مقام عظمای ولایت؛
انتظار فرج یعنی همه سختیها، قابل برطرف شدن و برداشته شدن است.
دیدار حضرت آقا با دانشجویان...
۱۴۰۲/۱/۲۹
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
کد QR کانال عارفان مجاهد
در پیامرسان ملی ایتا
هم اکنون میتوانید با اسکن کد QR این تصویر به کانال عارفان مجاهد در پیام رسان ایتا دسترسی پیدا نمایید.
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● دعوا سر خیمہ ی امام زمانہ..
#حاجحسینیکتا
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🇮🇷 پیوندهای ارتباطی عارفان مجاهد در شبکههای مجازی ملی:
⬅️ پیامرسان ایتا
⬅️ پیامرسان سروش
⬅️ شبکه اجتماعی ویسگون
⬅️ شبکه اجتماعی هورسا
⬅️ کانال آپارات
🌐 تارنمای اینترنتی عارفان مجاهد
👆عضو شوید و به دوستانتان هم معرفی نمایید.
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هفتم
#قسمت_پنجاه_و_ششم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
... پرس و جو که کردیم متوجه شدیم بعضیها از خان طومان و بعضی از زیتان و بعضی از البرنه هم مجروح میآورند.
بیمارستان پر از شهید و مجروح شده بود.
ظرفیت بیمارستان هم محدود بود و تعدادی از شهدا و مجروحین را می دیدیم که جلوی ورودی بیمارستان روی زمین مانده اند.
هوا دیگر کاملاً تاریک شده بود. به ابراهیم و محسن پیشنهاد دادم با یکی از همین آمبولانس ها به البرنه برویم. ابومحسن و ابراهیم هم قبول کردند.
جلوی یکی از آمبولانسها را که گرفتیم متوجه شدیم دارد به سمت خلصه و بعد زیتان میرود.
گفتم:«توکل بر خدا با همین آمبولانس به خلصه برویم و از آنجا به بعد هم خدا بزرگه.»
با هماهنگی راننده سریع درب پشت آمبولانس را باز کردیم و سوار شدیم. راننده آمبولانس از نیروهای یگان فاطمیون بود. ماشین را نگه داشت تا همگی نمازمان را بخوانیم، خودش هم مشغول نماز شد. خیلی آرامش داشت. حضور مستمر در این منطقه و صفای باطن به او این آرامش را داده بود. از نماز خواندنش لذت بردم. به حالش غبطه میخوردم.
به هر حال نماز را خوانده و راه افتادیم. در طول مسیر خشاب ها و مهمات مان را کنترل می کردیم.
با عمار تماس گرفتیم و هماهنگ کردیم که به منطقه درگیری وارد شویم برای کمک، عمار هم با اطمینان پاسخ مثبت داد و گفت:« سریع بیاید.»
طولی نکشید که رسیدیم به خلصه اما ابومحسن هنوز با خودش کنار نیامده بود و شک داشت برای آمدنش؛ لذا با عمار تماس گرفت و گفت:«نیاز هست من هم بیایم؟»
عمار از لحن ابومحسن متوجه شده بود میل به آمدن ندارد و جواب داد:«نه نیازی نیست شما بیایید.»
عمار واقعاً دست تنها بود. حامد هم که مجروح شده بود و برگشته بود عقب برای انتقال به بیمارستان. فقط حیدر در روستا مانده بود که برای تقویت خطوط دفاعی و حفظ البرنه به عمار کمک می کرد.
به هر حال نوع رزم در این منطقه و روحیه عمار اجبار بردار نبود و با توکلی که در دلش داشت فرماندهی میکرد.
با ابراهیم قرار گذاشته بودیم که هیچ وقت تنهایش نگذاریم.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
بهترین حس "دنیـــا" اینه که
یه رفیق شهید داشته باشے
بهش "نِگــــاه" کنی و ببینی اونم
داره دلتو "نگــــاه" می کنه..
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر جمهوری اسلامی را یاری کنید...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هفتم
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
بعد از چند دقیقه هلال با ماشین پشتیبانی اش رسید به خلصه، من و ابراهیم سوار شدیم تا همراهش برویم البرنه.
مسیر خطرناکی بود و امکان روشن کردن چراغ های ماشین نبود. دشمن روی آنجا دید و تیر داشت و به راحتی می توانست آنجا را بزند. حتی فیوزهای چراغ خطر عقب و داشبورد را هم در آورده بودیم تا ناخواسته روشن نشوند. هوا ابری بود و در تاریکی مطلق رانندگی با سرعت، تقریباً غیر ممکن بود؛ از طرفی هم باید زودتر برای کمک به بچه ها می رسیدیم. برای طی مسیر مجبور بودیم با دستگاه جی پی اس مسیریابی کنیم. مسیرهایی هم که احتمال خطر و افتادن در آب رودخانه و یا دره و... بود را ابراهیم پیاده میرفت جلوتر و هلال را راهنمایی می کرد تا از مسیر اصلی منحرف نشویم.
با اینکه هنوز سرماخوردگی و سرفه امانش نمی داد اما باز هم اجازه نمی داد من بروم؛ می گفت حواست باشه که مسیر جی پی اس را گم نکنیم.
ابراهیم بعد از خوابی که دیده بود دیگر خودش نبود. ظاهراً با ما بود ولی دلش جای دیگر. انگار واقعا منتظر اتفاقی بود.
