🏴السَّلامُ_عَلَی_الْمُعَذَّبِ_فِی_قَعْرِ_السُّجُون
و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض
سلام و درود الهی بر موسی بن جعفر (علیه السلام)
⚠️⚠️ زندان وحشتناک مطامیر
👈مهمترین مسئله این است که برخی مورخین قائل هستند که امام موسی کاظم (ع) در زندان نبودند.
زندان، جایی در سطح زمین است، این در حالی است که برخی میگویند:
✨حضرت موسی بن جعفر (ع) در #سیاه_چال بودند.
به این شکل که زمین را میکندند، سنگ بزرگی میگذاشتند و غذایی را با بی احترامی از روزنهای داخل سیاه چال میانداختند.
در برخی از منابع روایت است که استخوانهای حضرت (ع) بر اثر عدم مواجهه با نور خورشید، نرم شده بود.
✨#موسی_بن_جعفر (ع)در #دل_زمین و در عمق #هفت_متر استقرار داشتند. ارتفاع سیاه چال آنقدر کم بود که زندانی نمیتوانست بایستد و اگر میخواست، حرکت کند، باید کمر را خم میکرد.
⚠️علاوه بر این سیاه چال در فصول مختلف، سرما و گرمای غیر قابل تحملی داشت. رفت و آمد به سیاه چال سخت بود..
#لعنت الله علی القوم الظالمین
#امام_زمان
#شهادت_امام_موسی_کاظم
#آجرک الله _یا_ بقیة الله
«أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ»
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘به کانال شهید عارف محمدحسین یوسف الهے خوش آمدید:↙️
@shahid_aref_64
1_884549394.mp3
5.64M
🏴🕯🏴
یک جرعہ روضه🕯
🚩 السلام علیک الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ
🎤استاد_واضحی
🖤 ایام شهادت امام_کاظم علیه السلام
برشماتسلیت باد🏴
🔮#نمازامامموسیکاظمعلیهالسلام 🔮
🖍امروز که روز شهادت هست
📿نماز امام موسی کاظم علیهالسلام
که مجرب برای حوائج است را بخوانید
⤵️ دو رکعت نماز که در هر رکعت
🔮یک مرتبه سوره «حمد»
🔮و دوازده مرتبه سوره «توحید» میخوانی
🔮 بعد از سلام نماز صد «صلوات» میفرستی
و به روح امام کاظم علیهالسلام هدیه میکنی
🔮بعد به سجده میروی
و ۱۲ مرتبه میگوئی:
《اَلّلهُمَّ بِحَقِّ المَسْجون
بِسِجن هارون أقضی حاجتی》
⤵️ دعای بعد از نماز
【إِلهِی خَشَعَتِ الأصْواتُ لَکَ وَ ظَلَّتِ الاَحْلامُ فِیکَ وَ وَجِلَ كُلُّ شَیِِ مِنْکَ وَ هَرَبَ كُلُّ شیِِ إِلَيْکَ وَ ضاقَتِ الأشياءُ دُونَکَ وَ مَلأَ كُلَّ شیِِ نُورُکَ فرانتَ الرَّفِيعُ فِی جَلالِکَ و أَنْتَ البَهِیُّ فِی جَمالِکَ وَ أَنْتَ العَظِيمُ فِی قُدْرَتِکَ و أَنْتَ الَّذِی لا يَؤُودُکَ شَیُ يا مُنْزِلَ نِعْمَتِی يا مُفَرِّجَ كُرْبَتِی وَ یا قاضِیَ حاجَتِی أَعْطِنِی مَسْألَتِی بِلا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ آمَنْتُ بِکَ مُخْلِصاً لَکَ دِينِی أَصْبَحْتُ عَلى عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ أَبُؤُ لکَ بِالنِّعْمَةِ وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی لا يَغْفِرُها غَيْرُکَ يا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دانٍ وَ فِی دُنُوِّهِ عالٍ وَ فِی إِشْراقِهِ مُنِيرٌ وَ فِی سُلْطانِهِ قَویُّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ】
❇️سپس حاجت خود را میطلبی
و به حول و قوه الهی و به برکت
باب الحوائج ان شاءالله حاجت روا شوید
✳️برای این نماز آثار و برکات فراوانی است
ان شاءالله حاجت روا باشید
ما را از دعای خيرتان فراموش نكنيد
📚مفــــــاتیــــــح الجــــــــــنانــ🌴
«أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ»
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘به کانال شهید عارف محمدحسین یوسف الهے خوش آمدید:↙️
@shahid_aref_64
✳️حدیث نماز :از امام موسی
کاظم علیه السلام🏴
🔮بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا میکند، نماز است و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و عُجب و فخر فروشی به دیگران.
📚(تحف العقول، ص. ۳۹۱)
#نماز_اول_وقت_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
«أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ»
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘به کانال شهید عارف محمدحسین یوسف الهے خوش آمدید:↙️
@shahid_aref_64
11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩بسمہ ربّ الحسین علیه السلام
🔖به مناسبت سالروز شهادت:
❣شهید محمدحسین یوسف الهے
❣تاریخ تولد:// //1340
❣تاریخ شهادت:1364/11/27
❣وضعیت تأهل:مجرد
❣مزارشهید:گلزار شهدای کرمان
✍فرازے از زندگینامه شهید والامقام↘️
⚘شهید محمد حسین یوسف الهی سال ۱۳۴۰ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
⚘آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای🔥 شیمیایی در 27 بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران چشمی که از پشت دیوار هرآنچه بود میدیدبه آرزوی شهادت برای همیشه بسته شد،وبه لقاء جانان خویش رسید⚘
🔰وصیت حاج قاسم↘️↘️
❣شهید محمد حسین یوسف الهی همسایه ابدی شهید سردار سلیمانی
⚘سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گفت «دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید».
محمد حسین، مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند.
روحش قرین الطاف الہے باد🤲
«أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ»
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘به کانال شهید عارف محمدحسین یوسف الهے خوش آمدید:↙️
@shahid_aref_64
🌷بمناسبت سالروزشهادت شهیدِعارف محمدحسین یوسف الهی🌷
🌹خاطرات سردار شهیدمحمدحسین یوسف الهی🌹
▪️حسین بعضی مواقع شوخی های جالبی می کرد امّا همیشه سعی داشت که کسی را ناراحت نکند.
- یک بار داخل سنگر نشسته بودیم و حسین مشغول شوخی بود. رو به من کرد و در حالی که می خندید گفت: علی آقا یک وقت از دست ما ناراحت نشوی، تقصیر خودمان نیست. اینها همه اثرات آن خون هایی است که موقعیت های مختلف در مجروحیت ها به ما وصل کرده اند. هیچ معلوم نیست که خون چه کسی به بدن ما رفته است. «تاجعلی آقا مولایی»
▪️همیشه مسائل مربوط به جبهه را حتی از من که پدرش بودم پنهان میکرد. تا بعد از شهادت ما نمی دانستیم که او در جبهه چه میکند و چه مسئولیتی دارد.
- می گفت: کسی که در راه خدا قدم برمیدارد دیگر لازم نیست، از خودش و کارهایش چیزی بگوید.
- یک بار مادرش به شوخی پرسید: آخر مادر تو چه میکنی، چه کاره ای؟
- با اینکه مجروح بود. پایش به زمین نمی رسید و عصا زیر بغل داشت، با خنده گفت: هیچی، کاری نمیکنم. روزها می رویم توی آشپزخانه می نشینیم و برای آبگوشت بچهها سیب زمینی پوست می کنیم.
- بعد از شهادتش بود که فهمیدم، معاون اطلاعات عملیات لشکر بوده و چه شجاعت هایی به خرج داده است. «پدر شهید»
▪️شب عید بود. همه خانواده دور هم جمع بودند. چون اکثراً فرهنگی بودیم، هر کدام یک سکهٔ بهار آزادی از طرف اداره به عنوان پاداش گرفته بودیم.
- حسین هم از منطقه آمده بود. آن شب خیلی از جبهه و رزمندگان صحبت کرد. در آخر گفت همه برای کمک به جبهه سکه هایشان را به او بدهند.
- کسی مخالفتی نکرد. هر کس سکهٔ خودش را در آورد و به او داد. وقتی که سکه مرا گرفت، حرف جالبی زد که هیچ وقت از ذهنم نمیرود.
- گفت: سکه را بده به من. ولی نگو دادم به حسین، بگو دادم به خدا. بگذار نیتت خالص باشد. اگر به جبهه ها کمک می کنی در واقع داری با خدا معامله می کنی. «خواهر شهید»
▪️با حسین یوسف الهی در منطقه همسفر بودیم. میرفتیم خسرو آباد. منطقه، جنگی بود و نخلستان های اطراف جاده سوخته.
شهید حسین یوسف الهی رو به من کرد و گفت: حسین نگاه کن به این نخل ها.
- نگاه کردم بیشترشان بر اثر اصابت گلوله های دشمن سوخته و شکسته بودند.
- گفتم: بله همه سخته اند.
- گفت: به این کاری ندارم تو خود نخل ها را درست ببین.
- دوباره نگاهی انداختم و گفتم: خوب همه خشک شده اند.
- گفت: نه این منظورم نیست.
- گفتم: راستش نمی فهمم منظورت چیه؟ خب واضح تر صحبت کن.
- گفت: ببین! همهٔ نخل ها ایستاده میمیرند.
- تازه فهمیدم که چه می خواهد بگوید. دوباره نگاهی به اطراف انداختم. درست بود. همه نخل های اطراف جاده، سوخته و خشکیده، هنوز پابرجا بودند.
- آن روز باز هم به طور دقیق عمق مطلب را در نیافتم امّا بعد از شهادت آقا حسین وقتی خوب نشستم و آخرین لحظاتش را مرور کردم، دیدم واقعاً او خود نیز تا آخر ایستاد و سوخت. «حسین متصدی»
این داستان ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب: «نخل سوخته»
✍🏻نویسنده: به قلم مهدی فراهانی
1_818416017.mp3
3.84M
🌿○🌹
🎧 "دلم هواي تو كرده"
بگوچه چاره کنم"
🎙 #محمد_حسین_پويانفر
#بیاد شهیدِعارف محمدحسین یوسف الهی💔
#۲۷بهمن سالگردشهادت سردارمحمدحسین یوسف الهی گرامی باد❤️
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘به کانال شهید عارف محمدحسین یوسف الهے خوش آمدید:↙️
@shahid_aref_64