🗯 آزادی مخالفان، قبل از عملی کردن اعمال یا اظهار مخالفت
🔻 امیرالمومنین علیه السلام، به آزادی مخالفان، قبل از عملی و علنی کردن مخالفت، احترام میگذاشت. «خرّیت بن راشد»، از اصحاب امام بود که پس از ماجرای حکمیت، در مقابل امام ایستاد و گفت: به خدا سوگند دیگر دستوراتت را اطاعت نخواهم کرد و پشت سرت نماز نخواهم خواند و از تو جدا خواهم شد!
🔸امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
مادرت به عزایت نشیند، اگر چنین کنی پیمان خود را شکسته ای و پروردگارت را نافرمانی نموده ای و جز به خودت به کسی زیان نرسانده ای! به من بگو دلیل این تصمیم تو چیست؟
خرّیت بن راشد، دلیل تصمیم خود را پذیرش حکمّیت بیان کرد. حضرت از او خواست که با هم بنشینند و درباره ی حکمّیت با هم بحث کنند، تا شاید وی هدایت شود. خرّیت بن راشد با تعهد به این که فردا خدمت حضرت شرفیاب شود از ایشان جدا شد. «عبد الله بن فقيم» میگوید: به خانه خرّیت بن راشد رفتم، او از تصمیم خود دربارهی جدایی از حضرت و یارانش سخن میگفت. من این خبر را به امام دادم و از حضرت خواستم که او را تعقیب کند؛ حضرت فرمود:
▪️او را رها کن؛ اگر حق را پذیرفت و بازگشت، از او میپذیرم و اگر خودداری کرد، او را تعقیب میکنیم. عبدالله میگوید: به امام گفتم: چرا اکنون او را نمی گیری و در بند نمی کنی؟ امام فرمود: اگر این کار را با هر کس که به او گمان بد داریم انجام دهیم، زندانها را از آنها پر میکنیم و من برای خود
جایز نمی دانم که بر مردم یورش برم و آنان را زندانی و مجازات کنم؛ مگر این که مخالفت خود را با ما اظهار (علنی) کنند
🔻امیرالمومنین علیه السلام میفرمود:
من کسی را به دلیل اتّهام، مواخذه نمی کنم و با ظنّ و گمان، به عقوبت کسی نمی پردازم و فقط با کسی میجنگم که به مخالفت با من برخیزد، در برابر من بایستد و دشمنی آشکار کند. البته باز هم با او نمی جنگم تا هنگامی که او را بخواهم و عذر او را بشنوم؛ اگر پس از بحث، باز هم با ما سر جنگ داشت از خدا یاری میجویم و با او پیکار میکنم.
📚ابراهيم بن محمد ثقفی کوفی، ج ۱، ص ۳۳۲؛ص۳۲۷
📚 محمدبن جریر طبری،، ج ۶، ص ۲۴۶۸.
#حکومت_علوی
🗯 نامه تند امیرالمومنین علیه السلام خطاب بر عثمان بن حُنَیف
🔸 اى پسر حُنَيف! به من خبر رسيده كه تو را بر سفره اى دعوت كرده و تو به سوى آن شتافته اى و خوردنى هاى رنگارنگ برايت مهيّا کرده اند. گمان نمىكردم تو ميهمانى ای را بپذيرى كه نيازمندانِ آنجا دعوت نشده اند. آگاه باش كه هر پيروى را پيشوايى است كه به وى اقتدا مىكند و از نور دانش او روشنى مىجويد. پس بدان كه پيشواى شما از دنياى خود، به دو جامه فرسوده اكتفا كرده و از خوراكى ها، به دو گِرده نان ... آری حرص، مرا به گُزيدن خوراكى ها نخواهد كشيد. چه بسا كسى در حجاز يا يمامه، هرگز شكمى سير نخورد و من سير بخوابم و پيرامونم شكم هايى باشند كه از گرسنگى، به پشت دوخته شده، و جگرهايى سوخته است، يا چنان باشم كه گوينده اى سروده است: درد تو اين بس كه شب، سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى در آرزوى پوست بزغاله باشند! يا بدين بسنده كنم كه مرا اميرمؤمنان گويند ولی در ناخوشايندى هاى روزگار، شريک آنان نباشم؟ يا در سختى زندگى، نمونه اى برايشان نشوم؟...
