eitaa logo
آنتی نفوذ @Mohsen5541
2.5هزار دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
8.9هزار ویدیو
89 فایل
ارتباط با ادمین Mohsen 5541@
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت هفتم 👈 هاشمی، طراح ماجرای قائم مقامی منتظری بسیاری از چهره های سرشناسی که عضو مجلس خبرگان بودند مسئله قائم مقامی آیت الله منتظری را برنامه آقای هاشمی رفسنجانی دانسته و او را عامل اصلی این قضیه می دانند. این در حالی بود که خود آقای منتظری، قبل از نهایی شدنِ انتصابش به این مقام، طی نامهای به خبرگان اعلام میکند که بهتر است بحث در حول محور اصلِ جایگاه قائم مقامی شکل بگیرد و «بحث شخص ظاهراً به مصلحت نیست»، و با این وسیله در حقیقت خود را کنار میکشد. اما اصرار طراح اصلی این ماجرا یعنی هاشمی رفسنجانی در نهایت دیگر اعضا را قانع می کند که این مسأله اتفاق بیفتد. آیت الله امینی در این زمینه میگویند: «با توجه به نامه آقای منتظری به مجلس خبرگان، که از آنان خواست از انتخاب او به قائم مقامی صرف نظر کنند، جا داشت خبرگان مسئله را با امام در میان میگذاشتند و اگر چنین شده بود، با عواقب و آثار این انتخاب، آن هم در زمانهای آغازینِ انقلاب مواجه نمیشدیم». حتی بعضی قائل هستند فراتر از اینکه با امام مشورتی نشده، آقای هاشمی رفسنجانی با نهی صریح حضرت امام نیز، مواجه شده، اما او ترتیب اثری نداده است. 👈مخالفت هاشمی با نهی صریح امام در خاطرات آیت الله ری شهری آمده است که آیت الله محمدی گیلانی پس از اینکه از ماجرای طرح قائم مقامی مطلع می شود به سرعت خود را به جماران رسانده و حضرت امام را از این امر مطلع می نماید. حضرت امام نیز آقای هاشمی را به جماران فرا می خواند و به او تذکر می دهد که جلوی این اقدام گرفته شود. اما هاشمی به مخالفت با نهی صریح امام می پردازد. توجیه هاشمی برای مخالفت با امام این بود که چون دعوت اعضای خبرگان اتفاق افتاده و دیگر نمی توان جلوی این اقدام را گرفت پس جلسه باید برگزار شود. مرحوم آیت الله امینی در این مورد می گویند: «در آن زمان که خبرگان در اجلاس فوق العاده در رابطه با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی در حال مذاکره بودند، آقای محمدی گیلانی در بیخ گوش من گفت: من در جماران بودم، در بیت امام گفته می شد که امام با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی موافق نیست. من نیز همین مطلب را آهسته به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم، ایشان گفتند امام که نهی نکرده، به علاوه، در شرایط فعلی طرح این مطلب به مصلحت نیست، تا ببینیم چه پیش می آید.» و این گونه بود که هاشمی حرف امام را زمین می گذارد و بیخود و بی جهت سبب می شود تا نظام با بحرانی خود ساخته مواجه شده و مشکلات بزرگی در این زمینه برایش بوجود آید. 👈خیز به سوی رهبری حضرت امام خمینی علیرغم اینکه با قائم مقامی آقای منتظری مخالف بود اما برای حفظ او تلاش زیادی کرد و مسئولیت های مهمی را به او واگذار کرد. واگذاری مسئولیت عزل و نصب قضات سراسر کشور و نظارت بر بسیاری دیگر از فعالیت های قوه قضاییه، ارجاع بسیاری از احتیاط های فقهی توسط امام به وی، عزل و نصب نمایندگان رهبری در دانشگاه‌ها و ارگان‌های انقلابی و... از جمله مسئولیت های مهمی بود که حضرت امام به ایشان واگذار کرده بود. یکی از حامیان مهم و اصلی آیت الله منتظری در بیت امام، مرحوم سید احمد آقای خمینی بود. ایشان از سال ۵۸ بحث قائم مقامی منتظری را در محافل عمومی و خصوصی مطرح کرده و زمینه را برای این مسأله مهیا کرده بود. کما اینکه سیداحمد خمینی در رنجنامه اش خطاب به آقای منتظری می‌نویسد: «در سال ۵۸ من قائم مقامی رهبری شما را به خیال این که رضای خدای در آن است عنوان نمودم». کم کم نام آیت الله منتظری به عنوان رهبر آینده در بین همه مردم شنیده و در اکثر مکان ها عکس او در کنار امام دیده می شود. مردم پس از دعا برای امام خمینی، برای او دعا می کردند و در شعارها او را «امید امت و امام» می نامیدند. ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت هشتم 👈 بی توجه به هشدارها... شاید از اولین گروه هایی که با مسئله قائم مقامی آیت الله منتظری به خاطر عملکرد منتظری و اطرافیانش مخالف بود، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. هاشمی در خاطرات روز 5آبان1360 می نویسد: «احمدآقا آمد و از وضع جامعه مدرسین [حوزه علمیه] قم نگران بود که ممکن است با سمت جانشینی رهبری آقای [حسینعلی] منتظری مخالفت کنند». همچنین در روز 23بهمن 1360 می نویسد: «اول شب، احمدآقا آمد و راجع به حوزه علمیه قم و روحانیت و جامعه مدرسین و رهبری بعد از امام، تذکرات مفیدی داد. افرادی را اسم برد و گفت، اینها اگر بتوانند، مانع رهبری آقای [حسینعلی] منتظری می شوند». اگرچه بارها مسئولین مختلف نظام از روی دلسوزی و جلوگیری از بوجود آمدن حواشی برای نظام با منتظری در باره اطرافیانش صحبت کردند یا به او نامه نوشتند اما او زیر بار نمی رفت و به شدت از اطرافیانش دفاع و به منتقدین خود حملات شدیدی انجام می داد. شاید می توان گفت اولین هشدار غیر مستقیم در مورد بیت و اطرافیان آقای منتطری را حضرت امام در پیام خود به مناسبت افتتاح اولین دوره مجلس خبرگان رهبری در 22تیر 1362 به ایشان داد: «باید بدانید که تبهکاران و جنایت‏ پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند، و با اشخاص منحرفِ نفوذى در بیوت شما، با چهره‏ هاى صددرصد اسلامى و انقلابى، ممکن است خداى نخواسته‏ فاجعه به بار آورند، و...». 👈 توطئه های دو برادر از جمله کسانی که در بیت آیت الله منتظری به شدت مورد اعتراض علما و بزرگان نظام قرار داشت سید مهدی هاشمی بود فقط چند ملاقات مختصر کافی بود که امام او را به خوبی بشناسد و سایرین و خصوصا آیت‌الله منتظری را از ارتباط با این شخص پرهیز دهد. سید مهدی هاشمی بعدها در اعترافات خود تیزهوشی بی نظیر امام را تحسین کرده و به امام آفرین گفته بود که اجازه نداد شخصی مثل او در کنار رهبر آینده کشور حضور پیدا کند. مهدی هاشمی که برادر هادی هاشمی داماد و رئیس دفتر منتظری بود، از طریق سید هادی به بیت آقای منتظری نفوذ کرده و اختیارات فراوانی در بیت ایشان بدست آورد. مهدی و هادی هاشمی با همکاری هم در بیت آقای منتظری نقشه های فراوانی ریخته بودند تا با توجه به بیماری قلبی امام خمینی برای بعد از فوت امام در رأس قدرت قرار گرفته و کشور را در دست بگیرند. سیدمهدی در اعترافاتش درباره افکار برادرش می‌گوید: «راجع به افکار آقا هادی هم البته من یک سری مسائل کم گفتم، خصوصی به بعضی از مقامات گفتم ولی کتباً چیزی ننوشتم روی مسئله حضرت امام و انتظار مرگ حضرت امام. خب آقا هادی مسایل زیادی می‌گفت یعنی از من خیلی داغ‌تر بود در این که امام خمینی چند روز دیگر -زبانم لال اون می‌گفت- انشاءالله همین چند روز دیگر خواهد مرد و مسئله حل می شود!» 👈ترور در بیت آیت الله محمدمهدی ربانی املشی از کسانی بود که به شدت نگران آیت الله منتظری و حواشی رخ داده در بیت او بود. او تصمیم گرفت تا با افزایش ارتباطات خود با آقای منتظری کم کم اطراف او را پاکسازی نماید. ربانی املشی دخترش را در سال 56 به عقد احمد منتظری در آورد و از همین رو ارتباطات ربانی املشی با بیت منتظری بیشتر می شود. این مسئله سبب شد تا آیت الله ربانی املشی اقدامات و فعالیت های مثبتی را در دفتر و بیت آقای منتظری آغاز کند. هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای که در اردیبهشت 1390 با سایت خبری آینده داشت می گوید: «ما به آقای منتظری می گفتیم که یکی از مشکلات، بیت شماست. آقای ربانی املشی که قوم و خویش ایشان شده بود، تلاش کرد مواظب این‌ها [گروه سیدمهدی هاشمی] در بیت باشد که نتوانند آقای منتظری را تحریک کنند [ولی] آنها به آقای ربانی میدان نمی دادند و خودشان نزدیکتر بودند». مهدی هاشمی که از اقدامات آیت الله ربانی املشی نگران شده بود و او را مانع اقدامات مخربانه خود می دید، در روز 17 تیر 64 ربانی املشی را با سمّ مسموم کرده و به شهادت رسانید. یک هفته پس از شهادت آیت الله ربانی املشی، بحث قائم مقامی منتظری در مجلس خبرگان مطرح گردید و آقای منتظری ساده لوح و از همه جا بی خبر به عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شد. ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت نهم 👈 فضای خفقان طرح جانشینی آیت الله منتظری در مجلس خبرگان برای اولین بار در روز سه شنبه 25 تیر 64 به صورت اجمالی مطرح شد. هاشمی رفسنجانی درباره آن روز می‌نویسد: «طرح تعیین آقای منتظری به عنوان جانشین امام با حدود پنجاه امضا تقدیم شد ولی بررسی آن به جلسه آینده موکول گردید». در 26 تیر اما تمام مباحث حول محور بحث قائم مقامی می چرخید. در این جلسه مسئله جانشینی منتظری به صورت جدی مطرح شد و قرار شد که در جلسه بعد خبرگان، آنرا نهایی و تصویب نمایند. هاشمی رفسنجانی در ادامه خاطراتش در مورد این روز و فضای خفقانی که بوجود آمده بود می نویسد: «مجلس خبرگان صبح و عصر جلسه داشت. رهبریت آقای منتظری در دستور بود و کسی جرأت مخالفت صریح را نداشت و یا مخالف صریح نبود. عده ای به عنوان اینکه اقدام باعجله است و باعث اتهام و حرف مخالفان می‌شود، می گفتند به عنوان تحقیق درباره بقیه افراد مورد احتمال، تأخیر بیاندازیم... «این طرح را حدود پنجاه نفر از نمایندگان مجلس خبرگان امضا کرده بودند... بالاخره در آخر وقت چون هنوز عده ای برای صحبت وقت داشتند، با پیشنهاد آقای مشکینی قرار شد ظرف دو سه ماه آینده اجلاسیه‌ای داشته باشیم و پنج نفر به عنوان تحقیق معین شدند» 👈 امام در عملِ انجام شده هاشمی رفسنجانی در مورد روز انتخاب منتظری(18 آبان 64) برای منصب قائم مقامی در خاطرات خود آورده است: «آقای مشکینی مختصری صحبت کردند و سپس نامه آقای منتظری را خواندند که با تشکر از خبرگان خواسته بودند که از انتخاب ایشان به عنوان جانشین امام در زمان حیات امام منصرف شویم. بحث‏ ها شروع شد. احمدآقا اطلاع داد که امام به آقای محمدی [گیلانی] گفته‏ اند موضوع پیام را پیگیری نکنند...» هاشمی در ادامه بیان می دارد: «سرانجام بعداز نماز مغرب با بیش از دوسوم حضار تصویب شد که آیت‏ الله منتظری، مصداق صدر اصل 107 قانون اساسی هستند؛ یعنی از طرف مردم به مرجعیت و رهبری برای بعد از امام پذیرفته شده‏ اند.»| با توجه به خاطره ای که از آیت الله محمدی گیلانی در باره مخالفت امام با مسئله قائم مقامی آقای منتطری نقل شد، مشخص می شود که حضرت امام با این قضیه از اول مخالف بوده و در عمل انجام شده قرار گرفته است. اگرچه امام می توانست به صورت صریح و قاطع نظر خود را بیان کرده و مانع از این اتفاق شود اما روش امام این گونه نبود و امام همچون قضیه نخست وزیری بازرگان و ریاست جمهوری بنی صدر که با هر دوی آنها مخالف بودند، عمل کردند و به خاطر نظر و اصرار دوستان، پذیرفتند. 👈تلاش بی فایده امام خمینی از همان ابتدا نظر مثبتی بر انتخاب آیت الله منتظری برای قائم مقامی نداشت چرا که او را ساده لوح می دانست و صفت مدیر ومدبر بودن برای آقای منتظری را نیز به هیچ وجه قائل نبود. اما با اصرار سران نظام به این نتیجه رسیدند که همراهی آنها با وی، خلأ بی تدبیری و سادگی را پر خواهد کرد. شخصیت ها و سران نظام از جمله آیت الله خامنه ای، آیت الله موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی از جمله کسانی بودند که در این واقعه نقش محوری داشتند. البته تنها کسی که از مخالفت امام خبر داشت هاشمی بود که برای مخالفت امام اهمیتی قائل نشد. سران سه قوه و مسئولان نظام، نگران آینده انقلاب بودند و به همین دلیل آیت الله منتظری را به عنوان قائم مقام انتخاب کردند. این نگرانی در نامه آیت الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری به آیت الله منتظری، یک ماه قبل از انتخاب قطعی ایشان به قائم مقامی رهبری به خوبی هویداست. امام خمینی علیرغم همه مخالفتی که با آقای منتظری داشت آنچه از تأیید و تکریم بود را در حق آیت الله منتظری روا داشته و مسئولیت های مهمی را به او واگذار کرده و مقدمات مرجعیت و رهبری او را نیز فراهم کردند. اما آقای منتظری در این مدت نشان داد که به هیچ وجه شایستگی رهبری انقلاب را ندارد و پس از امام انقلاب را دو دستی تقدیم لیبرال ها خواهد کرد. ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب . قسمت دهم 👈 شرایط بحرانی آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت در مورد تماس آقای هاشمی رفسنجانی با ایشان در روز دوم فروردین۶۸ بیان می کند: «ما مشهد بودیم، ایّام عید بود. آقای هاشمی تلفنی دنبال من می‌گشت. گفتند آقای هاشمی تماس گرفته، شما را می‌خواهد... تماس برقرار شد. ایشان گفت که شما باید فوری بیایی تهران. گفتم چرا؟ گفت کار بسیار مهمّی است، قضیّه ی آقای منتظری دارد به یک جاهای خیلی باریکی می‌رسد و بیا ببینیم چکار باید بکنیم» سپس در ادامه آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل و نظر خود در مورد این اتفاق را این گونه بیان می کند: «من از آن نامه امام که روز دوّم فروردین پخش شد، حس کرده بودم که امام به شدّت از قضایا ناراحتند. در واقع ایشان مثل کسی که طغیان می‌کند، آنچه را در دلش هست بیرون می‌ریزد و با اشارات و کنایات حرف می‌زند، حرف زده بود. ایشان خیلی رنجیده و ناراحت بود. حس کرده بودم که ممکن است قضیّه آقای منتظری به یک جای مهمّی رسیده باشد، و خب ما هم حقیقتاً فکر اینکه ممکن است برکناری آقای منتظری پیش بیاید ناراحت بودیم. یعنی هیچ واقعاً راضی نبودیم که این کار انجام بگیرد. گفتم خیلی خب، می آیم» به هر صورت، آیت‌الله خامنه‌ای سریعاً خود را به تهران می رساند. از طرف دیگر نیز حضرت امام پیامی برای اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان می‌فرستد مبنی بر اینکه اوّلاً اعضا را برای تشکیل اجلاس دعوت کنند، ثانیاً خود هیئت رئیسه هم خدمت امام بروند تا در این باره با آنها صحبت کنند. 👈 ترس و وحشت... آیت الله امینی در مورد قضیه عزل آقای منتظری و درخواست امام از هیئت رئیسه مجلس خبرگان برای تشکیل جلسه، در خاطرات خود این گونه می نویسد: «من و دوستان به ویژه سران عالی رتبه کشور از نگرانی های امام نسبت به موضع گیری های آقای منتظری، اجمالا با خبر و ناراحت بودیم ولی با توجه به اوضاع و شرائط زمان، احتمال عزل ایشان را از قائم مقامی، آن هم با سرعت و قاطعیت اصلا نمی دادیم، و تحقق آن برایمان یک امر غیرمنتظره و شگفت آور بود.» ایشان در ادامه می آورد: «در روزهای اول فروردین۶۸، آیت الله مشکینی به من زنگ زد که امام به وسیله ی حاج احمدآقا پیام مهمی را برای هیئت رئیسِ خبرگان فرستاده، شما و آقای مؤمن و آقای طاهری خرم آبادی، هر چه زودتر به منزل من بیایید تا در این باره مشورت کنیم.» آیت الله امینی سپس بیان می کند که ما با شنیدن این پیام و تحلیل اوضاع به شدت وحشت زده شدیم... «من به اتفاق آقایان به منزل آقای مشکینی رفتیم. ایشان گفتند حاج احمد آقا به وسیله تلفن با من تماس گرفت و گفت: امام به من فرموده که به شما بگویم خبرگان را برای تشکیل اجلاس دعوت کنید و هیئت رئیسِه هم نزد من بیایند تا بگویم چه کنند؟ منظور امام برای ما روشن بود، و از شنیدن آن و عواقبش وحشت زده شدیم. پس از بحث و مشورت بدین نتیجه رسیدیم که باید در این امر مهم و حساس با آقای هاشمی رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم». 👈 تشکیل جلسه هیئت رئیسه خبرگان آیت الله امینی در خاطرات خود در مورد تماس با هاشمی رفسنجانی و تشکیل جلسه هیئت رئیسه خبرگان پس از درخواست امام ،بیان می کند که پس از تماس با هاشمی و کسب تکلیف با او، قرار شد یک روزی به عنوان تشکیل جلسه هیئت رئیسه مشخص شود. ایشان سپس در مورد شرایط آن جلسه در خاطرات خود این گونه می آورد: «آیت الله خامنه ای که در آن زمان در مشهد مقدس بودند پس از اطلاع بلافاصله به تهران مراجعت کردند و در دفتر آقای هاشمی حضور یافتند. بنده هم به اتفاق آقای مشکینی و آقایان محمد مؤمن و طاهری خرم آبادی در زمان مقرر در دفتر آقای هاشمی حاضر شدیم و تشکیل جلسه دادیم»... آیت الله امینی در ادامه خاطرات خود به نقل از هاشمی رفسنجانی به تصمیم قاطع امام و مخالفت ایشان با درخواست هاشمی اشاره می کند و می نویسد: «...آقای هاشمی رفسنجانی گفت چندی است که امام در رابطه با عزل آقای منتظری از قائم مقامی تصمیم گرفته و یکی دو مرتبه به من فرموده که مسئله آقای منتظری را تمام کنید. ولی من چون از عواقب آن میترسیدم با التماس و خواهش از ایشان خواستم در این اقدام عجله نکند. شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود، ولی امام قبول نکرد و فرمود من تصمیم خودم را گرفته ام، هر چه زودتر قضیه را تمام کنید». ادامه دارد ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت یازدهم 👈 جمع بندی هیئت رئیسه خبرگان آیت الله امینی در ادامه خاطره خود از جلسه هیئت رئیسه مجلس خبرگان به نقل از هاشمی رفسنجانی خود آورده است که در مسئله آقای منتظری صبر امام به پایان رسید و امام شخصا خود وارد این ماجرا شدند: «...تا اینکه امروز 6 فروردین 68 خبردار شدم خودش شخصا وارد عمل شده، و در رابطه با عزل آقای منتظری نامه ای نوشته و برای من فرستاده تا به همراه آقای خامنه ای ببریم قم و تحویل آقای منتظری بدهیم. یک نسخه آن را هم به صدا و سیما فرستاده تا در رادیو خوانده شود. ولی من به حاج احمدآقا گفتم: «به صدا و سیما بگویید نامه را نخواند تا ما خدمت امام برسیم و حرفمان را بزنیم، خواندن نامه دیر نمیشود». آیت الله امینی سپس بیان می کند بعد از توضیحات آقای هاشمی، جلسه وارد دستور شد و در مورد عواقب احتمالی این اتفاق، ضرورت یا عدم ضرورت پخش فوری نامه امام، و... بحث شد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که قبل از هرکاری خدمت امام برسیم و نکات ذیل را خدمت ایشان بیان کنیم: تقاضای انصراف امام از این اقدام ولو به صورت موقت، در صورت امکان؛ تقاضای عدم پخش نامه به وسیله صدا و سیما؛ تقاضای انصراف از تشکیل اجلاس خبرگان و حداقل اجازه تأخیر آن؛ تقاضای ملایمتر کردن لحن نامه به گونه ای که به جنبه حوزوی ایشان لطمه وارد نسازد. 👈در محضر امام پس از اتمام جلسه هیئت رئیسه مجلس خبرگان، تصمیم بر حضور در بیت امام و گفتگو با ایشان می شود. علیرغم مخالفت اولیه سید احمد خمینی، اما به علت مهم بودن قضیه، هیئت رئیسه به سمت جماران حرکت می کند. آیت الله امینی که خود از دوستان نزدیک آیت الله منتظری است در خاطرات خود این مسئله را این گونه بیان می کند: «آقای هاشمی، آقای خامنه ای (مقام معظم رهبری)، آقای مشکینی و من به سوی جماران حرکت کردیم و در حدود ساعت نه شب به بیت امام رسیدیم. حاج احمدآقا گفت: «گمان نکنم در این موقع شب امام اجازه ملاقات بدهد، ولی خدمت ایشان عرض میکنم». بعد از چند دقیقه آقای حاج احمدآقا از نزد امام برگشت و گفت: «فرمودند چون آقایان آمده اند تشریف بیاورند». پس از رسیدن به محضر امام، آقای هاشمی پیش قدم شده و با لحنی ملتمسانه خدمت حضرت امام بیان می کند: «... در رابطه با نامه ای که برای آقای منتظری نوشته اید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد. تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید، اجازه بدهید اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم، آنگاه هر چه بفرمایید عمل میکنیم». بعد از آن آقای خامنه ای (مقام معظم رهبری) سپس آقای مشکینی درباره همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند. 👈خلع آیت الله در خاطرات آیت الله امینی آمده است که وقتی که سخنان اعضای هیئت رئیسه خبرگان خطاب به حضرت امام، تمام شد، حضرت امام که آثار اندوه بر چهره ربانی اش آشکار بود فرمود: «من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کرده ام و تصمیم گرفته ام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم؛ ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند ولی در این باره کوتاهی شد. اگر اصرار کنید میگویم همین حالا بخوانند. من گفته ام عکس او را از ادارات پایین بیاورند». امام همچنین با تشکیل مجلس خبرگان مخالفت کردند و فرمودند: «تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع میکنم. چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم». آنگاه به آقایان خامنه ای و هاشمی فرمود: «شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را به وسیله شخص دیگری میفرستم. شما هم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفت و آمد نکنید». آیت الله امینی در ادامه بیان می کند: در همین جلسه آقای هاشمی از امام درخواست کرد: « لحن نامه طوری باشد که به جنبه حوزوی آقای منتظری لطمه ای وارد نشود». امام در جواب سخنان تندی فرمود که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم. بدین صورت جلسه با یأس و نگرانی پایان یافت». ادامه دارد ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت دوازدهم 👈 آقای منتظری، فاجر است! آیت الله خامنه ای، جلسه هیئت رئیسه با حضرت امام را، این گونه نقل می کند: «آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمده ایم که یک فکری بکنیم برای این کار. تا این حرف از ایشان صادر شد، امام برگشتند گفتند: «چه فکری؟» یک تعبیر این جوری. «آقای منتظری «...» و «...» و «فاجر» است.» این سه تعبیر را ایشان کردند.» آیت الله خامنه ای بیان می کند وقتی امام این سخن را فرمود، برق از کله ما پرید. چون امام آدمی نبود که هر حرفی را بر زبان بیاورد و در مورد شخصی بدون دلیل و بی جهت نسبت ناروا بدهد. ایشان در مورد اصرارهای زیاد آقای هاشمی و جواب حضرت امام به ایشان می گوید: «... بعد آقای هاشمی یک مقداری بیشتر اصرار کرد و تعبیرات دیگری گفت. امام دو بار به ایشان خطاب کردند. یک بار گفتند: «اگر تا صبح هم اینجا اصرار کنید فایده ندارد» یک بار دیگر گفتند: «اگر خیلی اصرار کنید، می‌گویم همین امشب نامه را بخوانند» یعنی تهدید کردند» به عقیده آیت الله خامنه ای امام تا پایان جلسه، متقاعد نشده بود که نامه ۶فروردین از صدا وسیما پخش نشود، اما به دلیل آنکه نگران تبعات آن بوده اند، پس از تأمل مجدد، از خوانده شدن آن منصرف شده اند. 👈 دلی پرخون... شاید یکی از دلایلی که سبب شد امام نامه 6 فروردین را بنویسد این بود که در پنجم فروردین ماه، نامه ی محرمانه ی آیت الله منتظری به حضرت امام درباره ی اعدام منافقین از رادیو بی بی سی خوانده شد. آیت الله ری شهری وزیر وقت اطّلاعات وقت در این زمینه می‌گوید: «به نظر می‌رسد پس از انتشار پیام امام به مهاجران جنگ و روشن شدن تصمیم امام درباره ی برکناری آقای منتظری، برخی هواداران ایشان که دسترسی به آن نامه داشته اند، برای نشان دادن منشأ اختلاف امام و آقای منتظری، نامه ی مورد اشاره را منتشر کرده باشند.». امام نامه 6 فروردین خود به آقای منتظری را جملات غمگینی همچون «با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند» آغاز می کند. در ادامه امام با لحنی قاطع می فرماید: «ازآنجاکه روشن شده است که شما این کشور و انقلاب عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیّت و مشروعیّت رهبری آینده‌ی نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به‌قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده‌ی منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب نمی‌دیدم». 👈عزل منتظری از وکالت در امور مالیّه حضرت امام در ادامه نامه 6 فروردین خود به دفاع آقای منتظری از منافقین و مهدی هاشمی اشاره کرده و می نویسد: «مثلاً در همین دفاعیّه‌ی شما از منافقین، تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلّحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله‌ی مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه‌ی متدیّنین متدیّن‌تر می‌دانستید و بااینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتّب پیغام می‌دادید که او را نکشید». امام سپس در ادامه نامه او را از وکالت در امور مالیه خود نیز برمی دارد : «شما ازاین‌پس وکیل من نمی‌باشید و به طلّابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله مسئله‌ی مالی هم ندارید». حضرت امام سپس در نامه مزبور نسبت به آینده آقای منتطری پیش بینی می کند که سال ها بعد(1376) به تحقق می پیوندد: «اگر شما نظر من را شرعاً مقدّم بر نظر خود می‌دانید _ که مسلّماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کند _ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکّاء به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم». ادامه دارد ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت سیزدهم 👈 نصایح دلسوزانه ✴️ حضرت امام در نامه 6 فروردین 68 به آقای منتظری با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش،چند نصیحت را به حاصل عمر خود می کند: سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد. ازآنجاکه ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید؛ شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند. نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به‌وسیله‌ی شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید، ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان ـ روحی‌له‌الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنّم نسوزید، خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید؛ شاید خدا کمک‌تان کند. امام سپس در این نامه به مخالف بودن خود با انتخاب منتظری اشاره می کند و می نویسد: «والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم؛ ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبّر نبودید، ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیّه بودید...» امام در اواخر نامه به مخالفت خود با انتخاب بازرگان و بنی صدر اشاره می کند و می نویسد در تمام این موارد نظر دوستان را پذیرفتم! 👈 خیانت بزرگان امام در پایان نامه خود به آقای منتظری، از عهد و پیمان خود با خداوند متعال می گوید و می نویسد اگر تمام جهان علیه من قیام کنند بازهم دست از حق و حقیقت برنمی دارم. سپس به تاریخ اسلام و خیانت بزرگانش اشاره می کند و به مردم شریف ایران توصیه می نماید که تحت تأثیر دروغ‌های دیکته‌شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. پس از آنکه امام مانع از بردن نامه توسط آیت‌الله خامنه ای و آقای هاشمی رفسنجانی می شود، در روز هفت فروردین، آقای عبدالله نوری نامه امام خمینی(ره) را به قم برد و تحویل آیت‌الله منتظری داد. آقای منتظری در خاطرات خود می‌گوید: «حدود یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که آقای عبدالله نوری وارد منزل آیت‌الله منتظری شد و ضمن اظهار ناراحتی زیاد، به او گفت: «قرار بوده این نامه را در رادیو و تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه می‌شود؛ خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند» آقای منتظری در ادامه می‌گوید: «آقای نوری با حالت گریه متنی را از جیب‌شان درآورده و گفتند من در ماشین این متن را نوشته‌ام که شما این مضمون را به امام بنویسید» 👈 انصراف از جانشینی آیت‌الله منتظری پس از دریافت نامه ۶ فروردین امام خمینی(ره)، نامه ای با لحنی ملایم و انقلابی نوشت. او در ابتدای این نامه خود را مطیع امام دانست و نوشت: «مطمئن باشید همان‌طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه‌ی مراحل همچون سربازی فداکار و از خودگذشته و مطیع در کنار حضرتعالی و در مسیر اسلام و انقلاب بوده‌‏ام، اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورات حضرتعالی می‌دانم» منتظری سپس در ادامه، نامه منافقین را زیر سوال برد و آنان را کسانی دانست «که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیّت‌های عزیز ما و ازجمله فرزند عزیز خود من آغشته است» او سپس نوشت که از ابتدا با جایگاه قائم مقامی مخالف بوده است و انصراف خود را از این مقام اعلام کرد: «و راجع به تعیین اینجانب به‌عنوان قائم‌مقام رهبری، خود من از اوّل جدّاً مخالف بودم؛ و باتوجّه‌به مشکلات زیاد و سنگینی بار مسئولیّت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به مصلحت نبوده است. و اکنون نیز عدم آمادگی خود را صریحاً اعلام می‌کنم. و از حضرتعالی تقاضا می‌کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آینده‌ی اسلام و انقلاب و کشور را قاطعانه در نظر بگیرند» در انتهای نامه نیز از امام خواست که به او اجازه دهد همچون گذشته به عنوان یک طلبه‌ی کوچک و حقیر در حوزه‌ی علمیّه به تدریس و فعّالیّت‌های علمی و خدمت به اسلام و انقلاب، بپردازد. ادامه دارد. ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت چهاردهم 👈 نامه دوم امام آیت الله منتظری در نامه ۷ فروردین خود رسماً و عملاً انصراف خود را از قائم مقامی اعلام کرد و همین سبب شد تا حضرت امام از انتشار عمومی نامه ۶ فروردین منصرف شده و نامه ی دیگری را خطاب به آقای منتظری بنویسد. امام در ابتدای نامه با اعلام مجدد نسبت به مخالفت ایشان با انتخاب آقای منتظری می نویسد: «... هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم؛ و در این زمینه هر دو مثل هم فکر می‌کردیم؛ ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمی‌خواستم در محدوده قانونی آنها دخالت کنم؛ از اینکه عدم آمادگی خود را برای پست قائم‌مقامی رهبری اعلام کرده‏‌اید، پس از قبول، صمیمانه از شما تشکّر می‌نمایم». امام سپس در ادامه نامه نصایحی را خطاب به آقای منتظری بیان می دارد: «همه می‌دانند که شما حاصل عمر من بوده‌‏اید؛ و من به شما شدیداً علاقه‏‌مندم. برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید؛ و از رفت‌وآمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جدّاً جلوگیری کنید... من صلاح شما و انقلاب را در این می‌بینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند» در انتهای نامه نیز حضرت امام از طلّاب، ائمّه‌ی محترم جمعه و جماعات، روزنامه‏‌ها، و رادیو تلویزیون، تقاضا می کند که این قضیه ساده(عزل منتظری) را برای مردم روشن نمایند. 👈حفظ منتظری تحلیل آیت‌الله خامنه ای از نامه دوم حضرت امام به آیت الله منتظری این بود که امام خواست شخصیت منتظری به کلی نابود نشود و چون از نامه منتظری تا حدی خیالش راحت شده بود نامه دوم را مرقوم فرمودند. «امام از نامه آقای منتظری این جور فهمیده بودند که آقای منتظری دیگر بکلّی کنار خواهد کشید و مشغول درس و بحث می‌شود و دیگر ضرر و خطر و ادّعا و حرکتی ندارد... علّت نامه دوّم و منشأ اختلاف لحن دو نامه این است. و الّا فکر امام در این دو نامه اصلاً عوض نشده. آیت‌الله خامنه‌ای می نویسد که لحن دونامه در مورد برکناری آقای منتظری یکی است، اما امام پس اینکه تشخیص داد آقای منتظری نادم و پشیمان است صلاح دید تخریب شخصیت ایشان در زمان کنونی به آن اندازه(نامه۶ فروردین) شایسته نباشد: «...یعنی اگر خلاصه کنیم نامه ها را، ایشان در هر دو جا آقای منتظری را مناسب رهبری نمی‌دانند و نظر می‌دهند که شما باید کنار بروی منتها در نامه اوّل، آقای منتظری را با تعبیرات و اظهارات گوناگون و با اظهار غم خود، در واقع از صحنه به کل خارج می‌کند اما در نامه ی دوّم ایشان را در صحنه نگه می‌دارد البتّه در صحنه علمی ولی از رهبری برکنار می‌کند. این به خاطر این بوده که در نامه دوّم، امام این خاطرجمعی را پیدا کرده بودند که اگر ایشان در صحنه بماند... در آینده ی نظام اختلالی ایجاد نمی‌کند» 👈 دریغ از یک تبریک پس از رحلت حضرت امام خمینی، و انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان، آیت الله منتظری در پیامی به جای تبریک به رهبر انقلاب، در باب ضرورت مشورت پذیری رهبری سخن گفت! منتظری که در ابتدای نامه رحلت حضرت امام را تسلیت گفته بود، در ادامه نامه رهبر انقلاب را فردی لایق، متعهد و دلسوز خطاب کرد. او که به نظر این انتخاب برایش خیلی سخت آمده است، فقط به آرزوی توفیق برای رهبری اکتفا کرد و حاضر به تبریک گفتن این انتصاب نشد. آقای منتظری در آخر نامه رهبری را توصیه به مشورت با حضرات آیات عظام و علماء اعلام و شخصیت های متعهد و آگاه در مسائل مهمه و سرنوشت ساز می نماید. رهبر انقلاب نیز در پاسخی جالب از بابت تأیید اقدام مجلس خبرگان(!) از سوی آقای منتظری تشکر کردند و به ایشان نوشتند: «پس از سلام و تحیت از پیام تسلیت به مناسبت ضایعه عظیم جهان اسلام، ارتحال پیشوای آزادگان و امید مستضعفان حضرت امام خمینی قدس سره العزیز و همچنین از دعای خیر و اظهارات محبت آمیز نسبت به اینجانب و تأیید اقدام مجلس محترم خبرگان متشکرم» منتظری سپس در طی چندسال سکوت اختیار کرد تا زمانی که دولت اصلاحات بر سر کار آمد و او زمان را برای بیان عقده های درونی اش مناسب دید. ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت پانزدهم 👈بیرون ریختن عقده‌های درونی 💢پ آیت‌الله منتظری که پس از عزل از قائم مقامی در سکوتی عمیق فرورفته بود، ناگاه با روی کارآمدن دولت محمد خاتمی که شعارهایی همچون دموکراسی و جامعه مدنی را سرلوحه کار خود قرار داده بود، تغییر رویکرد داد و با سخنانی نابخردانه و عجیب و از روی بی تقوایی تمام، جوّ جامعه را بهم ریخت و کشور را دچار تشنج کرد. همزمان با میلاد حضرت علی(ع) و درست ۵ ماه و ۲۱ روز پس از دوم خرداد۷۶ یعنی در ۲۳آبان، مردم نجف آباد اصفهان به دیدار آیت‌الله منتظری آمده بودند. منتظری در ابتدای سخنانش از امر به معروف و نهی منکر سخن گفت: «...در هر زمان بایستی معروف در جامعه بسط پیدا کند و جلوی منکرات گرفته شود. حالا یک فردی یک کار جزئی انجام می‌دهد که خلاف است، این را من می‌توانم نهی از منکر کنم، اما مثلاً یک منکری است در جامعه که این نهی را شخص نمی تواند انجام دهد، باید مردم متشکل شوند» سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که کدام منکر بود که از توان یک نفر نهی آن خارج بود و باید برای جمع کردن آن، تشکل و تشکیلات را لازم می‌دانست؟ آیا منتظری داشت زمینه یک اغتشاش را فراهم می‌کرد؟ 👈زیرسؤال بردن منصب ولایت فقیه در سخنرانی 23 آبان 76، آقای منتطری که خود روزگاری از تئوریسین های بحث ولایت فقیه بود، پس از بیان سخنانی در مورد مناصبی نهی منکرشان لازم است، صراحتاً منصب ولی فقیه را زیر سوال برد و گفت: «در قانون اساسی ما یک ولی فقیه ذکر شده، اما معنایش این نیست که ولی فقیه یعنی همه کاره، آن وقت دیگر جمهوری معنایی نخواهد داشت. ولی فقیه هم با آن شرایطی که در قانون اساسی دارد، وظایفی در قانون اساسی برایش مشخص شده، عمده وظیفه اش – که مهمتر است- اینکه نظارت کند بر جریان جامعه، مشی جامعه یک وقت از موازین اسلام و حق منحرف نشود.» او با تشابه حکومت جمهوری اسلامی با حکومت چماقی در دنیا بیان کرد: «در دنیا با چماق نمی شود کار کرد، حکومت چماقی دیگر در دنیا پیش نمی رود. مردم روشن شده اند، هر کسی اهل مطالعه است، اهل کتاب خواندن است، بیدار است. در دنیا این گونه حکومت می‌کنند، حکومت دست ملت است، ما هم که گفته ایم جمهوری اسلامی، جمهور باید خودشان کشور را اداره کنند.» منتطری در ادامه سخنرانی اش دولت را همه کاره کشور دانست و با حمله به شورای نگهبان گفت: «مردم هستند که دولت را روی کار می آورند. دولت یعنی رئیس حکومت، رئیس جمهوری، نماینده ها را واقعاً باید مردم بیاورند روی کار، هیچ کس حق ندارد دخالت کند، اگر بنشینند خاصه خرجی(رفاقت بازی) کنند یک افرادی –ولو شورای نگهبان- ظلم کرده اند به حقوق مردم.» 👈 دعوت به اغتشاش همه سخنان ساختارشکنانه منتظری در 23 آبان 76 برای رسیدن به نکته ای بود که سال ها در ذهن خود به آن فکر کرده بود و منتظر روزی بود که بتواند آن را به زبان بیاورد. او به رئیس جمهور به صورت شفاهی و خصوصی پیام داده بود که در این روز از این پیام نابخردانه پرده برداشت: «من یکی از اشکالاتم به آقای رئیس جمهوری آقای خاتمی واقعاً این است، من پیغام هم دادم. نمی دانم به ایشان گفته اند یا نه، البته ایشان با من ارتباطی ندارند، اما من اول که انتخاب شدند برایشان پیام دادم، بعد هم به ایشان پیام(شفاهی) دادم که این طور که پیش می روید نمی توانید کار کنید، یک نفر رئیس دولت اگر وزرایش و استاندارهایش، با او هماهنگ نباشند، یک قدم نمی تواند بردارد». منتطری ادامه داد: «من پیغام دادم که من اگر جای شما بودم می رفتم پیش رهبر و می‌گفتم: شما مقامت محفوظ، احترامت محفوظ، ولی ۲۲ میلیون مردم به من رأی دادند، به من هم که رأی دادند این ۲۲ میلیون، همه می دانستند که رهبر کشور به کسی دیگر نظر دارد. دفترشان و خودشان همه، شخص دیگری را تأیید می کردند، ۲۲ میلیون آمدند به ایشان رأی دادند، معنایش این است که ما آن تشکیلات را قبول نداریم. رأی این ۲۲ میلیون معنایش این است که ما آن را که شما می گویید قبول نداریم.» ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب‌ قسمت شانزدهم 👈 تعیین تکلیف برای رئیس جمهور آقای منتظری از آغاز تحت تأثیر جریاناتی خاص که در بیت او حضور داشتند تصمیم می گرفت و این جریانات هیچ گاه او را رها نکردند و به همین دلیل بود که حضرت امام ایشان را ساده لوح خواند و او را از قائم مقامی عزل کرد. در نظر آقای منتظری روی کارآمدن دولت دوم خرداد، نه مردم با آراء بالا به انقلاب و نظام و رهبری بود که البته این تحلیل برگرفته از القائات اطرافیان و رسانه های بیگانه بود. از همین رو در ادامه سخنان خود در 23 آبان 76 به حدی پیش رفت که رسماً رئیس جمهور را دعوت به اعتراض و استعفای اعتراض آمیز کرد: «ایشان(خاتمی) قاعده اش این بود می رفت پیش مقام رهبری و می گفت شما احترامت محفوظ، ۲۲ میلیون به من رأی دادند، از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود که بخواهید در وزرای من و در استاندارهای من دخالت بکنید و افرادی را به من تحمیل کنید، من نمی‌توانم کار بکنم، بنابراین من ضمن تشکر از مردم استعفا می دهم. به مردم می گویم: ایها الناس می خواهند در کار من دخالت کنند. قاعده این بود که به این صورت عمل نماید». منتظری محمد خاتمی رئیس جمهور را به علت اینکه به عقیده خود منتظری در مقابل رهبری کوتاه آمده بود مورد انتقاد قرار می دهد: «آقای رئیس جمهوری به عقیده من قاعده اش این بود یک قدری محکمتر می آمد». 👈 حکومت پادشاهی!!! آیت‌الله منتظری که در روز ۲۳ آبان ۷۶ به سیم آخر زده بود در ادامه سخنان وقیحانه‌اش، نوک پیکان حملاتش را به سمت رهبر انقلاب و جایگاه ولایت فقیه برد و حکومت جمهوری اسلامی را به حکومت های پادشاهی مستبد دنیا تشبیه کرد: «مقام رهبری هم بایستی همان رهبریش را می‌کرد. معنای رهبری این است که نظارت کند در کشور کارهای خلاف شرع انجام نشود. اگر یک وقت رئیس جمهوری یا وزیری خواست کار خلاف بکند و از مقررات شرع منحرف شود، او جلویش را بگیرد، نه اینکه یک تشکیلات و یک گارد سلطنتی درست کند از پادشاهان دنیا زیادتر و کسی هم دسترسی نداشته باشد و در وزارتخانه دخالت کنند، در استاندار دخالت کنند، در همه جا دخالت کنند. خود ایشان، اینهایی که اطراف ایشان هستند، این غلط است...» در حقیقت منتظری در این روز با صراحت تمام در مقابل انقلاب اسلامی موضع خصمانه گرفت و آن را با حکومت مستبد و مطلقه ای که در دنیا با عنوان تجربه ای شکست خورده شناخته می شود، یکی دانست. مشکل اصلی آقای منتظری این بود که از همان ابتدا نتوانست با عزل خود توسط امام کنار بیاید و همین امر را به صورت عقده ای درونی در خود حفظ کرد تا در موعد مناسب آن را بیرون ریخته و با اشکالاتی(نا به جا) در پوشش علمی و فقهی رهبر معظم انقلاب را زیر سوال ببرد. 👈کینه‌های قدیمی آقای منتظری در انتهای سخنان جنجال برانگیزش، تصمیم مجلس خبرگان رهبری در برداشتن شرط مرجعیت و اعلمیت در انتخاب رهبری نظام را اشتباه و قابل خدشه دانست و از ضرورت اعلمیت رهبری سخن گفت. 💢 او در این باره گفت: «رهبر باید اعلم باشد، شخص اعلم به کتاب خدا باید نظارت داشته باشد که مردم کج نروند.» منتظری برای اینکه سخنان ساختارشکنانه خود را توجیه نماید، خط قرمز بودن رهبری را زیر سوال برد: «این را هم به شما بگویم این که می گویند خط قرمز، این خط قرمز که مرتب می گویند، خط قرمز خدا و پیغمبر و امام معصوم است، غیر اینها خط قرمز، نیست!». او سپس به نقطه اصلی سخنان خود رسید و آن زمانی بود که کینه‌های گذشته را از انتخاب آیت‌الله خامنه ای بیرون ریخت و مستقیما ایشان را زیر سوال برد: «حالا صرف نظر از مسأله رهبری، مرجعیت را چرا دیگر؟ شما که در شأن و حد مرجعیت نیستید. من قبلاً به ایشان تذکر دادم، در شرف فوت مرحوم آیت‌الله اراکی بود، من به وسیله آیت‌الله مؤمن راجع به چند چیز برای ایشان پیام دادم. ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت هفدهم 👈 پیشنهاد وقیحانه آیت‌الله آقای منتظری در انتهای سخنانش در ۲۳ آبان ۷۶ با مخاطب قرار دادن رهبر معظم انقلاب و با لحنی بی ادبانه در مورد مرجعیت شیعه گفت: "مرجعیت شیعه همواره قدرت معنوی مستقلی بوده، بجاست این استقلال به دست شما شکسته نشود و حوزه های علمیه جیره خوار حکومت نشوند که برای آینده اسلام و تشیع مضر است" منتظری در ادامه رهبری را با حضرت امام‌ مقایسه کرده و زیر سوال می برد: "... و هر چند ایادی شما تلاش کنند، جنابعالی اثباتاً موقعیت علمی مرحوم امام را پیدا نمی کنید، نگذارید قداست و معنویت حوزه‌ها با کارهای دیپلماسی ارگانها مخلوط شود، (تیپ فلان چه حقی دارد بیاید در قم یک عده بچه راه بیندازد و حوزه را به هم بریزند؟!)" منتظری با پررویی هرچه تمام تر پیشنهادی وقیحانه می دهد و می‌گوید: "به مصلحت اسلام و حوزه‌ها و جنابعالی است که دفتر شما رسماً اعلام کند: چون ایشان کارشان زیاد است و وظیفه اداره کشور را به دوش دارند، از جواب دادن به مسائل شرعی معذورند و از حال به بعد جواب مسائل شرعی داده نمی شود و رسماً مراجعات علمی و دینی و حتی وجوه شرعیه جزئیه را کما فی السابق به حوزه ها ارجاع دهید.«این پیام تاریخش ۱۲ آبان ۷۳ است.»" 👈 اعتراض گسترده سخنان نابخردانه و هتاکانه آقای منتظری جوّ جامعه را بهم ریخت و موجی از اعتراض را در بین ملت انقلابی، علما و بزرگان بوجود آورد. آیت الله مشکینی رئیس وقت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در درس اخلاق خود لب به سخن گشود و در مورد جریان فاسدی که اطراف منتظری بودند فرمود: «این آقایی که این صحبتها را کرده و این جو ناصالح را ایجاد کرده و تقریباً در داخل و خارج صداهای دشمنان به خوشحالی بلند شده و ناراحتی برای دوستان انقلاب ایجاد کرده است، این آقا با این فضلش یک عیب داشت و این عیب او را در تمام جهات ساقط کرد. همه کمالاتش تحت الشعاع این عیب قرار گرفت. من مشکوکات را نمی گویم، معلومات قطعی را برایتان می‌گویم. یک عیب که تمام محسناتش را در زیر چتر قرارداد، این بود که از روز اول فکرش دست یک عده معدود ناصالح افتاد. اصلاً این آقا را قبضه کردند و نتوانست از این قضیه بیرون بیاید» آیت‌الله مشکینی از ملاقات خود با منتظری و پاسخ او سخن گفت: «من به مهدی هاشمی ایمان دارم!» ایشان در ادامه فرمودند: «تحریک کردن رئیس جمهوری علیه رهبری...این ضایع کردن انقلاب است. والله این مفسده است» «از آن طرف می‌گوید: این بیست و دو میلیون به ریاست جمهوری من رأی دادند. آقای رئیس جمهوری، به رهبر بگو اینها همه به تو گفتند: نه. بیست میلیون انسان به تو گفتند: نه. آیا آدم صحیح است که این جوری بگوید؟ آیا اینها که رأی دادند به رهبر گفته‌اند:نه! مردم چه میدانند رهبر به کدام مایل است؟» 👈 اعتراض مراجع آیت الله فاضل لنکرانی در اعتراض به سخنان منتظری به صورت علمی و فقهی جواب ایشان را داد: «اعلم واجب است، اما اینجا ولایت فقیه است، نه ولایت افقه که اعلمیت هم در ولایت شرط باشد...خود قانون اساسی را که مطالعه می کردیم، بیشتر از یک لفظ مجتهد، عارف، مدیر، مدبر، بصیر و خبیر ندارد. ... در ولایت فقیهی که می گوییم، بیش از اجتهاد مطلق شرطیت ندارد، اعلمیت در آن نیست، این را هم به این لحاظ گفتند که چون این احتمال داده می شد که در آینده نظام، آنهایی که اعلم هستند، رهبریت را نپذیرند و آنهایی که رهبریت را می پذیرند، لعل(شاید) بعضی اعلم نباشد، لذا ملازمه را قطع کردند و گفتند: در ولایت فقیه لازم نیست توأم با اعلمیت باشد، اگر اعلم هم شد چه بهتر، اگر هم نشد، ضربه ای به ولایت فقیه و مشروعیت نظام و حاکمیت اسلام نمی‌خورد.» آیت الله نوری همدانی نیز در حمایت از نظام و انقلاب تصریح کرد: «این مردم و این حوزه قم در برابر هر حرکتی که بر نظام، حکومت و انقلاب اسلامی خدشه ای وارد کند، ایستاده‌اند و هرگز یک لحظه به خود فتور و سستی راه نمی‌دهند.» آیت الله مکارم شیرازی از دیگر مراجعی بود که نسبت به سخنان منتظری واکنش تندی نشان داد و او را از لحاظ آشنائیت با مسائل اسلامی زیر سؤال برد: «گاهی می گویند که ولایت فقیه سر از استبداد در می آورد، حق دارند که چنین بگویند، چون آگاه به مسائل اسلامی نیستند!» ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت هیجدهم 👈 واکنش دولت و مردم پس از اعتراض گسترده علماء و مردم به سخنان آقای منتظری، هیأت دولت نیز به این سخنان واکنش نشان داد: «در جلسه هیأت دولت تصریح شد که دولت اصل ولایت فقیه را به عنوان میراث بزرگ امام خمینی و رکنی که با هدایت آن بزرگوار در قانون اساسی به صورت یک اصل محوری نظام درآمده ارج نهاده و هر گونه تضعیف ولایت فقیه را به زیان جامعه و انقلاب و ضربه خوردن به موازین آن می داند و آن را محکوم می‌کند.» آیت‌الله جوادی آملی که سخنران راهپیمایی بزرگ طلاب و مردم شهر قم بود منتظری را از کسانی دانست که شهوت عملی دارند: «در جریان ولایت فقیه، برخی شبهه علمی دارند و برخی شهوت عملی. شما در خدمت سراسر قرآن کریم که مشرف می‌شوید، می‌بینید قرآن این دو راه را همواره بازگو و نهی کرد. هر جا شبهه علمی بود، قرآن کاملاً نقل کرد و پاسخ داد و هر جا شهوت عملی بود، تهدید و انذار کرد، چه اینکه از موعظت هم دریغ نکرد». زهرا مصطفوی دختر امام نیز طی سخنانی گفت: «هنوز به یاد داریم که امام عزیز قریب دو سال در پیامها و نامه‌های خود به افشای نقش زیرکانه و منافقانه لیبرال ها و منافقین پرداخت تا قائم مقام رهبری را از خطر حضور آنها و تحریکات و تحلیل های بی محتوای آنها آگاه کند و موفق نشد و چنان شد که با دلی پرخون ایشان را از صحنه سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی کنار گذاشت ✍حمایت چپ و راست از رهبر انقلاب پس از اعلام حمایت علماء و مراجع و دولتی ها از رهبر انقلاب، این بار نوبت به حمایت جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون رسید. جامعه روحانیت مبارز طی بیانیه ای انقلابی، مقام معظم رهبری را شایسته ترین فرد برای تصدی مقام ولایت فقیه دانست: «... حضرت آیت‌الله خامنه ای همان مجتهد مسلم و فقیه عادل و جامع‌الشرایطی است که امام راحل او را خورشید درخشان انقلاب نامید و هیچ کس را شایسته تر از ایشان برای تداوم رهبری و مقام ولایت نمی‌دانست و این همان حقیقتی بود که نزدیک به هفتاد فقیه عادل و برجسته و مورد اعتماد و انتخاب مردم در مجلس خبرگان به آن شهادت دادند، یاران و اصحاب انقلاب از هر جریان و گروه بر آن مهر تأیید و تصدیق زدند و مردم انقلابی و مسلمان ایران نیز با ابراز عشق و ارادت خالصانه و پیروی صمیمانه از ایشان، ندای بیعت خود را با حکومت و رهبری دینی به گوش جهانیان رسانیدند». مجمع روحانیون مبارز نیز به سخنان وقیحانه منتظری واکنش نشان داد: «مجمع روحانیون مبارز با حمایت قاطع از رهبری حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای ...، ضمن تقدیر و سپاس بی دریغ و متواضعانه از مردم شریف که در این روزها حمایت خود را از نظام و رهبری اعلام کرده و می‌کنند، صمیمانه توصیه می‌کند از قانون اساسی و نیز جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه زیاد و از رهبری معظم آن و از رئیس جمهوری محبوب و دولت خدمتگزار و نیز سایر قوای کشور حمایت کنند و...». 👈 اعلام حمایت دوم خردادی‌ها از رهبری کارگزاران سازندگی به عنوان یکی از احزاب سیاسی متمایل به جناح دوم خرداد در مورد سخنان آقای منتظری بیانیه صادر کرد و در آن نوشت: «نظریه ولایت فقیه، روح و هویت انقلاب اسلامی است و قانون اساسی متکی بر همین نظریه و باور شکل گرفته است. امروزه این نظریه تنها یک نظریه سیاسی و فقهی نیست بلکه محور قانون اساسی و موجب مشروعیت قوای سه گانه است» در ادامه این بیانیه کارگزارانی‌ها حمایت قاطع خود را از رهبر انقلاب اعلام کردند: «کارگزاران سازندگی با تقید و دلبستگی تمام به اصل ولایت فقیه و حمایت و پاسداری از هویت انقلاب و نظام، هر گونه سخن، حرکت و طرح شبهه در تضعیف ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب اسلامی را محکوم می‌نماید و حمایت و پشتیبانی قاطع خود را از اصل ولایت فقیه، مبانی قانون اساسی و نهاد رهبری اعلام می دارد و حساسیت مردم شریف ایران را در پاسداری از رکن نظام و انقلاب ارج می‌نهد» دفتر تحکیم نیز اظهارات آقای منتظری را تعرض آشکار به قانون اساسی دانست و آن را محکوم کرد. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز با اتخاذ موضعی که خیلی انقلابی هم نبود، سخنان منتظری را به صورت غیرمستقیم محکوم کرد: «اظهارات و اقداماتی که اصول نظام و قانون اساسی و ولایت فقیه را مورد تهاجم قرار می دهند، محکومند.» ادامه دارد... ✍ حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت نوزدهم 👈 تأیید فقاهت رهبری آقای منتظری در حالی فقاهت رهبر انقلاب را زیر سؤال برده بود، که هم زمان با تأیید مجلس خبرگان رهبری که همه فقیه بودند بسیاری از علماء و مراجع نیز مهر تأییدی بر فقاهت و اجتهاد ایشان زدند. آیت‌الله فاضل لنکرانی از مراجع تقلید در این خصوص نوشت: «در مورد مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته اشعار می‌دارد که مقام شامخ علمی و اجتهاد و فقاهت معظم‌له جای هیچ گونه تردید نیست اینجانب با توجه به سابقه آشنایی دیرین با ایشان و اطلاع از مراتب تحصیلی، اذعان به اجتهاد بنحو اطلاق وی دارم علاوه بر اشاره و بلکه تصریح امام عظیم الشأن قدس سره‌الشریف در موارد متعدد به صلاحیت و شایستگی رهبری ایشان دلیل عمده بر مقام اجتهاد معظم له می‌باشد» آیت‌الله امینی که از دوستان نزدیک منتظری بود، در خطاب تندی به او تصریح کرد: «اگر خبرگان اشتباه کرده‌اند، چرا زمانی که شما را به قائم مقامی انتخاب کردند، آن موقع نگفتید اشتباه کرده‌اند؟ اگر اعلمیت در فقه را برای رهبری لازم می‌دانید چرا آن زمان که شما را به عنوان قائم مقام رهبری انتخاب کردند و آیات عظام بزرگواری همچون مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی، مرعشی نجفی و دیگران وجود داشتند، نگفتید این آقایان از نظر فقهی بر من ارجحیت دارند و آنان را انتخاب کنید؟» 👈 دفاع از رهبری؛ از صانعی تا هاشمی... آیت الله صانعی در واکنش به سخنان آقای منتظری، اجتهاد رهبر انقلاب را تأیید کرد و ایشان را فقیهی جامع الشرایط دانست و نوشت: «اجتهاد حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی ثبوتاً و اثباتاً نیاز به نظر دادن نداشته و ندارد و نه تنها مجتهد مسلم می باشد بلکه فقیه جامع الشرایط واجب الاتباع است. امید آنکه سایه اش بر سر مسلمین مستدام باد». آقای هاشمی رفسنجانی نیز در نمازجمعه تهران، رهبر انقلاب را شایسته این منصب دانست و در مورد بحث مرجعیت ایشان بیان کرد: «این را هم من باید شهادت بدهم... من به ایشان نزدیکم، معمولاً از هم چیزی را پنهان نمی کنیم. من می دانستم ایشان راضی نیست مرجع باشد. یقین داشتم که ایشان مخالف است. ایشان گفتند که من حالا اگر بخواهم مسئولیت مرجعیت را بگیرم، چقدر باید وقت بگذارم، مگر می شود؟ ایشان قبول نمی کرد و می گفت من وقت ندارم... با تو که حرف می زنم من راضی نیستم کسی از مرجعیت من حمایت بکند. این یک واقعیت تاریخی است که من می دانستم و ایشان و اگر لازم نبود هیچ موقع این حرف را نمی زدم، اما حالا می بینم بی انصافی دارد می شود». آیت الله هاشمی شاهرودی نیز در دفاع از رهبر انقلاب لب به سخن گشود و به تشریح مراتب علمی رهبر انقلاب پرداخت تا آنان که نمی دانند، مطلع شده باشند. 👈پرده برداری رهبری از نقشه دشمن پس از حمایت گروههای مختلف مردمی، علماء و مراجع، سران قوا و مسئولان نظام از رهبر انقلاب، عده ای از بسیجیان به دیدار رهبری رفتند. رهبر انقلاب در این دیدار پرده از نقشه دشمن برداشتند و فرمودند: «چندی قبل، در یکی از اجتماعاتی که درباره انقلاب و خطرات انقلاب برای استکبار، در یکی از کشورهای بیگانه تشکیل شده بود، بعضی از کسانی که در آن‏جا سخنرانی کردند، گفته بودند که انقلاب اسلامی، به وسیله روحانیت و به پشتیبانی جوانان حوزه و دانشگاه پیش رفت و به طور کلّی با تکیه به نسل جوان ادامه یافت. برای زدن و کوبیدن انقلاب هم باید از همین وسیله استفاده کنیم! باید سراغ حوزه علمیه، سراغ یک معمّم و سراغ حوزه و دانشگاه برویم؛ بلکه از آن طریق بتوانیم این انقلاب را ضربه بزنیم!» رهبر انقلاب دشمن اصلی را افراد ساده لوحی(همچون منتظری) ندانست و افزود: «... عزیزان من! ما در شناختن دشمن، دچار اشتباه نخواهیم شد؛ این را دشمن بداند! خیال نکند که اگر آمدند و چند نفر آدم ساده‏ لوح و معمم را وادار کردند که حرفی بزنند، ما اشتباه می‏کنیم و خیال می‏کنیم که دشمن ما اینها هستند! اینها کسی نیستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان می‏کند. دشمن که جلو نمی‏‌آید و خود را نشان نمی‏دهد. دشمن سعی می‏کند شناخته نشود! آن کسی که سینه سپر می‏کند و به خیال خود جلو می‏‌آید، یک عامل است؛ ممکن است خودش هم نداند عامل است! ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیستم 👈 منتظری ساده لوح واسطه آمریکا... مقام معظم رهبری در ادامه سخنان خود در دیدار با بسیجیانی که به مناسبت تجدید بیعت مجدد با او دیدار کرده بودند نقل قولی از حضرت امام بیان می کند و می فرماید: «امام بزرگوار، مکرّر می‏فرمود که گاهی دشمن با ده واسطه، یک نفر را تحریک می‏کند که حرفی بگوید، یا کاری را انجام ده ادامه دارد! اگر شما بخواهید دشمن را بشناسید، باید ده واسطه را طی کنید و بروید. دشمن انقلاب در ایران - یعنی ایادی استکبار جهانی - راحت می‏توانند ده واسطه پیدا کنند و خودشان را در حوزه قم، به بیچاره‏ای برسانند و او را به حرفی، به گفته‏ای و به یک موضعگیری غلط و ناشیانه وادار کنند!». رهبر انقلاب سپس به نکته مهمی اشاره کردند که هدف اصلی دشمنان زدن رهبری است و این آقایان همان کسانی هستند که دل حضرت امام را خون کردند: «این دفعه به خیال خود خواستند روش مؤثّرتری را تجربه کنند و آن، هدف گرفتن رهبری است! ...چرا؟ به خاطر این‏که می‏دانند در کشور، اگر یک رهبری مقتدر وجود داشته باشد، همه توطئه‏های آنها نقش بر آب خواهد شد؛ والّا اینها با شخص، طرف نیستند! شخص، برای اینها مهم نیست؛ هر کس باشد». «...