8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•『🕊️』•
↫#خلوت_با_خدا
تا حالا به آثارِ فوق العاده نماز اول وقت
دقت کردی ؟!🦋
#عالی ؛🎙
نمازمغرب اول وقت فراموش نشه! ؛
•『🥀』•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•『🕊️』•
↫#خلوت_با_خدا
🍃نـمـاز اول وقـتــــ 🍃
او را عبادت کن و بر او توکل کن
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
اَسرار ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﺩﺍﻧﺶ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، سرانجام ﻫﻤﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰﺷﻮﺩ ، ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ عبادت ﻛﻦ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺗﻮﻛﻞ کن ، ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ تو ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ ، غافل ﻧﻴﺴﺖ .
"سوره مبارکه هود ، آیه ۱۲۳
نماز صبح اولوقتفراموشنشه!'
•『🥀』•
روزمون رو با سلام دادن🖐️
به امام زمان و شهدا و مخصوصا
شـهـــــ🌷ـــــیـد مهدی غلامرضایی
شروع کنیم!'⛅
•『🕊️』•
↫#زندگینامه
بسم رب الشهداء والصدیقین
خلاصه ای از زندگینامه شهید مهدی غلامرضایی
بيست و هشتم آذر ،۱۳۴۴ در روســتای دقوقآباد از توابع شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. پدرش اســداهلل، كشاورز بود و مادرش ربابه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلــم گرفت. به عنوان بســيجيدر جبهه حضور يافت. دهــم تير ،۱۳۶۵ در مهران توســط نيروهــای عراقی بر اثر اصابت تركش به سر، دست و پهلو، شهيد شد. مزار وی در زادگاهش دقوق آباد نوق رفسنجان واقع است.
🎞مسـابقاٺِشھدایـےشمـیمِ؏ِــشق
•.˹ @shamimeshgh1399 ˼ |ོ
باشهداهمــراهباشیـــد💫
🔰ماجرای شرطی که حاجقاسم برای محافظانش گذاشته بود
صالحی، کارگردان مستند «چند قدم آن طرفتر»: بسیاری از افراد، شهید سلیمانی را در شرایطی دیدهاند که محافظی اطراف او نیست و به راحتی با مردم دیدار میکند، حاجقاسم سلیمانی از محافظانش خواسته بود تا فاصلهای بین او و مردم ایجاد نشود در حقیقت، شهید سلیمانی شرطی برای آنان میگذارد و آنهم این است که بهگونهای فعالیت کنند که حاج قاسم آنها را نبیند؛ جالب است بدانید که این اخلاقِ شهید سلیمانی زمانی که وارد منطقه نیز میشود، ترک نشده و علیرغم همه تهدیداتی که وجود داشته بازهم از محافظین میخواهد تا فاصلهای بین او و مردم وجود نداشته باشد.
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
غرور و تکبر بزرگترین دشمن هوای نفس
🔹پدر شهید نقل میکند: "براى اینکه شهید را امتحان کنم به او گفتم که باید به صحرا بروى و در مزرعه کار کنى و او بدون چون و چرا پذیرفت. روز دیگر گفتم: یک گونى زغال خریدهام و در بازار است دوست دارم به دوش بگیرى و در حالى که پا برهنه هستى به بازار بروى و او گفت اطاعت میکنم و رفت مقدار زیادى دنبالش رفتم، بعد صدایش کردم و گفتم: نمیخواهد بروى من فقط میخواستم تو را از منیّت خالى کنم تا غرور، تو را نگیرد."
#سید_غفور_هزاوه_ای
فکرش را نمیکردیم
ادامهی راهتان
اینقدر سخت باشد..!🥲💔
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس