eitaa logo
محمَّدالجنّامي فارسي 🇮🇶
882 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
16 فایل
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🌹 انشأنا🦋1402/3/18♡ناشناس👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/17361849939740 اجمع کل حچی الدنیه و اجیک و اطلبك🤍🥹 وارتب جمله لاحساسی واحاول اکتبك✍🏻 یموت الحچی وبس تبقه عبارة احبك:) کپی+14صلوات لظهورصاحب الزمان عج♥ @arabiicc ☕📖
مشاهده در ایتا
دانلود
34.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه خطواتی با ترجمه کامل🔺 الرادود : محمـد الجنامـی الشاعر : وسـام الشویلـی مترجم : احمد بچـاری_زهرا کریمخانـی
قصیده : خطواتي الشاعر : وسام الشویلی بصوت : محمد الجنامي 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مشاية عشك پیاده روی عاشقانه وبدرب الصدگ در مسیر راستی و حقانیت دونك اختنگ حسين بدون تو خفه می‌شوم اتعب وانتچي على متن البچي خسته می‌شوم و به شانه گریه هایم تکیه می‌دهم زاير والحچي حسين زائر هستم و سخنم حسین است * * * متحزّم بالرايه با پرچم کمرم را بسته ام گاصدلك مشّايه و قصد پیاده روی به سوی تورا دارم خطواتي مصلّايه أمشي وأدعي قدم هایم محل نماز من است. راه میروم و دعا میکنم أتوضه من دموعي با اشک هایم وضو میگیرم و مصیبت تو موضوع من است ومصابك موضوعي و مصیبت تو موضوع من است حيل الطم بضلوعي واعليك انعي محکم بر سینه ام میزنم و برتو ناله میکنم عايف من اجلك كلشي بخاطر تو همه چیز را ترک کرده ام الدم يوگف لو ما امشي اگر راه نروم جریان خونم متوقف می‌شود لو اموت وينسد رمشي اگر بمیرم و پلک هایم بسته شوند هم يوصل گبرك نعشي باز هم پیکر من به تو خواهد رسید بيش اوصفلك إحساسي چگونه احساساتم را برایت وصف کنم وشيب الحب تارس راسي موهای سپید عاشقی سرم را پر کرده اند تنزل تصعد أنفاسي بحروفك يا نوماسي ای سبب شرافتمندی من ،نفس هایم با حروف تو بالا و پایین می‌روند * * * راية حب ترف پرچم عشق به اهتزاز در می‌آید كل خطوه بألف هر قدم هزار پاداش دارد ازحفلك زحف حسين سینه خیز به سویت می‌آیم گلبي البوصله قطب نمای قلبم أشّــر كـربـلـه به سمت کربلا اشاره کرد اقره البسمله حسين بسم الله می گویم ياگلبي وياروحي ای قلب و جان من امشيلك بجروحي با زخم هایم به سوی تو می‌آیم جايبلك كل نوحي وانته الغالي همه گریه و نااه هایم را برایت آورده ام. تو عزیز من هستی من اعطش من اتعب هنگامی که تشنه و خسته می شوم اتذكّر مشي زينب پیاده روی زینب س را به خاطر می آورم مسبيه وتتعذّب وابلا والي اسیر و در عذاب بود و سرپرستی نداشت اعطش والماي گبالي تشنه می‌شوم و آب روبروی من است واذكر عبد الله الغالي و علی اصغر عزیز را به یاد می‌آورم اگعد يم مهده الخالي کنار گهواره خالی او می‌نشینم ويّاه احچي بموالي با شعر با او سخن می گویم يل ألوانك مخطوفه ای که رنگ رخسارت پریده است هاك الدمعه المذروفه این اشک جاری شده را بگیر عمّك گطعوله چفوفه دستان عمویت را بریدند ماظن يرجع وتشوفه گمان نمیکنم بازگردد و او را ببینی * * * مـوكب زيـنـبي موکبی متعلق به حضرت زینب س است جاي من السبي او از اسارت بازگشته بعـيـال النبـي حسين به همراه خانواده پیامبر ص وأنه گلبي انـطـعن قلبم مجروح شد جيت امشي بشجن آمدم و با ناله قدم برمی دارم اتلگّه الظعن حسين به استقبال کاروان آمدم كل طفله تمر بيّه هر دختری از کنار من عبور می‌کند آنه أندب يرقيه فریاد یارقیه سر می‌دهم عافوها المسبيه