eitaa logo
اردکان64ب
4هزار دنبال‌کننده
39هزار عکس
9.8هزار ویدیو
147 فایل
⏬مطالب فرهنگی وخبری شهرستان اردکان(یزد)⏬ جهت ارتباط بامدیر به 🆔 زیرمراجعه نمایید👇 https://eitaa.com/Poorghayoumi جهت تبادل، تبلیغات با ادمین هماهنگ کنید: @Poorghayoumi
مشاهده در ایتا
دانلود
@RozeKhanegeeروضه خانگی - حضرت علی اصغر(ع) - 1981.mp3
زمان: حجم: 11.56M
🎙دوریت دارد دل ما را به آتش می‌کشد... 🔻مناجات با (عج) 🔻روضه(علیه السلام) ⏱ | 14:37 👤استاد 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج🍃 💥کانال فرهنگی و خبری اردکان ۶۴ ب 🇮🇷@Ardakan_64_B 👈عضویت
😓 ماجرای بستن آب بر سپاه امام حسین علیه‌السلام 🔻روز هفتم محرم، نامه‌ی عبیدالله ملعون پسر مرجانه به عمربن‌سعد ملعون رسید که گفته بود: «میان حسین و یاران او با آب، فاصله بینداز؛ پس نباید قطره‌ای از آب بنوشند، همان‌گونه که با عثمان پرهیزگار پاکیزه و مظلوم چنین کردند.» عمر‌بن سعد، عمروبن حجاج ملعون را با پانصد سواره به سوی شریعه فرستاد و آن‌ها در کنار شریعه فرود آمدند و لشکر امام حسین را از آشامیدن آب منع کردند‌. این واقعه سه‌روز قبل از روز عاشورا و شهادت امام حسین اتفاق افتاد. زمانی که شدت تشنگی به امام حسین و اصحاب ایشان آسیب رساند، امام تیشه‌ای به‌دست گرفت، پشت خیمه‌ی زن‌ها آمد، روی زمین نوزده قدم به سمت قبله برداشت و بعد مقداری از زمین را با تیشه کند. 🔻 چشمه‌ی آب شیرینی از زمین جوشید و امام حسین و همه‌ی خیمه‌گاه ایشان از آن نوشیدند و مشک‌هایشان را پر کردند؛ بعد چشمه‌ی آب فرو‌رفت و اثری از آن دیده نشد. این خبر به ابن زیاد رسید. او نامه‌ای به عمربن‌سعد ملعون نوشت که «به من خبر رسیده است که حسین چاه می‌کند و به آب می‌رسد و او و یارانش آب می‌نوشند. 🔻 به دقت مراقب باش وقتی نامه‌ی من به دستت رسید، تا آنجا که توان داری، آن‌ها را از حفر چاه باز‌دار و بر ایشان سخت بگیر و آن‌ها را رها نکن تا راحت آب بنوشند. با آنان چنان کن که با عثمان پاکیزه آن‌گونه کردند.» بعد از این نامه، باز عمربن‌سعد ملعون در نهایت سختی، بر آنان سخت گرفت. پس بار دیگر تشنگی بر امام حسین و اصحابش شدت گرفت؛ در نتیجه برادرش عباس را صدا زد و او را با سی‌نفر سواره و بیست‌نفر پیاده روانه‌ی شریعه نمود و بیست مشک را به همراه آن‌ها قرار داد. آن‌ها در میانه‌ی شب به سوی شریعه رفتند و به نزدیکی شریعه‌ی فرات رسیدند. نافع‌بن‌هلال مقابل همه جلو ایستاد. 🔻عمروبن حجاج ملعون گفت: چه کسی هستید؟ نافع گفت: پسر عموی تو هستم. عمرو گفت: برای چه آمدی؟ نافع گفت: آمدیم تا از این آبی که ما را از آن منع کرده‌اید بنوشیم. عمرو گفت: بنوشید گوارایتان. نافع گفت: وای بر تو! به ما می‌گویی که آب بنوشیم درحالی که حسین‌بن‌علی تشنه‌ است و همراهان او از تشنگی جان می‌دهند؟! عمر و صدا زد: ای حسین! این آب فرات است که سگ‌ها با زبان از آن آب می‌خورند و خران و خوکان از آن آب می‌نوشند! قسم به خدا از این آب جرعه‌ای نمی‌نوشی، تا اینکه آب داغ و سوزان جهنم را در آتش آن بچشی! 🔻نافع بر اصحاب فریاد زد و آن‌ها داخل شریعه‌‌ی فرات شدند و عمروبن‌ حجاج هم بر اصحابش فریاد جنگ زد. عباس‌بن‌علی و یارانش بر لشکر او حمله بردند و قتال و جنگ شدیدی میان آنان درگرفت. تعدادی از اصحاب مشغول جنگ بودند و تعدادی نیز مشک‌ها را پر می‌کردند. دشمن را از شریعه عقب راندند تا مشک‌ها را پر کردند و البته در این میان از اصحاب امام حسین کسی کشته نشد. سپس به لشکرگاه امام حسین بازگشتند و امام و همراهانش از آن آب نوشیدند. بدین جهت که حضرت عباس برای امام حسین و یارانش آب آورد، به «سقاء» یعنی «آب‌آور» لقب گرفت. 🔻صبح روز عاشورا، تمیم‌بن‌حصین فرازی از لشکر عمر‌بن‌سعد بیرون آمد و صدا زد: ای حسین و ای یاران حسین! آیا به آب فرات نظر نمی‌کنید که چگونه مانند شکم ماهی‌ها می‌درخشد؟ قسم به خدا، قطره‌ای از آن نمی‌چشید تا اینکه با لب تشنه، طعم مرگ را بچشید. امام حسین فرمود: او و پدرش اهل آتش هستند! خدایا این مرد را با تشنگی بکش و هرگز او را نیامرز. 🧡 ؛ *(منابع: ابو الفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین ص ۱۱۷؛ احمد بن جابر بلاذری، انساب الأشراف ج ۳ ص ۱۸۱؛ اسماعیل بن اثیر، البدایه و النهایه ج ۸ ص ۱۸۷؛ شیخ مفید الإرشاد، ج ۲ صفحات ۸۶ و ۲۷۶؛ شیخ صدوق، الأمالی ص ۱۵۷؛ عبد الرحمن بن جوزی، المنتظم في تاريخ الأمم والملوک، ج ۵ ص ۳۴۰؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۴ صفحات ۳۰۸ و ۳۷۶ و ۳۸۸؛ همان، ج ۴۵ ص ۵۶؛ فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری ص ۲۳۵؛ محمد بن ابی طالب؛ تسلیمه المجالس وزينه المجالس، ج ۲، ص ۳۲۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۰۹؛ محمد بن حسن فتال، روضه الواعظین، ج ۱ صفحات ۱۸۲ و ۱۸۴) رسانه اهل‌بیت‌مدیا 📌کانال‌اردکــان۶۴ب @Ardakan_64_B