eitaa logo
؏ﭑرفــــﺂݩِ مـجـﭑهد | شهیدانּ عشࢪیہ و طهـمـاسبے
401 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
42 فایل
﷽ ⭕️ معرفی و بازنشر زندگینامه، سبک زندگی، وصیتنامه، آثار صوتی و تصویری، دست‌نوشته‌ها و ... از مربیان‌شهید والامقام ابراهیم عشریه و مهدی طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir ⭕️ لینک ارتباط با مدیر کانال و یا ارسال محتوا: https://eitaa.com/MALEK_ita
مشاهده در ایتا
دانلود
____🍃🌸🍃🌸🍃____ سرفه های ابراهیم بهانه خوبی شده بود تا او را همراهمان نبریم؛ اما او ظاهراً از سرنوشتش آگاه بود و منتظر. شاید هم به همین دلیل، اصراری بر آمدن نداشت. برایم عجیب بود، چون او همیشه سرش درد میکرد برای این جور ماموریت ها . خب به خیال خودم میخواستم اتفاقی برایش نیفتد! خیلی آرامش داشت. شاید هم توی دلش به وضعیت ما می خندید. ساعت ۲۰:۳۰ راه افتادیم. طبق طرح ما جلوتر می رفتیم و حیدر و همراهش هم پشت سر ما را تامین می کردند. وارد کانال شدیم. مسیر به علت تاریکی، سخت و طاقت فرسا بود. هرچه جلوتر می رفتیم، سخت تر هم می شد. در مسیر کانال، ۲۲ پل کوچک و آب بند وجود داشت که مجبور بودیم به هرکدام که می رسیم روی زمین دراز بکشیم و سینه خیز از روی آب بند عبور و دو باره بر گردیم داخل کانال. احتمال اینکه دشمن متوجه ما بشود خیلی زیاد بود؛ چون بعد از تصرف العیس تعدادی از دستگاه های دید در شب و حرارتی خودی، توسط دشمن به غنیمت گرفته شده بود و ممکن بود از آن ها استفاده کنند. 🔻ادامه دارد... ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما