حالت مخاطب متفکر (تکیه دادن سر به دست و پرانرژی) خود دو صورت دارد:
1- اگر مخاطبی که در فکر فرو رفته خود را به جلو (به سمت گوینده) متایل کرده به معنای نگرش مثبت و اعتماد به گوینده است.
2- اما اگر به جلو متمایل نیست (راست نشسته یا حتی خود را عقب بکشد) نشان میدهد به گویند نگرش منفی، بدبینانه و انتقادی دارد.
بریدهای از کتاب «زبان بدن - الیزابت کونکه»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
انسان تا عملی جدید را درنیافته خود را کامل میداند، ولی بعد از اینکه دانست غیر از معلومات و اطلاعات او در جهان علمها و اطلاعات دیگر هست به نقصان و حقارت خود پی میبرد. و به همین جهت است که افراد بیعلم و بیاطلاع بسیار مغرور میشوند، زیرا تصور میکنند همه چیز میدانند...
(بریدهای کتاب "سینوهه")
www.arabasadi.ir
@arabasadiir
در جامعهای که اطفال متولد نشوند، به زودی اکثر ملت را پیرمردان و پیرزنان تشکیل میدهند و آن ملت معدوم میشود...
(بریدهای کتاب "سینوهه")
توضیحات:
جالب اینجاست که این کتاب را "میکا والتاری" نویسنده شهیر فنلاندی در سال 1945با برداشت از متون باقی مانده از 350 سال قبل از میلاد مسیح نوشته است.
www.arabasadi.ir
@arabasadiir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتک خوردن بانوی آمر به معروف در نارنج استان شیراز
و تحلیل چرایی این گونه رفتارها
👇👇👇
تحلیل خلاصه وار حرکات فوق در جامعه با پاسخ دادن به چند سوال اساسی
✅ 1- پیشنه این حرکات چه است؟
پیشینه این برخورپهای فیزیکی شبهات ذهنی (در مولفههای 1- دین 2- بزرگان دین 3- نظام 4- بزرگان نظام 5- ملیت) است که به علت حل نشدن اکت مجازی (فعالیت در فضای محازی) و یا درنهایت به بگو مگو و بحث لسانی و گفتاری (در جلسات) ختم میشد.
✅ 2- الان جامعه در چه مرحلهای هستیم؟
الان شبهات حل نشده ذهنی که نتیجهاش درنهایت میشد اکت مجازی و در نهاین بحث لسانی، از مرحله ذهنی عبور کرده و وارد مرحله بعدی (قلب و احساسات) شده که نتیجه آن میشود نفرد و کشیده شدن کنشها به کف خیابان.
✅ 3- گامهای بعدی این حرکات چه خواهد بود؟
دو قطبی سازی و جنگ داخلی (سوریه سازی)
که در این دو قطبی سازی ضمن اینکه دو قطب با هم تقابل دارند هردو گروه با حاکمیت نیز در قابل هستند.(مثالش در سوریه داعش و جبه النصر را بودند)
یک گروه میگویید چرا حاکمیت خشونت طلبها و چماق بدستها را جمع نمیکند.
گروه دیگر میگوید چقدر مماشات چرا حکومت بیحجابها را جمع نمیکند.
(فراموش نکنیم دو لبه قیچی ظاهرا علیه هم حرکت میکنند اما یک نتیجه را به بار میآورند و آن قطعه قطعه شدن پارچه است که بین این دو تیغه قرار دارد و از آن فاجعه بارتر اینکه قیچی در دست یک نفر است...)
و گام بعد از دو قطبی سازی و درنتیجه تضعیف حاکمیت و خسته شدم ملت
😱 ضربه نهایی است:
ضربه نهایی میتواند یک یورش نظامی برق آسا و تمام کننده باشد (مانند آنجه در عراق اتفاق افتاد که البته این برای کشور ما بعد است، زیرا حمله و اشغال نظامی باعث اتحاد داخلی خواهد شد که دشمن این را نمیخواهد)
یا یک اقدام سیاسی مانند به رسمیت شناختن حکومت جدید (انقلابیها) و یا حتی از آن بدتر به رسمیت شناختن حکومتهای محلی (قطعه قطعه کردن ایران)
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
اوردوز در تبلیغ:
[در تبلیغ باید ظرفیت مخاطب را در نظر گرفت و توجه داشت که مخاطب اوردوز نکند...]
مقدمه
حتی بهترین، مفیدترین و ضروریترین چیزها اگر بیش از حد مصرف (خورده یا خورانده) شود دقیقا جواب عکس خواهد داد.
به عنوان مثال: اگر دارویی که برای زنده مانی یک بیمار الزامی است به صورت اوردوز به وی خورانده یا تزریق شود دیگر نه تنها مفید نیست بلکه خود تبدیل به قاتلی کشنده برای وی خواهد شد...
اوردوز در تبلیغ:
در تبلیغ (هر نوع تبلیغی حتی آگهیهای بازرگانی) هم اینگونه است اگر بهترین و ارزشی ترین محتوا در بهترین شکل و فرم اما بیش از حد به مخاطب ارائه (تاکید) شود دیگر نه تنها جواب نمیدهد بلکه جواب کاملا عکس خواهد داد.
همانچیزی که در بین عوام مردم به لج کردن معروف است.
(ایقد تلویزیون و روزنامهها و آخوندا و... گفتن و گفتن و گفتن که مردم لج کردن).
پس درواقع "اوردوز" تبلغ نیست بلکه خود یک ضد تبلیغ است.
مثال:
در مورد زیارت امام رضا و یا سفرر حج تبلیغ به اندازه (نه اوردوز) انجام شده است.
مردم همه بههردیدگاه سیاسی و در هر سطح از اعتقادات مذهبی اگر موقعیتش فراهم شود به این سغر مشرف میشوند.
اما آنچه امروز در جامعه (عمومیت جامعه) در مورد حجاب به وجود آمده است یک بخشش بر میگردد به همین عدم توجه به اوردوز مخاطب در تبلیغ...
یک مثال ملموس و عینی تری:
اگر کسی(از نزدیک ترین افراد) به شما خوبیای کند و شما از وی تشکر کنید
بار اول، دوم، سوم شاید طبیعی باشد و طرف نیز عکس العمل طبیعی نشان میدهد اما اگر این تکرار در تشکر به بار 10 و 15 برسد حتما عکس العمل وی نیز تغییر خواهد کرد و مثلا ممکن است بگوید:«چیزی شده؟؟، مشکلی پیش آمده؟؟ داری مسخره میکنی؟؟ و...»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
امروز مسئله این است: «گفتن»
[گفتن در خیابان، گفتن در منبر، گفتن در فضای مجازی، گفتن در تلویزیون و...]
اما سوال این است: «کدام گفتن؟»:
1- صرف گفتن؟
یا
2- گفتن موثر؟
1- صرف گفتن مستقیم و واضح و آشکار: در بهترین حالت علم در خوداگاه ذهن ایجاد میکند.
به عقیده تمام رفتار شناسان علم در خوداگاه رفتار را کنترل نمیکند مگر با مراقبه آگاهانه (همه ما حوزویها میدانیم غیبت حرام است اما چند درصد غیبت نمیکنند؟؟؟)
(چند از درصد از کاشفان حجاب علم ندارند و نمیدانند کشف حجاب شرعا حرام و قانونا جرم است؟؟؟)
2- اما گفتن در لفافه و هنرمندانه (هنرپژوهان معتقدند اثری هنری مندانه تر است که پیامش ضمن منتقل شدن به مخاطب مخفی باشد -هرچی مخفی تر هنرمندانه تر- یعنی مخاطب بدون اینکه حس کند به وی امر یا نهی شده خودش به آن نقطهای و نتیجه برسد که مد نظر فرسنده است.)(چرا قرآن اینقدر از داستان استفاده کرده است؟)
این روش (که البته نیاز به استعداد ذاتی و بیشتر از آن کار و تلاش برای فراگیری دارد) در دنیا معروف است به روش پروگرام کردن ناخودآگاه ذهن.
و تمام رفتارشناسان معتقدند رفتار واقعی (خود انسان بدون فیلم بازی کردن و مراقبه و...) را ناخودگاه ذهن کنترل میکند، نه خودآگاه.
(در جنگ بین خودآگاه و ناخودآگاه درنهایت آنچه عنان کنترل رفتاری فرد را در اختیار میگیرد علمی که به صورت واضح به مخاطب منتقل شده و در خودآگاه ذهنش جا گرفته است نیست. بلکه آنچیزی است که به صورت نامحسوس و هنرمندانه در ناخودآگاه ذهن وی جا داده شده است میباشد.)
با این تفاصیل کدام نوع گفتن (در منبر و تریبون و...) وظیفه ما و نیاز جامعه است؟؟؟
گفتن صریح که نتیجهاش در بهترین حالت میشود پروگرام کردن خودآگاه ذهن (علم دادن) یا گفتن هنرمندانه و پروگرام کردن ناخودآگاه (ایمان دادن)؟؟؟
رسانههای (منبر، تریبون، سینما، فضای مجازی و...) موفق از کدام نوع گفتن بهره میبرند؟؟؟
صرف گفتن؟؟؟
یا گفتن موثر؟؟؟
پاسخ:
قطعا (همواره و همیشه) رسانهای موفق است که اولویتش را مخاطب و شناخت مخاطب (گرینده به عنوان اصلی ترین رکن رسانه) قرار داده و با توجه به نیاز و ذائقه پیام ارسال نماید.
پس اگر رفتار مخاطب منبر و تریبون ما (بی حجابی، کاشت ناخن و...) از روی جهل است، گفتن صریح (علم دادن) هم میتواند موثر باشد اما اگر رفتارش از روی جهل به مسئله نبوده و مسئله را کامل میداند آنگاه وظیفه چیست؟؟؟؟
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کلیپ، یک تحلیل
موضوع این کلیپ از این قرار است که در انگلستان تعدادی از بچهها با شلوارک میرن مدرسه و مسئولین مدرسه با ایشان برخورد میکنند.
وقتی والدین اعتراض نموده و گرمای هوا را بهانه میآورند.
مسئولین مدرسه پاسخ میدهند باید قانون رعایت شده و در هر صورت بچه با لباس فرم بیاییند مدرسه...
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
تحلیل این کلیپ
یکی از ویژگیهای مهم نسل Z زد (متولدید 1995 الی 2010 که در ایران معروفاند به دهه هشتادیها) و مخصوصا نسل آلفا (دهه نودیها) قانون گریزی و ساختار شکنی است.
اصولا به دو روش کلی میتوان با این ویژگی در این نسل برخورد کرد:
1- تقابل با این وژگی و تلاش در از بین بردن این ویژگی در این نسل
2- سازگار شدن با این ویژگی و مدیریت این ویژگی در این نسل
کشورهای پیشرفته بجای مقابله با این ویژگی (قانون گریزی و ساختار شکنی) خود را با این ویژگی وفق میدهند.
یعنی بجای اینکه انرژی خودشان را صرف مبارزه با این ویژگی ذاتی (قانون گریزی و ساختار شکنی) این نسل (Z و الفا) نماید، این ویژگی را در این نسل پذیرفته و فن بدلی برای خنثی کردن اثر مخرب این ویژگی در این نسل ابداع کرده است.
از اینرو برای اینکه این نسل ساختارها و قوانین ایدئولوژیک و ارزشی جامعه را نشکند و زیر پا نگذارد تعدادی قانون و ساختار که نه از نظر فرهنگی و نه از منظر ایدئولوژی برای جامعه و فرهنک غرب ارزش ذاتی ندارد (مثل لباس فرم) را برای نسل زد و الفا جعل نموده و بر آن پا فشاری میکند تا در نهایت اگر این نسل بنا به ویژگیهای ذاتیاش شروع به ساختار شکنی و قانون گریزی کرد ساختاری را بشکند و قانونی را زیر پا بگذارد که اصولا جعل شده تا با شکسته شدنش این ویژگی نسل زد و آلفا را ارضا نموده و ایشان را مشغول و سرگرم خود نماید تا در سایه آن ارزشها و ساختارهای ارزشی و ایدئولوژیک دستخوش حمله این نسل ساختارشکن و قانونگریز (در نوجوانی که اوج هیجان این نسل است) نشود.
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
اما در کشور ما
در کشور ما نیز نسل زد (دهه هشتادیها) و آلفا (دهه نودیها) دارای همان ویژگی (ساختار شکنی و قانون گریزی) میباشند اما از آنجا که مدیریت نشده است از این رو ساختارهای ارزشی و ایدئولوژیک را میشکمند و درنهایت ما به دنبال مبارزه و سرکوب این ویژگی در این نسل میافتیم.
البته تحلیلهای عوامانه و کف خیابانی در جامعه وجود دارد که حتما شما هم شنیدهاید:
اینها (حاکمیت) سر ملت را به حجاب گرم کرده تا از مطالبات واقعی ملت مانند اقتصاد و معیشت در امان باشد.
که بنده به شخص این تحلیل را قبول ندارم.
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
افراد کمهوش را در برخورد اول بشناسید!
افراد کمهوش میتوانند شما را به دردسر بیندازند، اگر میخواهید این دسته از افراد را بهتر بشناسید این متن را بخوانید.
هوش دقیقا به چه چیزی گفته میشود؟
به طور کلی میتوان هوش را در سه دسته جای داد: علمی، تحلیلی و کاربردی.
در میان تمامی تعاریف از هوش میتوان گفت بهترین تعریف را وکسلر دارد: «هوش به معنای تفکر عاقلانه، عمل منطقی و رفتار موثر در محیط است.»
افراد باهوش و کمهوش رفتارهایی دارند که قابل تشخصی و تمیز دادن هستند و میتوان رفتار افراد را مورد سنجش قرار داد تا بتوانیم وجه تمایز افراد کمخوش و باهوش را به طور دقیق بیان کنیم.
ویژگیهای افراد کمهوش و باهوش:
«ادامه دارد...»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
ویژگیهای افراد کمهوش:
1- اشتباهاتشان را نمیپذیرند
از خصیصه افراد کمهوش این است که دیگران را برای اشتباهاتی که خودشان انجام دادهاند سرزنش میکنند. در صورتی که فرد با اصالت و باهوش اشتباهاتش را میپذیرد و در صورت لزوم عذر خواهی میکند.
افراد باهوش از اشتباهات خود درس میگیرند و سعی میکنند دیگر آن را تکرار نکنند درحالی که افراد کمهوش فرا فکنی میکنند.
«ادامه دارد...»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
«ادامه»
ویژگیهای افراد کمهوش:
2- افراد کمهوش حق را از آن خود میدانند!
افراد باهوش در بسیاری از مسائل و درگیریها خود را جای فرد مقابل گذاشته و او را درک میکنند و استدلالات موجود را تحلیل و بررسی میکنند، این در حالی است که افراد کمهوش حاضر نیستند فرد مقابل را درک کنند و بدون گوش کردن به استدلال وی، همچنان حق را با خود میدانند و تا ابد میتوانند بحث پیش آمده را ادامه دهند.
(با افراد کم هوش میتوان ساعتها بلکه ماهها بحث کرد و به نتیجه نرسید، پس بهتر است از همان ابتدا با این افراد وارد بحث نشویم).
اصلی ترین نشانه افراد باهوش وجود درک و استدلال مسائل است.
افراد کمهوش بر این باورند که نسبت به افراد باهوش از برتری خاصی برخوردارند که به این پدیده "دانینگ-کروگر" میگویند و توسط دو روانشناس با این نامها مطرح شده است.
«ادامه دارد...»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
Dunning-Kruger Effect
اثر دانینگ - کروگر
اثر دانینگ – کروگر به زبان ساده میگوید: «افرادی که در یک مهارت ضعیف هستند، معمولاً ارزیابی خوبی از وضعیت خود نداشته و متوجه نیستند که در آن مهارت ضعیفاند. از این رو خود را در آن مهارت بسیار قوی میپندارند.»
آنچه ما به عنوان اثر دانینگ – کروگر میشناسیم در سال ۱۹۹۹ در مقالهای تحت Unskilled and Unaware of It منتشر شد. عنوان مقاله محتوای آن را به خوبی نشان میدهد: "افراد بیمهارتی که از بیمهارتیِ خود ناآگاهاند"
افرادی که دانش کمتر از میانگین دارند، با دو مشکل بهصورت همزمان مواجه هستند:
1- نتیجهگیریهای اشتباهی دارند و بر اساس همان نتیجهگیریها خطاهای مکرری را مرتکب میشوند.
2- به دلیل نداشتن دانش و مهارت ، سطح توانایی خود را نیز درک نمیکنند و متوجه این عدم توانایی خود نمیشوند.
چگونه اثر دانینگ کروگر را از بین ببریم؟
برای از بین بردن این اثر در زندگی شخصی خود، چندین راه حل وجود دارد:
1- همواره باید دانستههای خود را غربال کرده و به روز رسانی کنیم.
2- نظرات سایر افرادی که دیدگاه متفاوتی با ما دارند را در نظر بگیریم.
3- به دنبال بازخورد سایر افراد معتمد در حوزههای تخصصی مورد نظرمان باشیم و از نظرات آنها استفاده کنیم.
4- نسبت به نظرات و انتقادات سازنده پذیرا بوده و از داشتن رفتار تدافعی خودداری کنیم.
5- به دانستن اطلاعات و مهارتهای مختلف تظاهر نکرده و واقعیت خود را بپذیرید.
6- یادگیری و رشد دائم را به اولویت اول و اصلی زندگی خود تبدیل کرده و همیشه رویکرد یادگیری را ادامه دهیم.
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
«ادامه»
ویژگیهای افراد کمهوش:
3- پاسخ افراد کم هوش به تعارضات پرخاشگری و رفتار توهین آمیز است
نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که همه ما گاهی عصبانی میشویم، اما این امر در افراد کم هوش مدام تکرار میشود. در واقع زمانی که همه چیز بر وفق مرادشان نیست رفتار پرخاشگرانه و توهین آمیز از خود نشان میدهند.
دانشمندان بسیاری روی این موضوع تحقیق کرده و در نهایت رابطه مستقیم هوش پایین و رفتار پرخاشگرانه را تایید نمودهاند.
«ادامه دارد...»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
«ادامه»
ویژگیهای افراد کمهوش:
4- خود برتر بینی
افراد باهوش همیشه سعی دارند به دیگران اعتماد به نفس بدهند و از بقیه تعریف میکنند با این تفاوت که افراد کم هوش بر این باورند که از همه بهتر هستند و در بسیاری از مواقع با خراب کردن شخصیت دیگران سعی در بالا کشیدن خود دارند.
از آن جایی که انسانیت اصلی ترین عامل تکامل یک فرد است، بنابراین کنار آمدن با دیگران و خوب رفتار کردن با آنها از نشانههای افراد باهوش است.
«ادامه دارد...»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
یک چالش:
«چگونگی ارتباط موثر با دانشآموز!!!»
یکی از دوستان در جایی مطرح کردند: «امسال اولین ساله رفتم متوسطه دوم ممنون میشم اگر تجربهای جهت ارتباط گیری و صحبت و... با نوجوان این مقطع دارید بیان فرمایید»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1- ارتباط موثر با نوجوان (دانشآموز)
برای پاسخ به این چالش که:«چگونه با دانشآموز ارتباط (ارتباط موثر) بگیریم؟» باید اول مشخص کنیم که:
✅ نقش ما در مدرسه چیست؟(من مشاور امین در چه قالبی قرار است با دانشآموز ارتباط بگیرم؟
(در نقش: مدیر، ناظم، دبیر، معاون پرورشی، روحانی، امام جماعت مدرسه و یا یک دوست؟؟؟)
و برای اینکه بتوانیم به این چالش جدید بهتر پاسخ را بدهیم باید به سوال مقدماتی تری پاسخ دهیم:
✅دانش آموزی که میخواهم با او ارتباط موثر بگیرم از کدام دسته فوق بیشترین اثر پذیری را دارد؟
(مدیر، ناظم، دبیر، معاون، روحانی مدرسه یا دوستان؟)
"ادامه دارد..."
