و از هر جانب لشگری بدیشان پیوسته میشد، چندانکه تعداد آنان در نزدیکی مدینه به ده هزار نفر رسید.
7⃣ بعد از استقرار #قریش نزدیک مدینه، ابوسفیان، حُیَّی بن اَخْطَب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان #بنیقریظه را نیز حاضر به پیمانشکنی با محمد کنی خوب است. حیّی بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیلهٔ بنیقریظه رفت. کعب از پیمانشکنی با رسول خدا (ص) هراس داشت، اما حیّی او را متقاعد کرد.
8⃣ وقتی خبر به رسول خدا (ص) رسید، رؤسای دو قبیلهٔ اوس و خزرج (سعد بن معاذ و سعد بن عبادة) را برای تحقیق فرستادند. ایندو زمانی که به قلعهٔ بنیقریظه رسیدند با دشنامهای #کعب_بن_اسد با شدیدترین لحن و زنندهترین جملات مواجه شدند و بازگشتند و پیمانشکنی بنیقریظه را بهصورت #رمز به حضرت اطلاع دادند.
9⃣ اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنیقریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر (ص) باشند و نه علیه او، #پیمانشکنی کرده و با مشرکان همپیمان شدهاند.
0⃣1⃣ مسلمانان که از پشت سر خود از جانب بنیقریظه در مورد خانوادههایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چند گاه از قسمتهای تنگ #خندق میگذشتند، درگیر میشدند دچار هراس زیادی شدند.
1⃣1⃣وقتی احتمال #خیانت و حملهٔ شبانهٔ بنیقریظه به مرکز مدینه زیاد شد، پیامبر دو گروه از اصحاب را برای محافظت از خانههای مسلمانان اعزام کرد و آنان تا صبح تکبیر میگفتند، زیرا نگرانی مسلمانان از حملهٔ بنیقریظه به زنان و کودکان بیشتر از حملات قریش به خودشان بود.
2⃣1⃣ و اینگونه بود که پس از فرار احزاب و اطمینان مسلمانان از پیروزی، به فرمان خداوند، بیدرنگ به سراغ #بنیقریظه رفتند….
#انتخابات🇮🇷
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093