🔪🔪🔪
القاضي سالها:
قاضی از خانم پرسید:
"ليش يابنتي فلقتي راس زوجك نصيين ☹️؟"
دخترم چرا به سر همسرت زدی و سرش را دو نصف کردی؟
فقالت له :
خانم به قاضی گفت:
ياحضرة القاضي،كنت اجمل طالبه في كليه الطب 😷،وهو المعيد مالتي 😒
آقای قاضی ، من زیباترین دانشجو پزشکی بودم ،واو استاد یار من بود
حبني وطيرني فوك السحاب بوعودهُ وكالي :
دوستم داشت و با وعده هایش مرا بر روی ابرها به پرواز در اورد وبه من میگفت
راح اخليج تسوين ابحاثج وتحققين ذاتج،
میگذارم بحث های علمیت را انجام بدهی و به آرزوهات برسی
وايضا راح اساعدج في الصغيرة والكبيرة😍
همچنین در امورات بزرگ و کوچک کمکت میکنم
كلت لنفسي: الحمدلله ،ياكريم يا الله ☺️
به خودم گفتم؛ خدایا شکرت ای خدای کریم
بعد الزواج ........
#این_داستان_ادامه_دارد
#قسمت_اول
#عربی_مبین
https://eitaa.com/arabic_mobin ✅
گروه آموزشی عربی مبین
🔪🔪🔪 القاضي سالها: قاضی از خانم پرسید: "ليش يابنتي فلقتي راس زوجك نصيين ☹️؟" دخترم چرا به سر همسرت
بعد الزواج ........ما حسيت بروحي غير واني بيدي احمد ومحمود وابراهيم وفاطمه وارضع ب سلوى😳
بعد از ازدواج ..... به خودم امدم و نفهمیدم که احمد و محمود و ابراهیم و فاطمه را دارم وبه سلوی هم دارم شیر میدم
نسيت ابحاثي واحلامي ....وكل ما اطلب منه حاجه يكول تعبان وماله خلك يسمع صوتي ولا صوت اولاده 😔
فراموش کردم مباحث علمیم و ارزوهایم را.......و هر وقت درخواستی ازش میکنم میگه خسته ام و حوصله شنیدن صدای من وصدای بچه ها را نداره
استحملته لغايه البارحه .......البارحه ياسياده القاضي 😏
تا دیشب تحملش کردم دیشب .....دیشب ای اقای قاضی
#این_داستان_ادامه_دارد 😁
#قسمت_دوم
#عربی_مبین
https://eitaa.com/arabic_mobin ✅
گروه آموزشی عربی مبین
بعد الزواج ........ما حسيت بروحي غير واني بيدي احمد ومحمود وابراهيم وفاطمه وارضع ب سلوى😳 بعد از ازدو
بعد ما رضعت سلوى 🍼
بعد از اینکه به سلوی شیر دادم
وحفظت محمود👶🏻
و پوشک محمود را عوض کردم
ودرست احمد 📘
و به احمد درس دادم
وحليت الواجب ويه فاطمه 😩
و به همراه فاطمه به تکالیفش جواب دادم
وقليت البتيته للاولاد🥔
و سیب زمینی رو برای بچه ها سرخ کردم
وسويت لفات للعشا🌭
و ساندویچ را برای شام درست کردم
وكنست البيت 🛋
و خانه را جارو زدم
ولميت الزبالة🗑
و آشغالی هارو جمع کردم
ولميت الهدوم من الحبل👕👚👖
و لباس را از روی بند جمع کردم
وشريت الملابس الي بالغساله 👗👔
و لباس هایی که در لباس شویی بود را پهن کردم
ونكعت الفاصوليا 🍚
و لوبیا هارو خیساندم
ونضفت الحمامات 🚽🛁
وحمام و دستشویی ها رو تمییز کردم
وشكلت البردات🎐
و پرده هارو نصب کردم
وكويت القمصان 👔🧥
و پیراهن هارو اتو کردم
وسويت محلبي للاولاد 🍸
و فرنی رو برای بچه ها درست کردم
وحضرت جنط المدرسه💼🎒👝👜
و کیف های مدرسه رو اماده کردم
وموعت الفريزر💨❄️
و فریزر رو آب کردم
ونضفت الثلاجه🍉
و یخچال رو تمییز کردم
وثرمت البصل😢
و پیاز رو خورد کردم
وتبلت اللحم 🍖
وگوشت را در ادویه خابوندم
واتصلت بمدير المدرسه في شكوى على فاطمه 📝
وتماس گرفتم به مدیر فاطمه درباره شکایتی که از فاطمه داشت صحبت کردم
#این_داستان_ادامه_دارد
#قسمت_سوم
#عربی_مبین
https://eitaa.com/arabic_mobin