eitaa logo
انوار الهی💥
301 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
15.2هزار ویدیو
268 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
✋💞 «صبحم» شروع می شود «آقا به نامتـان » «روزی من» همه جـا «ذکـر نـامتـان» صبح علی الطلوع «سَلامٌ عَلی یابن الحسن» مـن دلخـوشـم بـه «جـواب سلامتـان» ...!!❤️ السلام علیک یا اباصالحَ المهـدی @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛 چرا محبت خدا را فراموش می‌کنیم؟ 🌱 با دیدن کلیپ یک لذت جدید و عمیق را تجربه کنید @anvar_elahi
4_5857264149590968321.mp3
11.45M
ببار ای ابر رحمت بر سرم دلتنگ‌ بارانم.....): @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍امیرمومنان علی(ع): آغاز شهوت، لذت است و پایانش نابودی. 🔺أوَّلُ الشَّهوَةِ طَرَبٌ ، وآخِرُها عَطَبٌ 📚غررالحکم، ح۳۱۳۳ @anvar_elahi
تنبلی و بی حوصلگی_11.mp3
12.6M
۱۱ بخش کوچکی است از آنچه که برای تضمین و ثبات یک زندگی لازم است، بزرگترین عاملِ زندگی؛ آموختن مهارتهای اداره ی خانواده، توسط زن و مردی است که تصمیم به ازدواج گرفته اند. در شکستهای زندگی شما؛ یکی از شما یا هردونفرتان مقصرید.... نه خدا @anvar_elahi
🎉🎉🎉 🎉🎉 🎉 *ﺩﻋﻮﺗﻨﺎﻣﻪ* ﻓﺮﺩﺍ، ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ . ﻣﯽ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺷﻠﻤﭽﻪ ... ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ... ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﻨﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺸﺘﻦ . ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺭﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ... . ﺭﺍﻫﯽ ﺷﻠﻤﭽﻪ ﺷﺪﯾﻢ . ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺩﻓﻌﺎﺕ ﻗﺒﻞ، ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺗﻮﯼ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﻭﯼ ﺭﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﮐﻨﯿﻢ . ﺗﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ . ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﻮﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ . ﺑﺎ ﺷﻬﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮﯼ ﻫﻤﻮﻥ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ ... . ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﺻﺪﺍ ﺗﻮﯼ ﮔﻮﺷﻢ ﭘﯿﭽﯿﺪ .ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺎ ﺭﻫﺎﺕ ﮐﺮﺩﯾﻢ؟ ﻣﺎ ﺩﻋﻮﺗﺘﻮﻥ ﮐﺮﺩﯾﻢ ... ﭘﺎﺷﻮ ... ﻧﺬﺭﺕ ﻗﺒﻮﻝ ... . ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺪﺍ ﺗﻮﯼ ﮔﻮﺷﻢ ﻣﯽ ﭘﯿﭽﯿﺪ ... . ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ . ﺭﺍﻭﯼ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﻮﻣﺪ . ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻮﺩ . ﺍﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ ﻣﻦ . ﺍﺷﮏ ﻣﺜﻞ ﺳﯿﻼﺑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻢ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺍﻭﻣﺪ ... . ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ... ﻣﻦ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ... ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ ... ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻦ ... ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ . ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ . ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺪﺍﺵ ﺑﻠﺮﺯﻩ ﯾﺎ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ... ... نویسنده: 📚منبع:داستانهای ناز خاتون 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 @anvar_elahi 🎉 🎉🎉 🎉🎉🎉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام‌اربابم...💕 زندگی یعنی، سلام ساده ای سمت شما‌...✋ ایها الارباب! ما را با جوابی جان بده‌....♡ @anvar_elahi
1⃣ وضوی ارتماسی آن است که انسان صورت و دست ها را به قصد وضو در آب فرو برد و بیرون آورد، یا آنها را در آب فرو برد و به قصد وضو بیرون آورد. 2⃣ چون در وضوی ارتماسی نیز، باید ترتیب مراعات شود و دست و صورت از بالا به پایین شسته شود، بنابراین، وضوی ارتماسی به گونه های زیر انجام می شود؛ 🔻به قصد وضو صورت را از پیشانی، و دست را از آرنج در آب فرو برد و تا موقعی که آنها را از آب بیرون می آورد و ریزش آب تمام می شود به نیت وضو باشد.[ چون آبی که بر دست می ماند و در مسح بکار می رود، باید آب وضو باشد] 🔺بدون قصد وضو، صورت و دست را در آب فرو برد و به قصد وضو بیرون آورد، که صورت را باید ابتدا از پیشانی بیروت آورد و دست ها را از آرنج. 3⃣ اگر بعضی از اعضای وضو را ارتماسی و بعضی را غیر ارتماسی انجام دهد اشکال ندارد. 📚آموزش فقه [انتشارات الهادی] ✨✨✨✨✨✨ 🆔 @anvar_elahi
4_5870451314097392091.mp3
9.46M
در این‌عالم‌ تمنایی‌ندارم.... تمنایم‌،تمنای‌حسین است... حاج محمود کریمی🎤 @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅ اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد... @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20201017-WA0004.mp3
8.71M
❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧ ✨ دعای عهد✨ 👌چه خوبه که هر روز صبح دعای عهد بخونیم 🎤باصدای میثم مطیعی @anvar_elahi
🌱 است و یاد تو غوغا نموده در دلم شور و حال نادری بر پا نموده در دلم... 🌱نامت از روز ازل ای صاحب عصر و زمان همچو جان و روح من ،مأوا نموده در دلم... 🔅السلام علیک یا اباصالح المهدی 🤲🌷 @anvar_elahi ‎‌‌‌‌‌‌
امام علی (ع): هر کس بعد از نماز صبح ۱۱ مرتبه سوره توحید را قبل از طلوع آفتاب بخواند آن روز مرتکب گناه نمی‌شود حتی اگر شیطان به سوی او طمع کند. @anvar_elahi
امام جواد(ع) میفرمایند: "در آینده نزدیک، اقوامی را دسته دسته از دین خدا خارج خواهند ساخت و زمین با خونهایی از آل محمد رنگین خواهد شد، آنان که بی موقع و نابهنگام قیام میکنند و چیزی را که میطلبند، به آن نخواهند رسید... مَثَل آنان مانند جوجه ای است که پرواز کند و از آشیانه خود فرو افتد و کودکان با آن به بازی بپردازند." [غیبت نعمانی، باب ١١] حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث بِبَرد بنیادت   @anvar_elahi
سخن روز... 🔆 خودت را به خدا بسپار 🔸وقتی صبرت سر اومد و طاقتت کم شد رو به خدا مدام در دلت بگو: 🔹اراده تو، نه اراده من 🔹به طریق تو، نه به طریق من 🔹به وقت تو، نه به وقت من 🔸شکر کن برای همه نعماتی که به چشم نمی‌آید ولی بدون آن نعمات، زندگی ما تهی و بی معنا بود؛ 🔸مثل هر نفسی که می‌کشیم. 🔸سلامی که از سر وجود از عزیزی می‌شنویم. 🔸و همین خوابی که شب‌ها، ما را به رویاهایمان پیوند می‌زند و به آرامش و سکون می‌رساند ... *جمعه مبارک* *اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر* @anvar_elahi
تو قامت بلند تمنایی ای درخت بالایی ای درخت . . . دستت پراز ستاره وجانت پراز بهار زیبایی ای درخت . . . @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ تهذیب نفس ، شرط درک خدمت امام زمان (علیه السلام) ✍ آیت الله بهجت(ره) :در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. 🌸روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. 🍃و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود. روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید: ☘ «آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. 🍀 از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. 🌱چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (علیه السلام) مشرف می شوید؟ 🌾استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. 🌻 استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند. مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید: 🍂آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند. 🍁آقا می گوید : عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ) آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید: 💚 آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم،شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. ✨✨✨✨✨✨ 🆔 @anvar_elahi