چرا که به همان اندازه حضور قلب داشته است.
امام باقرعلیه السلام میفرماید:
اِنَّ العَبدَ لَیَرفَعُ لَهُ صَلَواتُهُ نِصفُها،وَ ثُلثُها،وَ خُمسُها، وَ ربعُها،فَما یَرفَعُ لَهُ اِلّا ما اَقبَل عَلَیها بِقَلبِه،وَ اِنَّما اُمِروُا بِالنَّوافِلِ لِیُتِمَّ لَهُم ما نَقَصُوا مِنَ الفَریضَهِ (1)
از نماز انسان،نصف یا یک سوم،یا یک پنجم،یا یک چهارم آن به سوی خدای متعال بالا برده می شود،و این که به نوافل دستور داده شده،برای این است که از آن مقدار از فریضه که در انجام حضور قلب کوتاهی شده،تکمیل گردد.
وظیفه هر مسلمانی است که برای حضور قلب در عبادات عوامل ایجاد خواطر(افکار مزاحم) را بشناسد و در دفع آن ها کوشا باشد تا از عبادات خود نور لازم را کسب نماید و در دنیا و آخرت از آن نور بهره گیرد.ابتدا باید در کسب معارف حقه دینی تلاش لازم را انجام داد،اعم از خداشناسی(آن طور که حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه معرفی می کنند) معاد شناسی،نبوت و امامت، سپس باید قلب را از حب دنیا و کینه و خشم به خلق پاک نمود و در زهد از دنیا و خوش بینی نسبت به خلق کوشش کرد و با توجه دائمی به جمال حضرت علی علیه السلام و سایر ائمه معصومین علیهم السلام در سیره و سنت آن عزیزان،از نور آن ذوات مقدس کمک گرفت تا آرام آرام خواطر فرو نشیند.
نکاتی که در بالابه طور خلاصه بیان شد نظر اسلام درباره ظاهر و باطن نماز و عبادات است و روش ایجاد حضور قلب در نماز،اما متاسفانه در عرفان حلقه برخلاف روش اسلام برای ایجاد حضور قلب در نماز یا کیفیت دستور به ترک نماز داده میشود و با توجیهات بی اساس ادعا میشود شبکه شعور کیهانی نماز بی کیفیت شما را نمی پسندد و با کشیدن ترمز دستی عبادات شما،از شما انتظار کسب کیفیت دارد!!با این عمل ضد دینی شخص را از نماز که پایه و اساس دین و ستون خیمه ایمان اوست جدا می کند تا کم کم بتواند با توجیهات فریبنده دیگر اعتقادات را بطور کامل از او بگیرد.
طاهری می گوید:عبادت دو نوع است؛ عبادت نظری و عبادت عملی. عبادت نظری، ارتباط کلامی با خداوند و عبادت عملی در خدمت خداوند بودن است و چون او بی نیاز از عمل ماست، از این رو خدمت ما صرفا می تواند معطوف به تجلیات او شود. در نتیجه، عبادت عملی در خدمت جهان هستی بودن است؛ یعنی خدمت به انسان و طبیعت. (عرفان کیهانی،ص 139)
تعریف او از عبادت اشتباه و مغرضانه است،او عبادت نظری را که مجموعه اعتقادات و اصول دین (توحید،نبوت،معاد و..) است را در ارتباط کلامی خلاصه میکند و عبادت عملی که مجموعه فروع دین(نماز،روزه،زکات و ....) است را به خدمت به خلق و طبیعت تفسیر میکندو عملا افراد را از پایبند بودن به اعمال و احکام شرعی بی نیاز می کند.
همچنانکه توضیح داده شد هر عمل عبادی صورت درونی و بیرونی خاصی دارد که منجر به رسیدن انسان به هدف درونی خاصی است که نهایتا منجر به بندگی خداوند و عبد واقعی شدن، می شود و این رمز حذف اعمال عبادی در عرفان حلقه است،چون قرار است در عرفان حلقه بندگی انسان در برابر خدا مورد هجمه قرار گرفته و یوغ بندگی نفس و شیطان به گردنش آویخته شود.(فاطمه میرزاییان)
#نقد_عرفان_های_کاذب
🌐 پایگاه
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی:
طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید»
در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند.
نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️
طاهری پاسخ می دهد:
« بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید:
«مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳
ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است.
در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید:
«مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...»
و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد.
این ادعای طاهری صریحا با سخن مولا علی ع در نهج البلاغه در تضاد است.
در این بخش از سخن مولا ادعای دیگر طاهری مبنی بر عدم وجود مجازات آتش برای گناهان در جهنم نیز رد می شود.
سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟
آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟
بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟
💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟
چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی:
طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید»
در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند.
نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️
طاهری پاسخ می دهد:
« بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید:
«مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳
ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است.
در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید:
«مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...»
و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد.
این ادعای طاهری صریحا با سخن مولا علی ع در نهج البلاغه در تضاد است.
در این بخش از سخن مولا ادعای دیگر طاهری مبنی بر عدم وجود مجازات آتش برای گناهان در جهنم نیز رد می شود.
سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟
آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟
بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟
💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟
چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟
#نقد_عرفان_های_کاذب
#نقد_عرفان_حلقه
https://eitaa.com/antihalghe
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی:
طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید»
در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند.
نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️
طاهری پاسخ می دهد:
« بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید:
«مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳
ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است.
در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید:
«مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...»
و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد.
این ادعای طاهری صریحا با سخن مولا علی ع در نهج البلاغه در تضاد است.
در این بخش از سخن مولا ادعای دیگر طاهری مبنی بر عدم وجود مجازات آتش برای گناهان در جهنم نیز رد می شود.
سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟
آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟
بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟
💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟
چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟
#نقد_عرفان_های_کاذب
#نقد_عرفان_حلقه
https://eitaa.com/antihalghe
❓چرا معنویت های نوظهور، پرجاذبه هستند؟
☯️هجمه شبهعرفان های شرقی و غربی و انزوای عرفان اسلامی
دهه ۷۰ شمسی، مصادف بود با سیل ترجمه و ورود معنویت های وارداتی نوظهور به کشور. این برهه زمانی را باید دوران اقبال جهانی و رونق این گونه جریان های معنوی کاذب در سراسر جهان به شمار آورد که کشور ما نیز از سایرین مستثنی نبود و خیلی زود اسامی چون «کارلوس کاستاندا، دون خوان، پائولو کوئیلو، اشو، پال توئیچل و به دنبال آن، برایان تریسی و ویندایر و...» بر سر زبان ها افتاد و ردپای آثار آن ها در بازار نشر پیدا شد.
☮️برخی از این عرفان واره های نوپدید، منشأ جریان هایی نیز شدند و بعضی فرصتطلبان با دستمایه قرار دادن مبانی فکری و تعالیم آن ها، جریان هایی –به ظاهر- معنوی و انحرافی بنیان نهادند و گروهی را نیز همراه با خود به انحراف کشاندند؛ جریان هایی چون «راه معرفت»، «رام ا...» و «عرفان کیهانی یا حلقه» که آثار برخی هنوز هم از دامان جامعه، زدوده نشدهاست. به هر حال با گذشت یه دهه و عیان شدن آسیب های این فرق و کتب، روشنگری هایی صورت گرفت و چاپ و نشر این قبیل آثار انحرافی در کشور ممنوع شد. اما امروز با گذشت بیش از دو دهه، با واقعیتی تلخ مواجه هستیم و آن اقبال برخی مخاطبان به این گونه معنویت های کاذب است. هنوز هم آثار اشو و پال توئیچل در بازار زیرزمینی رونق دارد، کتاب های کوئیلو و تریسی هم که نقل هر محفل است!
⁉️پرسش این است که چرا با وجود عیان شدن باطن انحرافی و باطل این جریان ها و آسیبهای آن ها، هنوز هم شاهد گرایش و جذب افراد بدان هستیم؟ شاید وقت آن رسیده که یکبار برای همیشه نقطه ضعف خود را عدم ارائه عرفان اسلامی به صورت کاربردی و جذاب، پذیرفته و برای مرتفع ساختن این ضعف، آگاهانه و با تمام توان اقدام نماییم. حقیقت آن است که تا زمانی که ما –اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی- نتوانیم عرفان اسلامی و معنویت را آنگونه که الگوهای راستینش عرضه داشتند، برای جامعه امروزی و متناسب با نیازهای آن ارائه دهیم، «پائولوکوئیلو و اشو و تریسی»ها همچنان میان جوانان تشنه معنویت دست به دست می شوند(فقط قالب ها متفاوت است؛ گاهی مکتوب و زمانی در فضای مجازی).
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
🔻قانون جذب🔻
یکی از بزرگترین خرافه های موجود در جهان که از آموزه ها و مبانی مهم در عرفان های نوظهور، به خصوص عرفان های سکولار و اومانیستی و جنبش عصر جدید، می باشد"فرضیه جذب" است که از آن به "قانون #جذب" تعبیر می شود و سالهاست توسط سخنرانان و نویسندگان، مطابق فرهنگ و مذهب مخاطبان، تبلیغ و ترویج می گردد.
