eitaa logo
تربت پاک عارفان
2.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
426 ویدیو
10 فایل
♦️معرفی 🌟شرح احوال عارفان بزرگ با حضور در مزار آن ها با عنوان #تربت_پاک_عارفان 🌷ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ و ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ آموزش #تربت_پاک_عارفان برای همین مهم درکنار شماست 💠موسسه علمی تربیتی آوای توحید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀آشنایی اش با آیت الله نجابت از شاگردان خاص آیت الله سید علی آقای قاضی استاد کامل اخلاق و توحید، آغاز یک رفاقت سرنوشت ساز است؛ 🔮سید حسین، آیت الله قاضی را اولین بار در یک رویا ملاقات کرده بود؛ «در عالم رویا دیدم که در میهمان خانه ی بزرگی ایستاده و آقای نجابت هم سمت راست حقیر می باشد و سیدی به طرف ما آمده، خطاب به آقای نجابت کرده، فرمود : آشیخ چه طوری ؟ ➖ایشان گفت : الحمدالله بد نیستم. ➖آن سید فرمود : ما که بیست و چهار ساعت با مولا خوشیم! و بعد نگاهی به حقیر افکنده، به وی فرمودند : ایشان را مواظب باش»؛ 🔹پس از این خواب وی به همراه دوستش به دیدار آیت الله قاضی نائل می شود ولی مسیر زندگی سید حسین قرار است وی را به دامن استاد دیگری بکشاند. ... آیت الله محمد جواد انصاری همدانی به عرفان مشهور است و در حوزه علمیه نجف در آن دوران کسی روی خوشی به عرفان نشان نمی دهد و حتی با آن مقابله هم می شود؛ حالا محمد حسین میان یک طلبه معمولی بودن و رفتن در وادی عرفان باید یکی را انتخاب کند. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🌀همین سوالات و ابهامات سید حسین جوان را آزار می دهد؛ او به کربلا آمده است تا راه دین را طی کند و طرح چنین شبهات سنگینی در تکفیر عرفان و ربط دادنش به صوفی گری، وی را می ترساند ولی یک ملاقات شبهه هایش را از بین می برد؛ 🔮«هنگامی که در نجف به محضر ایشان (آیت الله انصاری همدانی) شرفیاب شدم نگاهی به بنده کرده، فرمودند: آسید حسین آمدی! کأن به حقیر فهماندند که توجه ایشان سبب پیدایش آن انقلاب درونی و حرکت به سمت آن جناب شده است.» 🔆اطرافیاش وقتی متوجه می شوند که وی در مسیر عرفان قدم برداشته، به سراغش می آیند منصرفش کنند؛ 🔆 «در خلال همان ایام شخصی که حق تدریس بر بنده داشت و امثال مرحوم آقاى قاضى را بى‏ سواد به حساب مى ‏آورد، متوجه شد که حقیر با جناب آقاى انصارى ملاقات کرده، از مصاحبین ایشان شده ‏ام؛ لذا با عجله خود را به من رسانده: 🔹 اول شروع کرد اظهار تأسف نمودن به اینکه یک نفر داشتیم که به او امید دیانت مى‏ رفت، ولى افسوس که از دست رفت!» 🔮این اظهارات حالش را بهم می ریزد و پایش را در مسیر سست می کند ولی او قرار نبود به این زودی ها از مسیری که آمده بود باز گردد؛ 🌀«پس از لحظه ‏اى تأمل، از قال و قیل درونى چنین مسموع گردید که مى‏ گویند: به خودت رحم کن، تو جهنم خواهى رفت! گفتم: آیا براى چه جهنم مى ‏روم؟ مگر مطلوب من غیر از دوستى و محبت خدا و دوستان خداست؟ 🔆 پس از تأمل دقیق و عمیق دریافتم که غرضم از پیروى آن مرد حق و دوستى با او رسیدن به محبت حضرت حق است. پس گفتم: اگر انسان به خاطر محبت خدا و دوستى اولیاى خدا به جهنم مى‏ رود بگذار برود!» @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
... 🌀آیت الله انصاری همدانی استاد آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی، شاید یکی از آخرین اساتید معاصر عرفان باشد که به گفته بزرگان بدیل دیگری نداشت؛ بسیاری از حالات عرفانی شاگردانش برگرفته از حالات توحیدی و اخلاقی استادشان است. 🔹یکی از شاگردان می گوید: سوختن باطنی قلب، قلب ظاهر را نیز تحت‌الشعاع قرار داده بود؛ روزی با ایشان برای استحمام به حمام عمومی رفته بودیم، دیدم روی سینه و در جای قلبشان، سیاه شده است!گویی از شدت حرارت سوخته باشد. پرسیدم این دیگر چیست؟ فرمودند: سوز درون است! 🔮آن زمان بسیاری به تعالیم و رفتارهایش شک داشتند؛ همین حرف وحدیث ها، بزرگان دینی وقت را مجاب کرد که وی را امتحان کنند؛ فرزندش می گوید: 🔆«روزی دو نفر از روحانیون برای ملاقات با پدرم آمده بودند. پدرم تا آنها دیدند ناراحت شدند و فرمودند: خدمت آقای بروجردی سلام مرا برسانید و بگویید راه ما همان راه شرع است، نیازی به امتحان نداریم! این را فرمودند و رفتند؛ آن دو نفر رنگ صورتشان پرید و با شرمندگی رفتند. 🔹بعد ها نامه ای از آیت الله بروجردی به پدرم رسید که در آن نوشته شده بود: از اسائه ادب بوجود آمده عذر می خواهیم، ما شما را نمی شناختیم.» @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔮شاگرد آیت الله یعقوبی، حاج اسماعیل دولابی که خود از بزرگان اخلاق بود، درباره استادشان و نوع تعاملش با دیگران نقل جالبی دارد؛ 🔆نشد که یک بار در وقت غذا آوردن، بگذارد کمک کنیم. تمام کارها را خودشان انجام می دادند. بیرون هم اگر چیزی می خریدیم اجازه حمل آنرا به ما نمی دادند.یک بار هم اجازه نداد که پول وسائل را ما حساب کنیم و دست جیبمان کنیم. 🔹استاد آنقدر مهربان بود که حتی نمی گذاشت همسرش در خانه برای کارهای او به زحمت بیفتد؛ حتی در حد آوردن یک استکان چای هم به کسی زحمت نمی داد ولی به جایش وقتی ظلمی می دید آنقدر عصبانی می شد که کسی جلودارش نبود؛ به موقع نیز غضب می کردند و وای از آن زمان که حالت خشم می گرفتند! 🔮در قضیه کشف حجاب توسط رضا خان، یک بار خانمی توسط انگلیسی ها مورد تهدید قرار می گیرد که آقا با عصا بر سر آنها می کوبند و آنها صحنه را ترک کردند. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔮محمدجواد انصاری همدانی(۱۲۸۰-۱۳۳۹ش) روحانی، عارف و عالم شیعی. 🔹وی در ۲۴ سالگی به درجه اجتهاد رسید.علاوه بر فقه، اصول با طبابت نیز آشنا بود. در اثر حادثه‌ای مسیر زندگی‌اش تغییر یافت و به سلوک و عرفان روی آورد. او مسیر عرفانی خود را بدون استاد طی نمود. 🔆از شاگردان عرفان وی می‌توان به حسنعلی نجابت شیرازی، سید عبدالحسین دستغیب، سید محمدحسین حسینی طهرانی، محمداسماعیل دولابی اشاره کرد. 🌀برخی از ویژگی‌های اخلاقی وی، پای‌بندی به شرع، دوری از شهرت و خدمت به دیگران بود. وی اولین مرحله سلوک را انجام واجبات و ترک محرمات می‌دانست. ⚫️ایشان در سال ۱۳۳۹ش در اثر سکته مغزی در ۵۹ سالگی در همدان درگذشت. 🔹جنازه وی را به قم منتقل کرده و در جوار امامزاده علی بن جعفر الصادق دفن نمودند. هنگام تشییع جنازه او در همدان، تعطیل عمومی اعلام شد و سه روز در مسجد جامع این شهر مجلس ترحیم برپا بود. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔆 علمایی چون عبدالکریم حائری، سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمدتقی خوانساری، قمی بروجردی اجتهاد او را تایید کردند. 🔮وی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، با طبابت نیز آشنا بود و برای درمان بیماران به خانه آنها می‌رفت. 🌀برخی از شاگردان وی عبارتند از: حسنعلی نجابت شیرازی سید عبدالحسین دستغیب غلامحسین سبزواری سید عبدالله فاطمی محمداسماعیل دولابی سید محمدحسین حسینی طهرانی شیخ حسن نمکی پهلوانی شیخ عباس قوچانی 🔆محمدجواد انصاری همدانی شعر می‌سروده و تخلص‌اش فانی بوده است، از وی اشعاری باقی مانده است: در هوای عشق او پر می‌زنم تا عرش اعلی کی گذارد عشق جانان آشیان اندر زمینم «فانیا» گر شمع رویش طالب پروانه باشد من به کوی عشق او پر می‌زنم تا عرش اعلی 🔮او تا ۲۴ سالگی همه وقتش را صرف یادگیری علوم حوزوی کرده بود و تمایلی به عرفان نداشت. اما ناگهان با حادثه‌ای مواجه می‌شود که او را متحول می‌کند. ماجرا از آنجا آغاز شد که تعدادی از شاگردان وی، خبر می‌آورند که عارفی به همدان آمده و عده‌ای از اهل علم دور او جمع شده‌اند. او برای هدایت آنها نزد آنان می‌رود و نزدیک دو ساعت برای آنها دلیل می‌آورد که تنها راه نجات، شرع است. اما در پایان سخنانش، آن عارف خطاب به او می‌گوید: @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔆«عن قریب باشد که تو خود آتشی به سوختگان عالم خواهی زد.» 🔹این ماجرا او را منقلب می‌کند و باعث می‌شود که به سیر و سلوک گرایش پیدا کند. پس از آن به دنبال راهنما و استاد می‌گردد، اما هربار دست خالی بازمی‌گردد. در بیابان‌های اطراف قم خلوت می‌گزیند و به پیامبر اسلام(ص) متوسل می‌شود تا اینکه به مقصودش می‌رسد. 🌀او مراحل سلوک و عرفان را بدون استاد طی می‌کند و بنا بر نقل علامه طهرانی، انصاری همدانی درباره خود می‌گفت: «من استاد نداشتم و این راه را بدون مربی و راهنما پیمودم». 🔹حتی بعد از فوت ایشان بین شاگردان قاضی طباطبایی اختلاف می‌افتد که آیا سیر و سلوک به استاد نیاز دارد یا خیر؟ @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔮پای‌بندی به شرع: تمام همت وی انجام همه واجبات و مستحبات و ترک تمامی محرمات و مکروهات بود. 🔆روی نماز اول وقت، نافله‌های روزانه و مستحبات نماز خیلی تاکید داشت. معتقد بود که تمام اسرار عرفان در نماز جمع شده است. 🔹با قرآن بسیار مانوس بود، به طوری که بین‌الطلوعین و ما بین نماز ظهر و عصر را به تلاوت قرآن اختصاص می‌داد. 🌀وقتی با شاگردانش به صحرا می‌رفت، گاه از جمع کناره می‌گرفت و در گوشه‌ای به ذکر و فکر و عبادت مشغول می‌شد. : 🔮از شهرت گریزان بود تا آنجا که از قول وی نقل شده است که اگر تراشیدن ریش حرام نبود، آن را می‌تراشیدم تا کسی مرا نشناسد و سراغم نیاید. 🔆بیشتر اوقات در حال خودش بود و از بحث و مناقشه اجتناب می‌کرد. 🌀عدم استفاده از سهم امام: با اینکه مجتهد بود و مقلد هم داشت، از سهم امام استفاده نمی‌کرد و استفاده از وجوهات را خیلی مشکل می‌دانست. 🔹درآمدش از طریق معاملات ملکی، خرید فروش فرش و اثاث و چند گوسفند که در اختیار چوپانان قرار داده بود تامین می‌شد. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
: 🔆با اینکه از لحاظ معیشت نسبت به دوستان خود از وضع مناسبی برخوردار نبود، در عین حال مواظب بود که همسر و فرزندانش کمبودی احساس نکنند. 🔹 با آنان بسیار با محبت رفتار می‌کرد. در مجالسی که می‌رفت معمولا همسرش را هم با خود می‌برد. غالبا کار‌های منزل را خودش انجام می‌داد. زمینه تحصیل فرزندان را فراهم می‌نمود و آنها را به یادگیری تحصیلات روز تشویق می‌کرد. : 🌀ایشان با کمال خلوص به شاگردان توجه داشت و از هرگونه کمک و مساعدتی دریغ نمی‌کرد. 🔆در برخورد با شاگردان، بسیار عادی و متواضع بود و اگر کسی وارد مجلس آنها می‌شد، ایشان را نمی‌شناخت. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
: 🔆وی بهترین عمل عبادی برای رسیدن به مقام قرب خدا را خدمت به خلق می‌دانست. 🔹به اقوام خود خیلی محبت می‌کرد و در حد توانش مشکلات آنها را بر طرف می‌کرد. 🔹در رسیدگی به فقرا از هیچ کمکی مضایقه نمی‌کرد و با دست خود برای آنان غذا و لباس می‌برد. 🔹فردی مهمان نواز بود و تقریبا تمام طول سال مهمان داشت. 🔹اولین توصیه او برای کسی که می‌خواست وارد مسیر سلوک شود، انجام واجبات و ترک محرمات بود. بعد از آن اگر تشخیص می‌داد که طرف واقعا این‌ها را رعایت می‌کند، کم‌کم ابواب معرفتی را برایش باز می‌کرد. 🔆 دستورات عبادی وی به شاگردانش، به‌اندازه‌ای بود که خسته نشوند. معتقد بود که ذکر بدون توجه قساوت قلب می‌آورد، از این رو با شاگردان در حد استعدادشان کار می‌کرد. 🔹سفارشش به شاگردان بی‌اعتنایی به کرامات و مکاشفات بود، مگر در جایی که دستور داشته باشند. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🌀شاگردان مبتنی بر دنیاگریزی نبود بلکه شاگردان را به حضور در اجتماع و شغل مناسب ترغیب می‌نمود. 🔮هنگام برخورد با مشکلات اخلاقی شاگردان، در جلسات عمومی مشکلات شاگردان را با ایما و اشاره عنوان می‌کرد و گاهی اوقات به بعضی‌ها به صورت خصوصی تذکر می‌داد. 🔹امام خمینی: «مرحوم انصاری همدانی وقت خود را در خداپرستی و توحید خدا صرف کرد». 🔹سید علی قاضی: «او تنها کسی است که توحید را مستقیما از خدا گرفته است». 🔹سید محمد حسین طهرانی: «حضرت آقای انصاری فوق العاده مرد کامل، شایسته و منوّر به نور توحید بود». 🔹محمد تقی مصباح یزدی: «از بزرگانی که من به عنوان اساتید اخلاق می‌توانم نام ببرم، این سه بزرگوار بودند: آقای طباطبائی، آقای بهجت ‌و مرحوم آقای انصاری همدانی». @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•