eitaa logo
انوار الهی💥
297 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
15.2هزار ویدیو
268 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
❣🖇❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣ ❣ 🎗 ۶۱ 📢‼️ این داستان واقعی است !! 🎬 این قسمت | خیانت روزهای اولی که درخواستش رو کرده بودم .. دلخوریش از من واضح بود، سعی می‌کرد رفتارش رو کنترل کنه و عادی به نظر برسه … مشخص بود تلاش می‌کنه باهام مواجه نشه … توی جلسات تیم جراحی هم، نگاهش از روی من و من رو خطاب قرار نمی‌داد … اما همین باعث شد، احترام بیشتری براش قائل بشم؛ حقیقتا کار و زندگی از هم جدا بود … سه، چهار ماه به همین منوال گذشت، توی سالن استراحت پزشکان نشسته بودم که ... از در اومد تو … بدون مقدمه و در حالی که اصلا رو نداشتم، یهو نشست کنارم … - پس شما چطور با هم آشنا می‌شید؟ اگر دو نفر با هم ارتباط نداشته باشن، چطور می،تونن همدیگه رو بشناسن و بفهمن به درد هم می‌خورن یا نه؟ …   همه به ما نگاه می‌کردن،.. با دیدن رفتار ناگهانی دایسون، شوک و تعجب توی صورت‌شون موج می زد … هنوز توی شوک بود اما آرامشم رو حفظ کردم، - دکتر دایسون!! واقعا این ارتباطات به خاطر شناخت پیش از ازدواجه؟!! - اگر اینطوره چرا آمار خیانت اینجا، اینقدر بالاست؟! یا اینکه حتی بعد از بچه‌دار شدن، به زندگی‌شون به همین سبک ادامه میدن … و وقتی یه مرد، بعد از سال‌ها زندگی، از اون زن خواستگاری می‌کنه، اون زن از خوشحالی بالا و پایین می‌پره و میگن این حقیقتا عشقه؟… یعنی تا قبل از اون، عشق نبوده؟ … یا بوده اما حقیقی نبوده؟ …   خیلی عادی از جا بلند شدم و وسایلم رو جمع کردم … خیلی عمیق توی فکر فرو رفته بود … منم بی سر و صدا و خیلی آروم در حال فرار و ترک موقعیت بودم … در سالن رو باز کردم و رفتم بیرون … در حالی که با تمام وجود به خدا التماس می‌کردم که بحث همون جا تموم بشه … توی اون فشار کاری .. که یهو از پشت سر، صدام کرد!! ... @anvar_elahi ❣ ❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣🖇❣