eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.6هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت 🗓 پنجم عمليات به خوبی انجام شد و با شهادتِ چند تن از نيروهای پاسدار، ارتفاعات و كلِ منطقه مرزی، از وجودِ عناصر گروهک تروريستی پژاک پاكسازی شد. من در آن عمليات حضور داشتم. يک نبردِ نظامیِ واقعی را از نزديک تجربه كردم، حس خيلی خوبی بود. آرزوی شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم: ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحياتِ دورانِ جوانی و عشق به شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود. در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاکِ منطقه و... چشمان من عفونت کرد.آلودگی محيط، باعث سوزشِ چشمانم شده بود. اين سوزش، حالت عادی نداشت. پزشکِ واحدِ امداد، قطره‌ای را در چشمان من ريخت و گفت: تا يک ساعت ديگه خوب ميشوی. ساعتی گذشت اما همينطور دردِ چشم، مرا اذيت ميكرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عملياتِ موفقِ رزمندگانِ مدافع وطن، باعث شد كه ارتفاعاتِ شمال غربی به كُلی پاكسازی شود. نيروها به واحدهای خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشم‌هايم بودم. بيشتر، چشمِ چپ من اذيت ميكرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در اين مدت صدها بار به دكترهای مختلف مراجعه كردم اما جواب درستی نگرفتم. تا اينكه يک روز صبح، احساس كردم كه انگار چشمِ چپ من از حدقه بيرون زده! درست بود! در مقابلِ آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشمِ من از مكانِ خودش خارج شده! حالت عجيبی بود. از طرفی درد شديدی داشتم.👁 ادامه دارد...‼️ ↶~~~↶~~~↶ـ دارد🔰 •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093