حضرت علی (علیهالسّلام) فرمود: «ظاهر قرآن دلنواز و مسرت خیز و باطنش عمیق است.»
#غررالحکم
••✾¤♧🖤♧¤✾••
💠 آیتالله یعقوبی قائنی:
🎙 اصل دين، امام حسين عليه السلام است و حقيقت دين، در #زيارت_عاشورا ست. و اين خواست خداوند است که مردم، به وسيلهی #امام_حسين عليه السلام به طرف او بروند.
📚 انیسالصادقین
#امام_حسین_علیهالسلام
#محرم
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
Shab5_Moharam_Banifateme.mp3
5.65M
🔊عمو جونم توی گودال دیدم افتادی جون دادم...
🔊روضه حضرت عبدالله بن حسن علیهما السلام - شب پنجم محرم
🎤حاج سیدمجید #بنی_فاطمه
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🕊️🏴 *آجرک الله یعنی چه؟*
*
این روزها زیاد تو روضه ها میشنویم آجرک الله یا صاحب الزمان....
خب یعنی چی؟
👈آجرک الله» یعنی خدا تو را اجر و پاداش خیر دهد🖤.
این عبارت غالباً برای تعزیت و تسلیت گفتن به افراد مصیبت دیده و عزادار به کار میرود، چنانکه در روایتی از زراره بن اوفی نقل شده است: «پیامبر اسلام(ص) مردی را که فرزندش فوت کرده بود تعزیت داده و فرمود، آجَرَکَ اللَّهُ وَ أَعْظَمَ لَکَ الْأَجْر؛ یعنی خداوند تو را اجر خیر دهد و پاداش بزرگی به تو عنایت فرماید».
😭آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین علیه السلام🖤
و آنگاه که امام زمان عجل الله خود را نوحه خوان همیشگی وگریه کن هر شب و روز مصیبت های جد بزرگوارشان میداند و گریه کردن بر او را تا انجا که به جای اشک ، خون از دیده🖤 ببارد ،وظیفه خود میداند.
از آن واقعه قران ها میگذرد اما شعله عشق حسینی هم چنان در دلها فروزان است .
چرا که به فرموده پیامبر صلی الله علیه واله🖤
" از شهادت حسین علیه السلام حرارتی در قلبهای مومنان است که هرگز به سردی نمی گراید".
بیایید هر روز به امام زمانمون این مصیبت بزرگ رو تسلیت بگیم.🖤
آجرک الله یا صاحب الزمان ع
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
📨#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #مجید_سلمانیان
اول صبح بود🌥
تاکســـــی رسید🚕
ســــــــوار شدیـــــــم
حاج مجید طبق معمول
خوش و بشی با راننده کرد🤝
راننده در همانحال گذاشت توی دنده💨
که حرکت کند ولی یِهو بیهوا
حاج مجید رو کرد به راننده و گفت:
خامــــــــوش کــــــــن!😡
راننده کُپ کرده و مات مونده بود
که چی شده و چه بکنه!🤭
مجــــــــدداً
حاج مجید با جدیت و ملاطفت گفت:
سوییچ رو ببند آقا جان!!🗝
بندهخدا با تردید ماشینو خاموش کرد🤯
حاج مجید رو کرد به راننده گفت:
اول صبحکهمیخوایماشینروشنکنی،
نیت کن برای
نونِ حلال خودت و زن و بچهات که👨👩👦
"به نام خدا و با یاد خدا و برای خدا"📿
نه این کار، بلکه
توی هر کاری همینطور باش انشاءالله
حالا بگو و ماشین رو روشن کن!☺️
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🔻دوشنبه تا شنبه هفته بعد تعطیل شد
🔹بر اساس تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا از روز دوشنبه ۲۵ تا شنبه ۳۰ مردادماه تعطیل اعلام شد
🔹جزئیات این خبر به اطلاع خواهد رسید
.
🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🌺🌼🌺🌼🌺
🌺🌼🌺
🌺
📨#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #مصطفی_عارفی
▫️همسر شهید عارفی نقل میکنند: سال ۱۳۸۸، سال فتنه به جرئت میتونم بگم بدترین و سختترین سال زندگیمون بود؛ با اینکه سال ۸۸ دانشگاه قبول شدم ولی تلخی فتنه، کام ما رو هم تلخ کرده بود.
▪️آقا مصطفی خیلی آشفته بود. اصلا روی پاش بند نبود؛ عزم سفر کرده بود و میخواست بره تهران ولی گویا اعلام کرده بودند"هیچکس از شهرهای دیگه نیاد که اغتشاش بیشتر نشه"!
▫️ولی روز و شب نداشتیم. خیلی حالشون بد بود. هر لحظه که ایشون بیرون یا بسیج میرفتند، منتظر یه خبر بد بودم؛ میگفت: ما بسیجیها زنده باشیم و یه عده آمریکاییصفت، بیت رهبری رو تهدید کنند؟ ما باشیم و اینا هر کاری دلشون میخواد، هر بیحرمتی که میخوان بکنند؟!
▪️روزی که حضرت آقا با بغض تو نماز جمعه تهران سخنرانی میکردند، آقا مصطفی داشتند گریه میکردند. باورم نمیشد؛ من تا اون لحظه اشک ایشون رو ندیده بودم؛ البته با اون ولایتمداری و عشق به حضرت آقا که بنده از ایشون سراغ داشتم، انتظارش میرفت که طاقت دیدن بغض رهبر رو نداشته باشند و به هم بریزند، مثل همه مردمی که عاشق رهبری هستند.
▫️واقعا در اون روزها همه حالشون بد بود. آقا مصطفی خیلی نسبت به حضرت آقا ارادت داشتند و سعی میکردند در همه مسائل زندگی مقلد ایشون باشند؛ حتی در سادهزیستی هم نگاهشون به رهبری بود.
▪️الآن هم تو این فتنههای آخرالزمان از شهدا میخواهم که از حضرت آقا محافظت کنند تا پرچم این انقلاب رو بیواسطه به دست آقا صاحب الزمان عَجَّلَاللهتعالیفرجهُالشریف برسونند.
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅چه نوع محرم و اقامه عزایی مدنظر امام حسین علیه السلام هست؟؟؟
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
سه دقيقه در قيامت 09.mp3
23.23M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🎧 جلسه نهم
🎙#استاد #امینی_خواه
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5816493876180945746.mp3
6.28M
روی نقشهی جهان
یه سرزمین دل میبره🕌
خوبارو بدارو با هم دیگه درهم میخره💔
#بنیفاطمه🎤
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷همراه ماباشید دوستان شهدایی🌷
ملتمس دعای🤲 خیرتان هستیم🙏
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
#مدافع_عشق #قسمت۳۳ بلند میشود برود که تو هم پشت سرش بلند میشوی و دستش را میگیری _ قربونت برم خودت گف
#مدافع_عشق
#قسمت۳۴
هردوباهم سلام میکنیم و من در جواب سوال پدرت پیش دستی میکنم
_ گفتیم اول بزرگتر بره داخل ما کوچیکام پشت سر
چیزی نمیگوید و کلید را در قفل میندازد و در را باز میکند
فاطمه روی تخت حیاط لم داده و چیپس باماست میخورد.
حسین اقا بدون توجه به دخترش فقط سلامی میکند و داخل میرود. میخندم و میگویم
_ سلام بچه!…چرا کلاس نرفتی؟؟..
_ اولن سلام دومن بچه خودتی…سومن مریضم..حالم خوب نبود نرفتم
تو میخندی و همانطور که موتورت را گوشه ای از حیاط میگذاری میگویی
_ اره! مشخصه…داری میمیری!
و اشاره میکنی به چیپس و ماست.
فاطمه اخم میکند و جواب میدهد
_ خب چیه مگه…حسودید من اینقد خوب مریض میشم
توباز میخندی ولی جواب نمیدهی.کفشهایت را درمیاوری و داخل میروی.
من هم روی تخت کنار فاطمه مینشینم و دستم را تا آرنج در پاکت چیپسش فرو میبرم که صدایش درمی آید
_ اوووییی …چیکا میکنی؟
_ خسیس نباش دیه
و یک مشت از محتویات پاکت را داخل دهانم میچپانم
_ الهی نمیری ریحانه! نیم ساعته دارم میخورم..انداره اونقدی که الان کردی تو دهنت نشد!
کاسه ماست را برمیدارم و کمی سر میکشم.پشت بندش سرم راتکان میدهم و میگویم
_ به به!…اینجوری باید بخوری!یادبگیر…
پشت چشمی برایم نازک میکند.پاکت رااز جلوی دستم دور میکند.
میخندم و بندکتونی ام را باز میکنم که تو به حیاط می آیـے و باچهره ای جدی صدایم میکنی
_ ریحانه؟…بیا تو بابا کارمون داره
باعجله کتونی هایم را گوشه ای پرت میکنم و به خانه میروم.درراهرو ایستاده ای که بادیدن من به اشپزخانه اشاره میکنی.
پاورچین پاروچین به اشپزخانه میروم و توهم پشت سرم می آیـے.
حسین اقا سرش پایین است و پشت میز ناهار خوری نشسته و سه فنجان چای ریخته.
بهم نگاه میکنیم و بعد پشت میز مینشینیم.بدون اینکه سرش را بالا بگیرد شروع میکند
_ علی…بابا! ازدیشب تاصبح نخوابیدم.کلی فکر کردم… فنجان چایش را برمیدارید و داخلش بابغض فوت میکند
بغض مردجنگی که خسته است…
ادامه میدهد
_ برو بابا…برو پسرم….
سرش را بیشتر پایین میندازد و من افتادن اشکش در چای را میبینم.دلم میلرزد و قلبم تیر میکشد
خدایا…چقدر سخته!
_ علی…من وظیفم این بود که بزرگت کنم..مادرت تربیتت کنه! اینجور قد بکشی…وظیفم بود برات یه زن خوب بگیرم..زندگیت رو سامون بدم.
پسر…خیلی سخته خیلی…
اگر خودم نرفته بودم…هیچ وقت نمیزاشتم تو بری!…البته…تو خودت باید راهت رو انتخاب کنی…
باعث افتخارمه بابا!
سرش را بالا میگیرد و ماهردو انعکاس نور روی قطرات اشک بین چین و چروک صورتش را میبینیم.
یک دفعه خم میشوی و دستش را میبوسی.
_ چاکرتم بخدا…
دستش را کنار میکشد و ادامه میدهد
_ ولی باید به خانواده زنت اطلاع بدی بعد بری…مادرتم بامن…
بلند میشود و فنجانش را برمیدارد و میرود. هردو میدانیم که غرور پدرت مانع میشود تا مابیشتر شاهد گریه اش باشیم…
اوکه میرود ارجا میپری و از خوشحالی بلندم میکنی و بازوهایم رافشار میدهی
_ دیدی؟؟؟…دیدی رفتنی شدم رفتنی…
این جمله راکه میگویی دلم میترکد…
#رفتنی_شدی
به همین راحتی؟….
پدرت به مادرت گفت و تاچندروز خانه شده بود فقط و فقط صدای گریه های زهراخانوم.اما مادرانه بلاخره بسختی پذیرفت.
قرارگذاشتیم به خانواده من تاروز رفتنت اطلاع ندهیم.و همین هم شد.روز هفتادو پنجم …موقع بستن ساکت خودم کنارت بودم. لباست را باچه ذوقی به تن میکردی و به دور مچ دستت پارچه سبز متبرک به حرم حضرت علی ع میبستی.من هم روی تخت نشسته بودم و نگاهت میکردم.
تمام سعیم دراین بود که یکوقت با اشک خودم رامخالف نشان ندهم.پس تمام مدت لبخند میزدم. ساکت را که بستی ،دراتاقت را باز کردی که بروی از جا بلند شدم و ازروی میز سربندت را برداشتم
_ رزمنده اینوجا گذاشتی
برگشتی و به دستم نگاه کردی.سمت
ت امدم ،پشت سرت ایستادم و به پیشانی ات بستم…بستن سربندکه نه…. باهرگره راه نفسم رابستم…
اخر سر ازهمان پشت سرت پیشانی ام راروی کتفت گذاشتم و بغضم رارها کردم…
برمیگردی و نگاهم میکنی.باپشت دست صورتم رالمس میکنی
_ قراربود اینجوری کنی؟..
لبهایم راروی هم فشار میدهم
_ مراقب خودت باش…
دستهایم را میگیری
_ خدامراقبه!…
خم میشوی و ساکت را برمیداری
_ روسریت و چادرت روسرکن
متعجب نگاهت میکنم
_ چرا؟…مگه نامحرم هست؟
_ شما سرکن صحبت نباشه…
شانه بالا میندازم و از روی صندلی میزتحریرت روسری ام رابرمیدارم و روی سرم میندازم و گره میزنم که میگویی
_ نه نه…اون مدلی ببند…
نگاهت میکنم که با دست صورتت را قاب میکنی
_ همونیکه گرد میشه…لبنانی!
میخندم ، لبنانی میبندم و چادررنگی ام راروی سرم میندازم.
سمتت می آیم با دست راستت چادرم را روی صورتم میکشی
_ روبگیر…بخاطرمن!
نمیدانم چرا به حرفهایت گوش میدهم.درحالیکه دراتاق هیچ کس نیست جز خودم و خودت!
رومیگیرم و میپرسم
_ اینجوری خوبه؟
_ عالیه عروس خانوم…
ذوق میکنم
_ عروس؟….هنوز
نشدم…
_ چرا نشدی؟..من دومادم شمام عروس من دیگه…
#ادامه_دارد
4_6008184073397207640.mp3
983K
⭐️ نماز شب را رها نکنید!
هر کس از نماز شب محروم شد، از رزق و روزی زیاد هم محروم خواهد شد.
#نماز_شب
حجةالاسلام #علوی_تهرانی
🌷خدایا اسم مارو جزو نمازشب خوونات قرار بده.
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷بِسْمِ رَبِٓـــ الشـُ❤️ـَـهـدا🌷
🏴|عٍشق شیـــریـــنــ استـــ
اگــر معـــشــوق تـــو باشــد حسیــن|🏴
⛅ اولین ســـــلام تقـــدیم بہ ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان
حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
⛅ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهـِ
یا اباصالحَ المَهدۍ
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے
ْ الاَمان الاَمان
🍃🖤روزتون مَهدوي🖤🍃
🌠☫﷽☫🌠
🕊زیارتنامه ی #شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#یادو نام شهدا باصلوات🌷
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
سرباز حاج قاسم سلیمانی🌹
دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنها با لباس غواصی در آبها جلو رفتند. هر چه معطل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقر بر گشتیم. محمد حسین که مسوول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر در میان گذاشت.
حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیات ما با خبر می شود. اما حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخص می کنم.
صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟
گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!
مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.
با خوش حالی گفتم: الان کجا هستند؟
گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، اما صادقی مجرد بود.
اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می گردیم.»
پرسیدم: چه طور؟!
گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.
من به حرف حسین مطمئن بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.
وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیداشد
#خاطرات_محمدحسین
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(آل عمران)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین یوسف الهی ❤❤
.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوندبخشنده وبخشایشگر
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ﴿٤٠﴾✨🌴
گفت: پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود، در حالی که پیری به من رسیده و همسرم نازاست؟ خدا فرمود: چنین است [که میگویی، ولی کار خدا مُقیّد به علل و اسباب نیست] خدا هر چه را بخواهد [با مشیّت مطلقه خود] انجام می دهد. (۴۰)✨🌴
یامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در فضیلت قرائت قرآن در منزل فرمودهاند:
✨ خانههای خود را به تلاوت قرآن روشن کنید و آنها را گورستان نکنید✨
اصول کافی،جلد۴
🏴 روایت کربلا | اوج مصیبت در کربلا شهادت طفل شش ماهه است
رهبر معظم انقلاب:
◾️ به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر علیه السلام و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب سیّدالشّهدا علیه السلام و خاندان پیغمبر را مطرح میکنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچّهی کوچک، آن هم بچّهی شیرخوار، قابل مقایسه نیست.
◾️ من وقتی در ذهن خودم ترسیم میکنم آن حالتی را که در خیمههای حسین بن علی علیه السلام در حدود عصر عاشورا بود، که این بچّهی شش ماهه به شهادت رسید؛ آن هیجان را، آن نگرانی را، آن ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش آمده بود، واقعاً برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمیآورم.
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
1_1126102223.mp3
20.05M
🏴 حسینیه مجازی
🎧 #نوحه روز ششم محرم
▪️میون این هلهلهها کیه صدام میزنه
🎤 با نوای حاج مهدی رسولی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093