#قصه_های_عارفان
🔮 روزی برادر میرزا جهانگیر قشقایی، وی را به ولایت خود دعوت میکند که مجلس بزرگی بودهاست و از انواع غذاها هم درسفره مهمانی خان وجود داشته، اما جهانگیرخان از خوردن غذا امتناع میورزد.
➖میگوید ببینید در خانه آن چوپان آیا دوغ و نان خشکی هست که من بخورم یا نه؟
🔸برادرش از رفتار وی ناراحت شده و هرچه میگوید از این غذاهای رنگین بخور،امتناع میکند؛ پس دلیل را میپرسد.
🔺جهانگیرخان مشتی از برنج را برمیدارد و فشار میدهد که ناگهان از ناخنهایش خون بیرون میزند و به برادرش میگوید می بینی؟ این اموالی که تو داری همه از خون مردم ساخته شده و حرام است من به حرام لب نمیزنم.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#نظر_بزرگان_در_مورد_حکیم
🔷شیخ عباس قمی مینویسد:
🔸جهانگیرخان در علم و عمل به جایی رسید كه از اقطار بلاد (اطراف شهرها) به حوزه درسش آمدند.
🔷شهید مطهری در مورد ایشان می فرماید:
🔸مرحوم خان علاوه بر مقام علمی و فلسفی در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه بوده است. تا آخر عمر در همان لباس عادی اولی خود باقی بود و فوق العاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان قرار داشت.
🔷آيت الله ارباب نیز در مورد ایشان می فرماید:
🔸مرحوم خان، در اتقان، مردی بود کم نظیر که من مثل او را ندیدم. جامع حکمت، معقول و منقول، بسیار خوش اخلاق، نسبت به طلاب بسیار مهربان و در تربیت آنها کوشا بود.
مردی بود منیع الطبع، از کسی پول قبول نمی کرد؛ حتی هنگامی که نیاز داشت یا مقروض بود. از عرفان بهره های کافی و وافی داشت و خود عارفی وارسته بود.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
به نقل از یکی از عارفان بالله جهت دفع بلایا بویژه برای دفع و ریشه کن کردن #کرونا؛
🔰قرائت سوره مبارکه الدخان وقتی که به آیه ۱۲ این سوره رسیدید آیه را ۱۱۰ مرتبه بخوانید و بعد سوره مبارکه را به اتمام رسانید.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#دمی_با__آخوند_ملا_محمد_کاشانی
🔰آخوند ملا محمد کاشانی، معروف به آخوند کاشی(۱۲۴۹-۱۳۳۳ق) از مدرّسان و مروّجان فلسفۀ ملاصدرا در قرن سیزدهم قمری در اصفهان.
🔷آخوند کاشی نزد عالمانی چون آقامحمدرضا قمشهای، ملاحسن نوری و ملا عبدالجواد خراسانی شاگردی کرد.
🔷 خود نیز شاگردانی چون سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسن مدرس و حاج آقا رحیم ارباب تربیت نمود.
🔸وی علاوه بر فلسفه در ریاضیات، نجوم، هیئت،فقه و عرفان نیز تبحر داشت و در همه آنها دارای اجتهاد بود. او فلسفه را با عرفان در میآمیخت.
🔵همچنین به ورزش علاقه زیادی داشت و اهل ورزش زورخانه ای بوده است؛ در سن کهنسالی، وقتی جهانگیر خان قشقایی از او میپرسد که هنوز به ورزش پهلوانی میل دارید، در جواب میگوید: «تا کدام زور خانه باشد»
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#احوالات
🔮در احوالات آخوند کاشی نقل شده است که او عارفی بود که نحوه عبادات، ریاضتها و مجاهداتش بینظیر بود به نحوی که گاهی در حال نماز لرزه بر اندامش میافتاد و غش میکرد و گاهی نیز در نماز آنقدر از خود بیخود میشد که نمازش چهار ساعت طول میکشید.
📿همچنین ایشان متصف به عفت نفس، صبر و توکل کامل به حق بود.
🔮و نقل کردهاند که او چشم برزخی داشت و فوتش را خودش پیش بینی کرده بود.
🔷استاد نجفی قوچانی، حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی نقل کردهاند که «هر نیمهشب نمازی چنان با سوز و گداز میخواند و بدنش به لرزه میافتاد که از بیرون حجره صدای حرکت استخوانهایش احساس میشد.»
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#قصه_های_عارفان
#صورت_برزخی
🔰مرحوم آيت الله شهيد دستغيب نقل مي كنند كه يك روز مرحوم آخوند كاشي وسط مدرسة صدر در كنار حوض مشغول وضو گرفتن بودند كه ناگهان مي بينند خرسي دارد به طرفشان مي آيد.
➖ايشان دوان دوان خودشان را به حجره مي رسانند و از حال مي روند.
➖ چند روز بعد يكي از حاجي هاي بازار مي رود نزد آخوند و از ايشان گله مي كند كه: حاج آقا حالا ما را كه مي بينيد فرار مي كنيد؟
➖مرحوم آخوند، آن وقت متوجه مي شوند كه آن خرسي كه آن روز ديده اند همين حاجي بازاري بوده است.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#دمی_با_سید_عبدالحسین_دستغیب
🔰سید عبدالحسین دستغیب شیرازی (۱۲۹۲-۱۳۶۰ش) مجتهد شیعه، شهید محراب، امام جمعه شیراز .
🔷شهرت او بیشتر به سبب درس اخلاق و کتابهای فراوان اخلاقی او است.
🔺گناهان کبیره، قلب سلیم، داستانهای شگفت از جمله آثار سید عبدالحسین دستغیب است.
🔵او در مبارزات انقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و پس از انقلاب به امامت جمعه شیراز منصوب شد.
🔷در آذر ۱۳۶۰ش، پس از اقامه نماز جمعه در یک حمله تروریستی انتحاری توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق مشهور به منافقین به شهادت رسید وسومین شهید محراب نام گرفت.
➖امام خمینی ره در بیانیه ای به مناسبت شهادت دستغیب، وی را معلم اخلاق و مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی نامید.
🔵عبدالحسین تحصیلات مقدماتی را نزد پدر آموخت. پس از درگذشت پدرش سرپرستی مادر، سه خواهر و دو برادر کوچکتر را بر عهده گرفت.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#قصه_های_عارفان
#خواب_بشارت_آفرین_قبل_شهادت
🔰 شب قبل از شهادت آیتالله دستغیب را به نقل از فرزند ایشان:
🔷 نیمههای شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب برخواست، و نشست.
➖دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا «لاحول و لا قوة الا بالله» میگفت.
➖ حالتش از یک خواب هولناک خبر میداد، اما سخن مرا که شما را چه میشود آیا آب میخواهید؟ پاسخ نمیداد.
➖فرمود: امروز دیگر جز با اشاره با شما سخن نمی گویم.
➖ آخرین دقایق، هنگامی که از پلکان منزل جهت بیرون رفتن پائین آمد، دست چپ را به سینه اشاره کرد و سپس رو به آسمان بلند نمود، بدین ترتیب خداحافظی کرد.
آن وقت من (سید محمدهاشم دستغیب فرزند آیت الله شهید دستغیب) نفهمیدم با اشاره چه گفت، اما لحظاتی بعد صدای انفجار از معنی این اشاره پرده برداشت، یعنی من هم پرواز نمودم و به ملکوت اعلا رفتم.
🔷از این شگفتتر نواری است که روز پنچشنبه 19 آذر ماه 1360 یعنی درست یک روز پیش از شهادت ایشان در جلسه درس اخلاق جهت طلاب علوم دینی از او باقیمانده که دو مرتبه با تاکید تکرار میکند من روزهای آخر عمرم را میگذرانم.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#قصه_های_عارفان
#ماجرای_کیسه_ای_که_به_دنبال_کفن_رفت
🔷 ابتدای کتاب بهشت جاودان شهید دستغیب آمده که همسرشان بعد از شهادت میگوید:
🔰 هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچههای کفن، کیسهای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکهها و پارچهها را دادم.
➖یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خوابهایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پارههای بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بامها و بر سر درختهای خانههای مجاور باقیمانده است.
➖وقتی معلوم شد این خوابها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشتها را جمع آوری نمودند و از من کیسهای جهت جا دادن آن خواستند.
➖فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم،که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است.
➖ گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پارههای باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#دمیباابوالقاسمگورکانی
🔷ابوالقاسم گورکانی، از مشاهیر عرفای قرن چهار و پنجم، معروف به شیخ الاکابر و پیر حاجاتی و پیر پر نیاز، متولد دهکده گورکان طوس در مشهد میباشد.
وی مرید شیخ ابی عمران مغربی بوده است.
🔷 قطب پنجم بعد از غیبت کبرای امام دوازدهم در سلسلهٔ نعمتاللهی منصب وی است.
🔷دو رشته در طریقت، از او جاری شده است: یکی توسط شیخ المشایخ و خلیفهٔ وی شیخ ابوبکر نسّاج و دیگری توسط شیخ ابوعلی فضل بن فارمدی.
🌟 ابو سعید ابو الخیر، فردوسی، ابوعلی فارمذی، ابوبکر نساج از جمله پیروان او بودند؛ و به احتمال زیاد حتی شیخ ابوالحسن خرقانی را از طریق شیخ ابوعلی قصاب آملی تربیت کردهاست.
🌟ابوعلی سینا و ناصر خسرو و فقهای بزرگی مثل شیخ مفید و سید رضی و سید مرتضی، از علمای هم عصر وی بودند.
▪️آرامگاه وی را در خراسان رضوی، تربت حیدریه گفته اند.
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•
#قصههایعارفان
#عالمازاینکودکنصیبمیبرد
👈شیخ ابو سعید ابوالخیر میگفت :
🔸پدرم مرا به نماز آدینه برد. در راه #شیخابوالقاسمگرگانی آمد.
و به پدرم گفت: من از این دنیا نمیتوانستم بروم؛ حالا که این فرزند را دیدم ایمن شدم که عالم از این کودک نصیب خواهد برد. وگفت: بعد از نماز این فرزند را پیش من آور.
🕌بعد از نماز، به صومعه ی شیخ رفتیم. طاقچه ای بسیار بلند آنجا بود.
شیخ گفت: قرص نانی بر طاقچه است، ابو سعید را بر دوش بگذار تا بردارد؛
دستم را بر نان زدم تا بردارم، نان جو بود و گرم چنانکه دستم متوجه گرمی آن شد!
🔅شیخ نان را نصف کرد و به من داد و گفت بخور. و نیم دیگر را ( درحالی که اشک چشمش روان شد) خودش خورد؛ و به پدرم هیچ نداد.
❗️پدرم گفت: چرا مرا بی نصیب گذاشتی ؟
ابوالقاسم گفت: سی سال است که این قرص نان بر آن طاقست و با ما وعده کرده بودند که این قرص نان در دست هر کس که گرم خواهد شد، این حدیث بر وی ظاهر خواهد بودن؛ اکنون تو را بشارت باد که این کس، پسر تو خواهد بود!
@arefan_313
•┈•✨✾✨•┈•