صداهای درخواست کمک که گاه و بیگاه از بیسیم می شنیدیم ما را نگرانتر می کرد. واقعاً نمیدانستیم چه وضعیتی در انتظارمان است. فقط میخواستیم برسیم و هر طور شده کمک کنیم تا البرنه سقوط نکند.
به هر سختی و مشقتی بود بالاخره حدود ساعت ۹ شب رسیدیم البرنه و خودمان را رساندیم به عمار.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
هرآمدنۍرفتنۍدارد،
جزشهادت؛ شهیدڪہشد؎میمانۍ،
یعنۍخدا♥️
نگهتمیداردبرا؎همیشہ..!
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هفتم
#قسمت_پنجاه_و_هشتم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
... عمار بدون اینکه ما چیزی بگوییم اول رفت سراغ ابراهیم و ارتفاع را نشان داد و گفت: «حفظ این ارتفاع را برعهده بگیر.»
تقریباً در حاشیه شمالی روستای البرنه، تلی نه چندان بلند ولی مهم قرار داشت که عمار نگران بود دشمن آن را تصرف کند و بر اوضاع مسلط شود. قبل از اینکه ما برسیم ظاهراً حیدر را به همراه یک دسته از نیروهای نجباء فرستاده بود بالای تل، برای حفظ آنجا.
حجم آتش روی تل خیلی شدید و غیر قابل وصف بود. انگار میدانستند که باید کجا را بزنند.
به هر حال به محض صدور دستور عمار، ابراهیم سریع خودش را برای انجام مأموریت در بالای تل البرنه آماده کرد.
عمار آمد سراغ من و گفت: «مالک؛ برای اطمینان از عدم وجود شکاف در خطوط پدافندی و رفع نواقص و مشکلات احتمالی در خطوط دفاعی، باید محیط و حاشیه البرنه را بررسی کنید و یگانهای مستقر در دور تا دور آن را با یگانهای همجوار هماهنگ کنید تا مطمئن شویم هیچ نفوذی از طرف دشمن انجام نشده است. همچنین گزارش وضعیت موجود را هم لحظه به لحظه منتقل کنید.»
خوب مسلماً کار بسیار طاقت فرسا و خطرناکی بود، اما عمار به من اعتماد کرده بود. بنابراین، اطاعت کردم و بلافاصله پیاده راه افتادم برای انجام این کار.
هنوز چند قدمی دور نشده بودم که عمار گفت: «با این تیم برو تا تأمین هم داشته باشی.»
من و هفت نفر دیگر راه افتادیم و رفتیم. بعضی از مناطق حاشیه روستاها اصلا مشخص نبود که در اشغال دشمن است یا هنوز تحت تصرف ماست. ساختمانهای حاشیه روستا را باید یک به یک چک میکردم که خودی داخل آن هست یا نه.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
#شهید_مهرداد_عزیزالهی
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
شهید آوینی:
اسیر زمان شدهایم
مرکب شــہـــادټ🌹
از افق میآید
تا سوار خویش را
به سفر ابدی
کربلا ببرد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس در شب جمعه
شهدا را یاد کند
شهدا هم او را نزد
اباعبدالله الحسین علیهالسلام
یاد میکنند.
#شهید_زینالدین
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
فرقاستمیانآنکس
کهدرانتظارِشھادت است
وکسیکهشھادت....
درانتظارِاوست! :)
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هفتم
#قسمت_پنجاه_و_نهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
به اولین یگانی که رسیدیم حیدریون بودند. بعد از آن جِیش یا همان ارتش سوریه بودند. بین آنها تا یگان بعدی که فاطمیون بودند فاصله ایجاد شده بود و هیچ نیرویی نبود.
تیم تامین همراه من به سختی و با استراحت حرکت میکردند. به نیروهای فاطمیون که رسیدیم یکی از آنها به عنوان بلدچی برای نشان دادن قسمتی از مسیر تا یگان بعدی همراه من آمد. با عمار تماس گرفتم و قسمتی که خالی از نیرو بود را برای تزریق نیرو گزارش دادم. به یگان بعدی که رسیدم یکی از نیروها وقتی مرا دید سریع آمد جلو؛ فهمیدم بچه مشهد است. از نیروهای ارتش بود. گفت:« بچههای ما در خیابان مستقر هستند! دوتا شهید هم داده ایم ولی بقیه دارند مقاومت میکنند، اگر مهمات برسونید تا زنده ایم نمیگذاریم تا صبح یک نفر از دشمن وارد روستا شود.»
واقعا نیروهای شجاعی بودند. میدانستم که بیشترین فشار دشمن از همین سمت است. بلافاصله تماس گرفتم و با مصطفی برای رساندن مهمات هماهنگ کردم. کمتر از ۲۰ دقیقه دو دستگاه تویوتا پر از انواع مهمات رسید و تحویلشان دادیم.
در طول این مدت بچه های ادوات نجبإ یک دستگاه تویوتا را که به ۲۳ مهر م.م مجهز شده بود را آوردند ابتدای ورودی همین خیابان و شروع کردند به شلیک.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
💯 وبگاه ویژه شهید ابراهیم عشریه با آدرس اختصاصی👇 افتتاح شد.
🌐 به منظور بازدید از لینک زیر وارد شوید:
shahidoshrieh.aref-e-mojahed.ir
─┅🍃🌸🍃🌸🍃┅─
#عارفان_مجاهد
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | aref-e-mojahed.ir
🆔 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما