eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.6هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت سه آیه از"قرآن کریم"(آل عمران)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین وسرداردلهاحاج قاسم و سردارشهیدیوسف سجودی ❤❤ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم بنام خداوندبخشنده بخشایشگر فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ ۖ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ ۖ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ ﴿١٩٥﴾🕊🌹 پس پروردگارشان دعای آنان را اجابت کرد [که] یقیناً من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را از مرد یا زن که همه از یکدیگرند تباه نمی کنم؛ پس کسانی که [برای خدا] هجرت کردند، و از خانه هایشان رانده شدند، و در راه من آزار دیدند، و جنگیدند و کشته شدند، قطعاً بدی هایشان را محو خواهم کرد و آنان را به بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، وارد می کنم [که] پاداشی است از سوی خدا و خداست که پاداش نیکو نزد اوست. (۱۹۵)🕊🌹 لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ ﴿١٩٦﴾🕊🌿 رفت و آمد کافران در شهرها [با وسایل و ابزار فراوان و شوکت ظاهری] تو را به طمع نیندازد. (۱۹۶)🕊🌿 مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿١٩٧﴾🕊🌷 [این] برخورداری اندک [و ناچیزی از زندگی زود گذر دنیا] است؛ سپس جایگاهشان دوزخ است، و آن بد آرامگاهی است. (۱۹۷)🕊🌷
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋ *فرمانده‌ے دلاورے ڪه پیڪرش را آب بُرد*🌙 *شهید مهدی باکری*🌹 تاریخ تولد: ۳۰ / ۱ / ۱۳۳۳ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۲ / ۱۳۶۳ محل تولد: میاندوآب محل شهادت: دجله *🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا🌙 او برادر شهیدان حمید باکری و علی باکری است🍃 که پیکر مهدی و حمید برنگشت🥀او حدود ۹ ماه شهردار ارومیه بود💫دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها را روزه میگرفت🌙همرزم← یک روز در جبهه ناهار مرغ بود🍗آقا مهدی که با سر و وضعی خاکی و خسته🥀از خط برگشته بود، سر سفره آمد🍗تا چشمش به غذا افتاد، گفت آیا بسیجی ها هم الآن مرغ میخورند❓بچه ها سکوت کردند🥀مرغ را کنار گذاشت🍗و به خوردن برنج اکتفا کرد🍽️ خربزه را نمیخورد و میگفت بچه‌ها توی خط از این چیزا ندارن🍂حتی نمیگذاشت همسرش در خانه از خودکار بیت المال استفاده کند.✍🏻در قسمتی از وصیت نامه‌اش نوشته بود: خدایا از تو میخواهم وقتی کشته میشوم🕊️جسدم پیدا نشود🍂تا من یک وجب از خاک این دنیا را اشغال نکنم»🥀او در 25 اسفند 63 بر اثر اصابت گلوله مستقیم💥 ندای حق را لبیک گفت🕊️هنگامی که پیکرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند🌊قایق حامل پیکر او مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت💥 پیکرش افتاد توی دجله🥀و آب با خودش برد🥀🌊 و به آرزویش رسید*🕊️🕋 *جاویدالاثر* *شهید مهدی باکری* *شادی روحش صلوات*💙🌹 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطراتی از زندگی شهید یوسف سجودی✨ 🌹دو تا خاطره زیبا از زندگیِ سردار شهید یوسف سجودی می‌نویسم ، یکی‌اش مخصوصِ خانومهاست و یکی‌اش مخصوصِ آقایون…🌹 خاطره ی شهید ویژه خانومها:😍👇👇 همسر شهید میگه: زندگی‌مون با کمک‌خرجِ پدرش و درآمدِ ناچیزِ حوزه به سختی می‌گذشت. یه شب نان هم برا خوردن نداشتیم. بهش گفتم که چیزی نداریم. اونقدر این پا و اون پا کرد که فهمیدم پولش ته کشیده. حرفی نزدم و رفتم سراغِ کارهایم… وقتی برگشتم ، دیدم یوسف نشسته پایِ سفره… داشت گوشه‌هایِ خشک و دور ریزِ نان رو که از چند روز پیش مونده بود، می‌خورد… بهم گفت: بیا خانوم ! اینم از شامِ امشب…. خانوما_دقت_کنین:👌👌👇👇 از همسر این شهید یاد بگیرین و چیزی رو نخواین که می‌دونین همسرتون توانِ مهیا کردنش رو نداره ، لطفاً با پایین آوردنِ سطح توقعاتتون کاری کنین که مردتون شرمنده نشه ، تا زندگیتون آرامش داشته باشه… .
خاطره ی شهید ویژه آقایون:😍👇👇 یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟😋 هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم… مرغ رو خوب شستم و انداختم تویِ روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سرِ سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار می رفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آب‌پزش می‌کردم. کلی خجالت کشیدم. اما یوسف می‌خندید و می‌گفت: فدای سرت خانوم! ‌. آقایون باید اینجا دقت کنید:👌👌👇👇 همسرتون با عشق براتون غذا می پزه و توی خونه زحمت می‌کشه. اگه غذا خوب نبود و یا نقصی دیدین ، نباید به روش بیارین. یادمون نره که گاهی یه تشکر کردن ،کلِ خستگی رو از تن همسرمون خارج می‌کنه… شهدایی_زندگی_کنیم_تا_طعم_خوشبختی_رو_بچشیم ویادشهدا باصلوات💐
چرا شهید سجودی از فرماندهی گردان انصراف داد؟ فرمانده گردان بود اما حالا با جابه جایی لشکرش، در قامت یک بسیجی آرپی جی زن و بی نام و نشان ایستاده بود و خدمت می کرد. 👇👇👇👇
فرمانده لشکر 25 کربلا بود و گردان حمزه (ع) و یوسف که فرماندهی گردان را به عهده داشت. متانت از سر و رویش می بارید و در هر کاری آنقدر خوب بود که فرمانده اش می گفت: یوسف دومی ندارد. اما مدتی بود که دلش هوای این را کرده بود که فقط یک بسیجی باشد و بس، بی نام و نشان. مدتی از جابه جایی اش به لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)گذشت و حالا دیگر حاج مرتضی دلتنگش شده و تصمیم می گیرد که با رفتن به مقر لشکر 17، هم زین الدین را ببیند و هم به دلتنگی اش پاسخ مثبت دهد اتاق فرماندهی لشکر به هر مکان دیگری شباهت داشت به غیر از اتاق فرماندهی، نه میزی نه دفتری، چفیه ای بود و قرآنی و مفاتیحی و عکسی از امام که بر دیوار اتاق نصب بود و چند پوشه و یک گوشی تلفن. وارد شد و با مهدی گرم یکدیگر را در آغوش گرفتند اما او متعجب بود از اینکه چه شده حاج مرتضی راه گم کرده است. حاجی سراغ یوسف را گرفت و مهدی از آن اعلام بی خبری کرد و گفت که اصلاً‌ چنین کسی را نمی شناسد. حاجی شکی کرد که نکند یوسف به این لشکر نیامده است. آقا مهدی از مسئول ثبت نامی ها خواست تا نام یوسف را در لیست جستجو کند که با پاسخ مثبت مواجه شد. نامش در لیست به عنوان یکی از آرپی جی زن های گردان قائم (عج) به ثبت رسیده بود. آقا مهدی با بیسیم مرکزی علی را خواست که به دفتر فرماندهی بیاید، حالا سه نفر شده بودند، دو نفری که در این مدت یوسف را نمی شناختند و فرماندهی که به خاطر خوبی های بسیار نیروی خودش، برایش دلتنگ تر از همیشه بود. آقا مهدی از علی سراغ یوسف را گرفت و او هم از مهارت و بی نظیر بودن او در نشانه گیری های یوسف گفت. حاج مرتضی با تکان دادن سر به نشانه تأیید، گفت: همه کارهای یوسف همین طور است، او در هیچ کاری دومی ندارد. علی که نمی دانست آنجا چه خبر است و با تعجب و مات و مبهوت آنها را نگاه می کرد، از حاجی سؤال کرد که مگر شما او را می شناسید؟! آقا مهدی که بسیار مشتاق دیدار یوسف شده بود، دستی به شانه علی زد و گفت: رو دست خوردی علی آقا. این آقا یوسف فرمانده گردان بوده و حالا آمده تا در گمنامی، تکلیفش را انجام دهد. علی که تازه متوجه ماجرا شده بود، گفت: از اقتدار و متانتی که داشت باید حدس می زدم اما خب من مقصر نیستم؛ چون خودش را آرپی جی زن معرفی کرد و شما هم که هیچ به من نگفتید. آقا مهدی هم که خود تا چند دقیقه قبل، از ماجرا بی خبر بود و بسیار مشتاق دیدار یوسف، از آنها خواست که زودتر به سراغش بروند. یوسف از همه جا بی خبر، روی دو زانوهایش نشسته بود و قرآن تلاوت می کرد که صدای یا الله او را به خود آورد. پتو کنار رفت و سه فرمانده را مقابل خود دید. از دیدن حاج مرتضی به هیجان آمد. قرآنش را روی جعبه مهمات گذاشت و از جا بلند شد و آغوش گرم حاج مرتضی بود که پایان دلتنگی های هر دویشان بود. حاجی به یوسف گفت که حالا دیگر از مسئولیت فرار می کنی که او به خود آمد و گفت: مگر فقط با مسئولیت می شود خدمت کرد؟! که آقا مهدی به صدا در آمد و گفت: نه یوسف جان قضیه این است که خودت بهتر می دانی که ما چقدر به تو و امثال تو و تجربه هایتان نیاز داریم پس باید خودت را معرفی می کردی. و پاسخی زلال که از عمق سادگی یوسف بر می آمد و بر دل مهدی می نشست این بود که حاج مرتضی بهتر می داند که من قصدم انجام تکلیف است و می خواهم در لباس یک سرباز خدمت کنم و برایم فرقی نمی کند و اکنون هر چه شما بفرمایید اطاعت امر می کنم و اینچنین بود که او در لباس فرماندهی تیپ سوم لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) به درجه رفیع شهادت رسید. شهید یوسف سجودی که به عنوان فرمانده گردان های حمزه سید الشهدا (ع) و صاحب الزمان (عج) لشکر 25 کربلا و نیز فرمانده تیپ سوم لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) انجام وظیفه کرد و سرانجام در عملیات بدر در منطقه هورالعظیم در 26 اسفند ماه سال 63 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. 🌷یادش در جانهاونامش برلبها جاری بادباذکرصلوات برمحمدوآل محمد🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*۲۶اسفند،سالروز تولدوزمینی شدن بهترین دوست و یار مهربان سردار سلیمانی عزیز یعنی عارف بالله ، مخلص خدا ،سردار عشق، شهید محمد حسین یوسف اللهی گرامی باد به برکت صلوات* 🌷 اعضای محترم کانال ممنون ازلطف و ارادت این بزرگوار ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌙 شب رحمت ونوروبرکت🌙 ✨🌹بچه کرمان بود. فرزند معلم کرمانی، سال ۱۳۴۰ به دنیا آمد و... اصلاً بگذارید ماجرای تولدش را که مثل دوران رزمندگی‌اش، با بقیه فرق دارد از زبان پدرش بشنویم: «بهار سال ۱۳۴۰ با ماه مبارک رمضان مقارن شده بود. شب احیا بود،✨ اما من به خاطر حاج خانم که باردار بود باید در خانه می‌ماندم🦋آسمان به‌شدت می‌بارید⛈نیمه‌های شب همسرم مرا صدا کرد که: حاج آقا تمام خانه روشن شده است بلند شو ببین کیه🌞 نگاهی به اطراف انداختم همه جا تاریک بودگفتم: چیزی نیست همه جا تاریک است گفت: نه همین چند لحظه پیش تمام خانه عین روز روشن شده بود🌟برای اطمینان بیشتر بلند شدم و نگاهی هم به داخل حیاط انداختم🤔کسی نبود. برگشتم و گفتم: خیال می‌کنی🤫بگیر بخواب چیزی نیست... ۱۰ دقیقه‌ای نگذشته بود که دوباره صدایم کرد😳با عجله بالای سرش رفتم. گفت آثار حمل پیدا شده😍 برید دنبال ماما😍 ماما مشغول کارش شد... من هم نشستم و قرآن را باز کردم و شروع به خواندن سوره مریم کردم📖 قرآن که تمام شد صدای گریه بچه هم بلند شده بود♥️چهار پسر قبلی‌ام محمد علی، محمدشریف،محمدمهدی و محمدرضا بودند... همان لحظه نام حسین در ذهنم برقی زد و گذشت👌اسم پسر پنجم را محمدحسین گذاشتم💞 ❤️،شهیدِعارف،تولدت مبارک🌹 شادی روحش صلوات💙🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساده وعارف✨🌹 حسین پسر غلامحسین، حتی وقتی به جانشینی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله هم رسید، هنوز همان جوان ساده و عارف سال‌های پیش بود که خدا می‌داند با نماز شب‌هایش، با نهج البلاغه‌خوانی‌هایش یا جوری دیگر، راه ۵۰ یا ۶۰ ساله را به‌سرعت طی کرده بود و در جوانی پرده از پیش چشمش کنار رفته بود. دیگران نمی‌توانستند اما او می‌توانست پیش از عملیاتی دشوار که با حساب و کتاب نظامی، پیروزی در آن ممکن به نظر نمی‌رسید به سردار سلیمانی بگوید: نگران نباش... بر عکس تصور شما ما در این عملیات پیروز می‌شویم! و روزی که همه با لبخند پیروزی سراغش می‌آمدند تا راز پیشگویی‌اش را کشف کنند، حسین لب می‌دوخت و فقط لبخند می‌زد گاهی نگاهی،🌷یادونامش باصلوات🌷
4_5855153035726032381.mp3
26.68M
🎧وَ تَواصَوا بالحسین و تَواصَوا بِالحرم 🎤 جمعست هوایت نکنم میمیرم💔 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛅️☀️ ازاِنتظاردیدھ یَعقوب‌شدسِفید هیچ‌‌آفریدھ چشم‌بہ‌راهِ‌ڪسےمباد 🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکَ ألْـفَـرَج🌤
علی فانی امام زمان عج بیا نگار آشنا .mp3
6.5M
🎧 علی فانی 🌼 بیا نگار آشنا شب غمم سحر نما مداحی شعبان ،عیدعاشقان مبارک ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸اعمال شب نیمه شعبان🌸🌸 ولادت منجی عالم بشریت بر شما عزیزان مبارک😍 دعا🤲 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
برمهدی منجی دنیا صلوات💐 بر چهره ان ماه دل ارا صلوات💐 در دامن نرجس،گلِ زهرا بشکُفد💐 بر این گل و بر نرگس زهرا صلوات💐 🕊اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🕊
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
‍ 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 🌻🌴🌹🌴 🌹🌴🌻 🌴 🌻 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهید_مهدی_زین_الد
‍ 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 🌻🌴🌹🌴 🌹🌴🌻 🌴 🌻 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 راوے: همسر شهید قسمت :3⃣ گمنام گمنام🕊 🍃هفده ساله بودم . دوران تغييرات بزرگ ، اين تغيير برای من حزب جمهوری به وجود آمد . دبير زيستمان در حزب كار ميكرد . به تشويق او پای من هم به آن جا باز شد . جذب فعاليتهاو كلاس های آن جا شدم . كلاس های احكام ، معارف ، اقتصاد اسلامی ، قبل از انقلاب تنها چيزی كه در مدرسه ها از اسلام ياد بچه ها ميدادند مسئله ی ارث بودو اين چيزها ، برای اين كه اسلام را دين كهنه ای نشان دهند . 🍃شروع انقلابی شدن من از آن وقت بود . يعنی سعی ميكرديم چيزهايی را كه سر كلاس های آن جا به مان ميگفتند در عمل پياده كنيم . سعی ميكرديم در كارهايمان ، همين كارهای روزمره ، بيش تر توجه كنيم ، پيش تر دقت كنيم . در غذا خوردن ، راه رفتن ، برخورد با خانواده و دوستان . حتی مسواك زدن برايمان كاری شده بود . 🍃نوارهای شهيد مطهری را آن جا شنيده بودم . يادم هست ميگفت " آدم كسی را كه دوست دارد همه چيزش شبيه او ميشود." ما هم همين را می خواستيم ؟ كه شبيه آدمهای بزرگ دينمان بشويم كه ساده گی و ساده زیستن رابه مایادمی دادند قسمت :4⃣ گمنام گمنام🕊 🍃آدم به طور طبيعيی در سن جوانی دنبال تنوع است ، ولی ما می خواستيم با فدا كردن اين چيزها به چيزهای بهتر و متعالی تری برسيم . 🍃 نه من ، اكثر جوان ها داشتند اين طوری می شدند . يك روز كه كلاسمان تمام شد گفتند " زود خودتان را برسانيد خانه . امشب خاموشی است . " 🍃جنگ شروع شده بود . عراق آمده بود و خرمشهر را گرفته بود . جنگ كه شروع شد نوع فعاليتهای حزب هم عوض شد . كلاس های آموزش اسلحه و امداد گيری گذاشتند . اسلحه می آوردند و باز و بسته كردنش را نشانمان میدادند . فكر ميكرديم اگر جنگ بخواهد به شهرهای ديگر هم بكشد بايد بلد باشيم تير اندازی كنيم . 🍃بعد از مدتی هم ، ساختمان حزب شد تداركات پشت جهبه . آن كلاس های سابق كم رنگ تر شدند و جايش را خياطی و بافتنی برای رزمندگان گرفت و حزب برای من تمام شد . آن روزها به خوابم هم نمی آمد كه اين حزب رفتن ها آخرش به ازدواج و آشنايی با او بكشد . 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✴️ جمعه 👈 27 اسفند /حوت 1400 👈 15 شعبان 1443👈18 مارس 2022 🏛مناسبت های دینی و اسلامی. 🎇 امور دینی و اسلامی. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ میلاد حضرت ولی عصر بقیه الله الاعظم ارواحنا و ارواح من سواه فداه و عجل الله فرجه الشریف (۲۵۵ هجری). ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 🏴وفات علی بن محمد سمری اخرین نائب خاص امام زمان علیه السلام.(۳۲۹ هجری)و آغاز غیبت کبری. ❇️ روز بسیار بسیار مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅ خواستگاری عقد عروسی. ✅ تجارت و خرید و داد و ستد. ✅ مسافرت. ✅شکار صید و دام گذاری. ✅لباس نو پوشیدن. ✅آغاز نویسندگی و نگارش مقاله کتاب پایان نامه و امثال آن. ✅ و دیدار با قاضی و روسا و درخواست از آنها خوب است. 💠کانال ما را در موضوع حرز و ادعیه همراه حرز دستنویس با قیمت مناسب دنبال بفرمایید👇 @Herz_adiye_hamrah 👶 مناسب زایمان نیست. 👩‍❤️‍👩 مباشرت امروز : 👩‍❤️‍👩 مباشرت امروز پس مکروه است 🚘مسافرت: مسافرت خوب است بعد از ظهر باشد. 👩‍❤️‍💋‍👨مباشرت و انعقاد نطفه. امشب (شب شنبه) دستوری وارد نشده است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی: 🌗 امروز تا ظهر قمر در سنبله است و برای امور زیر نیک است: ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ آغاز بنایی. ✳️ خرید باغ و زمین زراعی. ✳️ بذر افشانی و کاشت. ✳️ درختکاری. ✳️ و اشتغال به تجارت نیک است. ✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 🌓 امروز بعد از ظهر قمر وارد برج میزان می گردد و برای امور زیر شایسته است. ✳️آغاز معالجات و درمان. ✳️همه امور ازدواجی. ✳️فروختن طلا و جواهرات. ✳️لباس نو به تن کردن. ✳️و خوردن نوشیدنی های دارویی نیک است. 🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است اختیارات بیشتر را در تقویم بخوانید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سر و صورت) ،باعث سرور و شادی می شود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن باعث قولنج می شود. ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " شنبه " دیده شود طبق ایه ی 16 سوره مبارکه " نحل " است. و علامات و بالنجم هم یهتدون..... و از معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر ان حالتی که داشت پیش اید و از جانب شخص بزرگی به عظمت و بزرگی برسد.ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 025 377 47 297 0912 353 28 16 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
امام صادق - عليه السلام - فرمود: دروغ گفته است كسي كه گمان كند نماز شب مي خواند و گرسنگي مي كشد، زيرا نماز شب روزي در روز را ضمانت مي كند. «وسائل الشيعه، ج3، ص271» امام صادق - عليه السلام - فرمود: خداوند متعال مي فرمايد: دارائي و فرزندان، زيور زندگي اين جهانند، هشت ركعتي كه بنده در آخر شب مي خواند، زيور آخرت است. «بحار الانوار، ج83، ص126» رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: هيچ بنده اي نيست كه قصد كند پاسي از شب را براي نماز برخيزد اما خوابش برد، جز اين كه خوابش صدقه اي باشد كه خداوند آن را از طرف او دهد و ثواب نيتي كه كرده است، برايش منظور گردد. «ميزان الحكمه، ج2، ص1655» رابه نیت ظهورمیخوانیم❤️ عجل لولیک الفرج🤲