همین افراد با امام هم طرف شدند؛ دل امام را پر از خون کردند، که امام در آن نامه، به آن اشاره فرمود! همین کارها را با رهبری می‏کنند؛ چون می‏دانند رهبری در جامعه اسلامی و ایران اسلامی، گره‏گشاست.» 👈عدم گذشت از حق مردم رهبر انقلاب در ادامه سخنرانی خود در دیدار با بسیجیانی که برای تجدید بیعت با ایشان به دیدار معظم له رفته بودند، از موضع رئیس جمهور وقت سید محمد خاتمی تجلیل کردند و فرمودند: دشمن سعی کرد بگوید دو جریان است که با هم مخالفند، و بر سر اختیارات، با هم اختلاف دارند. نخیر؛ ایشان در مصاحبه، قشنگ تشریح و روشن کردند. معلوم شد که روابط، کاملاً تعریف شده و مشخص است. همه می‏دانند که تکلیف و وظیفه‏شان چیست و با همکاری و محبّت، کارهای خودشان را پیش می‏برند. دشمن، این‏جا ناکام شد! بعد هم بزرگان و مراجع عظام قم ایستادند.» رهبر انقلاب، در انتهای سخنان خود به این مطلب اشاره کردند که ناگفته هایی در دل دارند اما با خدای خود در میان خواهند گذاشت: «امام بزرگوار در طول ده سال، خیلی حرفها داشت که بعضی از آنها را به مردم گفت، خیلی را هم به مردم نگفت! ما هم حرفهایی داریم که اگر خدای متعال در پیشگاه خودش اجازه نطق داد، با خود او در میان خواهیم گذاشت. لزومی ندارد که انسان همه چیزها را بگوید!» ایشان اذعان کردند که در این قضیه مسأله شخصی مطرح نیست اما از حق مردم نخواهند گذشت: «من مسأله شخصی در این قضیه ندارم؛ اما از حق مردم مطلقاً اغماض نخواهم کرد...» 👈حصر شیخ فتنه جو آقای منتظری که از اوائل دهه 70 با سخنرانی ها و بیانیه های گاه و بی گاه خود باعث تشنج و آشوب در کشور و حوزه های علمیه می شد، در سال 76 به کمک بازماندگان باند مهدی هاشمی و اندک هواداران متعصب خود در پی آشوب و اغتشاش در کشور برآمد که با هوشیاری مردم و علما و بزرگان نظام تیرش به سنگ خورد. نقش اصلی در تحریک منتظری بر عهده دامادش سید هادی و فرزندش احمد بود که با همکاری و ارتباط با لیبرال ها و بازماندگان منافقین، سخنان و برنامه های دشمن را به او القاء می کردند و منتظری ساده لوح نیز تحت تأثیر این افراد به زبان می آمد و حاشیه به وجود می آورد. پس از راهپیمایی انقلابی مردم بصیر ایران و حمایت جانانه علماء، مراجع، دولتمردان، دیگر سران قوا و مسئولان نظام از آیت الله خامنه ای، شورای عالی امنیت ملی دولت اصلاحات، در جلسه ای رأی به حصر خانگی آقای منتظری داد که این حصر تا سال 81 ادامه داشت. اگرچه برخی از کسانی که رأی به حصر منتظری دادند سال ها بعد از رفقای نزدیک او گشتند و به صورت مداوم در دفتر وی رفت و آمد داشتند، به طوری که در سال 88 و در فتنه جنبش سبز، منتظری به یکی از حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی تبدیل شد. ادامه دارد ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و بکم 👈تلاش مجلس ششمی‌ها برای پایان حصر پس از اینکه چند سال از حبس منتظری می گذشت، مجلس ششم که از افراطی ترین مجالس تاریخ جمهوری اسلامی بود و عناصر غیر انقلابی زیادی در آن حضور پیدا کرده بودند، به تکاپو افتاده و برای آزادی منتظری بیانیه امضا کردند. ابتدا در تیر۸۰ اکبر اعلمی و مصطفی طاهری نجف آبادی بیانیه‌ای تدارک دیدند که این بیانیه در ظرف یک هفته مذاکره با نمایندگان مجلس ششم، به امضاء۱۱۰ نماینده رسید. در این بیانیه از آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی خواسته شده بود تا در اسرع وقت نسبت به رفع حصر غیرقانونی آیت الله منتظری اقدام نماید، به نحوی که ایشان نیز قادر باشند مانند سایر مراجعی که حتی کوچکترین هزینه ای را در دفاع از اسلام و انقلاب و مردم نپرداخته بودند، به درس و بحث و دیدار با مردم و سایر فعالیت های متعارف خود بپردازند. هنگامی که این خبر در رسانه ها منتشر شد، موجی از اعتراضات در بین جریانات و احزاب انقلابی، طلاب و روحانیون و مردم به وجود آمد. پس از این اتفاقات مهدی کروبی رئیس مجلس وقت از قرائت رسمی بیانیه ممانعت کرد اما به امضا کنندگان قول داد تا از طریق مذاکره با مقامات و سران نظام این مشکل را برطرف نماید و مسأله حصر منتظری را خاتمه دهد. 👈 رد درخواست رهبری توسط منتظری پس از اینکه آیت الله امینی قضیه حصر را در جامعه مدرسین مطرح میکند، برای کسب تکلیف خدمت رهبر انقلاب میرسد. مقام معظم رهبری به آقای امینی فرمودند: «من قصد ندارم در این قضیه امر و نهی کنم که این حصر برداشته شود یا نشود چرا که برای برداشتن حصر از جایی که ممکن است کانون فتنه، مایه انحراف جوانان و سبب امید بستن دشمن شود، حجت شرعی لازم است تا بتوان در روز قیامت بدان تمسک کرد» رهبری سپس از آیت‌الله امینی به علت سابقه دوستی با آقای منتظری خواستند «که بدون اعلام رسمی، مصاحبه یا ثبت و ضبط شخصاً نزد آقای منتظری رفته و شفاها از ایشان قول بگیرند که پس از برداشته شدن حصر غیر از درس و بحث و کارهای خودشان به کارهای ضد نظام دست نزنند…» اما زمانی که آیت‌الله امینی برای این کار به منزل آقای منتظری رفتند که ایشان آیت‌الله امینی را راه نداده و گفتند یا دستور می‌دهند حصر براشته شود یا اینکه هیچکس حق ندارد وارد شود. اوضاع به همین منوال می گذشت تا اینکه یکی از دولتی ها که با بیت آقای منتظری در ارتباط بود، از وخامت حال او گزارش داد و گفت که منتظری به علت بیماری روزی۱۶ تا ۱۷ ساعت میخوابند که برای فرد در این سن علامت خوبی نیست. 👈 منش زیبای رهبری، در جریان درخواست رفع حصر منتظری پس از اینکه یکی از وزرای دولت خاتمی در جلسه هیئت دولت از بیماری و افسردگی شدید آقای خبرداد، خاتمی رئیس جمهور وقت به وزیر بهداشت دستور پیگیری این مسأله را داد. وزیر بهداشت، معاون خود را به همراه یک تیم پزشکی مجرب به قم فرستاد. آنان پس از بررسی های لازم گزارش دادند که آقای منتظری به سبب حضور در حصر دچار افسردگی شده است. در یکی از جلسات هفتگی خود با رهبر انقلاب این مسأله را مطرح کرد و حضرت آقا در جواب فرمودند که اگر بیماری ایشان معلول حصر است حصر را برداشته و فکری برای درمان ایشان نمایید. شورای امنیت ملی نیز به بررسی کار پرداختند و دستور رفع حصر را صادر کرد. یکی از بزرگان نظام به رهبری گفته بودند اگر امکانش هست مقداری صبر کنید چرا که ممکن است دستور شما به کمسیون امنیت‌ملی را معلول و متاثر از نامه آقای طاهری و نمایندگان مجلس بدانند در این صورت آقای طاهری در چشم مردم بزرگ می‌شود. رهبر انقلاب در جوابی زیبا فرمودند: «من در برنامه ها و موضع گیری های خود اینگونه محاسبه نمیکنم و صرفاً تابع تکلیف شرعی خویش هستم و غیر از حجت شرعی چیزی برایم مهم نیست لذا بنده با توجه به بیماری آقای منتظری نمی توانم ایشان را به این بهانه که ممکن است آقای طاهری بزرگ شود، در حصر نگه دارم چرا که در این صورت در روز قیامت نمی توانم پاسخگو باشم» ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و دوم 👈 حامی بهائیت آیت الله منتظری پس از خارج شدن از حصر خانگی به درس و بحث خود ادامه داد. او همچنین مجدداً دفتر خود را مأمنی برای گروهها و افراد لیبرال، بازمانده های باند مهدی هاشمی و حتی بهائی ها قرار داد. منتطری که در دهه۶۰ از سهم امام به خانواده های منافقین، بهائی ها و ... کمک های مالی می کرد در دهه۸۰ در فتوائی عجیب به حمایت از بهائیان پرداخت و برای بهائيان حقوق شهروندی قائل شد. آقای منتظری در پاسخ به سؤالی در مورد بهائیان گفت: «فرقه بهائيت چون دارای کتاب آسمانی همچون يهود، مسيحيان و زرتشتيان نيستند در قانون اساسی جزو اقليت های مذهبی شمرده نشده اند، ولی از آن جهت که اهل اين کشور هستند حق آب و گل دارند و از حقوق شهروندی برخوردار می باشند، همچنين بايد از رافت اسلامی که مورد تاکيد قرآن و اولياء دين است بهره مند باشند». احمد منتظری فرزند آقای منتظری نيز در گفت وگو با راديو فردا با تأیید این فتوا، در اين باره گفت: «کسانی که در يک حکومت به قانون آن عمل می کنند و ماليات می پردازند، حقوق شهروندی اولين چيزی است که بايد به آنها تعلق گيرد». این در حالی است که هیچ کدام از فقهای شیعه تاکنون چنین فتوائی در حمایت از بدعت گرانی همچون بهائیان صادر نکرده است. لازم به ذکر است پایگاه اصلی بهائیان در بیت العدل اسرائیل قرار دارد و آمریکا و اسرائیل از حامیان سرسخت این گروهک ملحد و پلید هستند. 👈قدردانی منتظری از بی بی سی آیت الله منتظری پس از خارج شدن از حصر خانگی، به اصلی ترین فرد مورد نظر رسانه های بیگانه برای زیر سؤال بردن جمهوری اسلامی تبدیل شد به طوری که این رسانه ها هرگاه اراده میکردند در دفتر آقای منتظری حضور داشته و با او مصاحبه میکردند. در بهار سال87 صادق صبا تحلیلگر بی‌بی‌سی که -مدتی بعد رئیس بخش فارسی بی‌بی‌سی فارسی شد- به نمایندگی از این شبکه با منتظری دیدار کرد. صبا در گزارش خود از این دیدار، به نقل از آقای منتظری، اینگونه می نویسد: «آیت الله منتظری از بی بی سی به خاطر پوشش خبری حصر خانگی اش تشکر کرد و گفت حتی زمانی که معاون رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران بوده به رادیوی فارسی بی بی سی گوش می‌داده است» صبا همچنین نقل قولی از احمد فرزند آقای منتظری بیان می کند: «احمد منتظری نیز گفت دولت ایران می خواهد با بازداشت خانگی پدرش نام او را از حافظه مردم محو کند اما پیروان پدرش و مردم با شنیدن اخبار بی بی سی فارسی ازآنچه بر او می گذشته مطلع می شدند» در حقیقت به کمک رسانه های بیگانه از جمله بی بی سی فارسی و رادیو بی بی سی، آقای منتظری به پدر معنوی اپوزیسیون داخلی از جمله جنبش سبزی ها تبدیل می گردد.. 👈 منتظری و حمایت از سران فتنه آیت الله منتظری در طول فتنه ۸۸ همواره از حامیان و مدافعان جنبش سبز و آشوب گران محسوب شده و به عنوان پدر معنوی، برای آنان سنگ تمام گذاشت. از جمله این موارد، نامه نگاری با یکی از سران فتنه یعنی میرحسین موسوی بود. ابتدا موسوی در تاریخ ۲۱ شهریور ۸۸ به آقای منتظری نامه‌ای نوشت و سپس چند روز بعد منتظری پاسخ او را داد. میرحسین موسوی در ابتدای این نامه آورده است که اگر خشم و نفرتی اکنون بوجود آمده ناشی از دین و متوجه به دین نیست و علما و بزرگان دینی باید مانع چنین برداشتی شوند. موسوی در ادامه نامه می نویسد: "رسانه هاى دولتى اصرار دارند که ما را مسبب و محرک حوادث این چند‏ ‏ماهه معرفى کنند، حال آنکه رفتارهاى مسئولان کشور نه فقط در‏ ‏انتخابات بلکه از سالها پیش هیمه هایى را انباشته بود که با خطاهاى این‏ ‏ایام شعله ور شد و با باد نخوتى که بر آن دمیدند ابعاد این آتش روز به روز‏ ‏توسعه پیدا کرد" ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب (۱۳۴) قسمت بیست و سوم 👈 نامه موسوی به منتظری میرحسین موسوی در ادامه نامه خود به آقای منتظری با بی انصافی تمام به حمایت از آشوبگران می پردازد و مینویسد: "اینجانب قطعا حق را به مردمى مى‎دهم که با برخوردهاى‏ ‏غیراسلامى، غیرقانونى و غیرمنصفانه حقوقشان پایمال شده است و با‏ ‏استناد به مدارک غیرقابل انکار بدون تردید اعتقاد دارم که در انتخابات‏ ‏ هاى سازمان یافته و وسیع رخ داده است" او سپس آشوب گری و اعتراض خود را این گونه توجیه می‌کند: "در عین حال اگر در موجى‏ ‏که از خشم مردم برخاسته است احساس خطر براى اصل کشور و اصل‏ ‏نظام نمى کردم، برایم سخت نبود که بیست سال دیگر سکوت کنم" موسوی با بیان اینکه اعتراضش در چارچوب نظام است و اگر او این اقدام را نمی‌کرد ضد انقلاب دست به این حرکات می‌زد، می نویسد: "‏اما اینگونه نبود و نیست که مردم با سکوت یا سازش یک نفر دست از‏ ‏حرکت خود بردارند بلکه پس از مدت کوتاهى بلاتکلیفى به زودى این‏ ‏حرکت از نو و با شکلى کور و در حالى که به هیچ یک از دلبستگان به نظام‏ ‏اعتماد نداشت آغاز مى‎شد و چه بسا دیگرانى که براى این کشور و ملت‏ ‏خواب هاى ناگوار دیده اند در هدایت آن به سوى منافع و مطامع خود طمع‏ ‏مى‎کردند 👈 نامه‌ای سراسر وقیحانه میرحسین موسوی در اواخر نامه خود به آقای منتظری در سال ۸۸، هدف خود از دادن بیانیه های مختلف را جلوگیری از عراقیزه شدن ایران می داند و می نویسد: ‏ "هدف دیگر از این بیانیه و نیز بیانیه ها و حرکات قبلى این است که‏ ‏تکاپوهاى مردم در چهارچوب نظام باقى بماند و در دام ساختارشکنى هاى‏ ‏خطرناک نیفتد. این خطرى است که اگر محقق شود به راحتى مى‎تواند از‏ ‏ایران افغانستان و عراقى دیگر بسازد." او در ادامه به دروغ اقدامات آشوبگرایانه خود را برگرفته از رساله الفت نامه ملا محسن فیض کاشانی میداند و بیان می دارد: ‏ "مرحوم ملا محسن فیض کاشانى در رساله الفت نامه غایت اکثر تکالیف‏ ‏شرعیه را حصول محبت و الفت اجتماعى ذکر مى‎کند. نتیجه‌اى که از این‏ ‏محبت و الفت ناشى خواهد شد همان چیزى است که در علوم جدید از آن با‏ ‏عنوان شبکه هاى اجتماعى نام مى‎برند، به عنوان راهى براى مهار حکومت‏ ‏و بازداشتن آن از تکرار خطاهایش و به مثابه روشى که به سرزندگى‏ ‏اجتماعى بینجامد. اگرچه حقاً و انصافاً برنامه میرحسین مو به مو و گام به گام بر اساس کتاب «مایکل لدین» پدر انقلابهای مخملی نوشته شده و به اجرا درآمد. 👈پاسخ منتظری به میرحسین آیت الله منتظری در جواب نامه میرحسین موسوی از سران فتنه ۸۸، او را شخصیتی انقلابی، اخلاقی و دارای خدمات ارزنده به نظام می داند و می نویسد: "در جریان انتخابات ریاست جمهورى اخیر و وقایع و‏ ‏فجایع بعد از آن که شما مورد توجه اقشار وسیعى از مردم و نخبگان قرار‏ ‏گرفتید، در حقیقت از آزمایش و ابتلاء بزرگى در پیشگاه خداوند متعال و‏ ‏در مقابل مردم آگاه، سربلند بیرون آمدید و تاکنون در حد امکان و توان‏ ‏خویش از حقوق تضییع شده مردمى که با شرکت در انتخابات ریاست‏ ‏جمهورى افتخار بزرگى را براى کشور آفریدند دفاع نمودید، که جاى بسى‏ ‏تقدیر و تشکر دارد." منتظری سپس پیشنهادات میرحسین را در مورد فعال نمودن شبکه های اجتماعی مطابق دستور قرآن می داند و بیان می دارد: ‏"امور پیشنهادى ضمیمه نامه جنابعالى که در حقیقت تقویت و فعال نمودن‏ ‏شبکه هاى اجتماعى و نهادهاى مردمى است، امورى معقول و سنجیده و‏ ‏مطابق مقتضاى حال و شرایط کشور و نیز مطابق دستور قرآن است که‏ ‏مى‎فرماید: یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا...سوره ‏ ‏آل عمران، آیه ۲۰۰" ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و چهارم 👈 سیاه نمائی آقای منتظری در ادامه نامه خود به میرحسین موسوی، شبکه اجتماعی مورد نظر او را در صورت برخورد منصفانه نظام و بگیر و ببند و پلیسی کردن، مفید و موثر می‌داند و می‌نویسد: "اگر با انصاف و به دور از تنگ نظرى مورد بررسى قرار‏ ‏گیرد و آنها را عملى سازند و جو پلیسى و بگیر و ببند کنونى خاتمه یابد،‏ ‏مى‎تواند راه مفید و موثرى براى برون رفت از بحران کنونى - که در اثر‏ ‏قدرت طلبى و خودخواهى و غرور و ندانم کارى ها دامنگیر جمهورى‏ ‏اسلامى شده است - باشد و سنگ بناى تحولى مثبت در جهت اصلاح نظام‏ ‏و حفظ آن از خطر فروپاشى و انشقاق و پراکندگى صفوف ملت‏ ‏گردد." منتظری سپس راه اصلاحی انتخاب شده توسط موسوی را دشوار می داند و بیان می کند: "‏البته توجه دارید راه اصلاحى مذکور که شما... انتخاب کردید، بس دشوار‏ ‏بوده و در معرض فشارها و تهدیدهاى بسیارى از ناحیه کسانى است که‏ ‏این بحران را ایجاد کرده اند. مطمئن باشید که با اتحاد و صبر و استقامت،‏ ‏خداوند بنا بر وعده خود، راههاى هدایت براى پیروزى را به مردم عزیز‏ ‏عنایت مى‎فرماید. 👈اراده باطل آیت الله منتظری در ادامه سیاه نمائی های خود در نامه به میرحسین موسوی با اشاره به بازداشتی های فتنه ۸۸، بحث اقرار زوری را پیش می کشد و می نویسد: "‏متأسفانه بعد از انتخابات ، عده اى از نخبگان و فعالان سیاسى و مطبوعاتى‏ ‏بازداشت شدند و برخلاف شرع و قانون براى اعتراف گیرى هاى‏ ‏غیر حقیقى و دروغین مورد فشار قرار گرفته و اعترافات بعضى آنان از‏ ‏رسانه هاى عمومى پخش گردید، و این مسلم و بدیهى است که اقرار‏ ‏شخص بر علیه شخص دیگرى در چنین شرایطى معتبر و مسموع نیست." آقای منتظری سپس بحث روایات را پیش می کشد و بیان می دارد: "بلکه آنچه بیشتر مورد تأکید روایات مستفیضه مى‎باشد این است که حتى‏ ‏اقرار شخص بر علیه خودش در زیر هر گونه فشار و شکنجه اعم از تهدید،‏ ‏تجرید، حبس ، ترس و مانند آن اعتبارى نداشته و مسموع نمى باشد". در حقیقت منتظری و موسوی که از اعترافات دوستان نزدیک خود شوکه شده بودند با اتهام به نظام، فرار رو به جلو کرده و با استناد به روایات و قانون اساسی، از کلمات حق اراده باطل و در پی اثبات اتهامات ناروای خود برآمدند. 👈مدافع فتنه گران آیت‌الله منتظری نامه خود به میرحسین را با اتهام زدن به نظام در زمینه شکنجه وحشتناک زندانیان ادامه می دهد و می نویسد: 👈"روشن است که حبس در سلول انفرادى بویژه در دراز مدت که متهم را‏ ‏زیر فشار وادار به اعتراف مى‎کند از مصادیق بارز شکنجه است و با‏ ‏اعمال فشار و شکنجه، مخصوصاً به شکل وحشتناکى که در دوره اخیر انجام‏ ‏شده و شرایط غیرعادى که در پى آن وجود دارد، اعترافات متهم حتى بر‏ ‏علیه خودش نیز معتبر و مسموع نیست، حتى اگر متهم بارها در آن شرایط و‏ ‏از طریق مصاحبه و میزگرد اعتراف و اعلام کند که خطا کرده و مرتکب‏ ‏اشتباه و جرم شده است، اعترافات مکرر با وجود آن شرایط در بى اعتبار‏ ‏بودن، حکم همان اعتراف اولیه را دارد." 👈‏ ‏او سپس با دفاع از فتنه گران و ضدانقلاب که در دادگاه اسلامی محاکمه شده اند، در پی مجازات عاملین این دادگاه‌ها بر می‌آید و بیان می‌دارد: 👈"حال چگونه شده است که افراد سرشناسى که سالها براى این نظام خدمت‏ ‏کرده‌اند با اعترافات فاقد ارزش و اعتبار، در معرض دید میلیونها نفر‏ ‏مورد هتک حرمت و حیثیت قرار گرفته اند ولى هیچ کس در قبال این مسأله‏ ‏نه تنها مجازات نمى شود بلکه مورد تأیید و تشویق قرار گرفته و اعترافات‏ ‏نیز معتبر شمرده مى‎شود؟!" ادامه دارد.. ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و پنجم 👈 قضاوت ناحق آیت‌الله منتظری در نامه خود به میرحسین موسوی، سیستم قضایی کشور را هم زیر سوال برده و به ناحق احکام آن را دارای کمترین ارزش قضایی در سطح جهان می داند و بیان می دارد: "آنچه در این خصوص مشکل را بیشتر کرده و اعترافات را بى اعتبارتر‏ ‏مى‎کند این است که در سیستم قضایى کنونى کشور، مدعى و طرف دعوا‏ ‏در مقابل متهمان سیاسى که جریان فکرى مقابل حاکمیت هستند، خود‏ ‏اعتراف گیران و محاکم قضایى وابسته به حاکمیت است و نزد هیچ عقل‏ ‏سلیمى در هیچ کجاى جهان ، این گونه اعترافات و نیز حکم و داورى ‏ ‏متعاقب آن، کمترین ارزش حقوقى و قضایى را ندارد" منتظری سپس با این استدلال که مدعی و قاضی در این جریان، یکی بوده است خواستار وجود هیات منصفه می‌شود (که البته این هیأت در سیستم قضایی کشور وجود دارد) و می‌نویسد: "...چون در چنین‏ ‏محکمه‌اى مدعى و قاضى یکى است و فلسفه وجود هیأت منصفه که در اصل‏ ‏۱۶۸ قانون اساسى آمده است همین است، که متأسفانه به این اصل هم مانند‏ ‏بسیارى از اصول قانون اساسى بى توجهى شده و به آن عمل نمى شود." 👈زیر سوال بردن مشروعیت نظام آیت الله منتظری در اواخر نامه خود به میرحسین موسوی، همسو با رسانه های ضدانقلاب و فتنه گران داخلی، دادگاه متهمین را فرمایشی خوانده و آن را به ضرر حاکمان نظام می داند: ‏ ‏"اقدامات اخیر حاکمیت و دادگاههاى نمایشى آن علاوه بر این که خلاف شرع‏ ‏و خلاف مصالح کشور و اسلامیت و جمهوریت نظام و از بدعت هاى بارز‏ ‏مى‎باشد، برخلاف مصلحت دنیوى خود حاکمان که مى‎خواهند حکومت و‏ ‏ریاست کنند نیز مى‎باشد." منتظری در حالی به حاکمیت توصیه می کند که هیاتی بی طرف برای رسیدگی به این مساله تشکیل گردد که قبل از آن رهبر انقلاب دستور تشکیل هیات ۵ نفره که از نزدیکان موسوی هم در آن بودند را داده بود. او می نویسد: "حاکمیت اگر به جاى سرکوب مردم و ایجاد‏ ‏فجایع اخیر، عقل و شعور سیاسى را حکم قرار داده و به تذکرات بعضى از‏ ‏بزرگان و علماء و مراجع گوش فرا داده بود و یک هیأت بیطرف و‏ ‏مرضى الطرفین را براى رسیدگى به شبهات انتخاباتى تعیین نموده بود، هرگز‏ ‏گرفتار بحران عدم مشروعیت کنونى نمى شد." 👈جفا در حق نظام آیت الله منتظری در اواخر نامه خود، نظام جمهوری اسلامی را به نظام شاهنشاهی تشبیه میکند و مینویسد: "حکومتى که در آن اقشار‏ ‏وسیعى از مردم و نخبگان، ناراضى و در فشار باشند قابل دوام نیست. اگر‏ ‏حکومت کردن با این شیوه و روش و با ایجاد رعب و خفقان و استبداد و‏ ‏سرکوب و پر کردن زندانها از نخبگان و آزادى خواهان و گروههاى سیاسى‏ ‏مختلف ممکن بود، رژیم شاه توانسته بود حکومت خود را حفظ کند و هنوز‏ ‏پابرجا بود." ‏ ‏او در نهایت جمهوری اسلامی را موجب بدبینی توده های مردم و جوانان در سطح جهان به دین اسلام می داند و بیان می کند: "نظامى که تحت لواى اسلام بوده و افتخار شیعه بودن را دارد با انجام چنین‏ ‏اعمالى نه تنها در سطح جهان بلکه در کشور و در میان توده ها و جوانان ‏ ‏خودمان نیز موجب بدبینى نسبت به اسلام و دین گشته ، و عجز اسلام از‏ ‏تحقق عدالت در جامعه را اعلام مى‎کند و متأسفانه تصمیم گیرندگان امور‏ ‏بر این حقیقت روشن چشم بسته اند و به مدح مداحان و چاپلوسى‏ ‏تملق گویان - که طبق حدیث پیامبر خدا(ص ) باید خاک بر دهان آنان ریخته‏ ‏شود - دل خوش کرده اند." ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و ششم 👈 فوت آیت الله ساده لوح آیت الله منتظری در طول فتنه ۸۸ بارها از سران فتنه و آشوب گران حمایت کرد و این حمایت به حدی بود که به پدر معنوی جنبش سبز معروف شد. اما به ناگاه در بامداد ۲۹ آذر ۱۳۸۸ آیت الله منتظری در حالی که در خواب بود از دنیا رفت و جنبش سبز بزرگ ترین حامی خود در حوزه علمیه را از دست داد. پس از این اتفاق، میرحسین موسوی و کروبی از سران فتنه به سرعت خود را به قم رسانده و با حضور در بیت ایشان تسلیت گفته و خود را برای مراسم تشییع آماده کردند. در روز تشییع جنازه، برنامه فتنه گران تغییر مسیر تشییع و به آشوب کشاندن و بهم ریختن اوضاع شهر قم بود. آشوب گران با اتوبوس های متعدد خود را به قم رسانده و با شعارهای هنجارشکنانه فضای انقلابی شهر قم را بهم ریختند. همچنین برای اولین بار در تاریخ پس از انقلاب، دختران و پسران حامی جنبش سبز، با وضعیت اسفناک و به شدت بی حجاب وارد حرم مطهر حضرت معصومه (س) شده و به بهانه حضور در نماز آقای منتظری، فضای ملکوتی و عرفانی حرم مطهر را بهم ریختند. البته با حضور مردم بصیر و انقلابی قم، تیر آشوب گران به سنگ خورد و به سرعت هرچه تمام تر این غائله جمع شد. 