eitaa logo
Anti_liberal🚩
7.5هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
15.6هزار ویدیو
87 فایل
✨️پیشنهادات و انتقادات: @Jahadi68✨️ ✨ادمین تبادل و تبلیغات : @mahwm21 ✨ 🛑کانالی برای سوزش برعندازان😂 🛑تحلیل جالب از اتفاقات روز دنیا👌 🛑دفاع منطقی از ایدئولوژی انقلاب🇮🇷 🛑متناسبترین واکنش به رویدادهای روز دنیا🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
Anti_liberal🚩
❥‌"✿°↷ ⸾• بــَـࢪمـَــــداࢪ‌ِعـــــ♡ــــــشق 𖥸 ˼•⸾. #پارت38 غاده همیشه دوست داشت به مصطفی اقتدا کندو
❥‌"✿°↷ ⸾• بــَـࢪمـَــــداࢪ‌ِعـــــ♡ــــــشق 𖥸 ˼•⸾. نور نمی‌دهد، تازه داشتم متوجه می‌شدم چرا اینقدر اصرار داشت و تاکید می‌کرد امروز ظهر شهید می‌شود. مصطفی هرگز شوخی نمی‌کرد. یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود، دیگر برنمی گردد. دویدم و کلت کوچکم را برداشتم، آمدم پایین. نیتم این بود که مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود. مصطفی در اتاق نبود. آمدم دم ستاد و‌‌ همان موقع مصطفی سوار ماشین شد. من هرچه فریاد می‌کردم: می‌خواهم بروم دنبال مصطفی، نمی‌گذاشتند. فکر می‌کردند دیوانه شده‌ام، کلت دستم بود! به هرحال، مصطفی رفته بود و من نمی‌دانستم چکار کنم. در ستاد قدم می‌زدم، می‌رفتم بالا، می‌رفتم پایین و فکر می‌کردم چرا مصطفی این حرف‌ها را به من می‌زد. آیا می‌توانم تحمل کنم که او شهید شود و برنگردد. خیلی گریه می‌کردم، گریه سخت. تنها زن ستاد من بودم. خانمی در اهواز بود به نام «خراسانی» که دوستم بود. باهم کار می‌کردیم. یکدفعه خدا آرامشی به من داد. فکر کردم، خُب، ظهر قرار است جسد مصطفی بیاید، باید خودم را آماده کنم برای این صحنه. مانتو وشلوار قهوه‌ای سیری داشتم. آن هارا پوشیدم و رفتم پیش خانم خراسانی. حالم خیلی منقلب بود. برایش تعریف کردم که دیشب چه شده و از اینکه مصطفی امروز دیگر شهید می‌شود. او عصبانی شد گفت: چرا این حرف‌ها را می‌زنی؟ مصطفی هر روز در جبهه است. چرا اینطور می‌گویی؟ چرا مدام می‌گویی مصطفی بود، بود؟ مصطفی هست! می‌گفتم: اما امروز ظهر دیگر تمام می‌شود. هنوز خانه‌اش بودم که تلفن زنگ زد، گفتم: برو بردار که می‌خواهند بگویند مصطفی تمام شد. او گفت: حالا می‌بینی اینطور نیست، تو داری تخیل می‌کنی. گوشی را برداشت و من نزدیکش بودم، با همه وجودم گوش می‌دادم که چه می‌گوید و او فقط می‌گفت: نه! نه! @Antiliberalism
Anti_liberal🚩
- - - ꧁بر مــــدار عشـــ♡ــــق꧂ - - - ✨♥️|| #پارت38 کاری که خودش با اسرای پاسداری می کرد و حالا
- - - ꧁بر مــــدار عشـــ♡ــــق꧂ - - - ✨♥️|| بروجردی همانطور که چای را جرعه جرعه سر می‌کشید،گفت:کاش شما ها با دید باز تری به این حوادث نگاه کرده بودید.کاش بهتر دوست و دشمنتان را شناخته بودید ،اصلا دلم نمیخواست شما ها را اینجا ببینم. یکی از زندانیان با تعجب گفت :دارید اشک تمساح میریزید؟. بروجردی بدون توجه به طعنه جوان زندانی گفت:نه!واقعا دلم می‌سوزد.شما جوان های این مملکت هستید،الان باید در دانشگاه باشید .یا در کارخانه ای مشغول کارو فعالیت،نه اینجا در زندان .چرا بايد خون پاسداری که برای خدمت به این مردم آمده ،به دست شما ها ریخته شود؟با این کار آب آسیاب کدام ابرقدرت ریخته می شود؟از این کار چه کسی نفع می برد؟مردم یا دشمنان این مردم؟ یکی دیگر‌از زندانیان گفت :ما می‌دانیم که اسیر شماییم،هرکاری دلتان می‌خواهد بکنید،دلسوزی هم لازم نیست! بروجردی گفت:بله،آن هم بموقع.حکم خدا هرچه باشد به آن عمل میکنیم؛دست ما نیست که عوضش کنیم.اما تعهد شما ها چی می شود ؟شما ادم های شجاعی بودید که اسلحه دست گرفتید و تا آخرین فشنگ هم ایستادید،اما دلم ميخواهد بدانید که این شجاعت را در چه راهی خرج کردید؛در راه دوست یا دشمن؟ یکی دیگر گفت: این حرف ها چه فایده دارد؟چه دردی از ما درمان می کند.شما دارید مسخره مان میکنید؟ بروجردی با افسوس گفت:نه،به خدا من خیر شما را می‌خواهم. چرا بايد مسخره تان کنم؟اگر‌حرفی می زنم می خواهم به مظلومیت و بدبختی این مردم فکر کنید. شما می دانید چه کردید و نتیجه کارتان چیست؟. 🍃 زندگینامه شهید محمد بروجردی♥️
Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت38 بازگشت‌امام: اوایل بهمن بود. با هماهنگی انجام شده، مسئوليت يک
•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• بازگشت‌امام: مکثی كرد وگفت: توی اين چند روز، من و دوســتم تلاش ميكرديم تا مشخصات شهدائی كه گمنام بودند را پيداكنيم. چون كسی نبود به وضعيت شهدا، تو پزشكی قانونی رسيدگی كنه. شــب بيســت و دوم بهمن بود. ابراهيم با چند تن از جوانــان انقلابی برای تصرف کلانتری محل اقدام كردند. آن شــب، بعد از تصرف کلانتری با بچه ها مشغول گشت زنی در محل بوديم. صبح روز بعد، خبر پيروزی انقلاب از راديو سراسری پخش شد. ابراهيــم چند روزی به همراه امير به مدرســه رفاه ميرفــت. او مدتی جزء محافظين حضرت امام بود. بعد هم به زندان قصر رفت و مدت کوتاه از محافظين زندان بود. در اين مدت با بچه های کميته در مأموريت هايشان همکاری داشت، ولی رسمًا وارد کميته نشد راوی:حسین‌الله‌کرم زنـدگۍنامھ‌شهیـد‌ابࢪاهیم‌هادۍ💜✨ @Antiliberalism