45.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه «اویلی من لفت لیله» با ترجمه کامل🔺
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : الملا اسماعيل الفيصلي
مترجم : عباس رزیجی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
#محمد_الجنامـے
#ترجمه_اویلیمنلفتلیله
┄┅┄┅🖤┄┅┄┅┄
♡الرادود الحسینی محمد الجنامی♡
@Mohammadaljanami
«اويلي من لفت ليله»
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : الملا اسماعيل الفيصلي
مترجم: عباس رزیجی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
اويلي من لفت ليله للأكبر شابجه ايديها
واویلا وقتی لیلا عزادار کنار پیکر فرزندش علیاکبر رسید
تكله امك يبعد امّك ماتكعد تحاجيها
به او گفت من مادرت هستم، مادرت به فدای تو آیا برنمیخیزی تا با او سخن بگویی؟
بعد شتأمل اخلافك يعكلي ويانظر عيني
بعد از تو دیگر به چه چیزی امید داشته باشم؟ ای فکر و خیال و نور چشمانم
ياهو الينهض ابحملي وياهو الّي يحاميني
چه کسی بار سنگین مرا بلند کند و چه کسی از من حمایت کند؟
ردتك للكبر يبني على امتونك تودّيني
ای فرزندم تو را برای فرا رسیدن اجلم میخواستم تا با دستانت مرا سوی خاک قبر ببری
اشلون البين خلّاني انوح احذاك تاليها
ببین جدایی مرگ چگونه باعث شد تا من کنار پیکر بیجانت ناله سر دهم
تمنيت العمر يبني ايطول و كون اشوفنك
ای فرزندم، آرزو کردم عمرم طولانی شود و تو را ببینم که ...
عريس و يزفونك عمامك وآنه احضرنك
داماد شدهای و خویشاوندانت جشن عروسی برای تو برپا کردهاند و من حاضر باشم
ما ظنّيت يوحيّد نصيبي ينكطع منك
ای تنها فرزندم، گمان نبرده بودم که بهرهی من که وجود تو است، در دنیا قطع شود
اشوف بعيني اجفوفك من ادمومك امحنيها
دستان دامادیات را میبینم که با خون خویش حنابندان کردهای
یا علی یا بو حسین
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
ثبتت دعوتي و ظليت عدله ولا متت لليوم
دعای من محقق شد، عمر من طولانی شد و تا امروز زنده ماندم
لكن خابت اظنوني منك ياعميد الكوم
اما امید من به تو به ناامیدی تبدیل شد ای بزرگ و سرور عشیره
لا جنّي اتعبت برباك ذاك الّي حرمني النوم
انگار که در بزرگ کردنت زحمت نکشیدهام و تو آن نبودی که خواب چشمانم را گرفته بودی
تمشي ولاتكول امي تعبت وارد اجازيهه
رفتی و نگفتی این مادر من است و باید زحمت کشیدنهای او را جبران کنم
جزاي اكعد يبعد امك اشمّك وانظر ارسومك
مادر به فدای تو جبران زحمتهای من برخاستن تو و بوییدن و دیدن شمایل تو است
وامسح دم البراسك واعَصبك واعدل اهدومك
و خون سرت را پاک کنم و عمامهات را بر سرت بگذارم و جامههایت را مرتب کنم
ييني ولو يصح بيدي ردت يومي كبل يومك
ای عزیز من، ای کاش اجلم قبل از اجل تو فرا میرسید
لكن هذا المكدر عليك ابنوح اكضيها
اما تقدیر این بود که عمر را در عزای تو سپری کنم
یا علی یا بو حسین
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
حياتي من بعد عينك يعكلي ايكون معدومه
ای عزیز من بعد از تو عمری برای زندگی کردن نخواهم داشت
شجاوب من ينشدوني وين ابنج يمظلومه
چه جوابی دهم، اگر از من سوال کنند ای بانوی مظلوم فرزند تو کجاست؟
اكول ابكربله امطبر ومنه تشخب ادمومه
میگویم فرزندم در کربلا قطعه قطعه شده و خون او جاری شده است
مشينه وجثته تمت اتراب البين غاطيها
از پیش او رفتیم و پیکرش در زیر خاک جدایی قرار گرفت
خابت ظنّتي منك ولا ظنّيت ظنتي اتخيب
امید من به تو به نا امیدی تبدیل شد و گمان نمیبردم نا امید شوم
اشوفنك كُبَل عيني بدر سعدي وترد اتغيب
تو را ستارهی خوشبختی مقابل دیدگانم میبینم که میخواهد مخفی شود
يبني انجان اعوفنك عسة كلبي ابسهم وايعيب
ای فرزندم کاش قلب من با تیری از تپش باز ایستد اگر تو را رها کنم
ولا ظلّن عكب عينك ودنياي استلذ بيها
نمیخواهم بعد از تو زنده بمانم و از دنیا لذت ببرم
یا علی یا بو حسین
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
دلّيني شكل للناس لو كالوا يليله اشلون
به من بگو به مردم چه جوابی دهم اگر سوال کنند، ای لیلا چگونه؟
جيتي وعفتي المدلل عله الغبره ولا مدفون
آمدی و فرزند عزیزت را بدون کفن و دفن روی زمین رها کردی؟
عله الخدين دم راسه يسيل وبالكلب مطعون
خون سرش روی گونههایش جاری است و قلب او هدف تیرها قرار گرفته
اكولن ردت اظل يمّه وشال ابليل حاديها
گفتم میخواستم کنار او بمانم، اما ساربان هنگام شب حرکت کرد
ذاك الجان الج هيبه وباللازم تندهينه
او که مایه شکوه تو بود، لازم بود از او بخواهی تا برخیزد
اشلون اعله الثرى امطبر تمشين وتخلينه
چگونه او را بر روی خاک با بدنی زخمی رها میکنی و میروی؟
اكولن ردت اودعنه و كالوا لا تودعينه
گفتم میخواستم با او خداحافظی کنم اما گفتند با او خداحافظی نکن
يصير ابليل ممشانه جثثهم مانمر بيها
حرکت ما هنگام شب خواهد بود از کنار بدنهای بیجانشان گذر نخواهیم کرد
یا علی یا بو حسین
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
#ترجمه_اويلیمنلفتليله
┄┄┅┄┅🖤┄┅┄┅┄
♡الرادود الحسینی محمد الجنامی♡
@Mohammadaljanami