eitaa logo
آرامش
85 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
43 فایل
با سلام و ارادت خدمت اعضا محترم مخصوصا اساتید معظم و معزز کانال آرامش در خدمت شماست. احکام ، اخلاق ، مطالب مربوط به آرامش تقدیم می شود. ارادتمند شما مالک رجبی دارابی لینک آرامش https://eitaa.com/joinchat/1860763669C17664b1fee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 فرد بیماری که غذای خوش‌مزه و مورد علاقه‌ی خود را با وجود منع می‌خورد مطمئناً بیماری‌اش تشدید شده و حالش را می‌کند. یعنی با علم به منع پزشک آن را با میل و هوس خود مصرف می‌کند و راهی می‌شود. 💠 بسیاری از رفتارها، گفتارها و افکار طبق میل ما است امّا در واقع سمّ روح ماست. به طور مثال تجسّس و رفتار و مچ‌گیری از همسر سمّ به ظاهر شیرینی است که روح ما را کرده و ویروس‌های جدیدی مثل سوءظن، کینه، منفی‌نگری، تنفّر از همسر و سردی رابطه را وارد زندگی ما می‌کند. 💠 یکی از ارزشمند خدا که عامل مهمی در ایجاد و گرم شدن روابط است آگاهی نداشتن از عیبهای درون انسان‌هاست. در حدیثی داریم "لَو تَکاشَفتُم ماتَدافَنتُم؛ اگر درون یکدیگر را کنید و عیبهای یکدیگر برای شما آشکار شود بخاطر تنفّر و انزجار، یکدیگر را نمی‌کنید." 💠 در صورت به همسر، با رفتار غیر اخلاقی و تجسّس، حال خود را مسموم و خراب نکنید تا بتوانید برای حل مشکل احتمالی با آرامش و با کمک مشاور، تصمیم‌ عاقلانه و بگیرید.
🔴 💠 وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم زن و شوهری را در جبهه باطل و عمر سعد و زن و شوهری را در جبهه حق و لشکر سیّدالشهدا علیه‌السلام می‌بینیم. ما نیز جزئی از تاریخ آیندگانیم که خواهیم شد. 💠 به یاد آوریم همسرانی را که در خانه‌های شهر به یاری امام عصرشان نشتافتند و آنقدر در دنیای خود غوطه‌ور بودند که اصلاً نفهمیدند حسین و اصحابش را به مسلخ برده‌اند. زن و شوهرانی که فکر و ذهنشان فقط مشغول سیر کردن شکم خود و فرزندانشان بود و دین لقلقه‌ی زبانشان بود. 💠 و اکنون چشمان علیهماالسلام به همسران عصر حاضر و تربیت کنندگان سربازان اوست. چشمان او به همسرانی است که مدافع تنها کشور و نظامی هستند که طبق روایات ما، زمینه‌ساز است. 💠 سیاسی‌کاری و سیاسی‌بازیهای امروز، ما را از اصلِ جبهه‌ی حق و باطل غافل نکند. از نقش خود و همسرمان در این کارزار عظیم غافل نشویم. تمام توانش را برای مایوس کردن همسران و مربّیان سربازان جبهه‌ی حق گذاشته است. به مانند انبیاء و امامان خود سیاسی باشیم. حتماً از امور کشور و و دنیای اطرافمان بی‌خبر نباشیم که جنس این بی‌خبری از جنس بی‌خبری همسران کوفی و سوق‌دهنده به رفاه‌طلبی و امام‌ستیزی است.
‏فیلم از طرف حسینعلی
آرامش
ارسالی از سر کار خانم مالدار
🔴 💠 زمانی که شریک زندگی‌تان مرتکب می‌شود، نباید آن را تبدیل به دعوا و کنید. 💠 گاه کلماتی که در این شرایط به زبان می‌آورید، تاثیری دارند. 💠 به عنوان مثال بگویید: _تو در هر شرایطی برایم عزیزی _اعصابتو خرد نکن _ بهت حق میدم _نبینم غصه بخوری 💠 معنای واقعی این جملات این است: «با وجود که مرتکب شده‌ای، من هنوز هم دارم»   💠 تفکّر برای ساختن این جملات زیبا و به‌کارگیری آنها به شما کمک می‌کند تا در مقابل منفی‌بافی و کینه‌ورزی کنید . تا به آرامش برسید
هدایت شده از مالک رجبی دارابی
دل سنگ آب شد ( ۳ ) شب سوم محرم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ السلام علیک ِ یا سیدتی و مولاتی یا رقیه سلام الله علیها شهادت غم انگيز حضرت فاطمه صغري و يا رقيه عليها سلام، دختر امام حسين(ع) چنين است: عصر در خرابه در كنار حضرت زينب(س) نشسته بود. جمعي از كودكان شامي را ديد كه در رفت و آمد هستند. پرسيد: عمه جان! اينان كجا مي روند؟ حضرت زينب(س)فرمود: عزيزم اين ها به خانه هايشان مي روند. پرسيد: عمه! مگر ما خانه نداريم؟ فرمودند: چرا عزيزم، خانه ما در مدينه است. تا نام مدينه را شنيد، خاطرات زيباي همراهي با پدر در ذهن او آمد. بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل ديگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوي غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسي از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدر را ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جويي نمود، به گونه اي كه با صداي ناله و گريه او تمام اهل خرابه به شيون و ناله پرداختند. خبر را به يزيد رساندند، دستور داد سر بريده پدرش را برايش ببرند. رأس مطهر سيد الشهدا را در ميان طَبَق جاي داده، وارد خرابه كردند و مقابل اين دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر سيد الشهدا را ديد، سر را برداشت و د رآغوش كشيد. بر پيشاني و لبهاي پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه كسي صورت شما را به خونت رنگين كرد؟ پدر جان چه كسي رگهاي گردنت را بريده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ» چه كسي مرا در كودكي يتيم كرد؟ پدر جان يتيم به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زير سرم قرار مي دادم، ولي محاسنت را خضاب شده به خونت نمي ديدم. بعد از تو محنت‌ها کشیدم بیابان‌ها و صحراها دویدم مرا بعدازتو ای شـاه یگانه پرستاری نبود جـز تازیانه دختر خردسال حسين(ع) آن قدر شيرين زباني كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خيال كردند به خواب رفته. وقتي به سراغ او آمدند، از دنيا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. نفس المهموم456 - و مقاتل مختلف دیگر مالک رجبی دارابی سفر تبلیغی گرگان دهه اول محرم شب سوم محرم ۱۴۴۱ ه ق برابر با ۱۱ شهریور ۹۸ . التماس دعا
هدایت شده از مالک رجبی دارابی
دل سنگ آب شد ( ۳ ) شب سوم محرم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ امشب برویم در خانه ناز دانه و سه ساله اباعبدالله علیه السلام که خیلی گره گشاست. افراد برجسته و درمانده می آیند از این دختر سه چهار ساله درمان می گیرند نذر می کنند السلام علیک ِ یا سیدتی و مولاتی یا رقیه سلام الله علیها یکی از دوستان نقل می کرد که در تهران آقایی روحانی بود منبری خوبی بود، منبر می رفت. ایشان را به خانه ای دعوت کرده بودند سید هم بود. این آقا بعد از روضه که بیرون آمد پیر زنی جلو آمد گفت: حاج آقا ما فردا بعد از ظهر نذر حضرت رقیه علیهاالسلام داریم می شود شما بیایید برای چند تا پیر زن روضه حضرت رقیه بخوانید؟ گفتم: باشد به او قول دادم. ساعت چهار بعد از ظهر فردا به این خانم وعده دادم. شب خانه آمدم یکی از دوستان بازاری من زنگ زد و گفت: فلانی بیا که نانت را پختم و آماده کردم. گفتم: چه خبره؟ گفت: تاجر ثروتمندی در بازار از دنیا رفته است من گفتم برای ختم، آقایش را من دعوت می کنم. پاکتش خیلی چرب است. فردا چهار بعد از ظهر ختمش است شما شرکت کن. گفتم: من به یک پیر زن قول دادم. گفت: سید عقلت قاطی کرده است خانه پیرزن چقدر به تو می دهند اینجا هزار برابر هم شاید بیشتر به تو بدهند. خلاصه این قدر به ما کوبید و ور رفت که گفتم: باشد می آیم به او قول دادم. گفت: شب خوابیدم خواب دیدم که آمدم همان کوچه ای که خانه آن پیرزن بود سر کوچه که آمدم دیدم آقا اباعبدالله(ع) سر کوچه آمدند. نگاهم که به آقا افتاد دیدم یک دختر ناز سه، چهار ساله دور آقا دارد می چرخد. گفتم: آقاجان این دختر کیست؟ فرمود: این دخترم رقیه است. گفتم: آقا اینجا چه کار می کنند؟ فرمود: این پیرزن برای دخترم روضه گرفته است می خواهم بروم در مجلسش شرکت کنم. آقا حرکت کردند و وارد خانه پیرزن شدند. این آقا گفت: از خواب بلند شدم ساعت دو نصف شب بود به آن بازاری زنگ زدم و گفتم: اگر همه عالم را طلا بکنی من فردا جلسه روضه شما نمی آیم. گفت :چرا؟ خواب را به او گفتم: او هم متغیر و منقلب شد. امام حسین علیه السلام در جلسه های باصفای بی سرو صدا شرکت می کند. خوشا به حال آن هایی که روضه امام حسین علیه السلام در خانه شان می گیرند. نمی دانم داغ این دختر با بی بی زینب و امام سجاد علیه السلام چه کرد. دختر بچه سه چهار ساله نیمه های شب بهانه پدر گرفته بودند. می گفت: من پدرم را می خواهم الآن من را رو زانو نشانده بود الآن من را نوازش می کرد. به یزید ملعون خبر دادند. گفت: برید سر بریده پدرش را برایش ببرید، شاید آرام بگیرد. یک وقت صدا زد عمه جان من که غذا نخواستم من بابایم را می خواهم. وقتی روپوش را کنار زد دید سربریده پدر است. کدام دختر طاقت دارد. با این دست های کوچکش سر پدر را به سینه چسباند وگفت: «يا أبتاه، من ذا الذي أيتمني على صغر سنّي؟ بابا جان کدام ظالمی در بچگی یتیمم کرد پدر بعد از تو محنت ها کشیدم بیابان ها و صحراها دویدم مرابعد از تو ای شـاه یگانه پرستاری نبود جـز تازیانه اما یک وقت دیدند سر یک طرف وبلبل حسین یک افتادند. اول فکر کردند خوابش برده است آرام شده است اما بعد دیدند ناز دانه ز فراق پدر جان داده است. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم». استفاده شده از بیانات حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد مالک رجبی دارابی سفر تبلیغی گرگان دهه اول محرم شب سوم محرم ۱۴۴۱ ه ق برابر با ۱۱ شهریور ۹۸ . التماس دعا
🔴 💠 وقتی ماشینی نمی‌‌خورد باید آن را هل دهید و البته در ابتدای هل دادن، انرژی زیادی صرف می‌شود تا ماشین ذره‌ای بخورد. اگر لحظه‌ی تکان خوردن ماشین، تلاش خود را ادامه دهید می‌بینید که دیگر لازم نیست انرژی اولیه را صرف کنید و حرکت ماشین می‌شود. 💠 گاهی زن یا مرد به دستور یا به تشخیص درست خود، برای تغییر فضای سرد زندگی، انرژی زیادی صرف می‌کنند تا شیوه رفتاری و گفتاری و حتی اندیشیدن خود را دهند. در ابتدا عکس‌العمل‌های مثبت کوچک و موقّتی از همسر خود مشاهده می‌کنند. اما این تصور است که با تلاش جدید من، تحوّل و تحرّک عظیم از همسرم مشاهده کنم. 💠 دقت کنید مهم این است که تلاش و شیوه شما بوده چرا که عامل تغییر و حرکت جزئی کنونی همسرتان شده است و درست مانند دادن ماشین بعد از حرکت اولیه، از اینجا به بعد باید همین روش و تلاش جدید خود را مدتها ادامه دهید تا شاهد تغییر و حرکت تصاعدی همسرتان باشید. 💠 هرگز تغییر رفتار او را با رفتار و حرکت دیگران نکنید. مهم شروع حرکت اوست.
🔴 ! 💠 زن و شوهری که در ایام بدون خجالت از یکدیگر برای اهل بیت علیهم السلام ریخته و گریه می‌کنند یکدیگر می‌شوند. 💠 گریه علنی همسران برای اهل بیت علیهم‌ السلام و ابراز عشق به آنها، بسیاری از و دلخوری‌ها را خود به‌ خود شستشو می‌دهد و دلها را بین زن و شوهر نرم و می‌سازد.
دست‌هایم آنقدر بزرگ نیست که چرخ دنیا را به کامتون بچرخانم اما یکی هست که بر همه چیز تواناست از او تمنای لحظه‌های زیبا براتون دارم 🌸🍃 وقتتون بخیر روزتون سرشاراز آرامش ☕️
هدایت شده از مالک رجبی دارابی
دل سنگ آب شد ( ۴ ) شب چهارم محرم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الحسین شب چهارم محرم متوسل فاطمه زهرا ع شویم صاحب عزای عزاداری امام حسین ع اوست..به محضرشان تسلیت می گوئیم . لحظه وفات حضرت فاطمه(س) دل های شما را روانۀ مدینه کنار قبر مخفی زهرا سلام الله علیها کنم. آن هایی که مدینه مشرف شده اند از همان اول زمزمه شان این است. یا حضرت فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم مخفی بودن قبر نیز نشانه و سند مظلومیت زهرا سلام الله علیها است. مصائب حضرت فاطمه نیز مثل قبر آن بی بی مخفی است. مصائب آن قدر عظیم است که 40 سال پس از شهادت حضرت، امام حسن علیه السلام همین که نگاهش به مغیره می افتاد شروع می کرد به اشک ریختن، و می فرمود: مغیره! تو جزء کسانی بودی که مادرم زهرا را کتک زدی: «أنتَ الَّذی ضربتَ فاطمة بِنْتَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله و سلم حتّی أَدْمیتها»؛ آن قدر مصیبت بزرگ است که امیرالمؤمنین علیه السلام کنار قبر حضرت فاطمه مرگش را از خداوند خواست براساس روایت فاطمیۀ اول نوشته اند: بعد از نماز مغرب حضرت فاطمه، جان به جان آفرین تسلیم کرد و خانه اش برای فرزندانش به عزا تبدیل شد. صحبت هایش را کرد، گفت: علی جان! کسی را از محل دفنم با خبر نکن! بدنم را شب غسل بده، و شب کفن کن! راضی نیستم کسانی که به خانه ام حمله کرده اند، بر بدنم نماز بخوانند. علی جان! وقتی من را به خاک سپردی«اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَةَ وَجْهِی»کنار قبرم بنشین و زود از کنار قبرم بلند نشو! لحظۀ پس از دفن، لحظۀ تنهایی میت است و فرد متوفی انیس و مونس می خواهد. چه انیسی بالاتر از علی است؟ کنار قبر برایم قرآن بخوان!«فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ»؛علی جان! برایم دعا کن. ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَلَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق هم برای خودم گریه کن هم برای بچه های یتیمم؛ زیرا خیلی سخت است که جلوی بچه ها مادرشان جان بدهد؛ آن هم بچه هایی که سنّشان زیر ده سال است و به سن بلوغ نرسیده اند. علی جان! خواهشی دارم، هوای همه بچه ها را داشته باش حسینم را که در کربلا به شهادت می رسد فراموش نکن! پیراهن خود در غم من چاک مکناز حضرت فاطمه یادگار اگر می خواهی جز نیمه شب جسم مرا خاک مکنخون های مرا ز روی درب پاک مکن! اما علی چه کند با این در و دیوار؟ بی بی سفارش دیگری هم دارد: مرا چو غسل نیمه شب به پیش کودکان دهی مبادا سینه مرا به زینبم نشان دهی نگذار زینبم صورتم را ببیند! عجب وداع و خداحافظی بود! نوشته اند:«أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»؛ امیرالمؤمنین، بچه ها را از اتاق بیرون کرد، نشست کنار بستر حضرت فاطمه. ای صفای خانه من الوداع گرمی کاشانه من الوداع فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی! الوداع ای همدم و هم ناله ام خواهشی دارم ز تو ریحانه ام جان زهرا روز من را شب مکن الوداع ای یار هیجده ساله ام یک شب دیگر بمان در خانه ام چادرت را بر سر زینب مکن فاطمه جان! به این زودی از کنار علی نرو! «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» حجة الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی مالک رجبی دارابی سفر تبلیغی گرگان دهه اول محرم شب چهارم محرم ۱۴۴۱ ه ق برابر با ۱۲ شهریور ۹۸ . التماس دعا