eitaa logo
🚩 یاران اربعینی
21.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
9.8هزار ویدیو
131 فایل
اولین و تخصصی ترین کانال اربعین انچه برای سفر به عتبات در طول سال نیاز دارید خصوصا زمان اربعین فقط ادمین تبادل و تبلیغات @Adminarbaeeniy ادرس صفحه اینستاگرام @arbaeeniy_yaran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢داستان تاجر تهرانی و امام رضا علیه السلام 👈فوق العاده زیبا و شنیدنی👌 🎙 استاد عالی 🌹همراهان عزیز ؛ لطفا با ارسال مطالب و دعوت از دوستان خود، ما را در انتشار نکات ارزشمند معنوی یاری فرمایید. | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷فیلم واقعی تغییر سنگ قبر مضجع شریف امام رضا (علیه السلام) | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
❇️ دستگيري امام رضا عليه السلام از زائران در راه مانده ☑️ محدث نوري رضوان الله عليه نقل مي‌کند: ▪️ يکي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت: 🌌 در شبي که نوبت خدمت من بود، در رواقي که به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم. ✨ ناگاه در خواب ديدم که در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند: 🔶 « برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من مي‌آيند و اکنون در اطراف «طرق» (هشت کيلومتري مشهد) بر اثر بارش برف راه را گم کرده‌اند. برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن کند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حرکت کنند.» ▪️ آن خادم مي‌گويد: ▫️ از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار کرده و ماجرا را برايش گفتم. او نيز با شگفتي برخاست و با يکديگر بيرون آمديم؛ 🌨 در حالي که برف به شدت مي‌باريد، مشعلدار را خبر کرديم 🔥 و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن کرد. آنگاه با عده‌اي از خدام حرم به خانه‌ي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم؛ سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حرکت کرديم. نزديک طرق به زوار رسيديم. آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند. از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : 🔸 «ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم. ❄️ امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نمي‌توانستيم مسير حرکت را تشخيص دهيم؛ تا اينکه از شدت سرما دست و پاي ما از کار افتاد و خود را آماده‌ي مرگ نموديم. از مرکب‌ها فرود آمديم و همه يک جا جمع شديم. 🤲🏻 فرش‌هايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن کرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم. در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود. همين که چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود که به او فرمود: 🔶 « برخيز! که دستور داده‌ام چراغ‌ها را بالاي مناره‌ها روشن کنند. شما به طرف چراغ‌ها حرکت کنيد.» 🔸 همه برخاستيم و به طرف چراغ‌ها حرکت کرديم که ناگاه شما را ديديم.» ⬅️ دارالسلام ، ج 1/267. 🏷 | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
چگونگی غسل و تدفین امام رضا (ع) به روایت اباصلت بخش اول با توجه به اینکه گزارشهای گوناگونی از تاریخ دقیق شهادت حضرت رضا (ع) در دست است، اما بنا نقل متون تاریخی درباره روز و ماه و سال شهادت حضرت، مشهورتر آن است که این امام همام در روز جمعه، آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری به شهادت رسیده، در حالی که ۵۵ سال از عمر مبارک امام سپری شده بود. چگونگی غسل و تدفین امام رضا (ع) به روایت اباصلت مأمون که برای حفظ حکومت خود امام رضا (ع) را از مدینه به مرو آورده و با ترفندهای خود و اطرافیان به اهداف خود نرسیده بود، زمانی که رفتار و قاطعیت آن حضرت را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود و از سوی دیگر عباسیّان همواره در مورد ولایت عهدی امام رضا (ع) مأمون را تهدید می کردند و به او هشدار می دادند. در نتیجه وی تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام رضا (ع) در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست. منبع قدس آنلاین | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran بخش دو در پست بعدی
چگونگی غسل و تدفین امام رضا (ع) به روایت اباصلت بخش دوم بر این اساس درباره چگونگی غسل و تدفین پیکر پاکِ این امام همام اباصلت هروی می گويد: چون حضرت رضا (ع) به شهادت رسيد، امام جواد (ع) به من فرمود: برخيز و از داخل خانه آب و تخت را بياور تا بر روي آن بدن مطهر پدرم را غسل دهم. عرض كردم: مولاي من! در خانه آب و تخت نيست. دوباره فرمود: به اندروني برو و آنچه را دستور دادم بياور. من وارد شدم و با كمال بهت و ناباوري در آنجا آب و تخت را آماده ديدم. پس آنها را نزد حضرت آوردم و دامنم را بالا زدم تا آن جناب را در غسل دادن ياري دهم. امام جواد (ع) فرمود: نيازي به تو نيست، از اينجا كنار برو! كساني هستند كه مرا در غسل دادن ياري مي‌كنند. من كنار رفتم تا آنكه امام جواد (ع) از غسل پدر فارغ گشت، آنگاه به من فرمود: به اندرون خانه برو و زنبيلي را كه در آن كفن و حنوط پدرم در آن است بياور. پس داخل شدم و در آنجا زنبيلي را يافتم كه كفن و كافور داخل آن بود و هرگز قبلا آن را نديده بودم. زنبيل را برداشته و نزد حضرت آوردم. امام جواد (ع) بدن را حنوط و كفن كرد و آنگاه بر جنازه پدر نماز خواند و سپس فرمود: برو و تابوت را بياور. گفتم: تابوت شكسته است، آيا آن را براي اصلاح نزد نجار ببرم؟ امام جواد (ع) فرمود: برو از درون خانه تابوتي را كه مهياست بياور. رفتم و ناگاه تابوتي در آنجا ديدم كه قبلا نديده بودم، پس آن را آوردم. حضرت جواد (ع) جنازه‌ي پدر را در ميان آن نهاد و دو ركعت نماز بجا آورد، هنوز از نماز فارغ نگشته بود كه تابوت به قدرت خدا از زمين جدا گشت و سقف خانه شكافته شد و تابوت به جانب آسمان پرواز كرد تا آنجا كه از نظرها غايب شد. چون نماز حضرت به پايان رسيد با اضطراب گفتم: يابن رسول الله! اگر هم اكنون مأمون بيايد و بدن آن حضرت را از من بخواهد چه كنم؟ | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran ادامه در پست بعدی
چگونگی غسل و تدفین امام رضا (ع) به روایت اباصلت بخش سوم امام جواد (ع) فرمود: آرام باش كه بزودي مراجعت خواهد كرد. اي اباصلت! بدان كه اگر پيغمبري در مشرق رحلت نمايد و وصي او در مغرب وفات كند البته حق تعالي اجساد مطهر و ارواح منور ايشان را در اعلي عليين با يكديگر جمع مي‌نمايد. حضرت در اين سخن بود كه بار ديگر سقف شكافته شد و تابوت پايين آمد. آنگاه امام جواد (ع) بدن پدر را از تابوت برگرفت و در بستر مرگ خوابانيد به گونه‌اي كه گويا او را غسل نداده ‌اند و كفن نكرده‌اند. پس فرمود: اكنون در خانه را باز كن تا مأمون داخل شود. اباصلت گويد: همين كه در خانه را باز كردم مأمون را ديدم كه با اطرافيانش بر در خانه ايستاده‌اند و قصد ورود دارند. پس مأمون با گريه و زاري وارد شد و دستور داد تا جنازه را براي دفن حركت دهند. اباصلت هروي در ادامه نقل کرده است: امام رضا (ع) پيش از شهادت خود به من فرمود: اي اباصلت به طرف بقعه و مدفن هارون ‌الرشيد برو و از طرف راست و چپ و بالا و پايين قبر او يك كف خاك بياور. من رفتم و از جاهاي مختلف قبر هارون خاك‌هاي متعدد به حضورش آوردم بدون آنكه مشخص كنم كدام خاك از كدام قسمت است. پس حضرت يك قسمت از خاك‌ها را برداشت و زير و رو كرد و بویيد و بر زمين ريخت، آنگاه فرمود: اين خاك مربوط به طرف در بقعه است، مامون مي‌خواهد كه قبر پدر خود را قبله‌ قبر من قرار دهد و مرا پشت سر او دفن نمايد ولي سنگي پيدا خواهد شد كه اگر تمام كلنگ هاي خراسان را بياورند، آن سنگ كنده نمي‌شود. سپس درباره‌ي خاك‌هاي پايين و بالاي سر هم همين را فرمود؛ آنگاه بیان داشتند: خاك سمت قبله را به من بده كه تربت من است. در آنجا براي من قبر حفر مي‌كنند، به آنها بگو: «به اندازه‌ هفت وجب قبر را حفر كنند و گودالي را وسط قبر حفر كنند» وقتي چنين كردند، رطوبتي بالاي سر مي‌بيني، دعايي به تو تعليم مي‌دهم، آنرا بخوان تا به قدرت خدا آب شروع به جوشش كند و لحد پر از آب شود، آنگاه ماهيهاي ريزي در آب خواهي ديد، از ناني كه به تو مي‌دهم ريز كن و براي آنها بريز، آنها نان را مي‌خورند، پس از آن ماهي بزرگي پديد مي‌آيد و تمام ماهيهاي ريز را مي‌خورد و سپس ناپديد مي‌شود، چون ماهي بزرگ غائب شد، دست بر آب بگذار و دعايي كه تعليمت مي‌دهم، بخوان، آب تماما فرو مي‌رود و اين كار را جز در حضور مأمون انجام مده. اباصلت گويد: پس از شهادت امام رضا (ع) به دستوراتش عمل كردم و هر چه فرموده بود نيز به وقوع پيوست. مأمون چون اين جريان شگفت را ديد گفت: پيوسته اما رضا (ع) در حال حيات، كرامات و عجايب را به ما نشان مي‌داد و اكنون نيز پس از مرگش عجايب را به ما نشان داد! منابع: 1-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 50: 49، 52. 2-حسيني قمي، كرامات و مقامات عرفاني امام رضا(ع): 74، 80-82. | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مناظرات امام رضا و هدف مأمون از این مناظرات استاد رجبی دوانی بهت و حیرت جاثلیق مسیحی از احاطه علمی امام‌رضا(ع) بخشی از دوره تاریخ معصومین دکتر رجبی دوانی. | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
40.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه خانگی روز،شهادت امام رضا علیه السلام | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شنبه های ام البنینی🥀 ❓شنبه های ام البنینی یعنی چی❓ °•مادر تو گفته ای الماس من °•جان تو جان حسین عباس من این که به نیت اهل بیت سفره میندازیم و نذر میکنیم و به واسطه این بزرگواران حاجت میگیریم میدونید دلیلش چیه؟🤔 دلیلش این که اهل بیت پیش خدا ابرو دارن🥲 وقتی مردم عراق برای خانم ام البنین نذر میکنن و حاجت هاشون رو میگیرن🙏🏻 باعث گسترش این سفره های ام البنینی در روز شنبه میشه حالا چرا مردم عراق شنبه رو انتخاب کردن؟🤔 چون شنبه روز شروع هفته هست برکت یک هفته خودشون رو با واسطه قرار دادن مادر علمدار از خدا میگیرن🖤 این سفره ها الان نه تنها دیگه در کشور عراق🇮🇶یا ایران🇮🇷بلکه در کشور های افریقایی هم برپا شده👏🏻 حالا ریشه این شنبه ها از کجاست؟🧐 ازکربلا و درب ورودی باب العباس کربلا😓 خوبیه این سفره ها میدونید چیه؟ این که اصلا کار بزرگ و سختی نیست و حتی شما هم میتونید تنهایی برپاش کنید💪🏻با یه استکان چای☕یا یک جعبه خرما یا حتی غذایی🥣که قرار برا جمع خانوادگی خودتون پخته بشه با نام مبارک خانم ام البنین بپزید‌. حتی با یک دور تسبیح صلوات📿 میتونید رزق یک هفته خودتون رو از خانم ام البنین بگیرید و هر حاجتی که دارید به درب خانه مادر باب الحوائج برید😞و مبلغ شنبه های ام البنینی باشید🌷 https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
فرمان_۲۰۲۳_۰۱_۱۶_۱۵_۱۹_۵۳_۳۲۲.mp3
3.11M
موجِ پرچم بہ فرمانِ ام‌البنینهـ اشكِ نم‌نم بہ فرمانِ ام البنینهـ 🌱‌° 🔊 |کربلایۍحسن‌🎙 ا موکب العباس ع https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 نغمه ماندگار اربعین در حرم امام رضا (ع) پیچید 🔺️«محمد جنامی» مداح جوان خرمشهری که نوای مداحی‌اش به پرمخاطب‌ترین نغمه اربعین امسال تبدیل شد، در شب شـهادت امام رضا علیه السلام در حرم رضوی مداحی کرد. | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
31.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 (ع) 🌴امام رضا، قربون کبوترات 🌴یه نگاهیم بکن به زیر پات 🎙 | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
پخش زنده حرم ها روی نام مبارک هر یک کلیک کنید تا بصورت زنده در حرم زیارت کنید 👈امام حسین علیه السلام 👉 👈 حضرت ابوالفضل علیه‌السلام 👉 👈روضه منوره امام رضا علیه السلام 👉 | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
🔘 تشرف در راه مانده ای از زائران امام رضا (ع) (تشرّف شیخ حسین خادم مسجد سهله) 🔰 شیخ آقا بزرگ تهرانی از شیخ حسین، خادم مسجد سهله، نقل می‌کند: 🕌 در سفر اوّلی که با جناب شیخ اعظم، شیخ محمّد طه اعلی اللّه مقامه به مشهد مقدّس مشرّف شدیم؛ نزدیک مشهد یعنی میامی رسیدیم من بر حیوان سواری خود طیّ مسافت می‌کردم. چیزی از راه را طیّ نکرده بودیم که آن حیوان از حرکت باز ماند و کم‌کم عقب افتادم بطوری‌که اثری از قافله دیده نمی‌شد. پیاده شدم و قدری پیاده با حیوان راه رفتم؛ ولی حیوان به‌خاطر ورمی که در دستش پیدا شده بود، نمی‌توانست راه برود و من هم از حرکت عاجز شدم. در این‌جا بارم را فرود آورده و فرشم را بر زمین پهن نمودم و در وسط صحرا مثل این‌که در خانه‌ام باشم، نشستم و مدّت مدیدی در فکر بودم و به حضرت رضا علیه السّلام خطاب می‌نمودم و عرایضی را عرض می‌کردم و می‌گفتم: 🔹 مولاجان من زائر شمایم و از کاروان عقب افتاده‌ام و دست حیوانم شل شده است. ▫️ و امثال این مطالب را ذکر می‌کردم. ناگاه دیدم شخص عجمی که بر حیوان قویّ سفیدی سوار است، از راه می‌آید. گفتم: 🔹 لابد این شخص از زوّار است. ▫️ وقتی رسید، سلام کرد. جواب سلامش را دادم. خیال کردم که او هم به واسطه امری از کاروان عقب‌ افتاده است. بعد از جواب سلام، ایشان به فارسی مشغول صحبت شد و من هم فارسی بلد بودم. مرا به اسم نام برد و گفت: 🔸 ای شیخ حسین، طوری نشسته‌ای مثل این‌که در خانه خودت نشسته باشی آیا نمی‌دانی این‌جا چه جایی است؟ ▫️ گفتم: 🔹 بلی؛ امّا قضیه من چنین و چنان است. ▫️ گفت: 🔸 برخیز بارت را روی حیوانت می‌گذاریم و می‌رویم شاید خداوند ما را به قافله برساند. ▫️ گفتم: 🔹 آیا نمی‌بینی که دستش چه شده و نمی‌تواند راه برود؟ ▫️ اصرار کرد. گفتم: 🔹 لا حول و لا قوّه الّا باللّه ▫️ و برخاستم. بار بر روی حیوان قرار گرفت من هم به اجبار او، حیوان را می‌راندم و ایشان نیز کم‌کم راه می‌رفت. در بین راه گفت: 🔸 ای شیخ حسین، بار من سبک‌تر از بار تو است؛ بارت را روی حیوان خودم می‌گذارم و بار خودم را روی حیوان تو. ▫️ گفتم: 🔹 میل خودتان. ▫️ بار مرا گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من و به همین کیفیّت می‌رفتیم. گفت: 🔸 ای شیخ حسین، نمی‌خواهی حیوان خودت را با حیوان من مبادله کنی تا سربه‌سر شود؟ ▫️ گفتم: 🔹 ای برادر، تو عجمی و من عرب؛ گمان می‌کنی من نمی‌فهمم که مرا مسخره می‌کنی! حیوان شما ده برابر حیوان من می‌ارزد؛ با این‌که من در این صحرا در معرض هلاکتم و چاره‌ای ندارم جز این‌که مال و بارم را بگذارم و بروم تا خود را از هلاکت خلاص کنم. معلوم است که این حرف تو جز برای مسخره کردن من نیست. ▫️ گفت: 🔸 از استهزاء کردن، به خدا پناه می‌برم. تو چه کار داری، من می‌خواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه کنم. ▫️ هرچه می‌گفتم: 🔹 ای برادر مرا مسخره نکن، ▫️اصرار می‌کرد، تا اصرارش بحدّی رسید که قبول کردم. گفت: 🔸 پس سوار شو. ▫️ من بر حیوان او سوار شدم دیدم انگار مثل مرغی می‌پرد. آن مرد گفت: 🔸 تو به قافله ملحق شو من هم ان شاء اللّه تعالی ملحق می‌شوم. ▫️ زمان کمی گذشت که دیدم به قافله رسیده‌ام. آن هم در نزدیکی منزل و مثل آن‌که از آن مرد غافل شدم. همین‌که به منزل رسیدم، پیاده شده و مشغول رسیدگی به حیوان گردیدم و وقتی کارم تمام شد برای خوردن قهوه خدمت شیخ محمّد طه رسیدم. وقتی داخل شدم، سلام کردم. فرمود: 🔸 شیخ حسین، چرا امروز در راه با ما نبودی؟ ▫️ چون بنای من بر این بود که هر روز حیوانم را جلوی محمل شیخ یک ساعت یا بیشتر راه می‌بردم و ایشان برای من حکایاتی را نقل می‌فرمودند. عرض کردم: 🔹 شیخنا قضیّه من این بود ▫️ و جریان را نقل کردم. فرمود: 🔸 آن مرد کجا است؟ ▫️ عرض کردم: 🔹 خودش را به ما می‌رساند؛ ولی هنوز نرسیده است. ▫️ فرمودند: 🔸 بلکه او قبل از تو رسیده است؛ آیا گمان می‌کنی که این‌طور کارها را در چنین مکانی کسی غیر از ائمّه معصومین علیهم السّلام انجام می‌دهد؟ ▫️ بعد شیخ به‌خاطر این جریان قصیده‌ای در مدح حضرت رضا علیه السّلام انشاء نموده و قضیه را در آن درج نمود. ♦️ جناب شیخ آقا بزرگ تهرانی فرمودند: ▪️ شیخ حسین بعضی از ابیات آن قصیده را برای من خواند؛ ولی من فراموش نموده‌ام. و گفت: ▫️ آن شخص را هم دیگر ابدا ندیدم و با آن حیوان تا تهران برگشتم. در آن‌جا مریض شدم و آن را به قیمت گزافی فروختم و در معالجه مرض و مراجعتم، مصرف کردم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۲۰۳ 🏷 | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دامن آلوده و روی سیاه آورده‌ام گرچه آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام 🎙 مرحوم حاج فیروز زیرک‌کار (ع) | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای بامزه و عاشقانه مسلمان شدن جوان فرانسوی 🔹جوان مسیحی که عباس شد و نام فرزندش را از داخل قرآن «نورا» انتخاب کرد | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 استوری| باز پیشه تو حواسم یه دنیا التماسم یه کاری کن تو واسم... | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran