#دمیبامحمدحسنمولوی
🔮محمد حسن در سال ۱۳۱۹هـ. ق. در شهر قندهار چشم به جهان گشود.
🔆در ۷ سالگی پا به مکتب نهاد و خواندن و نوشتن را از پدرش فراگرفت. آنگاه نزد پدر و سایر استادان زادگاهش به فراگیری مقدمات و علوم دینی روی آورد.
🌀وی از خردسالی، دارای باطنی پاک و سیرتی عارفانه بود. به پدیدههای اطرافش نگاه ژرف و عمیق داشت. خود میگوید:
🔮«۸ ساله بودم. یک روز باران شدیدی آمد. خودم دیدم که در لابلای قطرههای باران، یک عدد ماهی از آسمان افتاد. نیم دقیقه طول نکشید که گربهای آمد و آن را خورد.»
🌀البته شگفت انگیزتر از این، بارش ماهی از آسمان بود که وی از مردم بحرین شنید. او میگوید:
🔆«در زمان جنگ جهانی دوم ، سفری (مقصدش به احتمال زیاد نجف اشرف بوده است.) برایم پیش آمد. با هواپیما به بحرین رفتم. ساکنان بحرین به تواتر گفتند:
🔹به علت جنگ، یک هفته آذوقه به ما نرسید. علاوه بر گندم، حبوبات ما نیز تمام شد. همه به مساجد و حسینیهها رفتیم و متوسل شدیم.
🔮ناگهان مشاهده کردیم بخاری از میان دریا بلند شد و به ابر تبدیل گردید. طولی نکشید که باران از ماهیهای خوب و ممتاز شروع کرد به باریدن. به مدت یک هفته از آنها استفاده کردیم تا این که آذوقه برایمان رسید.»
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•