خلاصه ادعای معتقدین به "فرضیه #جذب" این است :
🔺افکار و اندیشه انسان، بر پدیده های خارجی اثرگذارند از نوع تاثیر علت تامه برمعلولش.
یعنی انسان تنها کافی است به گوشه ذهن خود چسبیده و به تصاویر ذهنی متمرکز شود، تا آن تصاویر در دنیای خارج، به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شوند. مثلا اگر کسی به ماشین خاصی علاقه دارد کافی است تمام فکر و ذهنش آن ماشین شود تا بالاخره بتوان صاحب ماشینی که می خواهد بشود و آن را به سوی خود جذب نماید.
🔻یکی از مروجین غربی فرضیه جذب می گوید:
عمل تجسّم، تو را به هر چه بخواهی متصل می کند. تجسم خواسته ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می کند و این نیرو، خواسته ات را به سوی تو جذب می کند. (قدرت، راندا برن.ص 68)
🔻یکی دیگر از مروجین ایرانی فرضیه جذب می گوید:
هميشه به ثروت هاي بيكراني كه در آينده به دست خواهيد آورد، بينديشيد... همواره بگوييد من ثروتمندم ...كاري كنيد كه واقعا كودك دورن شما، يعني ضمير نا خواگاه شما ثروت را احساس كند و همان شرايط را براي شما فراهم نمايد. احساس كنيد، ثروت خود را و احساس كنيد رفاه خود را ... به نمادهايي از ثروت، مثل اسكناس، چك، و تصاوير شمش هاي طلا خيره شويد و با آن معاشقه كنيد.
با تصور و افکار شما، تمام دنيا يک کاتالوگ در دست شما مي شود. انگار شما داريد به جهان سفارش مي دهيد. هر انتخابي که بکنيد درست است. قدرت تماماً در اختيار شماست.
(تكنولوژي فكر ص 238)
🔷فعالیت های مروجین این آموزه :
چندی پیش مستندی به نام "راز" از شبکه چهار در ترویج و تبلیغ قانون جذب پخش شد.
برخی از روانشناس های مشهور ایرانی با برگزاری کلاس در تالار های بزرگ کشور، به حمایت و تبلیغ از این نظریه می پردازند. همچنین کتاب های فراوانی در این موضوع به رشته تحریر در آمده است.
🚫مهمترین نقد و اشکالات فرضیه جذب :
1_وحیانی نبودن این آموزه
2- باقی ماندن این قانون در حد یک فرضیه و عدم رسمیت آن در مجامع علمی
3- جایگزین کردن مراقبه ذهنی در عوض عبادات شرعی
4- اصالت داشتن ذهن و انسان مداری، زیرا در این نظریه، انسان ها، مدار و کانون عالم هستی بوده و تمام اشیاء را به سمت خود جذب می کنند درحالیکه در ادیان الهی کانون جهان هستی خدا و اراده و قضا و قدر الهی می باشد .
5_فرو بردن انسان در گرداب آرزوها و افسردگی شدید بعد از نا امیدی از رسیدن به آنها
6_از آن جایی که هیچ زمان بندی برای رسیدن به شیء مورد نظر بیان نمی شود، شخص تا واپسین لحظات زندگی اش باید منتظر بماند.
7_ مشابهت تعالیم این فرضیه با تعالیم سحر و جادوگری
لازم به تذکر است که :
🔻در آموزه ها و تعالیم دین اسلام، چیزی که اهمیت دارد، تفکر و تعقل در آیات الهی برای معرفت بیشتر و در نتیجه وصول به سعادت است و نباید این موضوع را با تمرکز و توهم و تخیل که در مکاتب دیگر سفارش شده است یکی دانست زیرا دامنه فعالیت هر کدام با یکدیگر متفاوت است، تفکر انسان در محدوده عقل و تمرکز او در محدوده "وهم" می باشد.
✔️نکته :
عبور از حیطه و دامنه عقل گرایی و ورود به عالم خیال و توهم، نقطه مشترک تمامی عرفان های دنیاست. در تصوف نیز، تقویت قوه خیال سبب ورود به عالمی دیگر می شود که آن را عالم مثال (عالم جن و شیاطین) می نامند. در این عالم انسان هرچه تصور کند را به وضوح در پیش چشم خود مشاهده می کند. آنها تمرکز فراوان همراه با تلقین را کلید ورود به این عالم می دانند. در این عالم است که شخص، توانایی دیدن امور مخفی را پیدا کرده و با دیگر موجودات ارتباط بر قرار می کنند.
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe