eitaa logo
آموزشگاه رسمی مداحی انوارالثقلین
4.8هزار دنبال‌کننده
199 عکس
176 ویدیو
9 فایل
اولین مرکز رسمی آموزش تخصصی علوم و فنون مداحی استان خراسان رضوی 👉 @majma_ad 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
سر خوان کرامت های تو سائل فراوان است درختان سائلت هستند اگر حاصل فراوان است نمیخواهی برای خویش حتی شعر مدحت را وگرنه بین عشاق تو چون دعبل فراوان است تویی مشکل گشا و آنقدر خوبی که میگوییم خدارا شکر اگر در کار ما مشکل فراوان است تو خیر محض داری و تو حسن مطلقی یعنی که در دیوانگان کوی تو عاقل فراوان است معز المومنین! لب تر کنی بین عزیزان هم نثار مقدمت جان های ناقابل فراوان است ملایک میبرند از کعبه تا خاک مزار تو دعاها را، اگر در بینشان حامل فراوان است حریمت خشت گل یا سنگ و آهن را نمیخواهد برای مرقد تو خشت های دل فراوان است ✒:احمد حیدری ✅http://Eitaa.com/anvarosaghalain
بند1⃣ چشم ملائک به زمینه این اولین باره مدینه رنگ بهار توی سیمای حسن میبینه میخنده و خدا هم شک ندارم میخنده جبریل داره آسمونو و ریسه میبنده صف به صف ملایکن که میان و میرن همه تو دستشون گل اومده چارمین نور خدا و میخونن براش چهار قل دستای گدایی ما بالاست شب شب کریم آل طاهاست بند2⃣ الحق خدا بازم گل کاشته مثلش نداره و نداشته واسه همین این اسم بی مثل براش گذاشته زهرا میره کنار گهوارش میشینه انگار داره خودش و تو آیینه میبینه هیچ کسی مث حسن توی حسن و جمال خدا رو آینه دار نیست حتی حاتم میدونه شبیه این آقا کریم و سفره دار نیست عیده و سر سال گداهاست شب شب کریم آل طاهاست بند3⃣ از برق چشماش شب روشن شد لبخند زد و صحرا گلشن  شد دیگه از امشب کنیه ی حیدر ابالحسن شد احمد میگیره استخاره که به زهرا امشب بگه ام الحسن یا ام ابیها حال دیگه ای داره دعای افتتاح به یمن این تولد جبرئیل اومده عیدی بگیره چون مصطفی پدر بزرگ شد قبله ی حاجت که میگن اینجاست شب شب کریم آل طاهاست ✒: احسان نوری ✅http://Eitaa.com/anvarosaghalain
🔹سحرهای اشتیاق🔹 این خانواده آینه‌های خدایی‌اند در انتهای جادۀ بی‌انتهایی‌اند خیل ملک مقابلشان سجده می‌کنند این‌ها خدا نی‌اند و لیکن خدایی‌اند هر کس که می‌رسد سر اطعام می‌برند فرقی نمی‌کند که فقیران کجایی‌اند یک «السلام» و یک «و علیک السلام» سبز این‌ها همان مقدمۀ آشنایی‌اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه‌های شریف گدایی‌اند سوگند می‌خوریم که پروانه زاده‌ایم همسایۀ قدیمی این خانواده‌ایم تو آسمان جودی و ما یا کریم تو پرواز می‌کند دل ما تا حریم تو احساس می‌کنم به تو نزدیک می‌شوم وقتی که می‌وزد سر راهم نسیم تو وقت کرامت است که از راه آمده‌ست آن آشنای کوچه‌نشین قدیم تو قرآن بی‌بدیل، حروف مقطّعه! کی می‌رسم به فهم الف لام میم تو سوگند می‌دهیم خدا را در این سحر بر پینه‌های رحمت دست کریم تو ما را همیشه سائل دست شما کند ما را به زیر پای شما خاک پا کند... ای در هوای پاک نگاهت سلام‌ها نامت نداشت سابقه‌ای بین نام‌ها ای سبزی بهار خدا سیر می‌شوند از عطر سفره‌های حضورت مشام‌ها در کوچه‌ات کسی به کسی جا نمی‌دهد مکثی نما به شوق چنین ازدحام‌ها سائل شدن کنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام‌ها تو سفره‌دار شهر خدا، ما گدای تو مثل کبوتریم و اسیر هوای تو آن‌کس که پیش پای شما خم نمی‌شود در خانۀ فرشته هم آدم نمی‌شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی‌شود دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر چیزی که از بزرگی‌تان کم نمی‌شود آرامش تو باعث طوفان کربلاست بی‌صلح تو قیام مُحَرم نمی‌شود تا کربلا رسید صدای سکوت تو این قیل و قال‌ها به فدای سکوت تو ای از هزار حاتم طائی کریم‌تر لطف تو از تمام کریمان قدیم‌تر می‌آوری به وجد تو پروردگار را ای از زبان حضرت موسی کلیم‌تر تو ابتدای نسل طهورای کوثری هرکس حسودتر به تو باشد عقیم‌تر در این مسیر رو به خدایی ندیده‌ایم از رد پای گیوۀ تو مستقیم‌تر در کربلا به آینه‌ات سنگ می‌زنند هرکس شبیه‌تر به تو جرمش عظیم‌تر آقا تو در کلام خلاصه نمی‌شوی در حضرت و امام خلاصه نمی‌شوی ✒:علی‌اکبر لطیفیان ✅ http://Eitaa.com/anvarosaghalain
🔹کربلای سکوت🔹 هنوز راه ندارد کسی به عالم تو نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو نسیم پنجرۀ وحی! صبح زود بهشت! «اذا تنفسِ» باران هوای شبنم تو تو در نمازی و چون گوشواره می‌لرزد شکوه عرش خدا، شانه‌های محکم تو به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟ به راز «عِزّةُ للّه» نقش خاتم تو من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو تو کربلای سکوتی و چارده قرن است نشسته‌ایم سر سفرۀ مُحرم تو هوای روضه ندارم ولی کسی انگار میان دفتر من می‌نویسد از غم تو گریز می‌زند از ماتمت به عاشورا گریز می‌زند از کربلا به ماتم تو فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو ✒:سیدحمیدرضا برقعی ✅ http://Eitaa.com/anvarosaghalain
بند1⃣ مجنون و بیقرارمو،تا خود صبح بیدارمو یا حسن،من خیلی دوستت دارمو ای یار آشنای دلم،ذکر تو ربنای دلم تا رو لب اسمتو میبرم،میریزه غصه های دلم باتو،خدایی میشم و محو گدایی میشم و کرببلایی میشم و خوشحالم آقا،یه عمر نوکرتم،همیشه پشت درتم دارم به این حال خودم میبالم آقا کریم ابن کریم (3) یامولا بند2⃣ ای قدرت بازوی دین،خورشید زیبای زمین یا حسن،یابن امیرالمومنین ساقی و سفره دار حرم،سردار و ذوالفقار حرم قرآن ناطق علوی،والشمس و انفطار حرم اسمت،رو لب زمزمه و راز و نیاز همه و ذکر لب فاطمه و پیغمبر آقا،صدات میزنمو وقف تو جون و تنمو از کرمت دم میزنم تا محشر آقا کریم ابن کریم(3) یا مولا بند3⃣ ای سردار جنگ جمل،حلم و صبرت ضرب المثل یا حسن،ذکرت اهلا من العسل ای سرو سربلند علی،ای ماه مو کمند علی وقتیکه تو بخندی به من،همراه تو میخنده علی عشقت،تو آب و گلمو تموم جون و دلمو هست منو حاصلمو امیدم نوکر،مگه دل نداره،جونم که قابل نداره آقا اشاره کن برات سر میدم آقا کریم ابن کریم(3) یامولا ✒: محمدجواد ابوتراب زاده ✅ http://Eitaa.com/anvarosaghalain
🔹خورشید هدایت🔹 این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه فلک آینه‌زار است امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من حسن من حسن من! مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد ✒:محمدسعید میرزایی ✅ http://Eitaa.com/anvarosaghalain