eitaa logo
اداره کتابخانه های عمومی شهرستان اردکان
244 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
225 ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
احسان هنری نیست به امید تلافی ‏نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
📖قسمتی از کتاب شهامت 📝معرفی کتاب اگر ما به تردید برسیم و در پی آن شاهد تغییر باشیم، این فرایند را باید جشن گرفت و بخاطرش پایکوبی کرد. می‌توانیم به جای آویزان شدن به امور آشنا و شناخته شده، از موقعیت‌های پیش آمده به‌عنوان فرصت‌های ماجراجویی و تعمق بخشیدن به درک‌مان از خود و جهان پیرامون‌مان بهره جوئیم. ✍🏻اشو ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
از حیله و دسیسه نترس. اگر کسانی دامی برایت بگسترانند تا صدمه ای به تو بزنند خدا هم برای آنان دام می گستراند. چاه کن اول خودش ته چاه است. این نظام بر جزا استوار است. نه یک ذره خیر بی جزا می‌ماند نه یک ذره شر. تا او نخواهد برگی از درخت نمی‌افتد. فقط به این ایمان بیاور. 📕https://eitaa.com/a_haeri_pl
🔰نمایشگاه کتاب اردکان پذیرای حضور خریداران و بازدید کنندگان گرامی می باشد: 🔸 ۱۰ تا ۵۰ درصد تخفیف برای علاقمندان 📆 زمان: ۱۱ مهر ۱۴۰۳ لغایت ۵ آبان ۱۴۰۳ 🕰 ساعت: ۹ الی ۱۳ _ ۱۷ الی ۲۲ 🏢 مکان: اردکان، بلوار آیت الله خامنه ای، نگارخانه شفق ❗️نمایشگاه ایام تعطیل نیز دایر می باشد. ❓کتاب کمک درسی موجود نمی باشد. 🪐کتاب سفینه ای است که اقیانوس بیکران زمان را در می نوردد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
🔰اداره کل کتابخانه های عمومی استان یزد همزمان با اولین مدرسه منطقه ای خدمت در این استان برگزار می کند: 🔺️عنوان برنامه: (آینده خواندن و کتابخانه های عمومی در عصر هوش مصنوعی) 🔺️با سخنرانی *دکتر سجاد محمدیان* مدیرکل پژوهش و آموزش نهاد کتابخانه های عمومی کشور 📅زمان: پنجشنبه، ۳ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۹ صبح 🏢مکان: یزد،خیابان کاشانی، تقاطع بلوار امام جعفر صادق(ع)، کوچه مازاریها، سالن نگین کتابخانه فرخی یزدی 🔉@vnmplib
📽اول آبان ماه، روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی و پدر نثر فارسی گرامی باد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
🫶دوست عزیز همین الان! هر جا هستی یه سلام به امام رضا بگو بعد! به قسمت پیام رسان برو . و در شرکت کن. 🎁 هزاران جایزه : 💳هدایای نقدی ⌚️📱🚆📜هدایای غیرنقدی (ساعت هوشمند، تبلت، گوشی،سفر به مشهد مقدس، بهابرگ خرید کالا، گواهینامه آموزشی) 👤شرایط سنی: 🔸خردسال زیر ۷ سال 🔸کودک ۸ تا ۱۲ سال 🔹نوجوان ۱۳ تا ۱۷ سال 🔹بزرگسال ۱۸ سال به بالا 📗🥇مسابقات ▪️ هنری: نقاشی، طراحی و کلاژ ▪️کتاب‌خوانی: قصه گویی، معرفی کتاب، خوانش بخشی از کتاب ▪️چهارگزینه‌ای: پاسخگویی به سوالات ⏳مهلت شرکت:۳۰ آذر ۱۴۰۳ 📚فقط کافیه کتاب‌ها را بخوانی در مسابقات مورد علاقه‌تان شرکت کنید. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
🔰با معرفی ۴ اثر؛ منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه آبان ۱۴۰۳ معرفی شد. 🔹منابع طرح «کتاب خوان ماه» ویژه آبان ۱۴۰۳ با ارائه کتاب‌های «اگر من کتاب بودم»، «زینب بانوی قهرمان کربلا»، «سفر به آن سوی دریاها» و «مه و دود» معرفی شد. 🔹به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، منابع طرح کتاب‌خوان ماه، ویژه آبان ۱۴۰۳ با هدف ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه، دسترسی همگانی به کتاب، لزوم معرفی کتاب‌های مفید برای پرورش فکری آحاد مختلف مردم و همچنین ارتقای فضایل اخلاقی و فرهنگ عمومی از طریق مطالعه کتاب‌های مفید و فاخر در سطح کشور با ارائه کتاب‌های «اگر من کتاب بودم»، «زینب بانوی قهرمان کربلا»، «سفر به آن سوی دریاها» و «مه و دود» معرفی شد. 🔹علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به کتابخانه‌های عمومی کشور و امانت گرفتن کتاب‌های این طرح، آنها را مطالعه کنند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
«اگر من کتاب بودم» پدیدآور:‌ ژوزه ژارژه لتریا؛ مترجم:‌ محمد آرا ناشر:‌ نارنگی تعداد صفحات:‌ ۶۰ اگر من کتاب بودم، کتابی درباره‌ی کتاب است؛ کتابی که به کودک می‌آموزد کتاب چه توانایی‌هایی دارد و با کتاب چه توانایی‌هایی پیدا می‌کند. اینکه کتاب چقدر می‌تواند دنیا را جای بهتری کند، اگر اهلش شد. «اگر من کتاب بودم»، همان‌قدر که برای کودکان مفید است برای بزرگسالان نیز مفید و مایه‌ی تذکّر است، که بدانند کتاب برای تزئیین نیست؛ که بدانند کتاب بهترین رفیق ایام تنهایی است. این که چگونه باید با کتاب بود و چگونه باید کتاب را خواند نیز از دیگر پیام‌های داستان است که با تصاویری الهام‌بخش و خلاقانه و جذاب، مخاطب را با اهمیت کتاب و کتابخوانی آشنا می‌کند و او را تشویق می‌کند با کتاب، خود و دنیا را به جای بهتری تبدیل کنند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: اگر من کتاب بودم با اینکه حذف کردن را دوست ندارم، فکر می‌کنم واژه‌ی «نادانی» را بیرون می‌انداختم. اگر من کتاب بودم دوست نداشتم کسی برای خودنمایی وانمود کند که مرا خوانده. اگر من کتاب بودم شاید بیشتر از هر واژه‌ی وحشت‌آوری از واژه‌ی «فراموشی» می‌ترسیدم. اگر من کتاب بودم دوست داشتم از کسی بشنوم که می‌گوید: «این کتاب زندگی من را دگرگون کرد.» (ص ۵۰ تا ۶۰) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl
اداره کتابخانه های عمومی شهرستان اردکان
«زینب بانوی قهرمان کربلا» پدیدآور:‌ عایشه بنت الشاطی؛ ترجمه و نگارش: حبیب جایچیان (حسان) – مهدی آیت الله‌زاده‌ی نائینی ناشر:‌ امیرکبیر تعداد صفحات: ۱۷۳ مسلمانان اهل سنت مصر از دیرباز به داشتن غیرت و محبت ویژه به ساحت حضرت زینب شهره بوده‌اند؛ آنچنان که اخوانی‌ها بعد از روی کار آمدن (بعد از سقوط حسنی مبارک)‌ با توجه به گرایش‌های افراطی سلفی برخی از سران این جریان، بنا داشتند متعرّض حرم منتسب به ایشان شوند اما با واکنش بسیار سخت و تند مسلمانان اهل سنت مصر مواجه شدند؛ با این پیام روشن که: هر دستی به سمت مسجد سیده زینب دراز شود آن دست را قطع می‌کنیم! لذا عقب‌نشینی کردند که گواه دیگری بود بر شدّت محبت و غیرت و اعتقاد مسلمانان اهل سنت مصر به این جایگاه منتسب به دختر بزرگوار امیرالمؤمنین علیهما السلام بود. نویسنده‌ این اثر درخور نیز، که خود از اهل سنت است، در مقدمه‌ی کتاب بیان می‌دارد که چگونه در زمانی که مادرش پابه‌ماه بوده و بدحال، پدر به او و خواهر بزرگترش فاطمه (که باز هم این نامگذاری دختر اول از سوی پدر نویسنده نشان از محبت اهل سنت مصر به اهل بیت علیهم‌السلام است) می‌گوید: «نگران مادر نباشید! خدا با اوست و من نمی‌توانم این سفر را به تأخیر بیاندازم یا لغو کنم؛ چراکه مجلس یادبود بانو زینب سلام‌الله‌علیهاست» و نویسنده این‌جا برای اولین بار با نام بانوی قهرمان کربلا آشنا می‌شود و بعدها این آشنایی، روزافزون و در نهایت منجر به خلق این اثر درخور و ارزشمند می‌شود. کتابی که به تولد و دوران کودکی، سیر، خطبه‌ی حماسی ایشان در کوفه و شام، روز عاشورا و حوادث پس از آن پرداخته و سعی دارد مخاطب را به شناختی بهتر و عمیق‌تر از زوایای مختلف زندگی و سیره‌ی حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها برساند و نیز با نقش بی‌نظیر و بی‌جایگزین ایشان در حفظ پیام عاشورا و به تبع آن حفظ اسلام ناب محمدی آشنا کند. حبیب‌الله چایچیان و مهدی آیت‌الله‌زاده‌ی نائینی با جذابیت و دقتی کم‌نظیر این اثر را ترجمه کرده‌اند و با توجه به اینکه منابع کتاب از مصادر اهل سنت است، هر جا لازم بوده (که البته موارد نادر بوده)‌ با دقت علمی مناسب، پانویس‌هایی ارزشمند زده که بر غنا و دقت کتاب افزوده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: زینب به خاطر می‌آورد که چگونه پدرش علی (کرّم‌الله‌وجهه) اهل کوفه را سرزنش می‌کرد و از آنان گله و شکایت می‌نمود؛ سپس نگاه خویش را به دورتر از آن‌جا، آن‌جا که اجساد پاره‌پاره‌ی شهدای خاندان او در بیابان به خاک افتاده بودند، امتداد داده و بار دیگر نگاهش بر آن مردمی که اشک می‌ریختند، قرار بگرفت؛ و در این هنگام بود که به آنان اشاره نمود تا ساکت شوند؛ در تمام مدتی که زینب علیهاالسلام سخن می‌گفت، مردم از پیشمانی و ندامت و ذلت سر به زیر افکنده بودند و زینب می‌گفت: «ای مردم کوفه! آیا گریه می‌کنید؟! هرگز اشک چشمانتان نایستد و ناله‌هایتان خاموش نگردد! در حقیقت مثَل شما مثَل زنی است که رشته‌ی خویش را پس از محکم بافتن، پنبه نماید. سوگندهای خویش را مابین خود دستاویز فساد قرار دادید. آگاه باشید! بد است آن بار گناهی که بر دوش گرفتید. آری قسم به خدا، که بسیار بگریید و اندک بخندید...» (ص ۱۳۵ و ۱۳۶) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔊 @ardakanpl