زمانی که یزید غرق در شادی بود و برای انتقام از اهلبیت شعر میخواند
حضرت زینب او را خطاب کرد :
این همه از روى طغیان تو بر خدا و انکارت نسبت به پیامبر و دین خداست ، و از تو شگفت نیست . چگونه مى توان به دلسوزى کسى امید داشت که.. به روى پیامبرخدا(ص) شمشیرکشیده.
کسى که نگاهش به ما دشمنانه است و کفر خود را به پیامبر آشکار مى سازد و بر زبان مى آورد و از روى خوشحالى نسبت به کشتن فرزندان پیامبر و اسیر کردن فرزندان او، بى شرم ، پدران خود را صدا مى زند که شادى کنند و بر دندانهاى حسین(ع) که بوسه گاه پیامبر بود، چوب مى زند و شادى در چهره اش آشکار است .¹
★ــــــ★ــــــ★ــــــ★
۱- لهوف
#عکس_نوشته
#خطب_عاشورایی
#پیام_آوران_کربلا
#موکب_سلیمانی
آنهنگام که یزید سرمستانه شادی میکرد، زینب(س) او را خطاب داد:
به جانم سوگند اى یزید! با ریختن خون سرور جوانان بهشت ، بر زخم دیرین نیشتر زدى و ریشه ما را بر آوردى و پدرانت را صدا زده با ریختن خون وى به نیاکان مشرکت تقرب جستى و پدرانت را صدا زدى به گمان آنکه صدایت را مى شنوند و بزودى آرزو خواهى کرد که کاش دستانت شل و قطع مى شد و مادرت تو را نمى زایید.¹
★ــــــ★ــــــ★ــــــ★
1- لهوف
#عکس_نوشته
#خطب_عاشورایی
#پیام_آوران_کربلا
#موکب_سلیمانی