eitaa logo
آرامش و امید 🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
252 عکس
160 ویدیو
0 فایل
یک جایی باید به تمام اما و اگرها😴 شایدها و ای‌کاش‌ها🤕 جواب داده شود🤩 ما این جا جمع شدیم که جواب بگیریم... آیدی ارتباط👇 @aramiid
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩ ﺷﻌﺮﻧﺪ... ﺭﺩﯾﻒ ﻭ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ... ﻭﺯﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ... 🦋ﺍﮔﺮ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ، ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺭﯾﺘﻤﺶ ﻧﺎﻫﻤﺎﻫﻨﮓ... ﺍﺻﻼ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﻨد مثل مادر ...!❣ مثل پدر ...!❣ مثل آرامید ...😍😜 آرامیدکلی لبخند زد با دیدن این متن ارسالی https://eitaa.com/aramesh_va_omid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جرقه‌ی پروژه از آنجایی کلید خورد که ۱۰ سال قبل به قصد خرید این دستگاه به آمریکا رفتیم؛ آنها متاسفانه حاضر به فروش این دستگاه به ایران نشدند و در نهایت با ارسال ایمیل اعلام کردند که این سطحِ علم برای ایران مورد نیاز نیست. فکر کردن ما هم می‌گیم باشه تو راست میگی و می‌کشیم کنار😏😌 برگزار می‌کنه: این کلیپ و پیام رو برای بیست و پنج نفر ارسال کنید تا در قرعه‌کشی امشب شرکت داده بشید.☺️ البته اگر از همونا هم دعوت کنید عضو کانالمون بشن و با اعلام حضور کنن، امشب به قید قرعه به چند نفر از همین اعضای جدید عیدی می‌دیم 😁 https://eitaa.com/aramesh_va_omid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خب من که خیلی خوشحالم شما معرفی کردید و دوستان هم عضو شدند. آی اعضای جدید به ادمین عید رو تبریک بگید من بشناسمتون تا ساعت ده توی قرعه کشی به چند نفرتون عیدی بدم.😃 از من گفتن بودا عیدی...😍 اینم 👇 @aramiid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه قصه بگم براتون البته واقعیه‌ها قصه‌ی عاشقی خیلی طرفدار داره 👍 شاید سوم‌، چهارم پنجم ششم بودم، با ایل و تبار رفته بودیم مشهد، یادم اومد شونزده ساله بودم😃 داشتم می‌گفتم رفته بودیم زیارت آقاجان امام رضا علیه‌السلام. زیارتمو کردم، توی صحن داشتم میومدم، بوی غذای حضرتی همه‌جا رو پر کرده بود، هم دلم هوس غذا رو کرد هم خیلی دلم می‌خواست از محبت امام‌رضا یه احوالی یه دریافتی به من برسه.☺️ همین‌جوری توی دلم گفتم: _ آقاجون، این اومدن و رفتن منو دوست داری؟ حتما دوست داری که الان دعوتم و اینجام، اما... اما خب میشه آقاجون به من بگید اصلا منٍ سر به هوا رو با این زیارت ناقص خوندنم، قبول کردید یا نه؟ رسیدم دم خروجی همین‌جوری باز توی دلم گفتم: _ یه نشونه ؟؟؟ میشه آقاجون ؟؟؟ سرم رو انداختم پایین و باز توی دلم گفتم: _ پرو نشو، برو خونه. اگر قبول بود حداقل یه غذای حضرتی مهمونت می‌کردن. اشک چشامو پس زدم و راهی مسافرخونه شدم، رسیدم دیدم عجب بوی غذایی میاد، دنبال بو رفتم دیدم دو تا قابلمه غذا توی اتاقه، صدای مادرم از پشت سرم اومد: _ زیارت کردی؟ حرم خلوت بود؟ و منی که آروم آروم رفتم سمت قابلمه‌های غذا؛ چقدر بوش شبیه بوی غذای حرم بود. مادرم اومد توی اتاق، من نشستم بالای سر قابلمه، مادرم گفت: _ از طرف حرم اومدن برگشتم سمت مادرم: _حرم!! _آره، گفتن؛ چند نفرید؟ نشستم کنار ظرف غذا _ روزی رو می‌بینی، آقا برامون فرستادن، به تعدادمون غذا دادن... اشکامو یواشکی با گوشه آستینم پاک کردم. می‌دونید؛ _ آدم باید عاشق یه کسی باشه که هوای دلش رو، ذهنش رو، زمینش رو، آسمونش رو داشته باشه... هنوز هیچ عطری برام مثل عطر اون غذا نشده، دلمم هم دیگه وابسته‌ی هر خس و خاشاکی نشده... دلم میسوزه برای اونایی که ندارن این محبتو... میگم براتون بقیه رو. https://eitaa.com/aramesh_va_omid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سی نفر عید رو به تبریک گفتن برای هر سی نفرشون عیدی تدارک دیدیم با کمک یه دوست بی‌نظیر. لطفاً بیایید اسم و فامیل و آدرس کامل و کدپستی و شماره تلفن و سن رو برام بفرستید. شبتون خوش به نور https://eitaa.com/aramesh_va_omid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاشید پاشید چقدر می‌خوابید چایی براتون آوردم چایی حرم، بلند شو یه سلام به آقات بده برو سر کار و بارت😄 چقدر خوبه یه عالمه دوست خوب داشته باشی که هی دلت رو مثل کبوتر ببره حرم بیاره، دوباره پروازت بده یه دور دور گنبد بزنی برگردی. https://eitaa.com/aramesh_va_omid