به نام آنکه جان را فکرت آموخت
#پیشرفت_و_آبادانی_جامعه_از_نگاه_قرآن
خداوند حکیم، انسان را آفریده است تا به عنوان خلیفه الهی در زمین باشد؛ ( اِنّی جاعلٌ فی الارضِ خَلیفة) به این معنا که انسان میبایست به عنوان مظهر تمامی اسماء و صفات الهی قرار گیرد و در جهان هستی، تغییراتی متناسب با اهداف آفرینش هستی را ایجاد کند. ( علّمَ آدمَ الاَسماءَ کُلّها).
بر اساس آموزههای قرآن کریم، انسان موجودی ذاتاً متغیر است؛ یعنی از ماهیتی به ماهیت دیگر میرسد؛ هم از نظر مادی و جسمانی دچار دگرگونی میشود (آیات ۷ تا ۹ سوره سجده) و هم از نظر معنوی قابلیت رشد و صعود ( فکان قاب قوسین او ادنی) یا عقبماندگی و سقوط (اولئک کالانعام بل هم اضلّ) دارد. بر این مبنا است که قرآن کریم بارها در آیات مختلف، انسان را به تفکر و عقلانیت دعوت میکند.( افلا یتدبرون، لقوم یعقلون، لعلهم یتفکرون). دعوت به تفکر به معنای حرکت و گذار از جهل یا کج فهمی به سمت عقلانیت و تفکر منطقی است؛ دعوتی که جهانِ درونی انسان را سامان میبخشد و مقدمه تحولات بیرونی و اجتماعی است. بنابراین تحولات یک جامعه و تغییر مسیر، ناشی از سوق افراد یک جامعه به سمت تزکیه و اندیشهورزی است. بر اساس آیه ۶۱ سوره مبارکه هود، خواست خداوند، عمران و آبادى زمين توسط مردم است. (واستعمرکم فیها). به عبارت دیگر، اراده خداوند بر آبادانی و پیشرفت مبتنی بر اراده مردم است؛ چراکه در آیه ۱۱ سوره مبارکه رعد میخوانیم که "خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! " همچنین در ایه ۵۳ سوره انفال آمده : "خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمیدهد؛ جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند." این آیات بيانگر يک قاعده اسلامی و سنت الهی است که هر گونه تغییر و تحول در خوشبختی و بدبختی اقوام، جوامع و ملتها در درجه اول به خود آنها باز میگردد. پس شانس و طالع و بخت و اقبال و تصادف و اتفاق و مانند اينها هيچ کدام پايه و مبنای علمی و دینی ندارد و آنچه اساس و پايه است اين است که ملت و جامعهای خود بخواهد سربلند و سرفراز، پيروز و پیشرو باشد و يا به عکس خودش تن به ذلت، زبونی، شکست و عقبماندگی دهد؛ حتی لطف خداوند يا مجازات او بی مقدمه دامان هيچ ملتی را نخواهد گرفت بلکه اين اراده و خواست ملتها و تغييرات درونی آنهاست که آنها را مستحق لطف يا مستوجب عذاب خدا می سازد. همانطور که در نظام عِلّی و معلولی، هر معلول و پدیدهای، علتی دارد، تغییر یک جامعه نیز، معلول اراده و خواست مردم است. از دل بی ارادگی، بی تفاوتی و حتی سکوت، رکود و خمودگی و ارتجاع و از دلِ اراده عمومی و خواست مردم مبنی بر تحولخواهی و مطالبهگری، پیشرفت، ترقی و اصلاح ایجاد میشود.
علی اصغر خلیلی
#پیشرفت
#توسعه
#حکمرانی_مردمی
#مردم_سالاری_دینی
#اراده_تغییر
#پیشرفت_و_توسعه_اردل
#تغییر_مثبت_اردل