👈 درایت رهبری در پیام تسلیت فوت منتظری پس از فوت آیت‌الله منتظری، رهبر معظم انقلاب در پیامی که حکایت از منش والای اخلاقی و همچنین هوش و درایت سیاسی ایشان دارد، فوت این فقیه متبحّر را تسلیت گفتند. در ابتدای این پیام آمده است: "اطلاع یافتیم که فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمۀ الله علیه دارفانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافته اند. ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند". رهبر انقلاب سپس‌ به دوران حیات سیاسی ایشان در زمان مرحوم امام اشاره کرده و نوشتند: "دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند." سپس در اواخر پیام رهبری با اشاره غیر مستقیم به عزل منتظری از قائم مقامی بیان می دارد: "در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال میخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره آن قرار دهد". 👈 درس عبرتی برای دیگران پس از پیام هوشمندانه و اخلاقی رهبر معظم انقلاب برای فوت آیت‌الله منتظری، فتنه در نظر گرفته شده برای سوءاستفاده از مراسم ختم ایشان کنترل شد و در نطفه خفه شد. همچنین رهبر انقلاب به پاس خدمات سابق آقای منتظری و جایگاه علمی ایشان و نیز به پاس مقام شامخ فرزند شهید ایشان محمد منتظری، دستور دادند که او را در حرم مطهر حضرت معصومه (س) دفن نمایند. اگرچه دیگر فرزندان او خصوصا احمد، متاسفانه راه پدر را ادامه داده و پس از فوت ایشان، بارها برای نظام و انقلاب حاشیه سازی کرده که حتی پایش تا پشت میله های زندان هم باز شد. در یک کلام می توان گفت سرنوشت آیت‌الله منتظری و سیر زندگی او می‌تواند درس عبرتی برای همگان خصوصاً علما و بزرگان و خواص باشد. چرا که منتظری شخصی بود که از عرش به فرش رسید و کسی که روزی قائم مقام امام خمینی(ره) بود، چند سال بعد به دلیل ساده لوحی و حشر و نشر با منافقین و... به حامی فتنه گران، ضدانقلاب و بهائی ها تبدیل شد. ادامه دارد ✍️حسین کاظم 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و هفتم 👈 طاهری اصفهانی... از دیگر روحانیون با سابقه ای که در نیمه راه به مخالفت با انقلاب و ولایت فقیه پرداخت، آیت الله سید جلال الدین طاهری اصفهانی است. او در سال ۱۳۰۵ در خانواده ای روحانی بدنیا آمد. پدر و پدربزرگش از روحانیون بزرگ منطقه حسین آباد اصفهان بودند. سیدجلال‌الدین، دوره ابتدایی را در دبستان حسین آباد گذراند و برای تحصیل در دوره متوسطه به دبیرستان سعدی اصفهان که از شاخص ترین دبیرستان های اصفهان بود، رفت و در آن جا به عنوان شاگرد اول انتخاب شد. آقای طاهری، در همین دبیرستان با آیت الله شهید بهشتی هم کلاس بود. او در سال ۱۳۲۳ توانست دیپلم علمی دبیرستان که شامل رشته‌های ادبی، ریاضی و تجربی با هم می‌شد را اخذ نماید. همچنین برای مدتی به آموختن زبان فرانسوی پرداخت و در نهایت به توصیه پدر و جدّش و نیز تشویق‌های مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله روضاتی و حاج محمد طاهری، عمویش، به حوزه علمیّه اصفهان وارد شد. ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و هشتم 👈 طاهری در آغاز راه... آیت الله طاهری مقدمات دروس خود را در حوزه علمیه اصفهان آغاز کرد و دروس ادبیات را نزد آیت‌الله حاج سید محمد جواد موسوی غروی، آموخت. ایشان در سال ۱۳۲۵ عازم حوزه علمیه قم شد و از محضر آیات عظام، حجت کوه کمره‌ای، حاج سید محمد تقی خوانساری، حاج آقا حسین بروجردی، محقق داماد و امام خمینی، بیشترین بهره را برد. آیت الله طاهری، دروس خارج اصول و فقه را نزد مرحوم محقق داماد خواند و از بارزترین شاگردان ایشان به شمار می رفت. او همچنین به اتفاق آیات منتظری، مطهری و بهشتی، در درس‌های خصوصی امام خمینی در حکمت و عرفان حضور پیدا می‌کرد و تا وقتی که حضرت امام در ایران بودند به دعوت آیت‌الله منتظری در آن نشست‌ها حضور داشت. او همچنین در قم، با آقایان آیات دکتر بهشتی، امام موسی صدر، موسی شبیری زنجانی، جوادی آملی، احمدی میانجی، آذری قمی، موسوی اردبیلی، مکارم شیرازی و... هم مباحثه بودند. ادامه دارد... ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت بیست و نهم 👈طاهری در زمان طاغوت پس از دستگیری و تبعید امام خمینی در سال ۱۳۴۳، آقای طاهری به اصفهان باز می گردد و در کنار تدریس و تبلیغ دین، به طرفداری از نهضت امام خمینی پرداخت و به سخنرانی علیه شاه و عواملش مشغول شد. خطبه های نماز جمعه و منبرهایی که در ایام عزا و شادی اهل بیت برقرار می شد، جایگاه خوبی برای بیان مسائل صدر اسلام و تطبیق آن با مسائل روز در زمان پهلوی بود و این امر توسط آیت الله طاهری انجام می شد که به همین دلیل نیز بارها توسط ساواک احضار و مورد برخورد قرار می گرفت. ایشان خود را مقلّد امام خمینی می دانست و به همین علت همه وجود خود را در قبل از انقلاب در خدمت نهضت امام خمینی (ره) گذاشته بود. اولین اعلامیه‌ای که با دیگر روحانیّون اصفهان در حمایت از نهضت امام امضاء کرد، اعتراض به کشتار ۱۵ خرداد سال ۴۲ در تهران و قم و دیگر شهر‌ها بود و باز در تیرماه ۴۲ اعلامیه دیگری در حمایت از شخص حضرت امام خمینی امضاء کرد. 👈مبارزات آیت الله طاهری آیت‌الله طاهری در دوران مبارزه با رژیم طاغوت، تمام همت خود را برای جذب جوانان به سوی انقلاب و امام گذاشت و بسیاری از مردم را در حسین آباد اصفهان مقلّد امام نمود و آنان را به عرصه مبارزه علیه رژیم پهلوی کشاند. او حتی توانست با نفوذ در میان ارتشی ها و نظامیانی که در محله حسین آباد اصفهان حضور داشتند، به راحتی اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام را در بین مردم پخش نماید. همچنین منبرهای ایشان در اصفهان و جاهای دیگر بسیار روشنگر و مفید و رسواکننده بود. 👈شاید می توان گفت بعد از نماز جمعه نجف‌آباد به امامت آیت‌الله منتظری، در اواخر دهه چهل، دومین نماز جمعه سیاسی و مبارزاتی در ایران، نماز جمعه مسجد اعظم حسین‌آباد به امامت آیت‌الله طاهری بود. 👈نماز جمعه حسین آباد اصفهان به پاتوقی برای جوانان انقلابی و مبارزین علیه رژیم پهلوی تبدیل شده بود. آقای طاهری نیز با استفاده از مطالب منتخب دکتر علی شریعتی(که در آن ایام در بین جوانان بسیار محبوب بود) در سخنرانی ها و در خطبه‌های نماز جمعه و همچنین مطالبی از حضرت امام خمینی، جوانان بسیاری را به نماز جمعه و جلسات خود جذب می‌نمودند. 👈 ممنوع المنبری طاهری توسط ساواک مرگ ناگهانی و غیر منتظره دکتر شریعتی در ۳۰خرداد۵۶، سبب شد که مسجد اعظم محله حسین آباد شدیدترین واکنش را نسبت به این اتفاق داشته باشد و مجالس یادبودی برای به یاد دکتر شریعتی برگزار شود. همچنین هنگامی که در آبان ماه سال ۵۶ که مرحوم آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی هم با مرگ مشکوکی از دنیا رفت، اولین مجلس ترحیم در اصفهان توسط آیت‌الله طاهری در مدرسه صدر بازار برگزار شد. پس از آیت الله طاهری، دیگر عالمان اصفهان از جمله مرحوم آیت‌الله خادمی هم مجلس یادبودی برای فرزند امام خمینی برگزار کردند و دیگر روحانیّون اصفهان و مردم همه جای ایران به میدان آمدند و سخنرانی‌ها درباره امام و انقلاب و سید مصطفی خمینی عادی شد. از آن پس اوضاع از دست ساواک و نیروهای نظامی خارج شد و زندانی کردن و کتک زدن و ... سبب می شد اوضاع بدتر شده و کنترل امور برای آنان سخت تر شود. حادثه 19 دی 56 در قم که در اعتراض به مقاله وهن آمیز روزنامه اطلاعات رخ داد و باعث کشتار بسیاری از مردم شد و سپس چهلم آنان در تبریز و کشتار مردم تبریز و ... باعث شد اصفهان نیز به آشوب کشیده شود. آیت‌الله طاهری که از مؤثرین آگاهی بخشی در شهر اصفهان بود، توسط ساواک ممنوع المنبر شد، اما با این وجود بازهم از تلاش برای روشنگری و بیان حقایق برای مردم دست بر نداشت. ادامه دارد... ✍️حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت سی ام 👈تبعید آیت الله طاهری... در روز جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۵۷، و یک روز پس از کشتار بی رحمانه مردم یزد توسط عمال پهلوی، آقای طاهری در میان نمازگزارن جمعه مسجد حسین آباد اصفهان حاضر شد. او با وجود ممنوع المنبری بودن، پشت منبر رفت و با سخنرانی انقلابی حوادث قم، تبریز، اصفهان و یزد را محکوم کرد و از جنایات رژیم سخن گفت و نماز را با صلابت و شجاعت اقامه کرد. دولتی ها که وجود آیت الله طاهری را نمی توانستند تحمل کنند و حضور او را در اصفهان خطرناک می دانستند سه روز بعد از نماز جمعه ایشان، تصمیم بر تبعید او به کردستان گرفتند و در همان روز این اقدام را عملی کردند. پرویز ثابتی رئیس ساواک در مورد آقای طاهری برای ساواک مهاباد می‌نویسد: «... با توجه به اینکه نامبرده مردی متمرّد و سرکش و احتمال دارد محل تبعید خود را ترک و متواری گردد، نسبت به مراقبت دقیق و همه‌جانبه از مشارالیه اقدام نمایید...» ادامه دارد... منابع: "زندگی نامه امام جمعه سابق اصفهان به روایت فضل الله صلواتی"، سایت تاریخ ایرانی، ۱۲خرداد ۱۳۹۲ ✍حسین کاظمی 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom
⛔️پیاده شدگان از قطار انقلاب قسمت سی و یکم 💢 بازگشت از تبعید ✅ اصفهان پس از تبعید آیت الله طاهری، روی خوش به خود ندید و هرروز دستخوش اعتراض و تظاهرات بود. مردم اصفهان در تاریخ ۱۵ اردیبهشت۵۷ و به مناسبت چهلم شهدای شهر یزد، در تجمعی روز ۱۹ اردیبهشت را اعلام عزای عمومی کرده و خواستار برگشت آیت الله طاهری و دیگر تبعیدی ها به وطن خود شدند. ✅ بلاخره پس از کلی اعتراض و راه پیمایی، دادگاه دیگری برای آیت الله طاهری برگزار می شود و تبعید دو ساله ایشان را به سه ماه تقلیل می‌دهند، اگرچه ساواک به شدت مخالف بازگشت ایشان به اصفهان بود چرا که بازگشت ایشان قطعا مشکلات بیشتری برای ساواک بوجود می آورد. ✅ مردم اصفهان تصمیم گرفتند که هنگام ورود آیت‌الله طاهری تجلیل شایسته‌ای از ایشان به عمل آورند، و در روز ۲۸خرداد۵۷ که روز بازگشت ایشان بود، مردم تا ده کیلومتری شهر اصفهان میدان فعلی دانشگاه صنعتی اصفهان (انوشیروان)، برای استقبال رفتند و با تجلیل و تعظیم بسیار او را تا مسجد اعظم حسین‌آباد آوردند. ✅ این استقبال بسیار باشکوه بود به طوری که از ساعت۱۸ آغاز شد و تا ساعت ۲۴شب ادامه پیدا کرد. خیابان ها بسته شد و مردم با گل و شیرینی از یکدیگر پذیرایی می کردند. ادامه دارد... منبع: "زندگی نامه امام جمعه سابق اصفهان به روایت فضل الله صلواتی" سایت تاریخ ایرانی، ۱۲خرداد۹۲ ✍حسین کاظمی‌ 📡 / عضویت👇 https://eitaa.com/antinofoozeqom