eitaa logo
محمد عرب صالحی
657 دنبال‌کننده
861 عکس
974 ویدیو
94 فایل
حجت الاسلام دکتر محمد عرب صالحی ◽️ استاد‌تمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ◽️ پژوهشگر، نویسنده ◽️ مدرس سطوح عالی حوزه و دانشگاه 💠کانال معرفی کتب، مقالات، مصاحبه‌ 💢 اينستاگرام: ▶️ instagram.com/arabsalehi_m
مشاهده در ایتا
دانلود
علاّمه امینی می‌ نویسد : «یک شب جمعه، در حرم حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام )، به زیارت و دعا مشغول بودم و از خدا می‌خواستم به خاطر حضرت امیر (ع)، کتاب دُرر السمطین را که در آن زمان کم یاب بود و من در تکمیل بحث‌های الغدیر، به آن نیاز داشتم برایم مهیّا کند. در این هنگام، یک عرب دهاتی برای زیارت مشرف شد و از حضرت می‌خواست حاجت او را برآورده کند و گاو مریضش را شفا دهد. پس از یک هفته که کتاب را نیافتم، دوباره به زیارت مشرف شدم. از حسن اتفاق وقتی به زیارت مشغول بودم، همان مرد دهاتی به حرم وارد شد و به خاطر برآورده شدن خواسته اش از حضرت تشکر کرد. وقتی من تشکر آن مرد را شنیدم، ناراحت شدم؛ چون می‌دیدم امام خواسته او را برآورده ساخته است، ولی دعای مرا اجابت نمی کند. به حضرت عرضه داشتم: جواب و خواسته این مرد را برآورده کردی، ولی من مدّتی است به شما متوسل می‌شوم و شما را شفیع قرار می‌دهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید، ولی آن را هنوز نیافته ام. آیا من کتاب را برای خود می‌خواهم یا به خاطر کتاب شما الغدیر آن را می‌خواهم؟ سپس با گریه و ناراحتی از حرم بیرون آمدم. آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم. در عالم خواب، خود را در خدمت امیرالمؤمنین علی (ع) دیدم. حضرت به من فرمود: «آن مرد ایمان ضعیفی داشت و نمی توانست صبر کند، ولی تو باید صبر داشته باشی. » صبحِ فردا، سر سفره بودم که در زدند. در را که گشودم، دیدم همسایه ای که شغلش بنایی بود، داخل شد و سلام کرد. سپس گفت: من خانه تازه ای خریده‌ام که بزرگ تر از این خانه است. بیش تر وسایلِ خانه را به آن جا برده‌ام و این کتاب را در گوشه خانه پیدا کردم. همسرم گفت: این کتاب به درد همسایه مان شیخ عبدالحسین امینی می‌خورد؛ به او هدیه کن، شاید از آن استفاده کند. وقتی کتاب را گرفتم و غبارش را پاک کردم، دیدم همان کتاب خطی دررُ السمطین است. پس به خاطر این نعمت، سجده شکر کردم». 📘 ربع القرن مع العلاّمه، ص ۶۳. @arabsalehi_ir
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شیخ علی الحسین، عالم‌ اهل‌تسنن در لبنان: 🔺ما را خسته کردید ای مردم...! از بس از مناسک روزه و شب قدر و دهه آخر رمضان پرسیدید. اما برادران و خواهرانتان را در غزه زیر آوار فراموش کردید. چه جوابی برای قیامت دارید؟ 🔺اینها در غزه بدنبال بیرون آوردن جنازه ها زیر آوار هستند که پیدا نمیکنند و دنبال تکه نان و آبی که پیدا نمیکنند و.... شما دنبال مسائل افطار و سحری و اعمال بین دو اذان هستید. @arabsalehi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اعتراف تکان دهنده دو منجم عربستان سعودی: ۳۸ سال عید فطر را اشتباه اعلام کردیم! @arabsalehi_ir
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلمی از اقامه باشکوه نماز عید فطر شیعیان شهر سکردو پاکستان @arabsalehi_ir
🔺کریستوفر میکس بسیار خوش‌شانس هستم که به اسلام هدایت شدم شهید فلسطینی«خالد النبهان» پدربزرگی که با عبارت “روح الروح” در وصف نوه‌اش شناخته می‌شود، هرگز تصور نمی‌کرد که این جمله زندگی بسیاری از افراد در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار دهد، و حتی زندگی افرادی را در هزاران کیلومتر دورتر تغییر دهد. اما چنین شد، و یکی از کسانی که زندگی‌اش به‌واسطه این جمله تغییر کرد، یک آمریکایی‌ به نام «کریستوفر میکس» بود. کریستوفر میکس، که در ایالت کالیفرنیا زندگی می‌کند، در گفت‌وگو با شبکه الجزیره مباشر روایت کرد که چگونه سخنان خالد النبهان بر او تأثیر گذاشت و پس از تجربه‌ای عمیق معنوی، او را به اسلام هدایت کرد. میکس می‌گوید: “در ماه اکتبر ۲۰۲۳، از رنج روزمره مردم فلسطین آگاه شدم. از آن زمان قلبم بارها و بارها شکست. هرگز چنین غمی عمیق را تجربه نکرده بودم. هیچ‌وقت این‌قدر اشک نریخته بودم.” 🔸او احساس گناه شدید خود را چنین توضیح می‌دهد: “دیدن بمب‌هایی که کشورم به اسرائیل ارسال می‌کند و شاهد پاره شدن بدن بی‌گناهان در غزه بودن، احساس گناه و شرمساری عمیقی به من داد و حس کردم هیچ کاری از دستم برنمی‌آید. 🔹نقطه عطف: تحول زندگی میکس حدود دو ماه پس از آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه، در دسامبر ۲۰۲۳ رخ داد. او در این باره می‌گوید: “دیدم که پیرمردی با ریش سفید، جسد دختربچه‌ای کوچک را در آغوش گرفته بود. او برای آخرین بار با محبت صورتش را به ریش خود لمس می‌کرد و در همان حال خدا را شکر می‌کرد. فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت در زندگی‌ام به اندازه آن لحظه گریه کرده باشم.”... ادامه👇 https://rahyafteha.ir/?p=134233 🔰🔰🔰 @arabsalehi_ir
23.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک عالم سنی متعصب! جولانی سوریه از دکتر شیخ عثمان خمیس درباره جایگزین کردن معاویه به عنوان خلیفه چهارم بجای علی می پرسند و او چنین پاسخ می دهد. 👆 آش اینقدر شور شده که صدای آشپز هم در آمده @arabsalehi_ir
19.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان از دل برآمده و باشور و هیجان خطیب جوان سنی افغانستانی و همراهی حضار در قبال فجایع غزه پدیده امیدوار کننده ای است. این گونه واکنش ها را این ایام از گوشه و کنار جهان اسلام بسیار می بینم که در نوع خود بی سابقه است. این جوانه های بیداری ثمره خون های شهدای مقاومت است که باید قدردان آن بود. زمان تقریب و همدلی مذاهب اسلامی و بسیج امت اسلامی برای مقابله با استکبار و صهیونیسم فرا رسیده و از این فرصت باید برای وحدت و اعتلای امت اسلامی استفاده کرد @arabsalehi_ir
🔰🍎 نامه واقعی به خدا :🍎 ( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری می شود ) 🔸این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظر علی طالقانی است ⬇️ در زمان ناصرالدین شاه ، دانش آموزی در مدرسه مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود ... یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای 📝 بنویسد ... نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان " نامه ای به خدا " نگهداری می شود . 🔹 مضمون این نامه : " بسم الله الرحمن الرحیم " خدمت جناب خدا ! سلام علیکم اینجانب بنده شما هستم ...از آن جا که شما در قرآن فرموده اید : " وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا « هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده من است .» من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین ...در جای دیگر از قرآن فرموده اید :" إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْميعاد " مسلماً خدا خلف وعده نمی کند . بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم : 1⃣ همسری زیبا و متدین 2⃣ خانه ای وسیع 3⃣ یک خادم 4⃣ یک کالسکه و سورچی 5⃣ یک باغ 6⃣ مقداری پول برای تجارت 7⃣ لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید . مدرسه مروی-حجره شماره ۱۶- نظرعلی طالقانی 🔸 نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم ❓ می گوید ، مسجد خانه خداست پس بهتره بگذارمش توی مسجد ...می رود به مسجد در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان)نامه رادرپشت بام مسجد درجایی قایم میکنه وباخودش میگه : حتماخدا پیداش می کنه...او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره 🔹 صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره کاروان او از جلوی مسجد می گذشته و از آن جا که (به قول پروین اعتصامی) " نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست " ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه و نامه 📜 نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ🏯 برگردد . او یک پیک به مدرسه مروی می فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند . 🔸 وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید : نامه ای که برای خدا نوشته بودید ، ایشان به ما حواله فرمودند ، پس ما باید انجامش دهیم .و دستور می دهد همه خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود . 🔹 این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود . این مطلب را می توان درس واقعی " توکل " نامید . ✔️ یادت باشه وقتی می خوای پیش خدا بری فقط باید صفای دل داشته باشی @arabsalehi_ir