بدار الغربه آن دختر اسیر را در دیار غربت رها کردند من احسب چم ليله همگامی که می‌شمارم چند شب مو يمّك هالعيله این خانواده کنارش نبودند سجّادك ابچيله جرحه بگلبه بر حضرت سجاد ع گریه می‌کنم ،زخم بر قلب او نشسته وآنه بنص المشّايه من در میانه‌ی مسیر مشایه انصب يحسين قرايه حسین جان برای تو ماتم برپا می‌کنم بكل موكب عندي حچايه پر هر موکبی سخنی دارم جروح المسبيه هوايه زخم های بانوی به اسارت رفته زیاد است اليسأل انطيه جوابي هرکس سوال می‌کند به او جواب می‌دهم غيّرني مصاب أحبابي مصیبت عزیزانم مرا تغییر داده است مليانه تراب ثيابي لباس هایم پر از خاک هستند وارد أوصلك بترابي و مبخواهم با همین خاک هایم به تو برسم * * * أملاك السمه فرشتگان آسمان بموكب فاطمه با موکب حضرت فاطمه س نحوك قادمه حسين نزد تو آمده اند المهدي بموكبه حضرت مهدی عج به همراه موکبش يهتف مرحبه با صدای رسا مرحبا می‌گویند ثارك مطلبه حسين خواسته اش خونخواهی توست صوت اسمع إجه عيسى صدایی می‌شنوم که عیسی ع آمد يمشيلك وي موسى به همراه موسی ع به سویت قدم برمی دارند مزدحمه ومتروسه كل دروبك همه راه های تو شلوغ و پر ازدحام هستند جبريل وي الهادي جبرئیل به همراه پیامبر ع يمشون بهالوادي در این بیابان قدم برمی دارند للموكب علي حادي طلعوا صوبك با موکب امام هادی ع به سویت آمدند عبّاس بذيچ الرايه عباس ع با آن پرچمش يستقبل بالمشّايه از مردم در مشایه استقبال می‌کند ايوزّع عالناس بمايه بین مردم آب توزیع می‌کند ويسويهم وفّايه و آنان را وفادار می سازد يحسين ومن أسرارك حسین جان، یکی از راز های تو این است که ايزور الله بعرشه الزارك هرکس تورا زیارت کند خدارا در عرش زیارت کرده بجنّه تضيّف خطّارك بهشت از میهمانت پذیرایی می‌کند ويصير الزاير جارك و زائر همسایه تو می‌شود 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
34.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه خطواتی با ترجمه کامل🔺 الرادود : محمـد الجنامـی الشاعر : وسـام الشویلـی مترجم : احمد بچـاری_زهرا کریمخانـی @Mohammadaljanami
قصیده : خطواتي الشاعر : وسام الشویلی بصوت : محمد الجنامي 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مشاية عشك پیاده روی عاشقانه وبدرب الصدگ در مسیر راستی و حقانیت دونك اختنگ حسين بدون تو خفه می‌شوم اتعب وانتچي على متن البچي خسته می‌شوم و به شانه گریه هایم تکیه می‌دهم زاير والحچي حسين زائر هستم و سخنم حسین است * * * متحزّم بالرايه با پرچم کمرم را بسته ام گاصدلك مشّايه و قصد پیاده روی به سوی تورا دارم خطواتي مصلّايه أمشي وأدعي قدم هایم محل نماز من است. راه میروم و دعا میکنم أتوضه من دموعي با اشک هایم وضو میگیرم و مصیبت تو موضوع من است ومصابك موضوعي و مصیبت تو موضوع من است حيل الطم بضلوعي واعليك انعي محکم بر سینه ام میزنم و برتو ناله میکنم عايف من اجلك كلشي بخاطر تو همه چیز را ترک کرده ام الدم يوگف لو ما امشي اگر راه نروم جریان خونم متوقف می‌شود لو اموت وينسد رمشي اگر بمیرم و پلک هایم بسته شوند هم يوصل گبرك نعشي باز هم پیکر من به تو خواهد رسید بيش اوصفلك إحساسي چگونه احساساتم را برایت وصف کنم وشيب الحب تارس راسي موهای سپید عاشقی سرم را پر کرده اند تنزل تصعد أنفاسي بحروفك يا نوماسي ای سبب شرافتمندی من ،نفس هایم با حروف تو بالا و پایین می‌روند * * * راية حب ترف پرچم عشق به اهتزاز در می‌آید كل خطوه بألف هر قدم هزار پاداش دارد ازحفلك زحف حسين سینه خیز به سویت می‌آیم گلبي البوصله قطب نمای قلبم أشّــر كـربـلـه به سمت کربلا اشاره کرد اقره البسمله حسين بسم الله می گویم ياگلبي وياروحي ای قلب و جان من امشيلك بجروحي با زخم هایم به سوی تو می‌آیم جايبلك كل نوحي وانته الغالي همه گریه و نااه هایم را برایت آورده ام. تو عزیز من هستی من اعطش من اتعب هنگامی که تشنه و خسته می شوم اتذكّر مشي زينب پیاده روی زینب س را به خاطر می آورم مسبيه وتتعذّب وابلا والي اسیر و در عذاب بود و سرپرستی نداشت اعطش والماي گبالي تشنه می‌شوم و آب روبروی من است واذكر عبد الله الغالي و علی اصغر عزیز را به یاد می‌آورم اگعد يم مهده الخالي کنار گهواره خالی او می‌نشینم ويّاه احچي بموالي با شعر با او سخن می گویم يل ألوانك مخطوفه ای که رنگ رخسارت پریده است هاك الدمعه المذروفه این اشک جاری شده را بگیر عمّك گطعوله چفوفه دستان عمویت را بریدند ماظن يرجع وتشوفه گمان نمیکنم بازگردد و او را ببینی * * * مـوكب زيـنـبي موکبی متعلق به حضرت زینب س است جاي من السبي او از اسارت بازگشته بعـيـال النبـي حسين به همراه خانواده پیامبر ص وأنه گلبي انـطـعن قلبم مجروح شد جيت امشي بشجن آمدم و با ناله قدم برمی دارم اتلگّه الظعن حسين به استقبال کاروان آمدم كل طفله تمر بيّه هر دختری از کنار من عبور می‌کند آنه أندب يرقيه فریاد یارقیه سر می‌دهم عافوها المسبيه بدار الغربه آن دختر اسیر را در دیار غربت رها کردند من احسب چم ليله همگامی که می‌شمارم چند شب مو يمّك هالعيله این خانواده کنارش نبودند سجّادك ابچيله جرحه بگلبه بر حضرت سجاد ع گریه می‌کنم ،زخم بر قلب او نشسته وآنه بنص المشّايه من در میانه‌ی مسیر مشایه انصب يحسين قرايه حسین جان برای تو ماتم برپا می‌کنم بكل موكب عندي حچايه پر هر موکبی سخنی دارم جروح المسبيه هوايه زخم های بانوی به اسارت رفته زیاد است اليسأل انطيه جوابي هرکس سوال می‌کند به او جواب می‌دهم غيّرني مصاب أحبابي مصیبت عزیزانم مرا تغییر داده است مليانه تراب ثيابي لباس هایم پر از خاک هستند وارد أوصلك بترابي و مبخواهم با همین خاک هایم به تو برسم * * * أملاك السمه فرشتگان آسمان بموكب فاطمه با موکب حضرت فاطمه س نحوك قادمه حسين نزد تو آمده اند المهدي بموكبه حضرت مهدی عج به همراه موکبش يهتف مرحبه با صدای رسا مرحبا می‌گویند ثارك مطلبه حسين خواسته اش خونخواهی توست صوت اسمع إجه عيسى صدایی می‌شنوم که عیسی ع آمد يمشيلك وي موسى به همراه موسی ع به سویت قدم برمی دارند مزدحمه ومتروسه كل دروبك همه راه های تو شلوغ و پر ازدحام هستند جبريل وي الهادي جبرئیل به همراه پیامبر ع يمشون بهالوادي در این بیابان قدم برمی دارند للموكب علي حادي طلعوا صوبك با موکب امام هادی ع به سویت آمدند عبّاس بذيچ الرايه عباس ع با آن پرچمش يستقبل بالمشّايه از مردم در مشایه استقبال می‌کند ايوزّع عالناس بمايه بین مردم آب توزیع می‌کند ويسويهم وفّايه و آنان را وفادار می سازد يحسين ومن أسرارك حسین جان، یکی از راز های تو این است که ايزور الله بعرشه الزارك هرکس تورا زیارت کند خدارا در عرش زیارت کرده بجنّه تضيّف خطّارك بهشت از میهمانت پذیرایی می‌کند ويصير الزاير جارك و زائر همسایه تو می‌شود 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @Mohammadaljanami
34.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇶نوحه خطواتی با ترجمه ے فارسی کامل🇮🇷 الرادود : محمـد الجنامی الشاعر : وسـام الشویلی ♥️✨♥️✨♥️