Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت167 🔆حاجات مردم و نعمت خدا اواخر مجروحيت ابراهيم بود. زنگ زد و ب
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵•
#پارت168
🔆حاجات مردم و نعمت خدا
دوران دبيرســتان بود. ابراهيم عصرها در بازار مشــغول به کار می شد و برای
خودش درآمد داشت. متوجه شد يکی از همسايه ها مشکل مالی شدیدی دارد.
آنها عليرغم از دست دادن مرد خانواده، کسی را برای تأمين هزينه ها نداشتند.
ابراهيم به كســی چيزی نگفت. هر ماه وقتی حقوق می گرفت، بيشتر هزينه آن خانــواده را تأمين ميکرد! هر وقت در خانه زياد غذا پخته ميشــد، حتماً برای آن خانواده ميفرستاد. اين ماجرا تا سالها و تا زمان شهادت ابراهيم ادامه داشت و تقریباً کسی به جز مادرش از آن اطلاعی نداشت.
٭٭٭
شــخصی به ســراغ ابراهيم آمده بود. قبلا آبدارچی بوده و حالا بيکار شده بود. تقاضای کمک مالی داشت.
ابراهيم به جای کمک مالی، با مراجعه به چند نفر از دوستان، شغل مناسبی را برای او مهيا کرد. او برای حل مشکل مردم هر کاری که ميتوانست انجام ميداد. اگر هم خودش نميتوانست به سراغ دوستانش ميرفت.
از آنها کمک ميگرفت. اما در اينکار يک موضوع را رعايت ميکرد؛ با کمک کردن به افراد، گداپروری نکند. ابراهيم هميشه به دوستانش ميگفت: قبل از اينکه آدم محتاج به شما رو بياندازد و دستش را دراز كند. شما مشكلش را بر طرف کنيد.
او هر يک از رفقا که گرفتاری داشت، يا هر کسی را حدس ميزد مشکل مالی داشته باشد کمک ميکرد. آن هم مخفيانه، قبل از اينکه طرف مقابل حرفی بزند.
بعد ميگفت: من فعلا احتیاجی ندارم. اين را هم به شما قرض ميدهم. هر وقت داشتی برگردان. اين پول قرضالحسنه است.
ابراهيم هيچ حسابی روی اين پولها نميکرد. او در اين کمکها به آبروی افراد خيلی توجه ميکرد. هميشــه طوری برخــورد ميکرد که طرف مقابل شرمنده نشود.
🌿راوی:جمعی از دوستان شهید
زنـدگۍنامھشهیـدابࢪاهیمهادۍ💜✨
#زندگینامه_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
@Antiliberalism