eitaa logo
{❤عاشق آرامش اسمتم خدا❤}
281 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
785 ویدیو
43 فایل
↫بہ‌نام‌آنڪہ‌ا‌گࢪحکم‌ڪندهمہ‌ےمامحڪومیم♡ مُراقِب‌باش‌دُنیازَمیݩ‌گیرِت‌نَکُنَد.‌..! توآسِمان‌دَرپیش‌دارے !♥️ #رمان_کلیپ_مذهبے #عکس #انگیزشی #خاطرات_شهدا @Kaniz_zahra_8294 :مدیر ادمین: @Z_Daneshgar • • • ~کپی،‌ فقط‌باذکرصلوات‌برای‌ظهورآقا(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
ایــن وعده‌ی خــداسـت ڪه حق النـاس رانمےبخشد، خون شهدا حق النـاس است ، نمیدانم بـا ایــن حق النـاس بــزرگی ڪه بــه گردن ماست چہ خواهــم ڪرد؟! شادی‌روحشون ۵تا صلوات @aramesh_allah🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادتان باشد ، وقتی خورشید میدرخشد ، هر کسی میتواند دوستتان داشته باشد در طوفان است که متوجه میشوید چه کسی واقعا به شما علاقه دارد @aramesh_allah🍃🌸
ارزش زندگی زمانی نمایان میشود که با داشته هایت احساس خوشبختی کنی معجزه این است که هرچه داشته هایت را بیشتر با دیگران سهیم شوی داراتر میشوی @aramesh_allah🍃🌸
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند: شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؟ گفتند: ما متعلق به نسلی هستیم که ، وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش میکردیم نه تعویض @aramesh_allah🍃🌸
یاد بگیـر قدر هرچیزی را که داری بدانی قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند می بایست قدر چیزی را که داشتی می دانستی! @aramesh_allah🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍بنشین و فکر ڪن خداوند چقدر به ما نعمت داده است خودش میفرماید: نمی توانید نعمت های من را بشمارید یڪی از بزرگترین نعمـت خـداوند این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم.. او میپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی ما یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره میانداخت دیگر مـا آبـرو نداشتیم ما نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم یا اگـر به جـای شماره انداختن بوی ظاهری قرار داده بود دیگر کسی طرف دیگری نمیرفت...!! «لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم» اگر از گناهان یکدیگر با خبـر میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید. ببین خــــدا چقدر مهربان است که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته استــ. @aramesh_allah🍃🌸
🔴اجابت دعا ✍ابوالحسن محمد بن عبدالله هروى مى ‏گويد مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت امام رضا (عليه السلام) آمد. خود و غلامش آن حضرت را زيارت كردند. ارباب، بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام، پايين پاى حضرت به نماز ايستاد. چون هر دو از نماز فارغ شدند، به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند. ارباب پيش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا كرد. غلام سر از سجده برداشت و گفت لبيک، اى مولاى من. به غلام گفت مى‏ خواهى آزادت كنم؟گفت آرى.گفت تو در راه خدا آزادى و فلان كنيز من هم كه در بلخ است، در راه خدا آزاد است و من در اين حرم مطهر او را با اين مقدار مهريه به همسرى تو درآوردم و پرداخت آن را نيز ضامن شدم و فلان زمين حاصل خيز خود را هم وقف بر شما دو نفر و اولادتان و اولاد اولادتان و همين طور نسل و ذريه شما كردم و حضرت امام رضا (عليه السلام) را هم به اين برنامه شاهد گرفتم. غلام گريست و به خدا و به حضرت رضا (عليه السلام) سوگند ياد كرد كه من در سجودم جز اين امور را نخواستم و به اين سرعت اجابتش از سوى خدا برايم معلوم شد. 📚 منابع: ۱. بحارالانوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۳۰ ۲. عیون اخبار الرضا، جلد ۲، صفحه ۲۸۲ @aramesh_allah🍃🌸
ێٵ صٵحݕ ٵݪزݦٵن! ڄݦعہ ݜدہ.. ڨصد ٵݦدڹ نݦێڪنێد؟💔
❤ آخر هفته که شد ؛ دلت را به دل خیابان بزن با بیخیالی جاده همراه شو ... فراموش کن هفته ات چطور گذشت ، مهم نیست که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد ، و مهم نیست چقدر مشغله روی هم تلنبار شده ... روزهای رفته را به باد فراموشی بسپار و روزهای نیامده را به خدا ... جوری باش که سقف دنیا هم اگر ریخت ؛ آب در دل لحظه هایت تکان نخورَد . آدم نیاز دارد گاهی عین خیالش نباشد . آدم نیاز دارد برای یک روز هم که شده ؛ به خاطر خودش نفس بکشد ... ❤❤❤ @aramesh_allah🍃🌸