~♡~
هروقت میدید
دوستانش در حال غیبت هستند،
بحث رو عوض میکرد
و یا مدام با صدایِ بلند میگفت صلوات بفرست..!
#شهید_ابراهیمهادی♥️
<❤️>🌷<❤️>
سالروز آغاز جنگ تحمیلی و هفته دفاع مقدس ویاد خاطره همه شهیدان بویژه همرزمان حاج قاسم عزیز باکری باقری همت و... گرامی باد.
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هفته دفاع مقدس گرامی باد
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#مهرمادری😭
شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است .
نیمهشب از خواب بیدار شدم.
حالت غریبی داشتم،
آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت : خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است.
صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود.
به بچهها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم.
احساس میکردم مهمان داریم.
عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا(س)آمدند.
صدای زنگ در بلند شد.
به همسرم گفتم حاجی قویباش خبر شهادت محمدرضا را آوردهاند.
وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت : فاطمه محمدرضا زخمی شده است.
من میدانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است....
🌿🌷✨✨🌷🌿
❤️به روایت مادر جوان 20 ساله ، شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری❤️
🌿🌷✨❤️✨🌷🌿
🌷چایی معطر !🌷
يه روز مرخصی خورده بوديم من وسایل سید و جمع کردم تا فرودگاه برسونمش يه نفر ديگه هم تو ماشين همراه ما بود که همراه سید ميخواست به ایران بره...
سید رو به من گفت من تو يه جای نوشابه از خادم حرم عطر خالص هدیه گرفته بودم ولی الان هر چی میگردم پیدا نمیکنم تو ندیدیش؟
بهش گفتم نه چطوري بود؟
گفت به رنگ چایی بود تو يه جای نوشابه يه دفعه اون دوستی که همراهمون بود گفت سید يه چيز بگم ناراحت نميشی گفت نه بگو عزیزم گفت من فکر کردم که اون چاییه که سرد شده واسه همین انداختمش دور😔
سید دست کرد تو جیبش پنج هزار لیر سوری که معادل پنجاه هزار تومن ما ميشه بهش داد🌸
گفت: اینم به خاطر صداقتت👌
<>🌷✨🌷>>
#رزمندهای_که_با_خون_گرم_شد!!
🌷عملیات والفجر ۹ بود، اوایل فروردین ۱۳۶۵، ارتفاعات شمال غرب عراق. در حال مبارزه ای جانانه بودیم که خمپاره ای مهمانمان شد و ترکش های کوچک آهنی اش به یادگار بر بدنم نشست. از ناحیهی سر و پا زخم برداشتم. بچه ها مجبور به عقب نشینی شدند و من ماندم.
🌷سردی هوا آزارم میداد، آنهم در ارتفاعات سخت و پر سوز! حس کردم دستهایم از شدت سرما قادر به تکان خورن نیستند. از آنطرف، خونی که از پای زخمی ام بر زمین میریخت حسابی گرم بود، ترجیح دادم دست های سردم را با خون داغم گرم کنم. حرارت مطبوعی بر جانم دوید!!
🌷لحظات همچنان میگذشتند.... در حالت نیمه بیهوشی دیدم عده ای جلو میآیند و به من نزدیک میشوند. فکر کردم بچه های خودیاند، برایشان دست تکان دادم، نزدیکتر که شدند شنیدم که عربی حرف میزنند، و بدین ترتیب اسیر شدم....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#خوردنش_حلال_بردنش_حرام!
🌷مثل همهی بسيجيان دو تكه تركش خمپاره برداشته بودم كه به يادگار با خودم ببرم منزل. برگ مرخصیام را گرفتم و آمدم دژبانی. دل و جگر وسايلم را ريخت بيرون، تركش ها را طوری جاسازی كرده بودم كه به عقل جن هم نمیرسيد ولی پيدايش كرد!!😊
🌷....پرسيد: چند ماه سابقهی منطقه داری؟ گفتم: خيلی وقت نيست. گفت:
شما هنوز نمیدانی تركش، خوردنش حلال است بردنش حرام؟!
گفتم: نمیشود جيرهی خشك حساب كنی و سهم ما را كه حالا نخورده ايم بدهی ببريم...!😅
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
مطیعی.میاد خاطراتم جلوی چشام.mp3
5.75M
#پیشواز_اربعین
میاد خاطراتم جلوی چشام😭
من اون خستگی تو راهو میخوام 💗
می خواستم مثل اهل بیت حسین 😭
با اهل و عیالم پیاده بیام...💞
🎤 با نواے حاج #میثم_مطیعی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
⸙🌹⸙
آرزویعنے:↓..
اربعیـن
داشتنیهجفتپاۍخستهوتاوݪزدھ
وآخریـنستونتـا..ڪربلا♥️
🏴🖤🏴