⭕️ خط بطلان عبدالحسین زرینکوب بر چاپ نخست «دو قرن سکوت»
« در تجدید نظری که درین کتاب، برای چاپ تازه ای کردم، روا ندیدم که همان کتاب نخستین را بی هیچ کاستی و فزونی چاپ کنم. کیست که بعد از چند سال کتابی را که نوشته است بنگرد و در آن جای اضافه و نقصان نبیند؟
من ترتیب و شیوه ی کتاب اول را برهم زدم و کاری دیگر پیش گرفتم. از آنچه سخن شناسان و خرده گیران در باب چاپ سابق گفته بودند، هرچه را وارد دیدم به منت پذیرفتم و در آن نظر کردم.
در جایی که سخن از حقیقت جویی است چه ضرورت دارد که من بیهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته ام دفاع کنم و عبث لحاج و عناد ناروا ورزم؟
از این رو، درین فرصتی که برای تجدید نظر پیش آمد، قلم برداشتم و در کتاب خویش برهرچه مشکوک و تاریک و نادرست بود، #خط_بطلان کشیدم.
بسیاری از این موارد مشکوک و تاریک جاهایی بود که من در آن روزگار گذشته، نمی دانم از خامی یا #تعصب ، نتوانسته بودم به عیب و گناه و شکست #ایران به درست اعتراف کنم.
در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبریز بود که هرچه پاک و حق و مینوی بود از آن ایران می دانستم و هرچه را از آن ایران ـ ایران #باستانی را می گویم ـ نبود، زشت و پست و نادرست می شمردم.
در سال هایی که پس از نشر آن کتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمی از کار و اندیشه و در باب همین دوره از تاریخ ایران، غافل نبودم، در این رأی ناروای من چنان که شایسته است، خللی افتاد. خطای این گمان را ـ که صاحب نظران از آن عافل نبودند ـ دریافتم و درین فرصتی که برای تجدید نظر در کتاب سابق دست آمد لازم دیدم که آن گمان خطای تعصب آمیز را جبران کنم.
آخر عهد و پیمانی که من با خواننده ی این کتاب دارم آن نیست که دانسته یا ندانسته، تاریخ گذشته را به زرق و #دروغ و غرور و فریب بیالایم.
عهد و پیمان من آن است که حقیقت را بجویم و آن را از هرچه دروغ و غرور و فریب است جدا کنم. در این صورت ممکن نبود بر آنچه در کتاب خویش نادرست و مشکوک می دیدم از خامی و ستیزه رویی خویش، خط بطلان نکشم و خواننده ای را که شاید بر سخن من بیش از حد ضرورت اعتماد می ورزد، با خویشتن به گمراهی بکشانم...»
📚مقدمه ی چاپ دوم کتاب دو قرن سکوت(۱۳۳۶)، ص ۱۹ و ۲۰
#دو_قرن_سکوت
#عبدالحسین_زرینکوب
کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت
@Antishobhe 👈👈👈