eitaa logo
تربت پاک عارفان
2.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
426 ویدیو
10 فایل
♦️معرفی 🌟شرح احوال عارفان بزرگ با حضور در مزار آن ها با عنوان #تربت_پاک_عارفان 🌷ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ و ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ آموزش #تربت_پاک_عارفان برای همین مهم درکنار شماست 💠موسسه علمی تربیتی آوای توحید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮در احوالات آخوند کاشی نقل شده است که او عارفی بود که نحوه عبادات، ریاضت‌ها و مجاهداتش‌ بی‌نظیر بود به نحوی که گاهی در حال نماز لرزه بر اندامش می‌افتاد و غش می‌کرد و گاهی نیز در نماز آنقدر از خود بی‌خود می‌شد که نمازش چهار ساعت طول می‌کشید. 📿همچنین ایشان متصف به عفت نفس، صبر و توکل کامل به حق بود. 🔮و نقل کرده‌اند که او چشم برزخی داشت و فوتش را خودش پیش بینی کرده بود. 🔷استاد نجفی قوچانی، حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی نقل کرده‌اند که «هر نیمه‌شب نمازی چنان با سوز و گداز می‌خواند و بدنش به لرزه می‌افتاد که از بیرون حجره صدای حرکت استخوان‌هایش احساس می‌شد.» @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔰مرحوم آيت الله شهيد دستغيب نقل مي كنند كه يك روز مرحوم آخوند كاشي وسط مدرسة صدر در كنار حوض مشغول وضو گرفتن بودند كه ناگهان مي بينند خرسي دارد به طرفشان مي آيد. ➖ايشان دوان دوان خودشان را به حجره مي رسانند و از حال مي روند. ➖ چند روز بعد يكي از حاجي هاي بازار مي رود نزد آخوند و از ايشان گله مي كند كه: حاج آقا حالا ما را كه مي بينيد فرار مي كنيد؟ ➖مرحوم آخوند، آن وقت متوجه مي شوند كه آن خرسي كه آن روز ديده اند همين حاجي بازاري بوده است. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔰سید عبدالحسین دستغیب شیرازی (۱۲۹۲-۱۳۶۰ش) مجتهد شیعه، شهید محراب، امام جمعه شیراز . 🔷شهرت او بیشتر به سبب درس اخلاق و کتاب‌های فراوان اخلاقی او است.  🔺گناهان کبیره، قلب سلیم، داستان‌های شگفت از جمله آثار سید عبدالحسین دستغیب است. 🔵او در مبارزات انقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و پس از انقلاب به امامت جمعه شیراز منصوب شد. 🔷در آذر ۱۳۶۰ش، پس از اقامه نماز جمعه در یک حمله تروریستی انتحاری توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق مشهور به منافقین به شهادت رسید وسومین شهید محراب نام گرفت. ➖امام خمینی ره در بیانیه ای به مناسبت شهادت دستغیب، وی را معلم اخلاق و مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی نامید. 🔵عبدالحسین تحصیلات مقدماتی را نزد پدر آموخت. پس از درگذشت پدرش سرپرستی مادر، سه خواهر و دو برادر کوچک‌تر را بر عهده گرفت. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔰 شب قبل از شهادت آیت‌الله دستغیب را به نقل از فرزند ایشان: 🔷 نیمه‌های شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب برخواست، و نشست. ➖دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا «لاحول و لا قوة الا بالله» می‌گفت. ➖ حالتش از یک خواب هولناک خبر می‌داد، اما سخن مرا که شما را چه می‌شود آیا آب می‌خواهید؟ پاسخ نمی‌داد. ➖فرمود: امروز دیگر جز با اشاره با شما سخن نمی گویم. ➖ آخرین دقایق، هنگامی که از پلکان منزل جهت بیرون رفتن پائین آمد، دست چپ را به سینه اشاره کرد و سپس رو به آسمان بلند نمود، بدین ترتیب خداحافظی کرد. آن وقت من (سید محمدهاشم دستغیب فرزند آیت الله شهید دستغیب) نفهمیدم با اشاره چه گفت، اما لحظاتی بعد صدای انفجار از معنی این اشاره پرده برداشت، یعنی من هم پرواز نمودم و به ملکوت اعلا رفتم. 🔷از این شگفت‌تر نواری است که روز پنچشنبه 19 آذر ماه 1360 یعنی درست یک روز پیش از شهادت ایشان در جلسه درس اخلاق جهت طلاب علوم دینی از او باقیمانده که دو مرتبه با تاکید تکرار می‌کند من روزهای آخر عمرم را می‌گذرانم. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔷 ابتدای کتاب بهشت جاودان شهید دستغیب آمده که همسرشان بعد از شهادت می‌‌گوید: 🔰 هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچه‌‌های کفن، کیسه‌‌ای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکه‌‌ها و پارچه‌‌ها را دادم. ➖یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خواب‌هایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پاره‌های بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بام‌‌ها و بر سر  درخت‌‌های خانه‌‌های مجاور باقیمانده است. ➖وقتی معلوم شد این خواب‌‌ها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشت‌ها را جمع آوری نمودند و از من کیسه‌‌ای جهت جا دادن آن خواستند. ➖فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم،که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است. ➖ گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پاره‌‌های باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔷ابوالقاسم گورکانی، از مشاهیر عرفای قرن چهار و پنجم، معروف به شیخ الاکابر و پیر حاجاتی و پیر پر نیاز، متولد دهکده گورکان طوس در مشهد میباشد. وی مرید شیخ ابی عمران مغربی بوده است. 🔷 قطب پنجم بعد از غیبت کبرای امام دوازدهم در سلسلهٔ نعمت‌اللهی منصب وی است. 🔷دو رشته در طریقت، از او جاری شده است: یکی توسط شیخ المشایخ و خلیفهٔ وی شیخ ابوبکر نسّاج و دیگری توسط شیخ ابوعلی فضل بن فارمدی. 🌟 ابو سعید ابو الخیر، فردوسی، ابوعلی فارمذی، ابوبکر نساج از جمله پیروان او بودند؛ و به احتمال زیاد حتی شیخ ابوالحسن خرقانی را از طریق شیخ ابوعلی قصاب آملی تربیت کرده‌است. 🌟ابوعلی سینا و ناصر خسرو و فقهای بزرگی مثل شیخ مفید و سید رضی و سید مرتضی، از علمای هم عصر وی بودند. ▪️آرامگاه وی را در خراسان رضوی، تربت حیدریه گفته اند. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
👈شیخ ابو سعید ابوالخیر میگفت : 🔸پدرم مرا به نماز آدینه برد. در راه آمد. و به پدرم گفت: من از این دنیا نمی‌توانستم بروم؛ حالا که این فرزند را دیدم ایمن شدم که عالم از این کودک نصیب خواهد برد. وگفت: بعد از نماز این فرزند را پیش من آور. 🕌بعد از نماز، به صومعه ی شیخ رفتیم. طاقچه ای بسیار بلند آنجا بود. شیخ گفت: قرص نانی بر طاقچه است، ابو سعید را بر دوش بگذار تا بردارد‌؛ دستم را بر نان زدم تا بردارم، نان جو بود و گرم چنان‌که دستم متوجه گرمی آن شد! 🔅شیخ نان را نصف کرد و به من داد و گفت بخور. و نیم دیگر را ( درحالی که اشک چشمش روان شد) خودش خورد؛ و به پدرم هیچ نداد. ❗️پدرم گفت: چرا مرا بی نصیب گذاشتی ؟ ابوالقاسم گفت: سی سال است که این قرص نان بر آن طاقست و با ما وعده کرده بودند که این قرص نان در دست هر کس که گرم خواهد شد، این حدیث بر وی ظاهر خواهد بودن؛ اکنون تو را بشارت باد که این کس، پسر تو خواهد بود! @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔰سخنان شیخ ابوالقاسم گرکانی به ابو سعید ابو الخیر: ✅اگر یک طرفةالعین همت با حق داری، تو را بهتر از آنکه روی زمین مملکت تو باشد!.. 🌸خواهی که سخن خدا گویی؟ پس در خلوت بگو: «من بی تو دمی قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر موئی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد» 👤ابو سعید ابوالخیر: این بیت را همه روز می‌گفتم تا به برکت آن در کودکی راه حق برمن گشاده شد. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🌀سیدهاشم موسوى حَدّاد (۱۳۱۸ـ۱۴۰۴ق)، عارف شیعى قرن چهاردهم و از شاگردان سید علی قاضی بود  و ۲۸ سال با ایشان در ارتباط بود. ➖او در کربلا و نجف به تحصیل علم پرداخت. ➖از حداد، نوشته‌‏ای جز چند نامه باقی نمانده و نظریات و حالاتش در کتاب روح مجرد نوشته شاگردش سید محمد حسین حسینی تهرانی بیان شده است. 🔷حداد از راه نعل‌‏بندی گذران زندگی می‌کرد. 🔰او به اشعار فارسى شمس‌ مغربى، حافظ و مولوى علاقه فراوان داشت. 🔮اعتقاد وی به وحدت وجود، نقل سخنان محیی‌الدین ابن‌عربى، قرائت مثنوى جلال‌الدین مولوى، تمایلات عارفانه‌ و ... باعث انتقاد برخی بر او شد. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔰 حدّاد در توحیدبسیار تعصب داشت؛ ➖ کلمه  بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. ➖حدّاد معتقد بود که توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به دوگانه‌پرستى می‌گردد. ➖ به نظر حدّاد، وحدت‏ وجود از معارف بسیار عالى است که کسى قادر به ادراک آن چندان که سزاوار اوست نیست و معناى آن نزد حدّاد این است که جز خدا چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد؛ 🔷 یعنى، وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. 🔷همچنین به نظر او، اینکه حاجى در اعمال و مناسک حج، به‏‌ویژه در رمى جمره اولى و وسطى، رو به قبله شیطان را رمى می‌کند و در رمی‌ جمره عقبی، پشت به قبله این عمل را انجام می‌دهد، بدان معناست که حاجى با توجه به اصل توحید، که بدون سمت و سوى است و نیز با نفسى که توجه به آن سمت و سویى ندارد، شیطان را رمى می‌کند. به نظر او، رمی‌ جمره عقبه از دو رمى دیگر زلال‌تر و به توحید نزدیک‌تر است. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔰مرحوم قاضى خيلى به حداد عنايت داشت و او را به رفقاى سلوكى معرّفى نمى‌كرد. ➖بر حال او ضَنّت داشت كه مبادا رفقا مزاحم او شوند. 🔮او تنها شاگردى است كه در زمان حيات مرحوم قاضى موت اختيارى داشته است. بعضى اوقات ساعات موت او تا پنج و شش ساعت طول مى‌كشيد. 🔰 مرحوم قاضى می فرمود: سيّد هاشم در توحيد مانند سنّيها كه در سنّى‌گرى تعصّب دارند او در توحيد ذات حق متعصّب است، و چنان توحيد را ذوق كرده و مسّ نموده است كه محال است چيزى بتواند در آن خلل وارد سازد. آیت الله مطهری نیز پس دیداری با حداد، گفته است: این سید حیات بخش است. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔮اگر جبرئيل فى المثل نزد تو آيد و بگويد: هر چه مى‌خواهى بخواه! از درجات و مقامات و سيطره بر جنّت و جحيم و خُلَّت حضرت ابراهيم و مقام شفاعت كبراى محمّد صلّى‌اللـه‌عليه‌وآله‌وسلّم و محبّت آن پيامبر عظيم را، تو بگو: 👈من بنده‌ام، بنده خواست ندارد. 🔷خداى من براى من هر چه بخواهد آن مطلوب است. من اگر بخواهم به همين مقدار خواست كه مال من است و متعلّق به من است از ساحت عبوديّت خود قدم بيرون نهاده‌ام، و گام در ساحت عِزّ ربوبى نهاده‌ام؛ چرا كه خواست و اختيار اختصاص به او دارد. 🔷حتّى نگو: من خدا را مى‌خواهم! تو چه كسى هستى كه خدا را بخواهى؟! تو نتوانسته‌اى و نخواهى توانست او را بخواهى و طلب كنى! او لامحدود و تو محدودى! و طلب تو كه با نفس تو و ناشى از نفس توست محدود است، و هرگز با آن، خداوند را كه لايتناهى است نمى‌توانى بخواهى و طلب كنى! چرا كه آن خداى مطلوب تو در چارچوب طلب توست، و محدود و مقيّد به خواست توست، و وارد در ظرف نفس توست به علّت طلب تو. 🔷 بنابراين آن خدا، خدانيست. آن، خداى متصوَّر و متخيَّل و متوهَّمِ به صورت و وَهم و خيال توست. و در حقيقت، نفس توست كه آنرا خداى پنداشته‌اى! 🔆و به كشتۀ راه عشق بگو: از عهدۀ وفاى حقّ عشق برآمدى! 🔆و به مدّعى راه عشق بگو: هيهات از اينكه بتوانى از عهدۀ وفاى حقّ عشق برآئى! 🔵هيچگاه شخص سرمه به چشم كشيده و تصنّعاً مژگان را سياه كرده، مانند شخص سياه مژگان نخواهد بود. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•