eitaa logo
آرایه های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
258 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر چیست؟ شمس قیس رازی می‌گوید: «بدان که شعر در اصل لغت دانش است و ادراک معانی به حدس صائب و اندیشه و استدلال راست و از روی اصطلاح سخنی است اندیشیده، مرتّب معنوی، موزون متکرّر متساوی، حروف آخرین به یکدیگر ماننده.»¹ این تعریف از این لحاظ در خور توجه است که عنصر دانایی را بر عنصر تخیّل برتری می‌دهد و از جهتی می‌تواند آثار بزرگانی مانند فردوسی را نیز در برگیرد و در واقع نمونۀ خوبی از تعریف کلاسیک شعر است. کلاسیک‌ها به عقلانیّت اهمّیّت می‌دهند. کارشان صبغۀ والای قهرمانی و اخلاقی دارد و حامیان آن شاهان و طبقه‌های مهذّب و برتر جامعه هستند. عناصر شاعرانۀ مقوّم ایشان ایجاز است و لطف سخن و تخیّل ظریف پهلوانی و اشرافی و دوری از چیزهایی پیش پا افتاده توصیف شگفتی‌ها... شعر هنر کلامی است و کلام در مراتب خود باید آنچنان روشن، زیبا، رسا و مجسّم کننده باشد که تجربه‌ها و مفهوم‌های زیسته شدۀ شاعر را به کمال به شنونده منتقل کند و به گفتۀ سعدی: «در همه قول‌ها فصیح باشد.» بزرگان ما می‌گفتند: «سخن باید چو شکر پوست کنده» و یکی از دلایل نفوذ شاعرانی مانند: هومر، فردوسی، سعدی و حافظ در مردم عصر آنها و نسل‌های بعد همین ویژگی بوده است. عبارت‌های گنگ، نارسا و ناروشن که از روی بی‌اطلاعی نسبت به جریان زندۀ زبان گفته یا نوشته شده باشد، دوام و ماندگاری ندارد. در سخن شاعر و نویسنده باید به گفتۀ نظامی عروضی: «معانی متابع الفاظ نیفتد.» یعنی لفظ و معنا به طور مساوی پیش بروند و نیز سخن از ایجاز کامل برخوردار باشد. ۱- المعجم فی معاییر اشعارالعجم، مدرس رضوی، ۱۹۶ 📖کتاب: باغ سبز شعر 🖊نگارنده: عبدالعلی دست‌غیب @arayehha
حتی اگر بدانم فردا جهان متلاشی خواهد شد، من بازهم درخت سیبم را خواهم کاشت. C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
ژرفای شعر: در شعر امروز ما معنای ژرف کم یافت می‌شود، اما پیچیدگی لفظ بسیار. یا به‌عبارت بهتر بازی با واژه‌ها. شعرهای پیچیده اغلب به آب‌های گل‌آلود می‌‌مانند. به قول نیچه به‌عمد گل آلوده‌اند تا ژرف جلوه کنند، اما آب‌های زلالِ ژرف همیشه ژرفاشان را کمتر از آنچه هست نشان می‌دهند و برای راه بردن به ژرفنای چنین آب‌ها باید شناگری دانست و الّا به دست و رو تازه کردنی، در کنارشان بسنده باید کرد. شعر اگر به‌راستی شعر باشد سرشار و تهی نشدنی است. رو‌به‌رو شدن با آن هر بار مکاشفه تازه‌ای است، یا به قول نیما همان رودخانه‌ای است که هرکس می‌تواند به اندازۀ گنجایش پیمانۀ خود از آن. آب بردارد، بی آن که از رودخانه چیزی کم شود اما حوضچه‌ها به یک دست و رو شستن می‌ارزند و بس. 🖊نگارنده: داریوش آشوری 📖کتاب: شعر و اندیشه، تهران، مرکز، ۱۳۷۷،ص ۱۳۲ - ۱۶۷ @arayehha
مند (و گاهی ومند: تنومند، برومند) پسوند اتصّاف (صفت‌ساز) و دارندگی است؛ مثال: آزمند، خردمند، هنرمند، ارجمند، حاجتمند، دانشمند، دردمند، دوستمند، سودمند، شرافتمند، علاقه‌مند، هنرمند، آرزومند، هوشمند، نیازمند، بهره‌مند، سعادتمند، خطرمند، دولتمند، زورمند، پندمند، فرّه‌مند یا فرهمند، کِشتمند، مُستمند (مُست: غم و اندوه). این مثال‌ها را زنده‌یاد دکتر خسرو فرشیدورد ذیل «مند» در کتاب «فرهنگ پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی»، نشر زوار آورده‌است. مثال‌های دیگری هم ذیل «مند» در فرهنگ‌های لغت هست. مقولهٔ واژگانی این ساختارْ صفت (و صفت جانشین اسم) است. این صفاتِ مشتق از ترکیب اسم + مند ساخته شده‌اند. در لغتنامهٔ دهخدا کلماتی هم هست که با «مند» مشتق شده‌اند اما جزء نخستشان صفت است: یارمند: یار و یاری‌مند (فرشیدورد، همان منبع، ۴۰۵ تا ۴۰۸): اگر یارمند است چرخ بلند بیاید بر این مرز پولادوند (شاهنامهٔ فردوسی) پیروزمند: صاحب پیروزی، پیروز، فاتح، کام‌روا، کام‌یاب (فرهنگ بزرگ سخن، زیر نظر حسن انوری): به نوعی دلم گشت پیروزمند که آن‌گونه دیوی درآمد به بند (شرفنامهٔ نظامی) [برخی نسخ: فیروزمند] پیروزمند می‌تواند به قیاس «ظفرمند» ساخته شده باشد. منطقی‌تر این است که پیروزی‌مند باشد، همان‌طور که فرشیدورد هم برای یارگر معنی یار و یاری‌مند را آورده‌است. در لغتنامهٔ دهخدا برای «پیروزمند»، معنی ظافر، باظفر، صاحب‌پیروزی و پیروز آمده‌است. خندانمند (خندان): گواژه که خندانْمندت کند سرانجام با دوست جنگ افکند (بوشکور بلخی، به نقل از دهخدا، ذیل خندانمند) [گواژه: تمسخر] شادمند (شاد، شادمان): ای از تو در خلد برین، شادمند سنجر شه نامور وی از تو در باغ جنان شادخوار از طغرل نامدار ملک‌الشعراء بهار (مستزاد - ترکیب‌بند) برای شاهد این لغت، در فرهنگ سخن بیتی از عالم‌آرای نادری آورده‌اند و به جای نام سراینده، علامتِ (؟) گذاشته‌اند: تویی صاحب تاج و تخت بلند شده ملک ایران، ز تو شادمند (؟، تاریخ عالم‌آرای نادری، مروی، جلد ۱، ص ۹۶) در کتاب عالم‌آرای نادری اثر محمدکاظم مروی (وزیر وقت مرو)، تصحیح محمدامین ریاحی، نشر زوار، ۱۳۶۴: ۹۶، پیش از آوردن شعری که بیت بالا از آن است و در مدح نادر سروده شده‌، عبارت «لمؤلفه» آمده‌است که ظاهراً یعنی نویسندهٔ کتاب، محمدکاظم مروی. نکته: اگر جزء نخست این ترکیبات، مختوم به م باشد، مند با نیم‌فاصله نوشته می‌شود نه پیوسته: نظام‌مند (دستور خط فارسی فرهنگستان، ۴۰). در کتاب دستور خط فرهنگستان، واژه‌های ترکیبی (در این کتاب منظور از مرکب هم مرکب است هم مشتق) سفارش شده‌است: کلمات مرکبی که از ترکیب با پیشوند ساخته می‌شود همیشه جدا نوشته می‌شود مگر در مواردی که توضیحش در صفحات ۲۲ و ۲۳ دستور خط فرهنگستان آمده‌است و کلمات مرکبی که از ترکیب با پسوند ساخته می‌شود همیشه پیوسته نوشته می‌شود مگر مواردی که در صفحات ۴۰ و ۴۱ توضیح داده‌ شده‌است (دستور خط فرهنگستان، ص ۴۰). با این حساب کلمات مختوم به ی + مند پیوسته نوشته می‌شوند مانند هستیمند اما به دلیل بلند شدن کلمه و با توجه به این‌که «در میانِ پسوندها، وار قاعده‌مند نیست: بزرگوار، پری‌وار» (رک‌. ص ۴۰) و فرهنگستان توصیه‌‌ای در این‌باره ندارد لذا کلماتی مانند «هستی‌مند» با نگارش به صورت جدا (نیم‌فاصله) زیباتر به نظر می‌رسند. @arayehha
(۱)...سپاسمندم یا سپاسگزارم؟ دکتر عمید در فرهنگ واژگان خود می‌گوید: «مند» صاحب. دارنده در ترکیب با کلمۀ دیگر: ارجمند، خردمند، دردمند. در بعضی ترکیبات «واو» هم افزوده می‌شود. مثل: برومند، تنومند، دانشومند. این روزها از سوی برخی، در مجالس و محافل ادبی به‌ویژه فضای مجازی، سود جستن از ترکیب‌های غریب و نوظهور «سپاسگذار» یا «سپاسمند» در نوشتارها به‌جای کلمۀ مرکب «سپاسگزار» مرسوم شده است که در این‌باره به بحث و تبادل نظر می‌پردازیم: انگلیسی زبان‌ها گاه برای شکرگزاری از کسی عبارت I have you to thank یعنی: «تشکر دارم از شما» را بر زبان خود جاری می‌سازند که در اینجا اصطلاح «دارا بودن» همان معنای «انجام دادن» را افاده می‌کند. در حقیقت در زبان انگلیسی، اصطلاح «تشکر داشتن» به معنای همان «تشکر کردن» است. یعنی: «از شما تشکر می‌کنم» این احتمال وجود دارد که ترکیب غریب «سپاسمندم» از ترجمه‌ی لفظ‌به‌لفظ این عبارت نشئت گرفته شده باشد. این حقیر به چند دلیل به‌گارگیری ترکیب «سپاسمند» را به جای «سپاسگزار»، در گفتارها و نوشتارها، جایز نمی‌دانم. اول این‌که، در متون اسلاف چنین ترکیبی مشاهده نمی‌شود و اگر واقعا کسی از متون قدیم شاهد مثالی عرض کند، می‌پذیرم که این ترکیب بی‌ربط، دست‌کم زمانی در محاورۀ مردم ما رایج بوده است. دوم این‌که، این ترکیب، نامأنوس و مهجور است و مدت کمی است که بر سر زبان‌ها جاری شده، آن‌هم نه جمهور مردم بلکه تنها عدّه‌ای معدود از آن بهره می‌برند. سوم این‌که، در فرهنگ واژگان نیز چنین ترکیبی راه نیافته است. چهارم این‌که، پسوند «مند» علاوه بر این‌که نشانۀ دارندگی است و معنای دارا بودن چیزی را بیان می‌کند، صفت‌ساز نیز است و بعد از ویژگی‌های دائمی ظاهر می‌شود. مانند: «خردمند، دانشمند و هنرمند» که گوهر عقل و دانش و هنر به گونۀ یک شاخص یا یک خصوصیّت دائمی در نهاد صاحبانشان ریشه دوانیده و از آن‌ها اشخاصی با ویژگی‌هایی دیگر آفریده است. حال جای این سوال باقی‌ است، آیا واژۀ «سپاس» هم از چنین ویژگی‌ها برخوردار است؟ بدیهی است که واژۀ «سپاس» حالت فعلیّت دارد! حالت فعل بودن «سپاس» نه از لحاظ دستوری بلکه از حیث معنوی انجام می‌پذیرد. یعنی فعلیّت «سپاس» به معنای واقعی کلمه که به‌منظور انجام دادن «قدردانی» لحظه‌ای صورت می‌پذیرد. البته منظور من این نیست که ترکیب «سپاسمند» از حیث ساختار دستوری غلط است بلکه معتقدم فاقد معنای مربوطه است و منظور مورد نظر مخاطب را افاده نمی‌کند، یعنی از آن معنای: «از شما سپاسگزارم» اراده نمی‌گردد. وگرنه «هنر» و «دانش» هر دو اسم هستند و با پسوند «مند» ترکیب شده‌اند و به‌ صورت «هنرمند» و «دانشمند» در آمده‌اند و همین‌طور واژۀ «سپاس» اسم است اما پسوند «مند» به روی هر اسم نمی‌نشیند. حال با روشن شدن این موضوع، باید موافقان اصولی بودن واژۀ «سپاسمند» پاسخ دهند که تملک بر «سپاس» چه مزیّتی دارد؟ چراکه، ترکیب «سپاسمند» فاقد معنای مربوطه است و مفهوم «به‌جا آوردن سپاس» را بیان نمی‌کند. یعنی: این ترکیب از حیث معنوی که از آن معنای «سپاسگزار» اراده گردد؛ بسیار مشکوک به‌نظر می‌رسد. «گزار» در سپاسگزار به معنای «به‌جا آوردن» است اما «مند» در «سپاسمند» به معنای «دارنده» و «صاحب» است و از حیث ساختاری و مفهوم گمان نکنم به‌کارگیری این ترکیب به‌جای اصطلاح «سپاس‌دار» جالب به نظر برسد، هر چند که شباهت‌های ظاهری و معنوی در هر دو ترکیب به چشم می‌خورد. «دار» در «سپاس‌دار» به معنای «داشتن» نیست بلکه به معنای «به‌‌جا آوردن و انجام دادن کاری» است. یعنی: «سپاسگزارم» یا «تشکر می‌کنم» و در پاسخ به کسانی که می‌گویند: «سپاسمندم» یعنی: «سپاس‌دارم» باید گفت: این عبارت، تعبیری ضعیف و غیرکارشناسانه است. چرا که علاوه بر عدم شناخت آنان از معنای اصطلاح «دار» و در نتیجه نامربوط بودن ترکیب «سپاسمند» هیچ‌گونه نیازی به این نوع بیان به‌چشم نمی‌خورد. یعنی: وقتی ترکیب مألوف «سپاسگزارم» را داریم، چرا از ترکیب نامأنوس «سپاسمندم» سود جوئیم؟ در ترکیب «کارمند» و «ثروتمند» نیز همین قاعده حکم‌فرماست. شخصی دارای کار و ثروت که یک نوع وابستگی میان افراد «کارمند و ثروتمند» با خصوصیّاتشان که همانا «کار و ثروت» است، برقرار می‌باشد. حال ممکن است، افرادی بگویند که با توجه به تعاریف شما از دائمی بودن خصوصیّات، در اسم‌هایی که پسوند «مند» به رویشان می‌نشیند؛ ممکن است فرد ثروتمند و کارمند، ثروت و کارش را از دست دهد، بنابر این در اینجا ویژگی‌ها در فرد ثروتمند و کارمند دائمی نیست. در پاسخ می‌بایست گفت: (همین‌که مانند: «سپاس گفتن» آنی و زودگذر نیست، کافی به نظر می‌رسد) چون به هر حال آن ویژگی‌ها زودگذر نبوده و مدتی دوام داشته است. @arayehha
🔣نکات اختیارت🔣 👈اختیار وزنی 💠ابدال💠 شروط داشتن این اختیار 👀 1️⃣داشتن دو‌ هجای کوتاه در کنار هم ،برای تبدیل آن دو به یک هجای بلند 2️⃣با توجه به شرط یک اوزانی میتوانند ابدال داشته باشند که شامل یکی از رکن های زیر باشد🙂 🟤فعلن ⚫فعلاتن ⚪مستفعل 🔵مفتعلن 🟠مفاعل 🟣نکات تستی🟣 1️⃣۹۰درصد ابدال ها در صورت عادی و کنکور در رکن فعلن اتفاق می افتد. که در آن فعلن تبدیل به فع لن میشود. 2️⃣فعلن همیشه در آخر مصراع ها می باشد با چک کردن آخر مصراع شعر های دارای این رکن میتوان به ابدال پی برد. اگر در پایان مصراع دو بلند یا یک بلند و کشیده کنار هم باشند قطعا ابدال وجود دارد. (ابتدا وزن را سماعی پیدا کنید) کانال📢 ➖➖➖➖➖ 🥇 @arayehha ➖➖➖➖➖
هفتۀ نکوداشت حکیم نظامی گنجوی گرامی باد. @arayehha
به مناسبت هفتۀ نکوداشت حکیم نظامی گنجوی، نمونه‌هایی از دست‌خط استادِ زنده‌یاد جلال‌الدّین همایی را در حاشیۀ صفحۀ عنوان سه دفتر از خمسۀ نظامی (شرف‌نامه، مخزن‌الاسرار و هفت‌پیکر) ببینید: [شیوۀ نگارش استاد همایی رعایت شده است] شرف‌نامه در طهران بتوسط جناب آقای حاج اسمعیل آقا امیرخیزی رئیس دارالفنون خریداری شد. و اکنون تمام خمسۀ نظامی چاپ آقای وحید دستگردی در کتابخانۀ ناچیز من موجود است بتاریخ آذرماه ۱۳۱۶ (جلال همائی) مخزن‌ الاسرار از کتابخانۀ طهران واقع در خیابان لاله‌زار خریده شده بتاریخ ۳۰ بهمن‌ماه ۱۳۱۳ شمسی هجری مطابق ۱۳۵۳ قمری هجری (جلال همائی) هفت‌پیکر بسمه تعالی عجب است که با سی نسخۀ کهن‌سال و اینهمه ادّعا و تشکیل یک انجمن برای تصحیح نظامی باز این اندازه مغلوط درآمده است و از متن مغلوط‌تر حواشی عجیب و غریب است بتاریخ۲۳/ اسفند ۱۳۱۵ شمسی هجری (جلال همائی) @arayehha