eitaa logo
؏ﭑرفــــﺂݩِ مـجـﭑهد | شهیدانּ عشࢪیہ و طهـمـاسبے
438 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
923 ویدیو
29 فایل
﷽ ⭕️ معرفی و بازنشر زندگینامه، سبک زندگی، وصیتنامه، آثار صوتی و تصویری، دست‌نوشته‌ها و ... از مربیان‌شهید والامقام ابراهیم عشریه و مهدی طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir ⭕️ لینک ارتباط با مدیر کانال و یا ارسال محتوا: https://eitaa.com/MALEK_ita
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ 9 روز تا نیمۀ شعبان علی ابن بابویه قمی نامه‌ای برای حسین بن روح نوبختی نوشت و از او خواست تا از امام زمان عجل‌الله‌فرجه درخواست کند تا دعایی کرده و فرزنددار شود؛ حضرت نیز فرمودند که به زودی خداوند به تو دو پسر فقیه خواهد داد... دو پسر که یکی به شیخ صدوق معروف شد... •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1️⃣1️⃣ (وَ أتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ) /۹ ⭕️ روز موعود؛ ۲۴ فروردین ۱۳۹۵ ...بالاخره تصمیم خودم را گرفتم. به پهلو شدم که به‌صورت خزیده بروم و او را به سمت خودم بکشم تا کمتر تیر بخورد. در همین وضعیت ناگهان درد و حرارت فوق‌العاده شدیدی در پای راست خودم حس کردم. شدت ضربه گلوله به حدی بود که مرا به پشت برگرداند. انگار یک‌لحظه تمام بدنم را داخل تنوری داغ گذاشته باشند. صدای خارج‌شدن شدید خون را می‌شنیدم. در عرض دو سه ثانیه دچار ضعف شدیدی شدم. خونریزی خیلی شدید بود. از زانو به پایین پایم را حس نمی‌کردم. فکر می‌کردم به علت برخورد ترکش قطع شده است. به علت حجم شدید آتش تیربار دشمن، امکان بررسی وضعیتم وجود نداشت. چفیه‌ام را از دور گردنم خارج کردم. می‌خواستم بالای زانو را ببندم تا مانع خونریزی بیشتر شوم، اما دستم به زانو نمی‌رسید و باید می‌نشستم یا جابه‌جا می‌شدم که به علت باران مداوم گلوله‌ها اصلاً امکان نداشت. به‌اجبار، بالای ران پایم را بستم، اما قدرت محکم کردن گره را نداشتم. گره ضعیفی زدم و سمبه اسلحه را خارج کردم و داخل چفیه کردم و سمبه را چند دور پیچاندم تا حسابی سفت شد. احساس کردم از شدت خونریزی کاسته شده. برای اینکه سمبه دوباره نچرخد و باز نشود، یک سر آزاد آن را داخل جیب پایین کنار شلوارم کردم. ساعت تقریباً 4:45 بود. تیربار دشمن هنوز می‌زد. مرمی‌ها به سنگ‌های اطراف برخورد می‌کردند و پس از تبدیل‌شدن به ترکش پخش می‌شدند؛ گاهاً هم مرا بی‌نصیب نمی‌گذاشتند و به سروصورت و دستم اصابت می‌کردند. دستم را حائل صورتم قرار دادم که به چشم و صورتم نخورد. پشت دست راستم تا آرنج، پر از ترکش‌های ریز شده بود. در اولین فرصتی که پیدا کردم و در همان حال با حاج عمار تماس گرفتم و گزارش دادم که من مجروح شدم و الان زیر آتش دشمن هستم. به او گفتم: «ادامه عملیات از این محور امکان نداره و پیشروی به علت وجود تیربار ممکن نیست.» حاج عمار گفت: «مالک موقعیتت کجاست؟» ... 🔗 ادامه دارد... •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما 🔗 | @arefanemojahed
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ ◉━━━━━━─────── 🎧 جدایی.. •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعضی انسانها به زمین آمده اند تا زمین قابل تماشا شود... آمده اند که تاریخ؛ شکوهِ شرافت و آزادگی‌شان را به نظاره بنشیند... آمده‌اند تا آبرو و اعتبار دنیا باشند اصلا زمین، از آمدن بعضی انسان‌ها به خود می‌بالد... •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شهدای ما را، و امام شهیدان ما را، مقامشان عالی است؛ متعالی بگردان. به خانواده های معظم شهدای ما صبر و اجر عطا بفرما، آنها را در چشم و دل ما عزیز و گرانقدر قرار بده. 🎙️حٰاج‌قٰاسِم‌سُلِیمٰانی❣ •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا