مصادر الأفعال.pdf
346.4K
📚کتاب "مصادر الأفعال"
✍🏻 مهندس رافد
📌 388 مصدر فعل های فارسی وعربی
📌 همراه ماضی، مضارع، وامر فارسی
#اللهجة_العراقية
🇮🇷 نامت چيست؟ 🤵
📖 ماإسمُكَ ؟
🇮🇶شِسمِك؟
🇮🇷 نامت چيست؟ 🧕
📖 ما إسمُكِ؟
🇮🇶 شِسمِچ؟
🇮🇷 حالت چطور است؟ 🤵
📖 کیف حالُكَ؟
🇮🇶إشلُونِكَ؟
🇮🇷 حالت چطور است؟ 🧕
📖 كَيفَ حالُكِ؟
🇮🇶 إشلونچ؟
🇮🇷حالتان چطور است؟
📖كيفَ حالُكُم؟
🇮🇶إشلُونُكُم؟
🇮🇷 بخير ، وَ الحَمدُاللّه
📖خوبم خدا را شكر
🇮🇶 زِين،إي الحمدُ اللّه
🇮🇷 خوب نیستم
📖 لَستُ بخَير
🇮🇶 مو زِين
🏳 صَلَّی اللهُ عَلَیْكَ یا أَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی أَیُّهَا الزَّکِیُّ الْعَسْکَرِیُّ
💐 ولادت با سعادت یازدهمین حجت خدا، پدر بزرگوار امام زمان ارواحنا فداه، حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام تبریک و تهنیت باد.
#انجمن_علمی_زبان_و_ادبیات_عربی
#دانشگاه_لرستان
💢 قواعد آموزشی 💢
🔹نکاتی در مورد باب اِسْتِفْعال
الف) معنی این باب غالباً برای طلب ودرخواست کاربرد دارد.
ب) فعل ماضی در این باب سه حرف زاید دارد برای تشخیص حروف زائد باید به ماضی سوم شخص مفرد مذکر غایب مراجعه کنیم.
ج) در باب : اِسْتِفْعال حرف «سـ» جزء حروف اصلی نمی باشد
د) در میان هشت باب فقط باب اِسْتِفْعال دارای ســــــه حرف زائد اس.
هـ) کلمات زیر در نگاه اول باب استفعال هستند اما چون حرف (سـ) جزء ریشه ی فعل است باب اِسْتِفْعال نمی باشند مانند «استمعَ ، استرقَ ، استترَ، استوی، استلمَ ...»
و) فعل های ماضی سوم شخص مفردی که در ثلاثی مزید حر کت حرف آخرشان فتحه ـَـ باشد، حرکت حرف ماقبل آن نیز باید حتما فتحه ـَـ باشد
ز) فرق فعل ماضی و امر در این باب فقط از روی علامت فتحه ــَ وکسره ــِ تشخیص داده می شود اگر حرف مانده به آخر فتحه ـَـ باشد فعل ماضی است و اگر حرف مانده به آخر کسره ـِـ باشد فعل امر است
ح) باب استفعال وزن دیگری در مصدر دارد که بر وزن إستِفالَة می آید : إستراحة ـ اِستقامة ـ اِستفادة
🔹نکاتی در مورد باب اِفْتِعال
الف ) برای تشخیص حروف زاید به سومین شخص مفردِ فعل ماضی مراجعه می کنیم
ب ) باب اِفتعَال دو حرف زاید دارد
ج) کلمه ای که حرف دوم آن « تّـ » باشد باب اِفْتِعال است: اِتَّحدَ ، اِتَّخذَ ، یتَّجِهُ ، مُتَّحد
د) فعل های باب «افتعال» حرف سوم آن ها داری «تـ» است
هـ) مهم: کلمه های «انتاج و ایتاء» که حرف سوم آن ها «تـ» می باشد باب اِفْتِعال نیستند
و) کلماتی وجود دارند که در نگاه اول باب اِنفعَال یا اِفْتِعال می باشند برای اینکه اشتباه نشود سه حرف اصلی آنها را پیدا می کنیم، اگر در ریشه ی آنها اولین حرف اصلی «نـ» باشد باب «اِفْتِعال» می باشد در
غیر این صورت باب « اِنفعَال» می باشد مانند: انتشرَ ، انتظرَ ، إنتخبَ ، إنتقمَ ، إنتصرَ که همگی باب «اِفْتِعال» می باشد.
ز) فرق فعل ماضی و امر در این باب فقط از روی عالمت فتحه ـَـ وکسره ـِـ می باشد اگر حرف مانده به آخر فتحه ـَـ باشد ماضی است واگر اگر حرف مانده به آخر کسره ـِـ باشد امر است.
🔹نکاتی در مورد باب اِنفعَال
الف) برای تشخیص حروف زاید به سومین شخص مفرد فعل ماضی مراجعه می کنیم
ب) باب اِنفعَال دو حرف زاید دارد
ج) در معنی باب اِنفعَال معموال از واژه ی «شد ـ می شود» استفاده می کنیم
د) در باب« اِنفعَال» حرف «نـ» جزو حروف اصلی نمی باشد
هـ) فرق فعل ماضی و امر در این باب فقط از روی علامت فتحه وکسره می باشد اگر حرف مانده به آخر فتحه ـَـ باشد ماضی است و اگر حرف مانده به آخر کسره ـِـ باشد، امر است
و) فعل های باب اِنفعَال همیشه لازم است یعنی در معنی به مفعول نیاز ندارند: اِنصرفَ ، ینقلبُ
ز) مصدر های ثالثی مزیدی که اولشان حرف « اِ» باشد در فعل ماضی وفعل امر این باب ها نیز حتما حرف اولشان « اِ» می باشد.
🔴چرا فعل های امر در باب های » اِسْتِفْعال ـ اِفْتِعال ـ اِنْفِعال « نیاز به »اِ« دارند ؟ چون ما فعل امر را از روی مضارع درست می کنیم وحرف بعد از حرف مضارع در این باب ها ساکن است و ابتدا به ساکن در عربی
خوانده نمی شود پس باید «اِ» بیاوریم تا خوانده شود.
🔹نکاتی در مورد باب تَفَعُّل
الف) برای تشخیص حروف زاید به سومین
شخص مفرد فعل ماضی مراجعه می کنیم
ب) باب تَفَعُّل دو حرف زاید دارد
ج) فعل ماضی باب تَفَعُّل حرف «تَـ» دارد نباید فعل ماضی این باب را با فعل مضارع اشتباه گرفت
د) فعل امر این باب نیاز به «اِ» ندارد چون حرف بعد از حرف مضارع دارای حرکت است به عبارت دیگر چون در مصدر «اِ» ندارد پس امرش نیز نیاز به «اِ» ندارد
هـ) اگر فعل های باب تَفَعُّل را صرف کنیم ماضی وامر باب تَفَعُّل در صیغه های مثنی مذکر وجمعِ مذکر ومونث دقیقامانند هم می باشند .
ماضی : تَفَعَّال ، تَفَعَّلُوا ، تَفَعَّلْنَ // امر : تَفَعَّال ، تَفَعَّلُوا ، تَفَعَّلْنَ
🔴نکته: سه باب « اِفتِعال، اِنفِعال و تَفَعُّل» برای مُطَاوَعَه به کار می روند مُطَاوَعَه یعنی اثر پذیری
مثال: کَسَرَ الطِفلُ الزُجَاجَةَ فَانکَسَرَ
کودک شیشه را شکست پس شکسته شد.
ادامه دارد.. ❤️
#نکات_قواعدی
💢قصة وعبرة💢
رجل فقير .. زوجته تصنع الزبدة
وهو يبيعها في المدينة لإحدى البقالات
وكانت الزوجة تعمل الزبدة على شكل كرة ووزنها كيلو وهو يبيعها على صاحب البقالة ويشتري بثمنها حاجات البيت وفي أحد الايام شك صاحب المحل بالوزن .. فقام بوزن كل كرة من كرات الزبده فوجدها (900) جرام فغضب من الفقير وعندما حضر الفقير في اليوم التالي قابله بغضب وقال له لن أشتري منك ؛ لأنك تبيعني الزبدة على أنها كيلو ، ولكنها أقل من الكيلو بمئة جرام حينها حزن الفقير ونكس رأسه ثم قال نحن يا سيدي لا نملك ميزاناً، ولكني اشتريت منك كيلو من السكر! وجعلته لي مثقالاً ؛ كي أزن بها الزبدة.
مرد فقیری .. همسرش کره درست میکرد واو برای یکی از بقالی های شهر میفروخت
وهمسرش کره را دائره ای شکل در وزن یک کیلو درست میکرد واو میفروخت وبا پولش وسائل خانه را تهیه میکرد روزی صاحب مغازه در وزن شک کرد ...وهرکدام از کره ها را که وزن کرد (900) گرم بود از دست فقیر عصبانی شد وروز بعد هنگامی که فقیر آمد با او برخوردی با عصبانیت داشت وبه او گفت دیگه ازتو خرید نمی کنم چون تو کره را به عنوان یک کیلو می فروشی ولی صدگرم کمتر است، فقیر ناراحت شد وسرش را به زیر انداخت سپس گفت آقا ما ترازو نداریم ولی من یک کیلو شکر ازشما خریدم وآن را ترازو کردم تا با آن کره را وزن کنم...
#قصص_قصیرة