مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند
آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند
مقتل نوشته است لگدها به در زدند
بر قلب بی قرار #علی هم شرر زدند
مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند
بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند
مقتل نوشته دست علی را که بسته اند
با تازیانه بازویتان را شکسته اند
مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین
شد کشته #محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین
مقتل نوشته کوچه و سیلی و #مجتبی
دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی
مقتل نوشته دومیِّ پست، بی هوا
سیلیِ محکمی زده بر صورت شما
مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای
بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای
#نـوكـر_نـوشـت:
#فـاطـمه_جــان
پُر شدم از غصّه و اندوه و غم بانوی من
پیکرت بدجور پیچیده بهم بانوی من
این کبودی ها، توانم را ربوده #فاطمه
تار می بینم تنت را، محترم بانوی من
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حبیب_ریاضی_پور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.