eitaa logo
آرایه های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
260 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
✍اغراق ✍ اغراق : ادعای وجود صفتی در کسی یا چیزی است به اندازه‌ای که حصول آن صفت در آن کس یا چیز بدان حد، محال یا بیش از حد معمول باشد. ✍ اغراق از اسباب زیبایی مخیل شدن شعر و نثر است. ✍ شاعر به یاری اغراق معانی بزرگ را خُرد و معانی خُرد را بزرگ نشان می‌دهد. ✍ زیبایی اغراق در این است که غیر ممکن طوری ادا شود که ممکن به نظر برسد. ✍ اغراق، ذهن خواننده را به تکاپو وا می‌دارد و این تلاش ذهنی باعث لذت ادبی است. ✍ اغراق مناسب‌ترین آرایه برای به تصویر کشیدن یک دنیای حماسی است. ✍ بنابراین در شاهنامه و آثار حماسی دیگر از این آرایه بسیار استفاده شده است. ✍ که گفتت برو دستِ رستم ببند نبندد مرا دست، چرخِ بلند « فردوسی » ✍ در این مثال از شاهنامه رستم این چنین ادعا می‌کند : که فلک هم نمی‌تواند دست او را ببندد، یعنی از نظر قدرت و توانایی برای خود صفتی می ‌آورد که بیش از حد معمول و معقول است. ✍ادعایی صفت این‌گونه را از نظر عقلی پذیرفتنی نیست اغراق می‌نامیم. ✍ هر شبنمی در این ره ، صد بحرِ آتشین است دردا که این معما شرح و بیان ندارد « حافظ » ✍ در این بیت حافظ شبنمِ راهِ عشق را این گونه توصیف کرده و با آنکه این توصیف در عالم واقعی پذیرفتنی نیست، هنر شاعر این اغراق را ممکن و پذیرفتنی جلوه می‌دهد و زیبایی بیت نیز در همین نکته است. ✍ بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران « سعدی » ✍ در این مثال گریستنی مانند ابر بهاران که سیلی بر دشت جاری می‌سازد در توان هیچکس نیست. شاعر با همانندسازی خود به ابر بهاری چنین صفتی را به خود نسبت داده که بیش از حدِ معمول است. ✍ در مصرع دوم سعدی تلخی وداع دوستان را از یک دیگر این گونه توصیف می‌کند که در روز وداع سنگ نیز به ناله درمی‌آید. ✍ سنگی که در دل سنگی مثل است ، این که کسی چون ابر بهاری بگرید و سنگ ناله سردهد در عالم واقعی امکان پذیر نیست و عقل نیز آن را تایید نمی‌کند اما مجموعِ این دو تصویر خالق تناسب معنوی بیت است که زیبایی بیت به آنها وابسته است. بیابانی آمدش ناگاه پیش ز تابیدن مهر پهناش بیش « اسدی » ✍ در این مثال اسدی، بیابانی را وصف می‌کند که پهنای آن از وسعت تابش اشعه‌ی خورشید بیشتر است. ✍ در صورتی که هر بیابانی را در نظر آوریم محال است وسعتش بیش از تابش اشعه‌ی خورشید باشد زیرا بیابانها بر روی کره‌ی زمین واقع شده‌اند و زمین خواه‌ناخواه اسیر اشعه‌های خورشید است. ✍ و این بیابانی که شاعر از آن سخن می‌گوید تنها در عالم خیال شاعرانه ممکن است بنابراین تصرف شاعرانه‌ی ا سدی در اغراق بر زیبایی بیت افزوده است. @arayehha
✍ حسن تعلیل ✍ حسن تعلیل: آوردن علتی ادبی و ادعایی است بر امری، به گونه‌ای که توان اقنای مخاطب را داشته باشد. ✍ این علت‌سازی مبتنی بر تشبیه است و هنر آن زیبا شمردن یا زشت نمودن چیزی است. ✍ با وجود اینکه حسن تعلیل واقعی، علمی و عقلی نیست مخاطب آن را از علت اصلی دلپذیرتر می‌یابد و راز زیبایی آن نیز در همین نکته است. ✍ این آرایه در شعر و نثر به کار می‌رود. ✍ هنگام سپیده دم خروس سحری دانی ز چه رو همی کند نوحه‌گری یعنی که نمودند در آیینه‌ی صبح از عمر شبی گذشت و تو بی‌خبری « خیام » ✍ در این رباعی از خیام، به موضوعی اشاره کرده که، کسی به درستی نمی‌داند علت خواندن خروس هنگام سحر گاهان را، تنها می‌توان گفت که این از صفات و خصلتهای خروس است اما شاعر برای این خصلت علتی خیالی می‌آورد. ✍ او می‌گوید که خروس به این دلیل ناله سر می‌دهد که در آیینه‌ی صبح ، این حقیقت را می‌بیند که از عمر ما روزی دیگر گذشته و ما همچنان بی‌خبریم و ناله‌ی خروس برای غمِ بی‌خبری ماست. ✍ این علتِ ادعایی که سخت پذیرفتنی می‌نماید توانِ اقناع مخاطب را دارد. ✍ به صدق کوش که خورشید زاید از نفست که از دروغ سیه‌روی گشت صبح نخست « حافظ » ✍ در این بیت شاعر سیه‌رویی صبحِ نخستین را به دلیل دروغ گویی می‌داند. و با استناد به این سخن مخاطب را به راستگویی دعوت می‌کند. ✍ صبحِ نخستین ، سپیدی است که قبل از سپیده‌دم واقعی در افق نمودار می‌شود و لحظاتی بعد جای خود را به سیاهی می‌دهد در صورتی که صبح صادق به روز می‌پیوند و در پی آن خورشید طلوع می‌کند. ✍ از صوفی پرسیدند هنگام غروب خورشید چرا زرد روی است؟ گفت : از بیمِ جدایی « اسرار البلاغه » ✍ در این جمله علتی که صوفی برای زردی خورشید به هنگام غروب آورده علمی و واقعی نیست اما نویسنده در ذهن خود خورشید را به کسی تشبیه کرده که از ترس جدایی رویش زرد گشته است. ✍ این تعلیل که ریشه در تشبیه دارد با آن که واقعی نیست زیباست و مخاطب را قانع می‌کند. ✍ این علت سازی را به سبب زیبایی «حُسنِ تَعلیل» می‌گویند. ✍ نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم همه بر سرِ زبانند و تو در میانِ جانی « سعدی » ✍ در این مثال، دوست شاعر از او گله‌مند است که چرا با بودن او، شاعر از دیگران سخن گفته است. ✍ علتی که شاعر برای کار خود می‌آورد کاملاً ادعایی و خیالی است. ✍ شاعر خطاب به دوستش می‌گوید : اگر از تو سخن نگفتم و از دیگران حرفی زدم، خلاف عهد نکردم ، زیرا تورا آن چنان دوست دارم که در جانِ من هستی و دوستی دیگران در حدی است که، فقط بر زبان من جاری‌اند و طبیعی است از کسی که بر سر زبان است بیشتر سخن گفته می‌شود. ✍ من موی خویش را نه از آن می‌کنم سیاه تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه چون جامه‌ها به وقت مصیبت سیه کنند من موی از مصیبت پیری کنم سیاه « رودکی » @arayehha
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فایل 4 🔑ضرب آهنگ 🐥 🦄 🥁 🦄رکن : 🐝 🦄 : زنده دل 👨🏻‍🏫 واسه دوستاتم بفرست😍 ✅انتشار مجاز بمب عروض استاد ➖➖➖➖➖➖➖➖ عروض با زنده دل 🆔 @arayehha
امسال ۷ فوریه است روزی برای تشویق کتاب خواندن به ویژه برای کودکان است📚 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
.. ضعف تالیف؛ بزرگ ترین و فراگیرترین عیب تالیف، همان چیدن واژه ها در کنارهم بر اساس قواعددستوری است؛ اگر این قواعد در اثر بخوبی رعایت شود، اصطلاحا ً می گوییم " حسن تالیف " دارد و بعکس اگر مشکلات دستوری در اثر راه یافته، قواعد زبان در آن رعایت نشده باشد اصطلاحا ً می گوییم " ضعف تالیف " دارد. " ضعف تالیف " در شعر، نمونه های فراوانی دارد که به مرور به هریک از آن ها اشاره ای خواهیم داشت. الف) جمع بستن عدد و معدود در زبان فارسی معدود ( آنچه شمرده می شود ) در کنارعدد، جمع بسته نمی شود؛ مثلا ً نمی گوییم: " 4 سیب ها " اما بی توجه به این نکته می گوییم : "دوطفلان مسلم !" گاهی شاعر به این اصل ساده ی زبانی توجه ندارد یا به دلیل شرایط شعر بویژه رعایت وزن، این قاعده ی ساده اما مهم زبان را زیر پا می گذارد. به نمونه هایی از این ضعف تالیف بنگرید: " صبح دو مرغ رها بی صدا صحن دوچشمان تو را ترک کرد" یا: اینجا کجاست باغ دو ریحان مسلم است اینجا کجاست قبر دوطفلان مسلم است ب) آمیختن واژگان و قواعد زبان عربی و فارسی هرچند واژگان زبان عربی – که زبان قرآن است و بدان افتخار می کنیم – به مجموعه ی واژگان زبان فارسی راه یافته است، اما نباید قواعد این دو زبان با هم آمیخته شود؛ مثلا " انتقادات " و " اطلاعات " دو واژه ی عربی است که بر اساس اصول زبان عربی با " ات " جمع بسته شده است و ما این دو واژه را در زبان و گفتارمان به کار می بریم؛ اما حق نداریم واژگان فارسی را مثل آن دو جمع ببندیم و بگوییم: پیشنهادات(!) بر همین اساس ترکیباتی از این دست، نادرست است: - خانم محترمه(!) به جای محترم - برعلیه به جای علیه - برله به جای لَه ( به نفع) - گاها ً به جای گاهی نمونه ی شعر: تا رمق در جسم و جانم بوده است برعلیه دشمنان جنگیده ام! 3. عدم رعایت تناظر در واژگان مفرد یا جمع دل ابنای زمان خانه ی درد و غم تو پیش تر از رحم مادر و صلب پدران " مادران " نیز به قرینه ی " پدران " حتما ً باید جمع بسته شود و نمی توان حذف به قرینه ی لفظی دانست. 4. کاربرد نادرست حرف اضافه یا ربط بسیاری از شاعران پیشین بواسطه ی تقلید از شاعران قدیم، دچار این عیب بزرگ زبانی اند نمونه: " آب هم سوخت به آغشته بخون پیکر ما " ظاهرا ً مقصود شاعر محترم این بیان است: " آب هم بر پیکر آغشته به خون ما گریست " ابهام در فهم مقصود شاعر بواسطه کاربرد نابجای " به " به جای " بر " در شعر است @arayehha
تدریس اوزان عروضی👇 مدرس دکتر اصغر بهرامی ❤️🤍💚 @arayehha