{❤عاشق آرامش اسمتم خدا❤}
طنز_جبهه #قسمتاول 😄 😂 خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ... 😃 😀 👤 بین ما یکی بود که چهره ی س
طنز_جبهه
#قسمتدوم
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
#ادامهدارد..
@aramesh_allah🍃🌸
طنز_جبهه
#قسمتآخر
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم 😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند. 😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂 😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا. 😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ... 😂 😂 😂
#پایان
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
به یاد شهدا وبچهای جبهه وجنگ صلوات.
@aramesh_allah🍃🌸
هدایت شده از {❤عاشق آرامش اسمتم خدا❤}
‼️‼️توجه‼️‼️توجه‼️‼️
🔹به درخواست بسیاری از اعضای کانال تصمیم به بارگذاری چند رمان گرفتیم..
🔸در این نظرسنجی شرکت کنید و رمان مورد علاقه ی خودتان را انتخاب کنید.
💠EitaaBot.ir/poll/5cs
💠لینک نظرسنجی رمان⇧⇧⇧
لازم به ذکر است↯
★شما میتوانید ۱ یا ۲ گزینه را انتخاب کنید★
{❤عاشق آرامش اسمتم خدا❤}
‼️‼️توجه‼️‼️توجه‼️‼️ 🔹به درخواست بسیاری از اعضای کانال تصمیم به بارگذاری چند رمان گرفتیم.. 🔸در این
‼️تا ساعت ۲۰ امشب فرصت دارید👆🏻
🎀و ساعت ۲۱ اولین پارت رمان برگزیده گذاشته میشود🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گناهڪاریم و امیدوار
به چشم پوشیت...
@aramesh_allah🍃🌸
....mp3
5.83M
از این که بی وفایم،
خیلی
دلم
گرفته...
@aramesh_allah🍃🌸
به آنهايي كه دوستشان دارید
بي بهانه بگویید: دوســتت دارم
در بزنید و بگویید
در این دنیاي شلوغ
سنجاقشان کرده اید به دلتان!
بگویید فرصت با هم بودنمان ،
کوتاهتر از عمر شکوفه هاست!
@aramesh_allah🍃🌸
#تزریق_انرژی 😍
یک چای داغ بريز داخل زيباترين استکان که داری ،
يک دانه شيرينی هم بگذار کنارش و به خودت بگو :
بفرماييد عزیزم،چايتان سرد نشود .. گاهی به خودت و زندگی ات عِشق بورز
سن و سالت مشکل عشق نيست
زمان نمی تواند بلور اصل را کِدر کند
مگر آنکه تو پيوسته برق انداختن آن را از ياد برده باشی .. برای خودت دعا کن که آرام باشی صَبور باشی .. مهم نيست که آخرين زلزله ی زندگی ات چند ريشتر بود ،
مهم نيست که در آن زلزله چه چيزهايی را از دست دادی! مهم اين است که دوباره از نو بسازی زندگی ات و باورت را ...
🌈🌸✂️🦊🦋🌸🎨🦄🌿📷💈🌺❣
@aramesh_allah 🍃🌸
از کسی پرسیدند
کدامین "خصلت"
از "خدای" خود را "دوست" داری؟!
"گفت"
همین" بس" که میدانم
او می تواند "مچم" را بگیرد
ولی "دستم" را می گرد
@aramesh_allah 🍃🌸
{❤عاشق آرامش اسمتم خدا❤}
‼️‼️توجه‼️‼️توجه‼️‼️ 🔹به درخواست بسیاری از اعضای کانال تصمیم به بارگذاری چند رمان گرفتیم.. 🔸در این
داستان کوتاه شبی در سوریه برگزیده شد😍😍😍