عملیات #خیبر انقدر سخت
و سنگین بودڪه بعداز گشت
هفت شب در جزیره مجنون،
وقتے به #شهیدڪلهر گفتم:ڪه
این هفت شب چگونه گذشت؟
پاسخ داد؛
نگوهفت شب،بگوهفت هزارسال
وضعیت وحشتناڪی بودتعداد
انگشت شمارے باقے مانده بودند
به اضافهـ یڪ تیربارودو اسلحه..
به اقامهدے گفتم چهـ بایدڪرد؟
باخونسردے گفت:
صدمترتاانجام تڪلیف باقے ماندهـ.
ماتڪلیف خود را
انجام مے دهیم؛
ادامه راهـ بآ آنان ڪه باقے مآنده اند..
#شهید #مهدی_زین_الدین
,,,,🍃🌹🍃,,,,
shahid_sref_64
*سلام دوستان مهمون امروزمون شهید حمید باکری*😍
*به بهانه سالروز تولدت فرمانده ی قهرمان*💚💥💫
*🍃باکری را همه میشناسند*
*نامش که برده میشود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهنها نقش میبندد😌*
.
*🍃دو برادر بودند که قلبشان برای #انقلاب میتپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی میکردند.* *🍃قلم اینبار از حمید بنویسد...*
*#حمید_باکری، مبارزه را از برادر بزرگترشان #علی آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید😔*
.
*🍃قد میکشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمیکرد*.
*🍃به #سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به #آلمان برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در #پاریس، حمید را به آنجا کشاند!*
*🍃تمامِ فکر و ذکرش #خدمت بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا میریختند❣️*
*🍃رنگ و بویِ #جبهه را که دید، گویی روحش به #تکامل رسید،* *خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمیکرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد*.
*خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد #جهاد بود و میدان جنگ!🙂*
*🍃بیوقفه در #تکاپو بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول #حاج_احمد_متوسلیان "استراحت را گذاشته بود بعد از #شهادت"!*
*🍃شهادتی که در #خیبر اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از #مجنون باز نگشت اما آنچه حاکم است، #عشقی است به حمید که در دلها مانده❤️*
*شادی روحش صلوات*🌹💙🕋
✡️ نقش یهود در غزوهٔ خندق یا احزاب (١)
1️⃣ وقتی پیامبر (ص)، یهودیان #بنینضیر را، بهدلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد، آنان راهی #خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر (ص) تحریک کردند و این علت اصلی آغاز جنگ بود.
2️⃣ یهودیانی از بنینضیر و #بنیوائل همچون حُیَّی بن اَخْطَب نضری، سلام بن ابیالحُقَیق نضری، کِنانة بن ربیع نضری، هَوذة بن قیس وائلی و ابوعمّار وائلی، به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا (ص) برانگیختند.
3️⃣ #ابوسفیان گفت: درود بر شما، خوش آمدید. محبوبترین مردم در نظر ما کسی است که ما را در ستیزه با محمّد یاری کند، امّا به شما اعتماد نداریم، شما نیز مانند محمد اهل کتاب هستید و ممکن است این توطئهٔ شما باشد، پس اگر میخواهید ما بپذیریم که دروغ نمیگویید باید بر این دو بت (لات و عزی) سجده کنید!
4️⃣ #یهودیان برای راضی کردن قریش و سران مکه به جنگ حاضر به سجده بر بتهای مشرکین مکه شدند! بدینترتیب ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای همپیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر همپیمان شدند.
5️⃣ سپس یهودیان نزد قبیله غَطَفان (بهریاست عُیَیْنَة بن حِصن فَزاری) رفتند و با وعده دادن یک سال خرمای #خیبر، آنان را برای جنگ با پیامبر (ص) همراه کردند. آنگاه نزد بنیسُلَیْم رفتند و موافقت ایشان را نیز به دست آوردند.
6️⃣ #قریش با رهبری ابوسفیان با چهار هزار نفر از مکه خارج شد و چون به مرّالظهران رسید، دو هزار نفر از قبایل اسلم و اشجع و بنومرّة و کنانه و فزاره و غَطَفان بدیشان پیوست و از آنجا منزل به منزل به سمت مدینه رفتند و از