بسم الله الرحمن الرحیم
#داستان_من
#قسمت_یک
👳♂️داستان کانال زدن و حکیم شدن من👇
بنده خدمتگذار شما آقای نادی معروف ب حکیم در روستا متولد شدم
من یک بچه کشاورز بودم ک از بچگی هم درس میخوندم هم سخت کار میکردم (کار کشاورزی، ساختمانی، شرکتی و...)
همیشه آرزو داشتم ک بتوانم یک خدمت بزرگی برای مردم عزیز سرزمینم انجام بدم و همه کاری هم کردم.
🧐ماجرا از اینجا شروع شد که....
👈ادامه داستان در پست های بعدی تقدیم میکنم
-----------------------------------------
آرایشی گیاهی 🌸عطر یاس🌸
@arayeshi_giahi_atreyas
#داستان_من
#پفک_طبیعی
در مورد پفک عرض کنم خدمتت....
ی جوری بود ک من حتی ب پفک لب نمیزدم چون تو #کارخانه_پفک سازی کار کردم و از نزدیک مراحل تولید و بسته بندی کامل دیدم و دیدم از چ مواد اولیه مضری برا تولید استفاده میشه و ب همه هم توصیه میکردم ک از پفک های بازار مصرف نکنید و ب هیچ وجه ب بچه ها ندید⛔️❌
ولی این پفک ها قضیه ش کلا فرق میکنه و من خودم دارم با کمال میل مصرف میکنم و حتی ب بچم میدم میخوره خیلی هم دوست داره👼🧒
خیلی ترد وخوشمزه و حس خوب ک از خوردنش سیر نمیشی🤪
آرایشی گیاهی 🌸عطر یاس🌸
@arayeshi_giahi_atreyas
#داستان_من
#قسمت_دو
ادامه داستان
...ماجرا از اینجا شروع شد که من سال ۱۳۹۰ در دوران خدمت کمردرد شدیدی گرفتم طوری ک کمرم صبح ها مثل چوب خشک میشد و نمیتونستم بلند بشم ک اومدم مرخصی و یکی از آشنایان ک طلبه بود و حجامت کردن تو حوزه یاد گرفته بود منو حجامت کرد و فقط با یک بار حجامت کاملا خوب شدم ( ب قول خودمون مثل آب رو آتش بود)
❤و اینجا بود ک ب طب سنتی خیلی علاقمند شدم و دوست داشتم این رشته رو بخونم و دکتر طب سنتی بشم و چون طب سنتی تازه نوپا بود وتازه داشت بال و پر میگرفت و نبود اموزش و حتی دانشکده طب سنتی امکانات امکان ادامه تحصیل در این رشته نبود ولی با این وجود رفتم تهران و یک دوره آموزش طب سنتی و حجامت را گذرانده و بیشتر آشنا شدم
و در ادامه شروع کردم ب طبابت و حجامت در خانواده و آشنایان
و اینطور شد ک من ب دکتر و حکیم معروف شدم
تمام آرزو و رویام این بود ک.....
ادامه داستان در پست های بعدی انشاالله.