eitaa logo
تربت پاک عارفان
2.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
427 ویدیو
10 فایل
♦️معرفی 🌟شرح احوال عارفان بزرگ با حضور در مزار آن ها با عنوان #تربت_پاک_عارفان 🌷ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ و ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ آموزش #تربت_پاک_عارفان برای همین مهم درکنار شماست 💠موسسه علمی تربیتی آوای توحید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮در کتاب ریحانة الادب آمده است که شمس الدین فناری در بیروت و بروسه و قسطنطنیه قضاوت نموده و در آخر به منصب شیخ الاسلامی مفتخر شده . 🌀بعضی او را نخستین کسی می‌دانند که به مرتبه شیخ الاسلامی نایل گردیده است و عده‌ای محمد بن یعقوب فیروزآبادی را. شمس الدین فناری به سفرحج رفت و در مسیر حج به قاهره وارد شد، آنجا علما و فضلا جمع شدند تا از محضرش کسب فیض نمایند، (ابن حجر می‌گوید هنگامیی که فناری به مصر آمد به دست خود اجازه‌ای برای من نوشت.) 🔆می‌گویند این حج که در سال‌های آخر عمر او انجام شد به شکرانه عافیت یافتن از بیماری و به دست آوردن مجدد بینایی بوده است. ⚫️یک سال پس از این سفر، در ۸۳۴ ه. ق درگذشت و در بروسا دفن گردید.  @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀ابوسعید خرّاز، شهرت احمدبن عیسی بغدادی، عارف قرن سوم است. 🔹غیر از لقب خرّاز او را با القاب لسان‌التصوف و قمرالصوفیة نیز خوانده‌اند. 🔮خرّاز با صوفیان بسیاری معاصر یا معاشر بود، از جمله ذوالنون مصری، ابوعبدالله نَباجی، ابوعبید بُسری، بِشربن حارث، عَمروبن عثمان مکی و با برخی از آن‌ها نیز مکاتبه می‌کرد. 🌀خرّاز در میان اهل تصوف ، به‌ویژه در مکتب بغداد، مقامی بلند داشت، 🔆از جنید بغدادی نیز چنین نقل شده است: «اگر ما آنچه را ابوسعید بدان رسیده از خداوند طلب کنیم، هلاک خواهیم شد». 🌀گفته شده است هرچند وی خود را شاگرد جنید می‌خواند، اما درحقیقت از او بر‌تر بود. 🔮خرّاز از میان معاصرانش، ابن‌عطا آدمی را بزرگ می‌داشت و او را صوفی حقیقی می‌دانست. 🔮تصوف خرّاز همچون جنید با رعایت شریعت همراه بود. او مقام نبوت را بر‌تر از ولایت می‌دانست و معتقد بود که هر نبی قبل از نبوت حائز مقام ولایت بوده است. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔆همچنین او از گروهی از صوفیان دمشق به‌سبب قول بدعت‌آمیزشان درباره رؤیت خدا انتقاد کرده بود. با وجود این علمای ظاهر او را به‌سبب برخی مطالب، که در کتاب السّرّ آورده بود، به کفر منسوب کردند. 🔹خرّاز در پاسخ کسی که علت تکفیر را از او پرسید، گفته بود: 🔆گفتم میان من و حق حجاب نیست. 🔆خرّاز زهد و باطن‌گرایی را در صورت مخالفت با ظاهر شرع ، باطل می‌دانست. 🔮او پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را در خواب دیده و پیامبر وی را که در حال خواندن بیتی انگشت بر سینه می‌زد، از این کار نهی کرده و ظاهرآ این قول به نوعی حرمت سماع را از نظر وی بازمی‌نماید. 🔮گفته شده است که خرّاز اولین کسی بود که از علم فنا و بقا سخن گفت. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀اِبْن‌ِ عَرَبی‌، ابوعبدالله‌ محیی‌الدین‌ محمد بن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ العربی‌ الحاتمی‌ (۵۶۰-۶۳۸ق‌/۱۱۶۵-۱۲۴۰م‌)، معروف‌ به‌ شیخ‌ اکبر، اندیشمند،عارف‌ و صوفی‌ بزرگ‌ جهان‌ اسلام‌ در اندلیس چشم به جهان گشود. 🔹وی‌ در مشرق‌، ابن‌ عربی‌ خوانده‌ می‌شود تا ازابوبکر ابن‌ العربی‌ (د ۵۴۳ق‌/۱۱۴۸م‌)، قاضی‌،محدث‌ و فقیه‌ اندلسی‌، متمایز گردد. 🔆زندگی و منش محی‌الدین ابن عربی، از شگفتی‌های روزگار است. 🔹برخی معتقدند در تاریخ عرفانی اسلامی، کسی در گستردگی اطلاعات، فراوانی استادان و بسیاریِ تعداد نوشته به پایه وی نمی‌رسد. 🔮او توانست نظام فکری جداگانه و ویژه ایجاد کند که هنوز هم محور بینش‌های عرفانی در جهان اسلام است. برخی، تعداد نوشته‌های وی را ۸۴۸ کتاب و رساله دانسته‌اند. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀درباره گستردگی‌ دامنه معلومات‌ ابن عربی گفته‌ شده‌ است‌ که‌ «وی‌ در هر فنی‌ از اهل‌ آن‌ فن‌ آگاه‌تر است‌»  ➖انبوه‌ نوشته‌های‌ وی‌ بر این‌ حقیقت‌ گواه‌ است‌. 🔹ابن‌ عربی‌، بنا بر گفته خودش‌ در ۵۸۰ق‌/۱۱۷۴م‌ به‌ «طریقت‌ عرفان‌» داخل‌ شده‌ بود .  🔆نخستین‌ کسی‌ که‌ با وی‌ در «طریق‌ الله‌» روبه‌رو شده‌ بود، ابوجعفر احمد عرینی‌ است‌ که‌ در آغاز آشنایی‌ ابن‌ عربی‌ با «طریقت‌ عرفان‌» به‌ اشبیلیه‌ آمده‌ و ابن‌ عربی‌ نخستین‌ کسی‌ بوده‌ که‌ به‌ دیدار او شتافته‌ بوده‌ است‌.  🔹ابن‌ عربی‌ زندگانی‌ خود را پیش‌ از داخل‌ شدن‌ به‌ طریقت‌، «زمان‌ جاهلیت‌» خود می‌نامد.  🔮ابن‌ عربی‌ با زنی‌ به‌ نام‌ مریم‌ بنت‌ محمد بن‌ عبدون ‌ازدواج‌ کرده‌ بود، اما بنا بر گواهی‌ ابن‌ عربی‌، او اهل باطن‌ و از سالکان‌ طریقت‌ و هم‌مشرب‌ همسر خود بوده‌ است‌ و ابن‌ عربی‌ از وی‌ یک‌ رؤیای‌ عارفانه‌ نقل‌ می‌کند.  @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰نظر ابن‌ عربی‌ به‌ زنان‌ در آغاز ورود وی‌ به‌ طریقت‌ و پس‌ از آن‌ اشاره‌ کنیم‌. 🔮مضمون‌ گفته‌های‌ او چنین‌ است‌: زنان‌ پاره‌های‌ دیگر مردانند، نمی‌بینی‌ که‌ حوّا از آدم‌ آفریده‌ شده‌ و دارای‌ دو حکم‌ است‌، حکم‌ نرینگی‌ به‌ اصل‌ و حکم‌ مادینگی‌ به‌ عارض‌. ➖انسانیت‌ مجمع‌ نر و ماده‌ است‌. 🌀من‌ در آغاز ورودم‌ به‌ این‌ طریق‌ بیش‌ از همه مردم‌ از زنان‌ و جماع‌ بیزار بودم‌ و نزدیک‌ به‌ ۱۸ سال‌ بر این‌ شیوه‌ باقی‌ ماندم‌ تا این‌که‌ شاهد این‌ مقام‌ شدم‌ و ترس‌ از بیزاری‌ خداوند از من‌ به‌ این‌ سبب‌، به‌ سراغم‌ آمد و آن‌ هنگامی‌ بود که‌ از این‌ خبر پیامبر اکرم آگاه‌ شدم 🔆‌ که‌ خداوند زنان‌ را محبوب‌ پیامبرش‌ گردانیده‌ است‌ (اشاره‌ به‌ حدیث‌: حُبَّب‌َ اِلَی‌َّ مِن‌ْ دُنیاکم‌ ثَلاث‌: النِساء و ...). 🔮در این‌ هنگام‌ آن‌ بیزاری‌ در من‌ از میان‌ رفت‌ و خداوند زنان‌ را محبوب‌ من‌ گردانید، چنان‌که‌ اکنون‌ از هر کس‌ دیگری‌ شفقت‌ من‌ به‌ زنان‌ بیشتر است‌ و بیش‌ از همه‌ حق‌ ایشان‌ را رعایت‌ می‌کنم‌، چه‌ من‌ اکنون‌ به‌ این‌ امر بصیرت‌ دارم‌. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔮شواهدی‌ در دست‌ است‌ نشان‌گر آن‌که‌ ابن‌ عربی‌ از همان‌ آغاز جوانی‌ جوانه‌های‌ بینش‌ عرفانی‌ در درونش‌ سر بر می‌زده‌ و حالات‌ و مکاشفاتی‌ برایش‌ دست‌ می‌داده‌ که‌ انگیزه شگفتی‌ دیگران‌ و تحسین‌ آنان‌ می‌شده‌ است‌. 🔮خود ابن‌ عربی‌ ، در مرحله دیگری‌ از زندگانیش‌، صحنه دیدار خود را با فیلسوف‌ ارسطوگرای‌ع بزرگ‌، ابن‌ رشد تصویر می‌کند که‌ بر آن‌چه‌ گفته‌ شد، گواه‌ است‌. 🔹وی‌ می‌گوید: «روزی‌ در قرطبه‌ به‌ خانه قاضی‌ آن‌ شهر ابوالولید ابن‌ رشد رفتم‌. وی‌ خواهان‌ دیدار من‌ بود، چون‌ چیزهایی‌ از آن‌چه‌ خداوند در خلوت‌ بر من‌ آشکار کرده‌ بود، به‌ گوشش‌ رسیده‌ بود و دچار شگفتی‌ شده‌ بود. ➖ پدرم‌ که‌ از دوستان‌ وی‌ بود، به‌ بهانه حاجتی‌ مرا نزد وی‌ فرستاد. 🌀من‌ در آن‌ هنگام‌ نوجوانی‌ بودم‌ موی‌ بر چهره‌ نروییده‌ . چون‌ بر وی‌ درآمدم‌، برای‌ نشان‌ دادن‌ مهر و احترام‌ به‌ من‌، از جایش‌ برخاست‌ و مرا در آغوش‌ گرفت‌. 🔹سپس‌ به‌ من‌ گفت‌: آری‌! ➖گفتم‌: آری‌. پس‌ شادی‌ او از این‌که‌ من‌ نیتش‌ را فهمیده‌ بودم‌، افزون‌ شد. 🌀آن‌گاه‌ من‌ از آن‌چه‌ انگیزه شادی‌ او شده‌ بود، آگاهی‌ یافتم ➖‌ و گفتم‌: نه‌. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🌀در این‌ هنگام‌ ابن‌ رشد خود را کنار کشید و رنگ‌ چهره‌اش‌ دیگر شد، (گویی‌) درباره اندیشیده خود دچار شک‌ شده‌ بود. 🔆سپس‌ گفت‌: شما امر را در کشف‌ و فیض‌ الهی‌ چگونه‌ یافتید؟ آیا همان‌ است‌ که‌ (عقل‌ و) اندیشه نظری‌ به‌ ما داده‌ است‌؟ 🔮 به‌ او گفتم‌: آری‌ - نه‌! میان‌ آری‌ و نه‌ روح‌ها به‌ بیرون‌ از موادشان‌ پرواز می‌کنند و گردن‌ها از بدن‌هایشان‌ جدا می‌شوند! 🔹 ابن‌ رشد رنگش‌ پرید، لرزه‌ بر اندامش‌ افتاد و نشست‌ و می‌گفت‌: لاحول‌ و لاقوة الا بالله‌، زیرا آن‌چه‌ را من‌ بدان‌ اشاره‌ کرده‌ بودم‌، دریافته‌ بود... . 🌀پس‌ از آن‌ روز ابن‌ رشد از پدرم‌ خواست‌ که‌ من‌ بار دیگر با او گرد آیم‌، تا آن‌چه‌ در اندیشه‌ دارد، بر من‌ عرضه‌ کند (و بداند) که‌ آیا (اندیشه‌های‌ او) موافق‌ (با برداشت‌ من‌) است‌ یا مخالف‌ آن‌، زیرا وی‌ از صاحبان‌ اندیشه‌ و نظر عقلی‌ بود. 🔆سپس‌ وی‌ خدا را سپاس‌ گزارد از این‌که‌ در زمانی‌ زندگی‌ می‌کند که‌ در آن‌ کسی‌ را دیده‌ است‌ که‌ نادان‌ به‌ خلوت‌ خود داخل‌ می‌شود و این‌گونه‌ بیرون‌ می‌آید، بی‌درسی‌ و بحثی‌ و مطالعه‌ای‌ و خواندنی‌. 🌀سپس‌ گفت‌: این‌ حالتی‌ است‌ که‌ ما (وجودِ) آن‌ را اثبات‌ کرده‌ بودیم‌، اما کسی‌ را که‌ دارای‌ آن‌ شده‌ باشد، ندیده‌ بودیم‌. 🔆سپاس‌ خدای‌ را که‌ من‌ در زمانی‌ هستم‌ که‌ در آن‌ یکی‌ از دارندگان‌ این‌ حالت‌ یافت‌ می‌شود که‌ قفل‌ها را می‌گشاید. سپاس‌ خدایی‌ را که‌ ویژگی‌ دیدار با او را نصیب‌ من‌ کرد. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•