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
2- ارتباط موثر با نوجوان (دانشآموز)
✅ نقش مربی امین در مدرسه چیست؟(مشاور امین در چه قالبی قرار است با دانشآموز ارتباط بگیرم؟)
از آنجا که دانشآموزان (رنج سنی هفت ساله دوم زندگی، به خصوص ابتدایی، متوسط اول و حتی متوسطه دوم) بیشترین اثر پذیری را از دوستان و در مرحله بعد گروه همسالان و سپس... دارند به عنوان یک مربی امین دغدغهمند اگر قرار است تاثیر گذار باشم باید به عنوان یک دوست با ایشان ارتباط بگیرم.
✅ در نتیجه چالش بعدی که باید به آن بپردازیم:«روشها و راهکارهای ارتباط موثر دوستانه با نوجوان» خواهد بود.
"ادامه دارد..."
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه بچهها را به قرآن علاقهمند کنیم؟؟؟
(یا چگونه برای بچهها حتی قبل از یاد گرفتن خواندن و نوشتن در مورد آموختن قرآن ایجاد علاقه و انگیزی کنیم؟)
یکی از راههای علاقهمند کردن کودک به قرآن ساختن خاطرات خوش برای وی با (از) قرآن است. (قرآن زیر زبونش مزه کنه)
به گونهای که یکی از آرزوهایش شود:
"کی باشه خودم قرآن خواندن یاد بگیرم و از خواندن این قصهها لذت ببرم"
✅کاربستش به این شکل است:
از آنجا که بچهها به قصه علاقهمند میباشند قصههای قرآن را به اینگونه که:
قرآن را باز کنیم و وانمود کنیم داریم از روی قرآن قصه میخونید اما نه به زبان سنگین ترجمههای موجود بلکه به زبان کودکانه قصه را برای بچه بیان کنیم.
سعی کنید روزی یکی یا نهایتا دوتا قصه برای بچه بگیم (تا تشنگیشان باقی بماند)
از اینکه قصه تکراری (قصیه پریروز) را دوباره برای بچه بگید اصلا نگران نباشید. چراکه بچهها با تکرار مشکل ندارند و از آن لذت میبرند (شاید دیده باشید کودکان کارتن تکراری را بارها و بارها میبینند و اصلا هم از آن خسته نمیشوند)
(باز نشر مطالب صرفا درصورت پاک نکردن پیوند کانال و سایت زیر جایز میباشد)
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
به تبسمهای سیاستمداران، روحانیون، مدیران شرکتهای غولپیکر و رهبران جهانی نگاه میکردم. به این نتیجه رسیدم که تبسم زمانی کارسازتر میشود که آهستهتر شکل بگیرد.
بریدهای از کتاب "چگونه با هر کس صحبت کنیم"
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
وقتی میخواهید با کسی ارتباط بگیرید. بلافاصله به او تبسم نکنید. بلکه لحظهای به چهرهاش نگاه کنید، کمی مکث کنید. در حالت چهرهاش دقیق شوید و بعد بگذارید تبسمی بزرگ و گرم بر چهرهتان بنشیند تا چشمانتان را در خود غرق کند. این تبسم روی شخص مخاطب شما تأثیر فراوان بر جای میگذارد.
اینگونه آنها تصور میکنند که تبسم شما تنها آنها را لحاظ کرده است.
بریدهای از کتاب "چگونه با هر کس صحبت کنیم"
@arabasadiir
www.arabasadi.ir