eitaa logo
محمَّدالجنّامي فارسي 🇮🇶
876 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
16 فایل
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🌹 انشأنا🦋1402/3/18♡ناشناس👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/17361849939740 اجمع کل حچی الدنیه و اجیک و اطلبك🤍🥹 وارتب جمله لاحساسی واحاول اکتبك✍🏻 یموت الحچی وبس تبقه عبارة احبك:) کپی+14صلوات لظهورصاحب الزمان عج♥ @arabiicc ☕📖
مشاهده در ایتا
دانلود
قصيدة : فضه و اسماء الشاعر : الرادود : المناسبة : ليالي استشهاد فاطمة الزهراء س1444 المكان : الکویت_ حسینیة رسول الله الأعظم ص فضه و اسما التقن واتذکرن جرح السمه خانم فضه و اسماء باهم دیدار نمودند و زخم آسمان را یاد کردند وحده تحچی عن علی وحده حچت عن فاطمه یکی از مصیبت مولا علی و دیگری از مصیبت فاطمه سخن گفت بین الثنین .. دمعة العین میان آن دو .. اشک چشم ها تقسیم شده لیلة اوداع .. ام الحسین امشب،شب وداع با مادر حسین است 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ابلیلة الوحشه تلاگن .. خادمات ام الحسن کنیزان مادر حسن، در شب وحشت باهم دیدار نمودند اهنا بدت فضه تسولف .. قصص آلام و محن در اینجا فضه شروع به گفتنِ حکایت های درد و ماتم شد الباب حرگوها علیها و شفت الچفوف انچون گفت:درب را سوزاندند و دیدم دستان حضرت فاطمه در آتش سوخت اتصیح یا فضه ادکینی .. تره اضلوعی اتکسرن فریاد میزد ای فضه به فریادم برس ، استخوان های پهلویم شکستند طاحت الزهره اگبال عینی فاطمه در مقابل چشمانم بر زمین افتاد یا فضه صاحت سندینی و فریاد زد ای فضه مرا بگیر مو بس ضلع کسرولی ضلعین ای فضه فقط یک استخوان نه بلکه دو استخوان از پهلویم شکستند و میت عله العتبه جنینی و جنینم در آستانه خانه جان سپرد فاطمه ما تنصرب لیش انضرب منها المتن فاطمه نباید مورد ضرب قرار گیرد، چرا بازوی او را شلاق زدند!؟ گوه تشتم الهوه صبح و مسه تبچی و تون به سختی نفس می‌کشید، صبح و شب شیون و زاری می‌کرد الکسر الضلوع .. انحب اسنین سال هاست برای شکستن پهلویش زاری میکنم لیلة اوداع .. ام الحسین امشب، شب وداع با مادر حسین است 〰〰〰〰〰〰〰〰 مضت ساعه و فضه سکتت .. و حچت اسماء بدمع ساعتی گذشت و فضه سکوت کرد،این بار ایما با گریه شروع به سخن گفتن نمود واتگول آنه عشت یمها و عشت ویاها الوضع گفت من کنار فاطمه زندگی کردم و وضع دردناک او را احساس نمودم علی لمن یطب بیته .. ما تون من الضلع مولا علی چون وارد خانه می‌شد، فاطمه درد پهلویش را مخفی می‌ساخت و زاری نمی‌کرد و الوجهها ما تروایه .. چی وجهها منصفع و صورتش را نشانش نمی‌داد چون اثر سیلی بر آن بود هذی اعله حیدر حیل صعبه این برای حیدر بسیار سخت بود و للبیر یحچی اهموم گلبه و درد پهلویش را فقط به چاه می گفت للزهره یدعی خایف اتموت برای فاطمه دعا می‌کرد ،هراس داشت فاطمه از دنیا برود واتضل حیاته کلها غربه و زندگی او لبریز از غربت و بی کسی بماند شایل ابگلبه الم بس هالالم طعنه رمح در دلش دردی جانگاه داشت، این درد همانند ضربه‌ی نیزه بود که در بدنش فرو رفته بود ضربوا الزهره و سکت هذا السکوت اصعب جرح فاطمه را مورد ضرب قرار دادند و او ساکن ماند ،این سکوت دردناک ترین زخم او بود السکته و الثار .. ذنی جرحین سکوت و انتقام ،این دو زخم لیلة اوداع .. ام الحسین امشب، شب وداع با مادر حسین است 〰〰〰〰〰〰〰〰 فضة گالت علی اتگید فضه گفت دست علی بسته شد وانحنت حتی السمه و حتی آسمان ازین فاجعه خم شد اطلعت آنه و الزچیه... والضلوع امهشمه من و فاطمه اطهر بیرون آمدیم و فاطمه پهلویش شکسته بود اجه قنفذ سوطه بیده...وظل یلوع فاطمه قنفذ ملعون شلاق به دست آمد و شروع به آزار دادن فاطمه کرد وشفت واحد سطر خدها عینها مثل الدمه و آنجا یکی دیگر دیدم که صورتش را سیلی زد و چشم او مثل خون قرمز شد ام الحسین ویلی علیها ...حتی بعصة ضربوا ادیها آه و واویلا بر مصیبت مادر حسن؛حتی با عصا دستانش را مورد ضرب قرار دادند بچعب الرمح واحد ضربها یکی با ته نیزه ایشان را زد واهتزت الدنیه البچیها و دنیا از گریه فاطمه لرزید بچعب الرمح واحد ضربها...واهتزت الدنیه البچیها یکی با ته نیزه ایشان را زد؛و دنیا از گریه فاطمه لرزید انوکزت ابسیف و بعد هذا الخبر بی تنلچم با شمشیر دور نگه داشته شد و این خبر او را بیشتر زخمی می کرد ام محمد عالترب سمعت محمد ینشتم مادر محمد بر روی خاک زمین شنید که محمد دشنام داده می شود انوکزت ابسیف و بعد هذا الخبر بی تنلچم با شمشیر دور نگه داشته شد و این خبر او را بیشتر زخمی می کرد ام محمد عالترب سمعت محمد ینشتم مادر محمد بر روی خاک زمین شنید که محمد دشنام داده می شود هذالمصاب...هدم الدین این مصیبت دین را ویران کرد لیلة اوداع ...أم الحسین امشب ،شب وداع با مادر حسین است
اسم القصيده : زيارة الحسين اسم الشاعر : اسم الرادود : المناسبه : شهادة الامام الباقر و مسلم بن عقيل ١٤٤٣ المكان : حسينية الامام السيستاني | البصرة - الزبير 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ربي ارزقني زيارة كربلاء .. كربلاء .. كربلاء پروردگارم زیارت کربلا را روزی‌ام کن ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء پروردگارم زندگی‌ام را برایم در عزاداری پایان بده □■□■□♡♡♡□■□■□ يل موفقني ... و دمع رازقني ای که مرا موفق کرده ای ... و اشک روزی من کردی ربي لا تحرم عيوني من بجيها پروردگارم چشمانم را از گریه هایش محروم نکن نعمة النعمه ... اللطم و الخدمه نعمتِ نعمت ... سینه زنی و خدمت است الوادم الطمت الف هنيال اديها مردمانی که سینه زدند هزاربار خوش به سعادت دستانشان يا الهي حسين لا تبعدني عنه ای خدای من مرا از حسین دور نکن بعيني كل الدنيه نار وهوه جنه در چشمم تمام دنیا آتش و او بهشت است هوه جرحي الينزف دموع ومحنه او زخمی است که از آن اشک و مهربانی می‌چکد ما اعيش بلا نياحه ولا بكاء .. ولا بكاء .. ولا بكاء بدون ناله و گریه زندگی نمیکنم ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء پروردگارم زندگی‌ام را در عزاداری پایان بده □■□■□♡♡♡□■□■□ ربي يا ربي ... دعوه من كلبي پروردگارم ... دعایی از قلبم ياحسين يصيح لاخر نفس صوتي صدایم تا آخرین نفس یاحسین صدا بزند بس هل حجايه .. وطلبتي هايه فقط این سخن .. و این درخواست من است كون بين الحرمين يصير موتي باید مرگم در بین الحرمین باشد لو وانه الطم يربي وتطلع الروح يا من در حالی که سینه میزنم و روحم خارج شود ای پروردگارم خل يسموني شهيد الدمعه و النوح بگذار مرا شهید اشک و ناله بنامند ما اعيش بدنيه بيها حسين مذبوح در دنیایی که حسین در آن سر بریده شده زندگی نمیکنم يا حلات سنيني تكضي بس رثاء .. بس رثاء .. بس رثاء ای شیرینی سال‌های عمرم که فقط در سوگواری تمام می‌شود ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء پروردگارم زندگی‌ام را در عزاداری پایان بده □■□■□♡♡♡□■□■□ كربله روحي ... بيها مذبوحي کربلا جان من است ... سربریده‌ام در آن است زياره حسين اغله من عمري و حياتي زیارت امام حسین ع باارزش تر از عمر و زندگی من است تروه ايامي ... بشوفة الضامي روز هایم سیراب می‌شود .‌.. با دیدت تشنه لب لا تخلي زيارته من امنياتي نگذار زیارتش از آرزوهایم باشد اجعلني من ناس الصدگ تتسمه خدام مرا از مردمی قرار بده که واقعا خادم نامیده می‌شوند واربعين حسين اتوفقله كل عام و هرسال در اربعین حسین ع توفیق پیدا کنم خدمة الزوار اجمل كل الايام خدمت به زائران زیباتر از تمام روزها است حسين تتمنه تزوره انبياء .. انبياء .. انبياء پیامبران آرزو دارند حسین ع را زیارت کنند ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء پروردگارم زندگی‌ام را در عزاداری پایان بده □■□■□♡♡♡□■□■□ نحضر قرايه ... نروح مشايه در روضه حضور پیدا میکنیم... به پیاده روی اربعین می‌رویم نخدم بموكب ونلطم كل عمرنه در موکب خدمت میکنیم و تمام عمرمان سینه میزنیم دوم خلينه ... يم ابوسكينه همیشه مارا کنار پدر حضرت سکینه س بگذار حسين دنيه واخره بيده امرنه حسین دنیا و آخرت کار ما در دستان او است خل يمشينه عل كيفه شلون ماچان هرطور که بود بگذار مارا بر میل خودش هدایت کند الما شرب من نهر هاي الخدمه عطشان کسی که از رود این خدمت ننوشید، تشنه است الما بچه على حسين كل العمر خسران کسی که بر حسين ع گریه نکرد، تمام عمر زیان کرده است رايه الخدام تعله بسماء .. بسماء .. بسماء پرچم خادمین در آسمان برافراشته میشود ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء پروردگارم زندگی‌ام را در عزاداری پایان بده □■□■□♡♡♡□■□■□ نبقه لتالي ... بخدمة الغالي تا ابد در خدمت عزیز باقی می‌مانیم يظل عهدنه نعيش ونموت على بابه عهد ما می‌ماند، بر درگاهش زندگی می‌کنیم و می‌میریم نصيح عل فطره ... بخدمة الزهراه از روی فطرت فریاد میزنیم... در خدمت حضرت زهرا س هستیم للنهايه اه يحسين ومصابه تا آخر(پایان) آه ای حسین و مصیبتش شلون ننسه حسين من گطعوا وريده چگونه حسین را فراموش کنیم وقتی رگ گردنش را قطع کردند حرگو خيامه وبقت زينب وحيده خیمه هایش را آتش زدند و زينب تنها ماند اجت يمه ودورت عن اصبع ايده کنار او آمد و دنبال انگشت دستش گشت وما نسينه انخضب شيبه بدماء .. بدماء .. بدماء و فراموش نکردیم محاسنش به خون آغشته شد ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء پروردگارم زندگی‌ام را در عزاداری پایان بده
شاعر اهلبیت ع "کرار حسین الکربلایے" إن شاءالله عمر طویل و ربي یکتب له الصحة و السلامة بحق محمدوآل محمد(ص)*🙏🏻❤️ @arabiicc
اسم القصيده : زيارة الحسين اسم الشاعر : اسم الرادود : المناسبه : شهادة الامام الباقر و مسلم بن عقيل ١٤٤٣ المكان : حسينية الامام السيستاني | البصرة - الزبير 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ربي ارزقني زيارة كربلاء .. كربلاء .. كربلاء ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء □■□■□♡♡♡□■□■□ يل موفقني ... و دمع رازقني ربي لا تحرم عيوني من بجيها نعمة النعمه ... الطم و الخدمه الوادم الطمت الف هنيال اديها يا الهي حسين لا تبعدني عنه بعيني كل الدنيه نار وهوه جنه هوه جرحي الينزف دموع ومحنه ما اعيش بلا نياحه ولا بكاء .. ولا بكاء .. ولا بكاء ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء □■□■□♡♡♡□■□■□ ربي يا ربي ... دعوه من كلبي ياحسين يصيح لاخر نفس صوتي بس هل حجايه .. وطلبتي هايه كون بين الحرمين يصير موتي لو وانه الطم يربي وتطلع الروح خل يسموني شهيد الدمعه و النوح ما اعيش بدتيه بيها حسين مذبوح يا حلات سنيني تكضي بس رثاء .. بس رثاء .. بس رثاء ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء □■□■□♡♡♡□■□■□ كربله روحي ... بيها مذبوحي زياره حسين اغله من عمري و حياتي تروه ايامي ... بشوفة الضامي لا تخلي زيارته من امنياتي اجعلني من ناس الصدك تتسمه خدام واربعين حسين اتوفقله كل عام خدمة الزوار اجمل كل الايام حسين تتمنه تزوره انبياء .. انبياء .. انبياء ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء □■□■□♡♡♡□■□■□ نحضر قرايه ... نروح مشايه نخدم بموكب ونلطم كل عمرنه دوم خلينه ... يم ابوسكينه حسين دنيه واخره بيده امرنه خل يمشينه عل كيفه شلون ماجان الما شرب من نهر هاي الخدمه عطشان الما بجه على حسين كل العمر خسران رايه الخدام تعله بسماء .. بسماء .. بسماء ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء □■□■□♡♡♡□■□■□ نبقه لتالي ... بخدمة الغالي يظل عهدنه نعيش ونموت على بابه نصيح عل فطره ... بخدمة الزهراه للنهايه اه يحسين ومصابه شلون ننسه حسين من كطعوا وريده حركو خيامه وبقت زينب وحيده اجت يمه ودورت عن اصبع ايده وما نسينه انخضب شيبه بدماء .. بدماء .. بدماء ربي اختم لي حياتي بالعزاء .. بالعزاء .. بالعزاء 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 https://t.me/alradodeinpoems