eitaa logo
خادمیاران رضوی قم
3.2هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
4هزار ویدیو
86 فایل
کانال رسمی کانونهای خدمت رضوی استان قم @Aqrqom_Modir مدیر @Aqrqom_Moavenat جانشین وخادمیاری @Aqrqom_Moavenat_F فرهنگی @Aqrqom_Moavenat_A اجتماعی @Aqrqom_Moavenat_M محله‌ای @Aqrqom_Nezarat نظارت @Aqrqom_cppr روابط عمومی @Aqrqom_Admin1 ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
شما در رابطه با زیارت امام رضا علیه السلام یکی از بهترین و ماندگارترین خاطرات من از زیارت مشهد الرضا علیه السلام مربوط به آخرین سفر مجردی من بود در سال ۸۹ روز آخر و در زیارت واع حضرت رضا علیه السلام قسمت پایین پای حضرت ایستادم و التماس کردم برای همسری حق شناس و قدر شناس و به ایشان عرض کردم آقا جان خجالت میکشم دست خالی برگردم ... بعد از بازگشت به شهر مان خیلی سریع مقدمات ازدواج من با دختری مومن و خداجو و...خلاصه همه چیز تمام فراهم شد ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ @Aqr_qom I خادمیاران رضوی قم شماره ۱
🥀استقبال باشکوه مردم قم ازرئیس جمهور تلاشگر و همراهانش، امابادلی خونین و چشمانی اشکبار امروز برخلاف دیدارقبلی، رئیس جمهور مردمی، با یاران با وفای همراهت با اندوهی غیرقابل وصف و چشمان اشکبار به استقبال آمدم امانه تنها بلکه باخیل عظیم مردم ولایت مدار قم در وعده گاه پیامبراعظم(صلوات الله علیه)که ساعت ها با اشک های آسمان، که امانش را بریده بود، منتظرتان بودیم و بادیدارتان درلباس پرچم سه رنگ ایران اسلامی سرفراز، فقط تنها کلماتی که دل سوخته ام را تسلا می بخشید، زیرلب زمزمه می کردم: شهدا شرمنده ام! ✍دلنوشته خادمیار رابط خبری ۱۴۰۳/۰۳/۱ ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom
🔰تجدید میثاق خادمیاران رضوی با خادم شهیدشان همین چند روز پیش بود که محضر بانوی کرامت رسیدند برای عرض تبریک تولد برادر و درست همان لحظات بود که مراسم تبریک با بغضهای مانده در گلو عجین گشت و زمزمه دعایی که در صحن امام رضا علیه السلام در حرم مطهر خواهر به گوش می رسید،یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله ،لحظاتی نفس گیر با دلهایی غرق در اندوه و نگرانی برای ماندنش،ماندن خادمی که عاشق بود؛ عاشق خدمت،عاشق مردم،عاشق جهاد،ولی چه میتوان کرد؟ ولی نعمت است دیگر و خاطر خواه خدّامش،میخرد... خوب هم میخرد.وخدامی که امشب باز هم آمدند؛ برای میثاقی دوباره با همان پیمان،همان عرض ارادت های خالصانه به این خاندان ،همان ماندن ها پای آرمانشان،همان جان سپردن های همیشه در میدان،همان دفاعهای جانانه از خونهای پاک به ناحق ریخته شده.آری آمدند؛ آمدند تا با خون خادم شهیدشان میثاقی دوباره بندند؛ آمدند تا اینبار که به حمائل ونشان خادمی خود نگاه می‌کنند لبخند حضرتش را عمیقتر ببینند، که چه خوب میخرد وچه خوب مزد میدهد؛ خادم این خاندان شدن انتهایش همین است یا شهید میشوی یا مورد شفاعتی ، در هر دو صورت میهمان ولی نعمتی و چه سعادتی از این بالاتر... ✍یاوررضوی معصومه سادات روح الامینی ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom
📍به مناسبت بیست و سوم ذی القعده 📌انگار روزها و مناسبتها هم دست به دست هم داده اند تا راه شهدا ادامه دار بماند وخادمیارانی که امروز باز هم آمدند ، یادشان نمی‌رود سالها پیش همین ایام بود که صدای غربت کاروانی در گوش بیابان پیچید و خواهری که بدنبال برادر ،دل نگران در مسیر کربلا قدم برمی داشت. وعاشقانی که درست ۱۴۰۰ سال است پای کار این خاندان ماندند و غربتی را به دوش میکشند که تمام شدنی نیست؛ چه غریبانه رفتند و چه خوب درس شهادت را به رهروانشان آموختند؛ و امروز خادمیارانی امام رئوف را زیارت کردند که داغی تازه بر دلشان سنگینی میکرد،داغی به بلندای ارتفاع ورزقان، ارتفاعی که رحم نکرد و آتشی که دوباره شعله گرفت و در یاد تاریخ ماند؛ آری سوزاند و سوزاند و باز هم نشان انگشتری نشان هویت بی نشان شهید جمهورشان شد تا بار دیگر صدای سرداری در گوش زمان طنین انداز شود که فرمود : «ما ملت شهادتیم،ما ملت امام حسینیم». و امروز بیست وسوم ذی القعده باز هم از جای جای ایران عزیز خادمیارانش امام رئوف را زیارت کردند تا مُهر تاییدی باشند برای ادامه راه شهدایشان، امروز ولی نعمتشان را به نیابت از شهید جمهورشان و سایر شهدای خدمت از راه دور زیارت کردند تا بگویند که ما از همان لحظه آتش گرفتن دری در کوچه ها پای کاریم تا ظهور. راستی گفتند زیارت «از راه دور» اما من هرچه فکر کردم راه دوری وجود نداشت! امروز زیارت امام رئوف از همیشه نزدیکتر بود، نزدیکتر از پنجره فولادش، نزدیکتر از پایین پای حضرت، نزدیکتر از آرامگاه شهید جمهور، آری ! پای شهدا که وسط باشد، زیارت از راه دور، به اندازه نگاه ویژه حضرت به خادمیارانش است.... به همین نزدیکی ✍یاور رضوی معصومه سادات روح الامینی ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom
❤️‍🔥دلم سوخت❤️‍🔥 مگر میشود قیام خونین را پشت پرده تاریخ قایم کرد؟؟؟ مگر میشود از کنار سوختن های به ناحق رد شد؟؟؟ ما سالهاست که از سوختن، خاطرات خوبی نداریم.از همان روزی که در کوچه ها دری سوخت تا خیمه هایی که عصر عاشورا سوختند سپس هشت سال! نَه، چهل و پنج سال دفاعی مقدس که این روزها به ورزقان رسید؛ باز هم پیکری سوخت تا بار دیگر به ما یاد آور شود رجایی ها هنوز زنده اند .چه آتشی به جانمان زد کلام جانسوز مقتدایمان که فرمود: دلم برای رییسی سوخت و خادمیاران همیشه در صحنه ای که با سخن رهبرشان سوختند و امروز باز هم به خط مقدم جبهه جنگ شناختی امدند تا به جهان عرضه دارند ما هنوز پای کار این سوختنهای به ناحق مانده ایم؛ما اجازه نخواهیم داد تاریخ دوباره تکرار شود ،اگر در کوچه ها کسی نبود علی علیه‌السلام را یاری کند ما امروز علی زمانه خود را تنها نخواهیم گذاشت و پای آرمان مقتدایمان که همان آرمان خمینی کبیر هست خواهیم ماند؛ ما اجازه نخواهیم داد بار دیگر دل رهبرمان بسوزد. چه زیبا فرمود این حکیم فرزانه به بیدار دلان در آنطرف مرزها که شما در طرف درست تاریخ ایستاده اید؛چه دلنشین کلامیست کلام نائب امام زمانم! چه آرامشی به قلبهایمان سرازیر میشود وقتی ندای حقانیت این سوختن های به نا حق، باز هم در گوش زمان میپیچد.آری طرف درست تاریخ همین ماندنها پای این سوختن های به ناحق است،همین ماندنها پای کارحسین علیه السلام همین مسیر منتهی به ظهور که ما را به سمت انقلابی عظیم و جهانی پیش میبرد.امروز میان انبوه جمعیت خادمیاران رضوی با خود اندیشیدم ولی نعمتشان چقدر دوستشان دارد و چقدر به آنها لطف دارد که نعمت به این بزرگی را نصیبشان کرده است،نعمت ماندن پای کار شهدایی که سوختند،نعمتی که به آینده موعود جهان متصل است.چقدر واژه ها عاجزند از وصف این نعمت! انگار درک این نعمت هم کار دلهاست، همان دلهایی که امام رئوف دست رویشان کشیده و انتخابشان کرده برای خودش...خادمیاران را میگویم،آری دلی که امام رئوف میهمانش باشد پای کار سوختن های به نا حق خواهد ماند. ✍یاور رضوی معصومه سادات روح الامینی ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom
🥀 باب_الجواد🥀 این روزها دلم آرام و قرار نداشت انگار من هم باید در صحن وسرایش می‌بودم.نمیدانم ! شاید توقعم زیاد است. از زمانی که اسمم را گذاشتند خادمیار، دلم میخواهد با هر بهانه ای کنارش باشم تا برایش نوکری کنم‌.امروز عجیب تر از همیشه دلم پنجره فولاد میخواهد.گاهی با خودم میگویم خادمیار آقاجان بودن اینجا و آنجا ندارد،چه در صحن وسرایش باشم چه نباشم همینکه آقا منت سرم نهاده و اجازه داده نوکرش باشم باید راضی باشم... ولی چه کنم!؟دلم به این لطف رضا راضی نمیشود، دل است دیگر و تنگ حرم.امروز فقط بودن در کنارش آرامم می‌کند میخواهم از حرم سلطان محضرش تسلیت گویم.اصلا میدانید چیست؟ من شنیده ام اگر اقا جانمان را به نام جوادش قسم دهیم خوب حاجت میدهد.امروز دلم تنگ باب الجواد است همان ورودی نور،همان یاد کاظمین که دوری اش جگرم را میسوزاند،همان لبخند و خوش آمدگویی اقا جانم.آری امروز میخواهم در همان ورودی باب الجواد غبار غربت شهادت جانسوز جوانش را میهمان قلبم کنم شاید بخاطر جوان شهیدش دعاهایم به اجابت برسد...با خودم گفتم: آقا جانم در ورودی باب الجواد دست رد به سینه ام نمیزند.ناگهان دلم لرزید انگار با گفتن باب الجواد دستی روی قلبم احساس کردم. غرق در باب الجواد بودم که یکنفر آرام در گوشم زمزمه کرد به دنبال حاجتی؟!به خودم امدم ،کسی نبود من بودم و اشک و بغضِ ورودی باب الجواد.یادم افتاد خادمیار حضرتم،صاحب والاترین مقام و بهترین رزق،یاد همان صدا افتادم و با خودم گفتم: براستی دنبال کدام حاجاتم؟! مگر نوکری این خاندان جایی برای حاجاتی دیگر می گذارد؟! از خودم خجالت کشیدم ، انگار در ورودی باب الجواد دست نوکر گدایی دوباره گرفته شده بود.سرم را پایین انداختم و زیرلب گفتم: آقا جان هر جای ایران عزیز باشم، به جان جوادت فقط نوکری ات را از من نگیر...همین. ✍یاور رضوی معصومه سادات روح الامینی ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom
بابام گفت بخند خادما نباید جدی باشن، ولی تا تصمیم گرفتم بخندم آقاهه ازم عکس رو گرفت و رفت اولش ناراحت شدم که با لباس خادمی اخم کردم اما بعدش گفتم این یه عکسه بقیه لحظه‌های عمرم هر کدوم یک عکس میشه. از اون لحظه تا میشه لبخند می‌زنم خادم امام رضا باید همیشه لبخند روی لبش باشه چون همیشه امام رضا جلوی چشمشه، مگه نه؟ کانال رسمی کودکانه حرم امام رضا علیه السلام @Ahoonama ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom
ما سالهاست مدیون کوچه هاییم! امروز کوچه ها باز هم چه غریبانه میگریند.صدایی در گوش زمان می پیچید،انگار باز هم کسی نفس خود را به قربانگاه برده است.و باز هم قربانگاهی میان کوچه های بی کسی که سالهاست تنهایی امام زمان را فریاد میزنند! آری هنوز هم صدایشان به گوش میرسد، همان کوچه هایی که به جرم یاری امام زمان سوزاندن دری را در سینه های سوخته ما به یادگار گذاشتند تا کوچه هایی که به مسلخ کشیده شدن امام زمان را در یادها زنده نگه داشتند.همانها که انتهایشان به شام رسید و چه خوب در رساندن صدای دردِ اسارت امانت داری کردند.صدای کوچه های بی کسی می آید! همانهایی که تنهایی مسلم بعد از نماز جماعت را فریادمیزنند،همانهایی که پناه بی پناهی سفیر امام زمان بودند،همانهایی که صدای سوختن بند بند وجود مسلم را به تمام دنیا رساندند.کوچه ها شاهد بودند که افتادن از بالای دارالاماره برای آنکس که نفس خود را در راه یاری امام زمانش قربانی کرده است دردناک نبود.مسلم قبل از رفتن به بالای دارالاماره شهید شد.آخر میدانید چیست؟شهادت که درد ندارد! این شهید شدن قبل از شهادت است که اینهمه درد دارد.آن لحظه که امام زمانش در راه مسلخ بود و مسلم تنها میان کوچه های بی کسی دستش از چاره کوتاه که به امامش بگوید برگرد،آن لحظه با درد شهید شد.آری کوچه ها به ما گفتند،آنها هم شاهد بودند هم صدا!کاش ما هم همصدا با کوچه ها تنهایی امام زمان را جهانی فریاد زنیم تا ظهور محقق شود. ✍یاور رضوی معصومه سادات روح الامینی ____ به جمع خادمیاران رضوی قم بپیوندید👇 🌐@Aqr_qom