📚نهج البلاغه نامه۴۵
#حکومت_علوی
🗯 عدم تاخیر در تقسیم بیت المال
🔻أَخْبَرَنِي أَبُوصَالِحٍ السَّمَّانُ قَالَ: رَأَيْتُ عَلِيًّا دَخَلَ بَيْتَ الْمَالِ فَرَأَى فِيهِ مَالا فَقَالَ: هذا ههنا وَالنَّاسُ يَحْتَاجُونَ؟ فَأَمَرَ بِهِ فَقُسِّمَ بَيْنَ النَّاسِ،فَأَمَرَ بِالْبَيْتِ فَكُنِسَ فَنُضِحَ وَ صَلَّى فِيهِ.
🔸ابوصالح سمّان میگوید:
امیرالمومنین عليه السلام را ديدم كه وارد بيت المال شد و در آن اموالى ديد. سپس فرمود: «اينها اين جاست و مردم محتاج و نيازمندند؟!» پس دستور داد آن را ميان مردم تقسيم كردند. و دستور داد مکان بيت المال، جاروب و آبپاشى شد و در آن نماز گزارد.
📚کتاب أنساب الأشراف جلد ۲ صفحه ۱۳۳
#حکومت_علوی
🗯 برخورد امیر المومنین علیه السلام با مخالفین خود
🔻 به روایت ابن هلال ثقفی؛ خریت بن راشد ناجی، بعد از جنگ صفین به همراه جمعی از یارانش، نزد امیر المومنین علیه السلام آمد و گفت:
به خدا قسم دیگر از فرمان تو اطاعت نمیکنم و پشت سرت نماز نمیخوانم و فردا از [بیعت] تو جدا میشوم. آنگاه رفت... فردای آن روز عبد الله بن قعین ازدی به امیر المومنین علیه السلام گفت: من به منزل خریت بن راشد رفتم و دیدم که او همان حرفها را بر ضد شما به اطرافیانش میزند.! آیا با او برخورد نمیکنید؟ امیر المومنین علیه السلام فرمودند: او را رها کن؛ اگر حق را پذیرفت و به سوی من بازگشت، از او میپذیرم.
🔸 عبد الله گفت: ای امیر المومنین چرا اکنون او را نمیگیرید و او را زندانی نمیکنید؟
🔻 امیر المومنین علیه السلام در پاسخ فرمودند: اگر ما با هر کسی که مورد اتهام است چنین کنیم، زندانها از آنها پر میشود، و من نمیخواهم مردم را بگیرم و زندانی و مجازات کنم، پیش از آنکه آنان مخالفت آشکار با من کنند و برای جنگیدن سپاه تشکیل دهند.
📚 الغارات، تالیف ابن هلال ثقفی اصفهانی، جلد ۱، صفحه ۳۳۲-۳۳۵
#حکومت_علوی
🗯 برخورد امیر المومنین علیه السلام با مخالفین خود
🔻 به روایت ابن هلال ثقفی؛ خریت بن راشد ناجی، بعد از جنگ صفین به همراه جمعی از یارانش، نزد امیر المومنین علیه السلام آمد و گفت:
به خدا قسم دیگر از فرمان تو اطاعت نمیکنم و پشت سرت نماز نمیخوانم و فردا از [بیعت] تو جدا میشوم. آنگاه رفت... فردای آن روز عبد الله بن قعین ازدی به امیر المومنین علیه السلام گفت: من به منزل خریت بن راشد رفتم و دیدم که او همان حرفها را بر ضد شما به اطرافیانش میزند.! آیا با او برخورد نمیکنید؟ امیر المومنین علیه السلام فرمودند: او را رها کن؛ اگر حق را پذیرفت و به سوی من بازگشت، از او میپذیرم.
🔸 عبد الله گفت: ای امیر المومنین چرا اکنون او را نمیگیرید و او را زندانی نمیکنید؟
🔻 امیر المومنین علیه السلام در پاسخ فرمودند: اگر ما با هر کسی که مورد اتهام است چنین کنیم، زندانها از آنها پر میشود، و من نمیخواهم مردم را بگیرم و زندانی و مجازات کنم، پیش از آنکه آنان مخالفت آشکار با من کنند و برای جنگیدن سپاه تشکیل دهند.
📚 الغارات، تالیف ابن هلال ثقفی اصفهانی، جلد ۱، صفحه ۳۳۲-۳۳۵
#حکومت_علوی
🗯 زندگی زاهدانه حاکم اسلامی
🔹شخص تارک دنیایی به نام عاصم بن زیاد حارثی در پاسخ به امام علیه السلام که او را از این روش زندگی به استفاده شایسته از دنیای حلال دعوت میکند سبک زندگی زاهدانه امام را وسط میکشد و میگوید:
🔸یا امیرالمومنین تو خود لباس خشن بر تن میکنی و غذای ناگوار میخوری آن گاه ما را به بهره برداری از دنیای حلال تشویق کرده نسبت به ترک آن نکوهش میکنی!؟
🔻 امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: وای برتو من که مانند تو نیستم؛ زیرا خداوند به پیشوایان حقیقی عادل واجب کرده که زندگی خود را در سطح مردم فقیر و ضعیف قرار دهند تا فقر مستمندان آنان را از جا به در نبرد.
📚اصول کافی، جلد ۱ صفحه ۴۱۰
#حکومت_علوی
🗯 شکایت امیرالمومنین علیه السلام از جهل مردم
امیرالمومنین علیه السلام :
أما وَاللّٰهِ لَوَدَدتُ أنَّ رَبِّی قد أخرَجَنی مِن بَینِ أظهُرِڪُم إلی رِضوانِه و أنَّ المَنیَّةَ لَتَرصُدُنی فَما یَمنَعُ أشقاها أَن یَخضِبَها؟
🔸 بخدا که آرزو داشتم پروردگارم مرا از میان شما به رضوان خود ببرد و پیوسته منتظرم مرگ مرا در یابد !!
نمی دانم چرا نمی رسد آن روز که شقی ترین این امت محاسن مرا با خون سَرم رنگین کند!
📚احتجاج طبرسی جلد ۱ صفحه ۳۸۲
#حکومت_علوی
https://eitaa.com/archive_mataleb_sokhanrani
🗯مقابلهٔ قاطع امیرالمومنین علیهالسلام با افراطیگری برخی از یاران خود
🔻 پس از پیروزی امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ جمل و بازگشتشان به کوفه، منبر رفته و خطبه ای بیان فرمودند، در قسمتی از این خطبه چنین آمده است:
🔷 «به درستی که مردانی از شما از یاری من فروگذاری کردند، و من بر آنان نکوهش و عیب میگیرم. پس از آنان کناره جوئید و آنچه خوش ندارند به آنان بگویید تا پشیمان شوند یا مورد رضایت قرار گیرند»°
در این هنگام یکی از سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام، مالک بن حبیب، برخواست و گفت:
به خدا سوگند که کناره گرفتن و بدگویی با این افراد را کم میبینم، به خدا قسم اگر به ما دستور دهی آنان را خواهیم کشت!
🔸امیرالمومنین علیه السلام در پاسخ فرمودند:
«ای مالک! از منتهای امر گذشتی و از حد تجاوز کردی و مبالغه کردی!»
مالک بن حبیب در پاسخ به این بیت تمثل جست:
لبعض الغشم أبلغ فی الأمور
تنوبک من مهادنة الأعادی
▪️ به راستی که در مشکلات فرا رویت، مقداری ستم راهگشا تر است تا نرمخویی با دشمنان.
🔻امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:
«خداوند چنین حکم نفرموده ای مالک! خداوند متعال میفرماید: النفس بالنفس [یعنی کشتن فرد تنها در صورتی است که مرتکب قتلی شده باشد] پس دیگر قدری ستم کردن چه معنی دارد؟! و میفرماید: وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا
[قسمت مورد استشهاد: فلا یسرف فی القتل است، یعنی نباید در کشتار زیاده روی نمود]».
📚کتاب الصفین نصر بن مزاحم، ص۴
📚أمالی الشیخ المفید ، ص ١٢٨
▪️° منظور اینست که با این منافقان رفتار عادی که با مؤمنان دارید ، را نداشته باشید. مثلاً ، تواضع و احترام نکنید، صریحا به آنان «منافق» خطاب کنید.
🔸افسانه ها در مقابل امیرالمومنین علیه السلام حرفی برای گفتن ندارند.
#حکومت_علوی