eitaa logo
منتظران ظهور
346 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
56 فایل
کانال اطلاع رسانی خبرهای مهم▶️⁩
مشاهده در ایتا
دانلود
خبر فوری: کفتار چند روز پیش راهی بیمارستان شد روزهای گذشته حین بازگشت از پاریس به سمت مقر خود در «اور سورواز» دچار حمله عصبی شدید شده و بلافاصله به بیمارستان منتقل شده است. وضعیت وخیم رجوی موجب شده تیم حفاظت رجوی برای جلوگیری از نشت هرگونه خبر پیرامون او، در آماده باش کامل باشد. مریم رجوی که چند ده با توهم براندازی و شعار سرنگونی در جلسات سخنرانی با هراس زندگی میکرد و در تبعیت از اربابان خود در جنگ عراق با ایران همراه دشمن شده بود روز گذشته به درک واصل شد مریم رجوی چند سالی با بیماری حاد سرطان نیز مواجه بود برخی منابع اظهار میدارند که از زمان شروع محاکمه غیابی منافقین در ایران با حضور وکیل تعدادی از سرکردکان گروهک تروریستی منافقین از جمله مسعود و مریم رجوی از ترس و نگرانی از تحویل به ایران توسط پلیس بین المللی وضعیتش رو به وخامت رفته و نهایت به درک واصل شد. جنایات بیش از حد این گروهک تروریستی در ترور هفده هزار زنان و مردان بی گناه از شروع انقلاب و همکاری گسترده با دشمنان مخصوصا همکاری با رژیم بعث عراق و موارد متعدد دیگر از جنایات قابل کتمان نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت سلاخی زن باردار و جنین توسط منافقین 🌟شهیدی که منافقین چشمهایش را در آوردند و گوش‌هایش را بریدند و...دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است... وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش... به سید مهدی گفتم: مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟... گفت: "مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم"... گفتم: برو و مواظب خودت باش!...  او با اینکه خودش می دانست بر نمی گردد، گفت: این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!... "سید مهدی در عملیات مرصاد عضو گردان مسلم لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود و در منطقه اسلام آباد غرب به شهادت می رسد... منافقین سفّاک ابتدا چشم هایش را در آورده بودند... بعدا گوش هایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش را شکستند و در نهایت بی رحمی پوستش را کنده بودند و سرانجام بدنش را سوزانده بودند... زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم..." خاطره ای از مادر شهید, سید مهدی رضوی کتاب خاطرات دردناک