eitaa logo
انوار الهی💥
281 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
269 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 روزه یعنی «نه» به شیرینی قبل از غذا ➖ گاهی در مهمانی، اول یک شیرینی مقابل آدم می‌گذارند اما او می‏گوید: «بعداً می‌خورم، اگر الان شیرینی بخورم دیگر نمی‏توانم شام بخورم.» ➖غالباً مبارزه با نفس، یعنی ما فعلاً دنبال شام معنوی هستیم، شیرینی‏ مادی را بعداً می‏خوریم. در ماه رمضان میزبان اجازه نمی‏دهد مهمانش از لذت شام معنوی محروم شود. لذا او را از شیرینی قبل از غذا محروم می‌کند. ➖روزه، برخی لذّات حلال سطح پایین دنیا را بر ما حرام می‏کند، تا انسان به انواع بالاتری از لذّات، یعنی لذّات معنوی، برسد. روزه ساحت الهی انسان را تقویت می‌کند تا به «از خدا لذت بردن» و «به‌سوی خدا رفتن» بیشتر علاقه‌مند بشود. 📗 بخشی از کتاب «چگونه دستورات دینی ما را تربیت می‌کنند؟» 🌙 @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃امام رضا (ع) خطاب به ابراهیم بن موسی: ( جلد اول الخرائج الجرائح ) ✅خدا تو را بیامرزد. نمازت را بدون عذر به تأخیر نینداز و نمازت را اول وقت به پا دار. 🌟عاشقان خدا وقت نماز است🌟 @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 پيامبر صلي الله عليه و آله: 🔹 ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِنْ صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَاعْتَمَرَ وَقالَ«اِنّى مُسْلِمٌ» مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتُمِنَ خانَ؛ 🔸 سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج وعمره كند و بگويد من مسلمانم‼️ –كسى كه هنگام سخن گفتن دروغ بگويد و –وقتى كه وعده دهد تخلف نمايد و –چون امانت بگيرد، خيانت نمايد. 📙 نهج الفصاحه، ح 1280 @anvar_elahi
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 (40) 🌸 شیوه کریمانه حضرت مهدی (عجل الله ) 🎤 دکتر احمد لقمانے @anvar_elahi
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
داشتیم میگفتیم که این رفیق شهیدمون... تا اینکه زد توی ذوق من! شوخی ندارم با تو، جلسه‌ی قرآنه، دور هم نشستن رحل قرآن چیده بودن داشتن می‌خوندن. 🔅نه اینکه یه قاری برجسته هم اومده باشه که آدم بخواد ازش لذت ببره. دست رد زد به سینه‌ی من و من رو زد کنار. من اصلاً جا خوردم.❗️❗️ حالا بنده خودم مسئول اون هیأت بودم. گفت من وایستم با شما صحبت کنم، فرصت دورِ رحل قرآن نشستن رو از دست بدم؟❓❗️ تعارف نداره. این خاطره اصلاً شفاف توی ذهن من مونده. 💧 حتی یادمه اون منزل شهیدی که جلسه گرفته بودیم کجای حیات ایستاده بودیم این حرف رو بهش زدم، من رو زد کنار، با مهربانی. 🌀 شما هر کی هستی، الآن جلسه‌ی قرآنه.💠 اون‌وقت اولین کسی بود که توی اون هیأت پای قرائت قرآن اشک می‌ریخت. 😭 قرآن می‌خوندن گریه می‌کرد. همین‌جوری مثل ابر بهار، می‌دیدن بچه‌ها. 🌀 وقتی به شهادت رسید دو نفر دیگه از بچه‌های جلسه اشک می‌ریختن. اون دو تا هم شهید شدن. بعد چند نفر دیگه اشک می‌ریختن، اون‌ها هم همه شهید شدن. اصلاً انگار رسم بود، این‌ها به ارث می‌دادن این روحیه‌ی لطیف خودشون رو... ادامه دارد... با ما همراه باشید😊 31 آرامش زندگی من👇 🆔 @Calmness
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷الْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلَىٰ طُولِ أَناتِهِ فِى غَضَبِهْ 🎧حاج مهدی رسول آرامش زندگی من👇 🆔 @Calmness
❣🖇❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣ ❣ 🎗 ۱۵ 📢‼️ این داستان واقعی است !! 🎬 این قسمت | من شوهرش هستم ساعت نه و ده شب وسط ساعت حکومت ، یهو سر و کله پدرم پیدا شد .. صورت با چشم‌های پف کرده، از نگاهش خون می‌بارید .. اومد داخل ... تا چشمش بهم افتاد چنان نگاهی بهم کرد که گفتم همین امشب، سرم رو می‌بره و میزاره کف دست بدون اینکه جواب سلام علی رو بده، رو کرد بهش _تو چه حقی داشتی بهش دادی بره ؟ ... به چه حقی اسم هانیه رو مدرسه نوشتی؟ از های پدرم، به شدت ترسید، زد زیر و محکم لباسم رو چنگ زد!! بلندترین صدایی که تا اون موقع شنیده بود، صدای افتادن ظرف، توی آشپزخونه از دست من بود .. علی همیشه بهم سفارش می‌کرد باهاش آروم و شمرده حرف بزنم .. علی بدجور ترسیده بود ... . . علی عین همیشه بود با همون آرامش، به من و زینب نگاه کرد - خانم، لطف می‌کنی با زینب بری توی اتاق؟ توی دهنم می‌زد زینب رو برداشتم و رفتم توی اتاق ولی در رو نبستم از لای در مراقب بودم مبادا پدرم به علی حمله کنه ... آماده بودم هر لحظه با زینب از خونه بدوم بیرون و بخوام تمام بدنم کرده بود و می لرزید ... علی همون طور آروم و سر به زیر، رو کرد به پدرم، - دختر شما متاهله یا مجرد؟! و پدرم همون طور خیز برمی‌داشت و عربده می‌کشید - این سوال مسخره چیه؟؟ به جای این مزخرفات جواب من رو بده ... - می‌دونید قانونا و شرعا اجازه فقط دست شوهرشه؟ . . همین که این جمله از دهنش در اومد رنگ سرخ پدرم سیاه شد!!! - و من با همین اجازه شرعی و قانونی مصلحت مشترک‌مون رو سنجیدم و بهش اجازه دادم درس بخونه ، کسب هم یکی از فریضه های اسلامه ... از شدت عصبانیت، رگ پیشونی پدرم می‌پرید هاش داشت از حدقه بیرون می‌زد - لابد بعدش هم می‌خوای بفرستیش ؟!؟!؟ .... @anvar_elahi ❣ ❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣🖇❣
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯چقدر از ماه رمضان لذت میبری؟ استاد پناهیان آرامش زندگی من👇 🆔 @Calmness
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا